Performancing Metrics

سیکاریو! | اتاق خبر
کد خبر: 305355
تاریخ انتشار: 8 دی 1394 - 08:28
در واپسین روزهای سال 2015، طرفدار سینما بودن، راحت‌تر از هر زمان دیگری شده. دیگر لازم نیست برای دانلود فیلم‌های محبوب‌ات کلی مشقت بکشی یا منتظر بمانی فیلم‌فروش محله در چند مرحله فیلم‌ها را با کیفیت‌های مختلف بیاورد تا در نهایت نسخه‌ی باب میل‌ات را پیدا ک

اتاق خبر - کافی است عضو چند سایت معتبر باشی تا دقیقه به دقیقه در جریان برنامه‌ی عرضه‌ی فیلم‌ها آن‌هم با کیفیت‌های مختلف قرار بگیری. هروقت هم کیفیت مورد نظر فیلم محبوب‌ات عرضه شد، همان سایت‌های معتبر که اکثرشان به کانال‌های تلگرام مجهز شده‌اند، خبر می‌دهند که بیا و فیلم‌ات را دانلود کن و به تماشای‌اش بشین. تمام این مواردی که به آن‌ها اشاره کردیم، باعث شده مفهوم «ژانر سینمایی» پررنگ‌تر از هر زمان دیگری بشود. حالا می‌توانی ژانر خاص و باب میل‌ات را داشته باشی و مجبور نیستی به هر فیلمی که روی DVD تکثیر شد، تن بدهی. از دوست و آشنا هم بپرسی، هرکسی برای خودش یک ژانر شخصی دارد. ژانری که فیلم‌های‌اش را دنبال می‌کند و حتی بدش نمی‌آید نقدی هم بر آن‌ها داشته باشد.

ژانر شخصی من «اکشن» است؛ اما نه هر مدل اکشنی. من اکشنی را می‌پسندم که ریشه‌های رئالیسم به ظریف‌ترین شکل ممکن در آن رعایت شده باشد. پس همین اول کار نیم دو جین از فیلم‌هایی که برمبنای ابر قهرمان‌های دنیاهای «مارول» و DC ساخته شده‌اند از لیست‌ام خط می‌خورد. فیلم‌های شلوغ پلوغی که فقط با هدف پرده‌ی سینماهای آی‌مکس ساخته شده‌اند تا حجم جزییات و شلوغ‌کاری را توی صورت مخاطب بکوبند هم زیر مجموعه‌های ژانر محبوب من نیستند. فیلم‌هایی مثل همین «ترمیناتور» آخری یا «اسپکتر». البته از «مکس دیوانه: جاده‌ی خشم»، فاکتور بگیرید!

Sicario2-new

همان‌طور که گفتم من اکشن‌های تروتمیز و با قاعده را دوست دارم. آن اکشن‌هایی که شخصیت‌های قصه برای هر حرکت‌شان فکر می‌کنند، بالا و پایین دارند، می‌شکنند و در نهایت هم مثل هر آدم معمولی، مرتکب اشتباه می‌شوند. بگذارید مثال بزنم: فیلم‌های مثل «ارتباط فرانسوی» (The French Connection)، «رونین» (Ronin) و «مخمصه» (Heat). این‌ها نمادهای ژانر شخصی من هستند و بدترین اتفاق ممکن این است که در سه چهار سال گذشته جای‌ فیلم‌هایی از این دست در صنعت سینما حسابی خالی بوده.

وقتی فیلم The Man from U.N.C.L.E، جدیدترین ساخته‌ی «گای ریچی» را دیدم، یک جورهایی مطمئن شدم که دیگر نباید خیلی منتظر فیلم‌هایی از جنس ژانر محبوب‌ام باشم. نه این‌که فیلم بد باشد. اتفاقا کلی هم از جاسوس‌بازی گای ریچی خوش‌ام آمد. تصورم بر این بود که ذائقه‌ی گیشه تغییر کرده و دیگر جایی برای پیرمردها نیست! حداقل در امسالی که سال «هیتمنِ» فاجعه و American Ultra شیر تو شیر بود. اما درست وسط این‌همه ناامیدی که مدام پیش خودم می‌گفتم قرار نیست در 2015 حتی یک فیلم از ژانر محبوب‌ام ببینم، درباره‌ی «سیکاریو» (Sicario) چیزهایی به گوش‌ام خورد. فیلم را «دنی ویلنو» ساخته بود و همین می‌توانست امیدبخش باشد. ویلنو همانی بود که با «ویران‌ شده» (Incendies) منتقدان سینما را تحت تاثیر قرار داده بود و «زندانیان»‌اش (Prisoners) هم حسابی به مذاق سینما دوستان خوش آمده بود. دو دل بودم؛ اما تصمیم گرفتم دنبال اطلاعات فیلم نروم تا قصه و ماجراهای‌اش برای‌ام لوث نشود. کلی هم منتظر ماندم تا کانال تلگرام خبر از عرضه‌ی بهترین کیفیت سیکاریو بدهد. شبانه فیلم را دانلود کردم و همان شب هم به تماشای‌اش نشستم. می‌دانم که خیلی از شما هم مثل من دوست ندارید حتی یک خط از قصه‌ی فیلم‌های کار درست برای‌تان رو بشود. برای همین هم از فیلم و این‌که قرار است چه بلایی سرتان بیاورد، هیچ نمی‌گویم.

فقط اگر از سینما دوستانی هستید که برای خودشان ژانر شخصی دارند و از قضا ژانرشان اکشن آن هم از جنس رئالیستی‌اش است؛ سیکاریو فیلم شماست و برای شما ساخته شده. «سیکاریو» در مکزیک یعنی «آدم‌کش»!

 منبع: دیجی کالا مگ

کلید واژه ها :
نظرات
ADS
ADS
پربازدید