Performancing Metrics

برترین های سینما در دهه گذشته | اتاق خبر
کد خبر: 313584
تاریخ انتشار: 11 بهمن 1394 - 11:34
قسمت هفتم
هر سال بنابر سنتی دیرینه منتقدان ، مجلات و وب سایت های سینمایی و مرتبط با هنر لیستی از برترین های سال را ارائه می کنند. لیست بهترینهای سال ، پرفروش ترین ها و حتی بدترین های سال !

اتاق خبر - محمد حسن گودرزی: هر سال بنابر سنتی دیرینه منتقدان ، مجلات و وب سایت های سینمایی و مرتبط با هنر لیستی از برترین های سال را ارائه می کنند. لیست بهترینهای سال ، پرفروش ترین ها و حتی بدترین های سال ! هرکدام از این لیستها خوانندگان خاص خود را به خود جذب می کند. مجلات و وب سایتهای تخصصی هم به کار لیست کردن برترینهای تاریخ سینما مشغولند. این لیستها در حقیقت یکی از بهترین روشهایی است که می توان خوانندگان را به سرعت با بهترینها آشنا کرد. در این سلسله مطالب قصد داریم که خوانندگان را با برترین فیلمهای سینما در دهه گذشته آشنا کنیم.

معیارهایی که برای انتخاب این فیلمها جوایز مختلف ، فروش تجاری یا به عبارت دیگر اقبال مردم به آنها و مهمتر از همه نظر مثبت منتقدین سینما نسبت به این فیلمها است. به همبن دلیل تنها به معرفی فیلمهای هالیوودی و انگلیسی زبان در این لیست نشده و فیلمهای دیگری از کشور مختلف از فرانسه و ایتالیا گرفته تا فلسطین در این لیست پنجاه تایی قرار دارند. ضمن اینکه فیلمها طیف متنوعی از ژانر های مختلف را شامل می شوند.

19. هزارتوی پن Pan's labyrinth
هزار توی پن، فیلمی است محصول سینمای مکزیک و به نویسندگی و کارگردانی گیلرمودل تورو. بازیگران این فیلم 119 دقیقه ای عبارتند از ایوانا باکوئرو، سِرخی لوپز، ماریبل وردو و آریادنا گیل. ضمن اینکه داگ جونز نیز در نقش فان ایفای نقش می کند.

داستان این فیلم فانتزی که در سال 1944 می گذرد از این قرار است:
جنگ داخلی اسپانیا با پیروزی ژنرال فرانکو به پایان رسیده، اما هنوز گروه هایی هستند که در مقابل فاشیست ها مقاومت می کند و نبرد در قسمت های شمالی کشور جریان دارد. همزمان اوفلیای (ایوانا باکوئرو) ده ساله به همراه مادر آبستن اش به نام کارمن (آدریانا گیل) عازم مناطق شمالی است تا به پدرخوانده اش به نام سروان ویدال (سِرخی لوپز) بپیوندد. سروان ویدال با مامور پاک کردن منطقه از وجود نیروهای مقاومت مردمی است و در این راه از ابراز هرگونه خشونت و ددمنشی ابا ندارد. او سخت شیفته قدرت است، از اوفلیا خوشش نمی آید و منتظر است همسرش پسری برای وی به دنیا بیاورد؛ حتی اگر به قیمت جانش تمام شود. اوفلیا که دلبسته دنیای افسانه ها و قصه های پریان است با رسیدن به اقامتگاه تازه خود هزار تویی اسرار آمیز را در نزدیکی آن کشف می کند. یک شب با هدایت یک پری به داخل هزارتو پا گذاشته و با پان(داگ جونز) روبرو می شود. پان به او می گوید که اوفلیا فرزند پادشاه دنیای زیر زمین است و برای پیوستن به خانواده اش باید سه کار را قبل از کامل شدن قرص ماه انجام دهد...


فیلم های فانتزی همواره راه سختی را برای جلب توجه تماشاگران بزرگسال پیش رو دارند. این فیلم ها به طور معمول تماشاگران هدف خود را میان کودکان و نوجوانان دارند. اما هزار توی پن به طور عمده تماشاگران بزرگسال را نشانه گرفته و علیرغم اینکه شخصیت اصلی فیلم کودک است فیلم به دلیل داشتن تصاویر خشن به طور کامل برای بزرگسالان ساخته شده و مناسب است. نکته جالب توجه این فیلم این است که داستان فیلم همزمان دو داستان خود را که یکی واقعی و دیگری خیالی است را پیش می برد و دل تورو توانسته با مهارت بسیار این دو داستان را به گونه ای روایت کند که تماشاگر را ترغیب به دنبال کردن آنها تا انتها داشته باشد.


هزار توی پن با بودجه ای نزدیک به 19 میلیون دلار ساخته شد و توانست در حدود 83 میلیون دلار فروش جهانی داشته باشد. منتقدان نیز استقبال بسیار خوبی از فیلم کردند. فیلم در وب سایت متاکریتیک، با توجه به نقد 37 منتقد امتیاز 98 از 100 را گرفت و به عنوان یکی از ده فیلم برتر دهه انتخاب شد. بعد از نمایش این فیلم در جشنواره کن تماشاگران به مدت 22 دقیقه به پا خواستند و این فیلم را تشویق کردند. در میان منتقدان مارک کرموده، منتقد روزنامه آبزِروِر انگلستان فیلم را به عنوان یکی از بهترین های سال 2006 برگزید.


فیلم در فصل جوایز درخشید. این فیلم نماینده سینمای مکزیک در بخش بهترین فیلم خارجی زبان در رقابت های اسکار بود. فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شد و علاوه بر آن موفق شد جوایز اسکار بهترین طراحی صحنه، بهترین فیلمبرداری و بهترین طراحی چهره(گریم) را به خانه ببرد. فیلم موفق شد نامزد جایزه اسکار بهترین موسیقی متن و فیلمنامه ارژینال نیز شد. جوایز بفتا نیز این فیلم را بی نصیب نگذاشت. بهترین فیلم خارجی زبان، طراحی لباس و چهره جوایز بفتا بودند که این فیلم تصاحب نمود.

گیلرمو دل تورو (سمت چپ) کارگردان فیلم

18. میس سان شاین کوچولو Little Miss Sunshine
میس سان شاین کوچولو به کارگردانی یک زن و شوهر به نام های جاناتان دایتون و والری فاریس است که در سال 2006 ساخته و روانه پرده سینما های جهان شده است. فیلمنامه این فیلم 101 دقیقه ای نوشته مایکل آرندت است و بازیگران آن عبارتند از گِرِگ کینر، استیو کارل، تونی کولت و پل دانو و آلن آرکین ضمن اینکه آبیگل برسلین نیز در نقش آلیو هووِر نقش آفرینی می کند.

داستان این فیلم کمدی و خانوادگی از این قرار است:
آلیو (ابیگل برسلین) دختر کوچک و معصوم خانواده در تماشای برنامه انتخاب دختر شایسته است و در آرزوی برنده شدن در این مسابقات می‌باشد. برادر بزرگش می‌خواهد به مهمترین هدف خود که آن ورودش به دانشکده نیروی هوایی ایالات متحده است برسد. پدربزرگ (آلن آرکین) که با آنها زندگی می‌کند و مربی رقص آلیو است، مواد مخدر مصرف می‌کند. پدر خانواده ریچارد (گرگ کینر) روش‌های موفقیت را تدریس می‌کند اما مخاطب چندانی ندارد .روزی شرال (تونی کولت) که مادر خانواده است با برادر خود، فرانک (استیو کارل) به خانه می آید. فرانک که اقدام به خودکشی کرده است و خود را به دلایلی که برایش پیش آمده «بازنده» می‌داند. در همان روز دعوتنامه ای از طریق پیغامگیر به آنها می رسد که از آلیو دعوت شده که به مراسم انتخاب ملکه زیبایی کودکان در کالیفرنیا دعوت شده است. علیرغم هزینه زیاد تمامی خانواده تصمیم می گیرند که با اتوموبیل ون قدیمی خود به آنجا بروند...


میس سان شاین کوچولو فیلم خانوادگی گرم و امیدبخشی است که گرمای خود را از شخصیت های متناقص و جذاب خود وام گرفته است. شخصیت ها در کنار داستان جذاب و البته فیلم نامه ای قوی باعث شده که تماشاگر داستان و سرنوشت شخصیت های فیلم را تا به آخر با دقت دنبال کند. نکته جالب توجه این جا است که تعدد شخصیت ها باعث نشده است که در شخصیت پردازی آنها خللی وارد شود و این کار باعث شده که تمامی شخصیت ها برای تماشاگر جذاب باشند. در میان بازیگران شاید بهترین بازی مربوط به استیو کارل باشد که توانسته برخلاف فیلم های دیگرش نقش شخصیتی منزوی و افسرده را به خوبی بازی کند.


فیلم در گیشه موفق بود. فیلم که با بودجه اندک 8 میلیونی ساخته شده بود با فروش خیره کننده 100 میلیونی به کار خود خاتمه داد. منتقدین استقبال فوق العاده ای از فیلم کردند. مایکل مدود منتقد سینمایی به فیلم چهار ستاره کامل را داد و فیلم را بهترین فیلم سال 2006 نامید. فیلم در وب سایت های نقد فیلم مانند متا کریتیک و راتن تومیتو نیز امتیازات بسیار بالایی دریافت کرد.


فیلم از فصل جوایز نیز بی نصیب نماند. دو جایزه اسکار برای بهترین فیلمنامه ارژینال و بهترین بازیگر مکمل مرد برای آلن آرکین و نامزدی در بخش های بهترین بازیگر مکمل زن برای ابیگل برسلین و بهترین فیلم دستاورد این فیلم از اسکار 2006 بود. فیلم همین جوایز در مراسم بفتا برد. فیلم جایزه ویژه تماشاگران را در جشنواره سن سباستین نیز به خود اختصاص داد.

والری فاریس و جاناتان دایتون (کارگردانان فیلم)

17. مصائب مسیح   The Passion of Christ
فیلم مصائب مسیح به کارگردانی مل گیبسون و محصول سال 2004 است. فیلمنامه این فیلم 126 دقیقه ای توسط مل گیبسون و بندیک فیتزجرالد نوشته شده و ویلیام فولکو نیز در ترجمه فیلم نامه نقش داشته است. جیم کاویزل، مایا مورگنتسن، مونیکا بلوچی، هریستو زیفکوف و لوکالیونلو در نقش یهودای استخریوطی در این فیلم نقش آفرینی می کنند. ماجرای این فیلم روایتگر ۱۲ ساعت پایانی عمر حضرت مسیح است.

داستان فیلم از باغ زیتونها و جائی که مسیح (جیم کاویزل) پس از آخرین شام برای عبادت به آنجا رفته آغاز می شود. مسیح در مقابل وسوسه های شیطان (رزالیندا سلنتانو) ایستادگی می کند. بدنبال خیانت یهودا(لوکا لیونلی) مسیح دستگیر شده و به شهر بیت المقدس بازگردانده می شود. در آنجا رهبران ریاکار یهود به او تهمت کفر می زنند و پیلات(هریستو شوپوف)، فرماندار رومی فلسطین را تحریک می کنند تا مسیح را به قتل برساند. سرانجام مسیح ابتدا بدست سربازان رومی سپرده می شود تا او را تازیانه بزنند و سپس او را به تپه جلجتا در نزدیکی شهر برده و به صلیب می کشند و در این بین مریم مقدس(مایا مورگنتسن) و مریم مجدالیه(مونیکا بلوچی)، نظاره گر مصائب فرزندش است...


فیلم های مذهبی همواره از پتانسیل زیادی برای جدب تماشاگران از ابتدای اختراع صنعت سینما بهره برده اند. در این میان زندگی پیامبران به عنوان منبعی خوب برای ساخت فیلم هایی با تِم مدهبی هستند. اما فیلم مصائب مسیح از جهاتی با سایر فیلم هایی که از زندگی حضرت عیسی (ع) ساخته شده است تفاوت دارد.
اولین تفاوت عمده آن استفاده از زبان های لاتین، آرامی و عبری (زبان های رایج در زمان زندگی مسیح (ع) ) به همراه زیرنویس انگلیسی است که باعث می شود فیلم باور پذیر تر شود. اما نکته برجسته تر در این فیلم که باعث ایجاد جنجال های بسیاری گردید، خشونت بی حد و مرز فیلم بود که باعث شد که در میان خشنترین آثار سینمایی تارخ سینما قرار بگیرد.


با این حال فیلم از لحاظ بصری و بازی بازیگران فوق العاده است. علیرغم اینکه تنها بازیگر معروف فیلم مونیکا بلوچی است و سایر بازیگران گمنام هستند، بازی بازیگرانی که به زبانی دیگر دیالوگ های خود را بیان می کنند بسیار خوب است. تمام این ها به اضافه کارگردانی مسلط مل گیبسون که این فیلم دومین تجربه کارگردانی وی است باعث شده است که فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلم های مدهبی تاریخ سینما شناخته شود.
فیلم با هزینه 30 میلیون دلاری که خود گیبسون آن را پرداخت موفق شد فروش تجاری چشم گیری داشته باشد و بیش از 610 میلیون دلار فروش تجاری در سراسر جهان داشته باشد. با اینکه خشونت زیاد فیلم به مذاق برخی منتقدین خوش نیامد اما اکثر آنها از فیلم و به خصوص بازی جیمز کاویزل و موسیقی متن زیبای فیلم تعریف کردند. آرموند وایت منتقد فیلم، نیویورک پرس کارگردانی گیبسون را ستود و راجر ایبرت منتقد شیکاگو سان تایمز با اینکه فیلم را خشنترین فیلمی خواند که تاکنون دیده است اما فیلم را یکی از بهترین های سال توصیف کرد.
فیلم نامزد سه جایزه اسکار در بخش های طراحی چهره، موسیقی متن و فیلمبرداری شد.

جیمز کاویزل و مل گیبسون(کارگردان)

16. مولن روژ Moulin Rouge
مولن روژ به کارگاردانی بازلورمن فیلم موزیکالی است محصول سال 2001 و محصول مشترک آمریکا، استرالیا و بریتانیا. فیلمنامه این فیلم موزیکال توسط باز لورمن و کرگ پیرس نوشته شده است. بازیگران این موزیکال 128 دقیقه ای عبارتند از نیکول کیدمن، ایوان مک گریگور، جیم برادبنت، جان لوگیزامو. ضمن اینکه ریچارد راکسبور نیز در نقش دوک مونروت ایفای نقش می کنند.

داستان این فیلم موزیکال و عاشقانه از این قرار است:
کریسشن (ایوان مک گریگور) نویسندهٔ انگلیسی جوانی است که در ۱۸۹۹ به محلهٔ مونمارتر پاریس نقل مکان می‌کند تا بتواند جایگاهی در فرهنگ بوهمی آن سال‌ها برای خود بیابد. او که تنها ماشین تایپ و کمی خرت و پرت را با خود به همراه آورده است در هتلی ساکن شده و مشغول نوشتن می‌شود. یک روز بر حسب تصادف با یک گروه موسیقی به رهبری تولوز لوترک(جان لوگیزایمو) که سر از اتاق او درآورده‌اند آشنا می‌شود که می‌خواهند نمایشی تازه را برای هارولد زیدلر(جیم برادبنت)، صاحب کاباره مولن روژ بر روی صحنه ببرند. کریسشن با نوشتن قطعه‌ای برای آنها کمک می‌کند تا نمایش «دیدنی دیدنی» خلق شود. گروه او را با خود به مولن روژ می‌برد تا با اجرای خصوصی آن برای ساتین (نیکول کیدمن)، هنرپیشهٔ مشهور کاباره، نظر او را جلب نمایند. اما ساتین، کریسشن را با دوک(ریچارد راکسبور)، مرد ثروتمندی که قرار است در کاباره مولن روژ سرمایه‌گذاری نماید اشتباه می گیرد. اما با سخنان کریسشن درمی‌یابد که اشتباه کرده و از او می‌خواهد تا پیش از سر رسیدن دوک از آنجا برود. دوک آن دو را می‌بیند و ساتین وانمود می‌کند که آنها مشغول تمرین نمایشی هستند و با اجرای آن در برابر دوک او را ترغیب به سرمایه‌گذاری در این نمایشنامهٔ موزیکال می‌کنند...


موزیکال از ژانرهایی بود که در دنیای سینما با ناطق شدن فیلم ها ظهور کرد و می توان گفت که این ژانر حیات خود را مدیون صدا دار شدن فیلم ها است. بعد از دهه 40 و 50 میلادی و تا حدودی دهه 60 که دوران اوج این ژانر در سینما بود، باز لورمن در سال 2001 و با موزیکال مولن روژ توانست بار دیگر این ژانر سینمایی را احیا کند.


در این بین لورمن با استفاده هوشمندانه از ترانه هایی که برای تماشاگر آشناست و طیف متنوعی از سبک های مختلف موسیقی ازپاپ گرفته تا راک را برای پیشبرد داستان فیلم به اجرا می گذارد و از نظر بصری با طراحی صحنه فوق العاده فیلم را تبدیل به اثری فوق العاده جذاب از لحاظ ظاهری می کند. در کنار این ها بازی بسیار خوب کیدمن در نقش ساتین این نقش آفرینی را به عنوان یکی از بهترین کارهای کارنامه هنری وی تبدیل می کند.
فیلم از نظر تجاری با فروش بسیار خوبی روبه رو شد. هزینه فیلم 52 میلیون دلار بود و فیلم توانست در دنیا 179 میلیون دلار فروش تجاری داشته باشد. منتقدین نیز از این فیلم استقبال خوبی کردند. فیلم در سایت متا کریتیک نمره خوبی را کسب کرد و در برنامه تلوزیونی فیلم 2001، به عنوان بهترین فیلم سال از سوی تماشاگران برگزیده شد.
فیلم به عنوان فیلم افتتاحیه جشنواره کن به نمایش درآمد. اسکار 2001 نیز شاهد درخشش مولن روژ بود تا جایی که این فیلم نامزد 9 جایزه اسکار از جمله برای بهترین فیلم و کارگردانی شد. در این میان فیلم دو جایزه اسکار در بخش های بهترین طراحی صحنه و بهترین طراحی لباس شد. در مراسم بفتا، جیمز برادبنت جایزه بهترین هنرپیشه مکمل مرد را به خود اختصاص داد. مولن روژ توانست سه جایزه مهم گلدنگلوب را برای بهترین فیلم موزیکال یا کمدی، بهترین بازیگر زن موزیکال و کمدی برای نیکول کیدمن و بهترین موسیقی متن را تصاحب کند.

                                                                                       باز لورمن

برای خواندن قسمت ششم کلیک کنید

 

نظرات
فرناز
| |
2016-02-02 00:33:25
ممنون جالب بود به نظر من هم اون تعداد فیلمی که دیدم عالی بودن
ADS
ADS
پربازدید