اتاق خبر - کمونیسم یک ایدئولوژی است که می‌کوشد بر اساس مالکیّت مشترک روش‌ها و ابزارهای تولید و در غیاب مالکیت خصوصی یک سازمان اجتماعی ضد دولت‌گرایی فاقد طبقه‌های اجتماعی را ترسیم کند. کمونیسم را شاخه‌ای از مکتب سوسیالیسم می‌دانند.
با این حال این سیستم حکومتی و اقتصادی به مانند سیستم سرمایه داری منتقدان خود را داشته است. با هم نگاهی به بزرگترین ایرادات این سیستم می اندازیم:
جنگ طبقاتی بی نتیجه
مارکس فلسفه کمونیست را براساس جنگ طبقاتی، نزاع برای منابع و سقوط حکومت ها تعریف می کند. براین اساس سه طبقه از مردم وجود دارند که به به طبقات بالا، متوسط و پائین تقسیم بندی می شوند. طبقه بالا بیشترین ثروت و طبقه پائین کمترین میزان ثروت را در جامعه دارند. طبقه متوسط نیز در حد وسط قرار دارد. بدون حضور طبقه متوسط، طبقه بالا از بین خواهند رفت.
کمونیسم برخلاف شعار هایش در مورد ازبین بردن فاصله طبقاتی آن را حفظ می کند. دلیل این کار وجود طبقه دولتمردان است که قدرت و ثروت را در اختیار دارد. در این حالت تنها دو طبقه در جامعه وجود خواهد داشت: دولتی ها و مردم طبقه پائین.
شاید به همین دلیل باشد که در کشورهای کمونیستی طبقه متوسط به معنای واقعی وجود ندارد و غیبت این طبقه بعد از انقلاب 1917 روسیه، چین بعد از 1949 و کوبا 1959 مشاهده شد. در تمامی این کشورها بعد از انقلاب، دولت کمونیستی به روی کار آمد و باعث تخریب چهره محترم کشورهایشان در دنیا شد و طبقه کمونیست جای طبقه بالایی جامعه را گرفت.
قتل عام
حکومت های کمونیستی به طورمستقیم مسئول مرگ حداقل85000000نفردرقرن بیستم هستند. استالین به طور رسمی مسئول قتل 2000000 نفر در روسیه بود هرچند که تخمین زده می شود که این ارقام بین 58000000 تا 80000000 نفر در نوسان باشد. در سال 1975 خمرهای سرخ در کامبوج به قدرت رسیدند و تلاش کردند که آرمانشهری کمونیستی را به وجود بیاورند.
آنها بلافاصله اقدام به قتل عام مردم زدند و حداقل 2000000 نفراز مخالفان بر اثر شکنجه و با روش های فجیع به قتل رسیدند. برخی از این افراد تنها به دلیل عینکی بودن اعدام شدند !
در مورد مائو وضعیت فرق می کرد. روش وی نشانگر بی تفاوتی وی به جان انسان ها بود. تخمین زده می شود در جریان برنامه اصلاحات ارضی و اقتصادی در چین که از آن نام جهش بزرگ رو به جلو نام برده می شد در حدود 45000000 چینی از قحطی جان سپردند.
کارل مارکس از ابتدا اشتباه می کرد !
دکترین کارل مارکس در پراز اشتباهات منطقی و مشکلات حل نشده و نقاط ضعف بسیاری است. برای مثال بر اساس نظریه ارزش کار مارکس، قیمت یک تلوزیون به علت اینکه زمان کمتری برای ساخت آن صرف شده قیمت کمتری نسبت به یک خودرو باید داشته باشد. اما این ساده انگاری از وضعیت بازار است.
برای مثال مزه نوشابه کوکاکولا تقریبا مانند پپسی است اما قیمت آن تقریبا دوبرابراست. تولید کنندگان تقریبا یکسان هستند اما مردم دوست دارند بهای متفاوتی را بخاطر نام تجاری بپردازند. همین مسئله در مورد دارو نیز صادق است.
کفش تنیس بیش از 200 دلار در امریکا قیمت دارد اما همین کفش در تایوان و چین تنها 3 تا 10 دلار هزینه برای ساختن آن شده است. علت این امرتقاضای زیاد برای این محصول در آمریکا است. شاید به این دلیل باشد که اقتصادهای مبتنی بر کمونیست با فروپاشی مواجه شده اند زیرا کمونیست بر مبنای واقعیت ها استوار نیست.
ترجمه از : محمد حسن گودرزی
منبع: Listverse
