
اتاقنیوز - بانکها در شرایط فعلی اقتصاد ما نقش تمامی بازارهای مالی را ایفا میکنند. انتظار این بود که بانکها به انجام رسالت اصلی خودشان که تامین سرمایه در گردش و اعطای تسهیلات کوتاهمدت باشد سوق پیدا کنند و بازار سرمایه و مسئولیت تامین منابع بلندمدت را بر عهده بگیرند.
به همین دلیل است که چون تمامی انتظارات برای اخذ تسهیلات و تامین منابع مالی، حتی توسط دولت، بر بانکها متمرکز شده است. بانکها از فشاری مضاعف رنج میبرند.
در شرایط فعلی میزان کل سپردههایی که مردم به بانکهای خصوصی و دولتی و موسسات اعتباری سپردهاند به رقم بالای 700میلیارد تومان رسیده است اما این مبلغ در اختیارشان قرار ندارد تا بتوانند تسهیلات لازم را به مردم بدهند، آن هم به واسطه اینکه با وجود بدهیها و مطالبات معوقی که برای آنان ایجاد شده است و شرایط رکودی که پیش آمده بیشترین فشار را بعد از مردم این بانکها هستند که در بین نهادها بر دوش میکشند. در حال حاضر از 700هزار میلیارد تومان سپرده میزان 450هزار میلیارد تومان آن قفل شده است.
بخشی از آن به واسطه بدهی دولت به نظام بانکی است که در حدود 110هزار میلیارد تومان است و بخش مستغلات و ساختمان است که در حدود 150هزار میلیارد تومان است و حدود 100هزار میلیارد تومان هم مطالبات معوقه از بخش اصلی است و مقداری از آن هم در واقع استمهال شده است.
مجموع این عوامل 450هزار میلیارد تومان را شکل میدهد که قفل شده است و تا زمانی که رکود وجود دارد انتظار برون رفت بانکها از این معضلات وجود ندارد.
از سال 1384 که لایحه افزایش سرمایه بانکها به مجلس برده شد و مجلس به آن رای نداد این افزایش سرمایه به عنوان یک مشکل زیر ساختی تا به امروز نیز ادامه دارد. بانکهای خصوصی فراوانی از سال 84 تا به امروز شکل گرفته است و آنها نیز به این جرگه اضافه شدند.
پس معضل اولیه این است که باید افزایش سرمایه در بانکها صورت بگیرد تا با این افزایش سرمایه بتوانند منابع جدیدی را تجهیز کنند که تجهیز این منابع بتواند در خدمت بنگاههای اقتصادی و مردم در بیاید.
از 450هزار میلیارد تا 700هزار میلیارد رقمی معادل 250هزار میلیارد تومان برای بانکها میماند که به وسیله آن کل فعالیتهای اقتصادی و زیرساختی انجام شود و این منبعی نیست که بتوان از طریق آن مشکلات را رفع کرد.
مشکل دوم فاصلهای است که نظام بانکی ما در حال حاضر با نظام بانکداری بینالمللی یا جهانی دارد. در این دهه گذشته مکانیزم بانکداری جهانی تغییر کرده که نظام بانکی ما با آنها بیگانه است و ارتباطی با خارج از کشور نداشته است.
بانکداری ما فقط در حد پرداخت تسهیلات کار میکند. باید آموزش بانکداری بینالمللی به عنوان یک محور کلیدی در شرایط پسا تحریم در محوریت کار بانکها قرار گیرد.
نبود یک استراتژی مشخص برای بازار پول از جمله دیگر مشکلات نظام بانکداری ماست. امروزه بانکداری ما از یک نظام همگون برای اتخاذ سیاستهای بانکداری برخوردار نیست.
دولتها و بانک مرکزی عواملی بودند برای شکلگیری شرکتداری و بنگاهداری بانکها و امروز میبینیم که مورد سوال قرار میگیرد که چرا بانکها شرکت داری میکنند؟شرکت داری از مرحله خصوصیسازی شروع شد.
بانک از دولت طلب داشت و دولت به جای اینکه بدهی اش را از طریق نقدینگی پرداخت کند که بانکها قدرت تسهیلات دهی شان افزایش پیدا کند، کارخانه و شرکت به آنها دادند که به درد بانک نمیخورد.
نظام بانکداری دیگر به شاکلههای فرعی توجهی نمیکند و زیر ساختهای درونی و سازماندهی درونی را برای پیشبرد اهداف و ترقی دنبال نمیکند. اتخاذ کارگزاریها که باید با خارج برقرار شود و شرایط اعطای کارگزاری برای بانکداری تجاری ما سخت و پیچیده شده است.
در عرصه بینالمللی مکانیزمها و شیوههای جدیدی اتخاذ شده که بانکها در مقابل این چالشها قرار دارند. تمایزات فعالیت بانکداری در حوزه داخلی کشور نیز مشخص نیست.
دردولت یازدهم این اتفاق افتاد که علاوه بر کف سود، سقف سود را هم مشخص کردند و نرخ تسهیلات هم مشخص شد که در هیچ دورهای به این شکل نبوده است. میزان بدهیهای دولت به نظام بانکی در حال افزایش است و اگر این مشکلات رفع شود در آن صورت مدیران بانکی ما به دنبال سازماندهیهای داخلی خود میروند.
قانون بانکداری ما مربوط به سال 1351 است. در آن سال شرایط اقتصادی و موقعیتها فرق میکرده است و اقتصاد جهانی در آن زمان با موقعیت فعلی شرایط متفاوتی را داشته است.
قوانین مربوط به بانکداری بدون ربا نیز متعلق به سال 1362 بوده است و قرار بوده بانکداری اسلامی بعد از پنج سال مورد بازنگری قرار بگیرد که همچنان بازنگری نشده است. 90 درصد قوانین ما بر این اساس شکل گرفته و از سال 67 تا به حال هنوز بازنگری در سیستم بانکی ما صورت نگرفته است.
این در حالی است که وضعیت اقتصادی ما در حال حاضر با آن زمان خیلی فرق میکند. نظام بانکداری ما در حال حاضر به عنوان رگ اصلی اقتصاد است که هماکنون این رگ ملتهب شده است. خون موجود در رگ اقتصاد ویروسی شده است که باید به آن رسیدگی شود. اگر این اتفاق نیفتد کل اقتصاد ایران ضربه میبیند.
منبع : خبرپرداز