به گزارش اتاق خبر و به نقل از کجارو، به اصفهان که پای بگذاریم و در میدان باشکوه نقشجهان قدم برداریم، به هر سو که چشم بیاندازیم عظمت هنر ایرانی در عصر صفوی ما را محصور خود میکند. به ضلع غربی میدان که بنگریم عمارت عالیقاپو خودنمایی میکند. این عمارت، که برای قرنها، با عنوان مرتفعترین بنای پایتخت فرهنگی ایران قد برافراشته بود، با مینیاتورها، تلفیق معماری با هنر اکوستیک و طراحی بینظیر، چشم هر بینندهای را به خود خیره میکند.
موقعیت جغرافیایی
عمارت عالیقاپو که در عهد صفویه «دولتخانه مبارکه نقشجهان» و «قصر دولتخانه» نام داشته است در سمت غربی میدان امام اصفهان (میدان نقشجهان) و روبروی مسجد شیخ لطف الله واقع شده است.
این کاخ دارای پنج در ورودی بوده است که مهمترین آنها به نام عالیقاپو، مشرف به میدان امام است و سایر درها هر یک عبارت بودند از: در چهار حوض در قسمت شمال، در شاهی مشرف به دروازه شهر (معروف به دروازه دولت) در مغرب، در حرمسرا و در جبهخانه که موسوم به در مطبخ بوده است.
در حقیقت این بنا به مثابه یک ورودی بزرگ و باشکوه، میدان نقشجهان را به مجموعه دولتخانه و عماراتی مانند رکیب خانه، جبهخانه، تالار تیموری، تالار طویله، تالار سرپوشیده، کاخ چهلستون و دیگر عمارات مرتبط میکرده است.
تاریخچه بنا
عالیقاپو پس از انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان توسط شاهعباس اول بین سالهای ۹۷۱ تا ۹۷۷ خورشیدی به عنوان مقر و دولتخانه حکومتی سلاطین صفوی شروع حیات خود را آغاز کرد. این عمارت نمونه منحصر به فردی از معماری کاخهای عهد صفوی است که در اوایل قرن یازدهم هجری به امر شاهعباس اول ساخته شده است. شاه صفوی، سفرا و شخصیتهای عالیقدر را در این کاخ به حضور میپذیرفت.
ساخت این عمارت طی ۵ مرحله معماری و در زمان جانشینان شاهعباس اول به ویژه شاهعباس دوم و شاه سلیمان بین ۷۰ تا ۱۰۰ سال ادامه و تکمیل شد. حتی وجود کتیبهای به خط نستعلیق در زمان شاه سلطان حسین ، نشان از آن دارد که تزئینات طبقه سوم در زمان این آخرین پادشاه صفوی اضافه یا مرمت شده است.
این کاخ که در عهد صفویه به نام دولتخانه مبارکه نقش جهان شهرت داشته، دارای ۳۸ متر ارتفاع است. عالیقاپو تنها بنایی است که نسبت به سایر بناهای پیرامون میدان پیشآمدگی داشته که نمادی از قدرت حکومتی به شمار میرفته است.
براساس برخی مستندات تاریخی، کاخ عالیقاپو بنایی احداثشده بر فراز کاخی از عهد تیموریان است که دورۀ ساخت آن به سال ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۶ هجری قمری نسبت داده میشود.
وجه تسمیه
عالیقاپو به دو صورت تلفظ شده که برای هرکدام وجهتسمیهای گفتهاند. آنچه بیشتر در محاورات و مکاتبات متداول است عالیقاپو، مرکب از کلمه عالی و قاپوی ترکی به معنی درگاه است. یعنی باب عالی! همانطور که در عثمانی باب عالی معمول بوده، بین ایرانیان شیعه هم چنین بابی وجود داشته که مانند باب عالی عثمانیه، مورد احترام بوده است. از این رو کلیه کسانی که میخواستند وارد عالیقاپو شوند باید خمشده، آستانه را بوسیده و داخل میشدند، به نقل تاریخ حتی شاهعباس هم هنگام دخول به این عمارت از اسب پیاده میشده است. گذشته از این، عالیقاپو محل تحصن مقصران و گناهکاران بوده و هر گناهکاری که وارد درب عالیقاپو میشده کسی نمیتوانست او را از آنجا بیرون بیاورد مگر به امر شاه صفوی و خلاصه اینکه عالیقاپو همان احترامی را داشت که باب عالی در عثمانی داشته است.
اما عدهای نوشتهاند؛ هنگامی که شاهعباس کبیر درب نقره را برای بارگاه حضرت امیرالمومنین علیهالسلام به نجف برد و نصب کرد، دری را که پیش از آن در آنجا نصبشده بود برای تبرک به اصفهان آورده و در عالیقاپو نصب کرد. از این جهت آن را علی قاپو و یا قاپی نامیدهاند و این در منسوب به بارگاه امام علی است. دلیل احترام شاه و مردم این بوده و حتی تا چند سال پیش، مردم در اطراف آنجا آشها میپختند، نذوراتی میکردند و به زنجیر جلو در مزبور، رشتههایی به عنوان دخیل میبستند.
معماری بنا
کاخ عالیقاپو سه طبقه و هر طبقه منقسم به دو طبقه اطاق است که در واقع شش طبقه میشود و چون از بام طبقه آخر میتوان تمام مناظر شهر را دید، خود بام را هم یک طبقه حساب کردهاند و گویند عالیقاپو هفت طبقه است. از دریچهای دیگر میتوان گفت که بنای عالیقاپو با ارتفاعی حدود ۳۶ متر تا کف بازار بلندترین عمارت چند طبقه (تا همین چند دهه اخیر) در شهر اصفهان بوده است. از ویژگیهای کاخ عالیقاپو این است که به هر نمای بیرونی آن بنگریم، تعداد طبقات متفاوتی را برای ساختارش به نمایش میگذارد. از نمای ضلع شرقی دو طبقه، از نمای ضلع غربی پنج طبقه و از طریق راه پله ویژه ملاقاتهای شاهانه، هفت طبقه نشان میدهد.. این عمارت در ارتفاع ۲۸ مترى داراى ایوان بزرگى است که در میان ستونهای آن حوض مسى قرار دارد که درگذشته آب از آن فوران میکرده است.
پس از عبور از ورودی اصلی رو به میدان و گذر از فضای سرپوشیده به ورودی اصلی کاخ میرسیم که بالای سردرب آن عبارت انا مدینهالعلم و علی بابها به چشم میآید که با فرض صفوی بودن آن به این موضوع اشاره مینماید که یکی از محورهای اصلی سیاسی شاهعباس اول، اختلاط مذهب شیعه با ساختار حکومتی بوده و از ثمرات بارز آن میتوان از وحدت ملی، اعتلای معنوی و شکوفایی اقتصادی ایرانزمین نام برد.
با عبور از درب ورودی از فضایی میگذریم که گنبدی بسیار زیبا بر فراز آن قرار دارد. این فضا دارای مساحتی حدود ۶۴ مترمربع و ارتفاعی حدود ۱۱ متر است که بهعنوان یکی از زیباترین الگوهای نقوش اسلیمی و ختایی است. با حضور در هر یک از کنجهای این فضا و ادا نمودن کلمهای، فردی که در کنج متقارن قرارگرفته است، صدا را بهمراتب شفافتر و بلندتر میشنود، این ویژگیهای آکوستیکی فضا در بدو ورود نظر هر بینندهای را به خود جلب مینماید.
این عمارت دارای سه دستگاه پله است که دو مسیر آن بهصورت مارپیچ و یکسره طراحیشدهاند و با ۹۴ پله به طبقه آخر منتهی میشود. بازدیدکننده برای رفع خستگی میتواند در هر طبقه از آن خارجشده و در بالکنهای غرب هر طبقه کاخ توقف نموده و مجدداً بالا رود.
در سال ۱۰۵۳ هجری قمری در زمان سلطنت شاهعباس دوم، تالاری با ۱۸ ستون چوبی به ارتفاع ۱۰ متر به طبقه سوم کاخ عالیقاپو اضافه شده است. ستونهای الحاقی با آیینه پوشانده و سقف آن با صفحات بزرگ نقاشی تزئین شده است. دیوارهای تالار دارای دو پوشش تزئینی است که اولی در زمان شاهعباس دوم و دومی در زمان شاه سلطان حسین به آن الحاق شده است. در میان تالار، حوضی مسی با ابعاد ۵ × ۷ متر و عمق ۶۰ سانتیمتر وجود دارد. منبع آن نیز در ارتفاع ۵ متری حوض قرار دارد و دارای فوارهای است که از مرمر و مس ساخته شده است.
از فراز آخرین طبقه کاخ عالیقاپو و تالار باشکوه آن، شاهان صفوی و میهمانان آنها به تماشای بازی چوگان، چراغانی، آتشبازی و نمایشهای میدانی مینشستهاند. وسعت این تالار ستوندار حدود ۴۸۰ مترمربع است و کف ایوان بین ستونها با تیرهای چوبی، شناژبندی شده و به استحکام بنا افزوده است. از ایوان کوچکی که پشت این تالار است گنبد زیبا و ساده توحیدخانه نمایان است.
یکی دیگر از زیباترین فضاهای موجود در این کاخ، تالار موسیقی با گچبریهایی زیبا در طبقه ششم است. وسعت بخش مرکزی تالار موسیقی که به شکل چلیپا طراحی شده، حدود ۶۳ مترمربع است.
این فضای دلنشین دارای ظرافت هنری خاصی است، فضاهای مجوف داخل مقرنسها به اشکالی گوناگون شامل ظروف مختلف به شکل نیمرخ که از گچ ساختهشدهاند، علاوه بر جنبه تزئینی، نقش آکوستیکی نیز ایفا میکنند. فرد ریچاردز، نقاش معروف اروپایی، درباره تزئینات گچبری این اتاق مینویسد:
این تورفتگیها مانند قطعات مختلف پازل با تناسب خاصی کنار یکدیگر قرارگرفتهاند.
تزئینات عمارت
هر طبقه، تزیینات مخصوص خود را دارد. مینیاتورها کار هنرمند معروف عهد شاهعباس، رضا عباسی است که متأسفانه درگذر تاریخ لطمات فراوان دیده است. نقاشیهای گل و بوته، شاخ و برگ، اشکال وحوش و طیور و گچبریهای زیبای طبقه آخر که به شکل انواع جام و صراحی در طاقها و دیوارها تعبیهشدهاند، از تزئینات دیدنی این بنای تاریخی به شمار میروند. ساخت و پرداخت اشکال گچبری در این قسمت از ساختمان که به «طاق صوت» مشهور است، برای آن نبوده است که در آنها جام و ظروف قرار دهند، زیرا نوع این کار که با گچ تعبیهشده، بسیار ظریف است و کوچکترین اشارهای که در اثر برخورد دست یا شیئی دیگر به آنها حاصل شود، آنها را در هم میشکند. بلکه غیر از نمایش یکی از انواع عالی تزیینات گچی که نوعی از هنر ایرانی است غرض عمده در تزیین اتاقهای متعدد این طبقه، آن بوده است که در این قسمت از عمارت، انعکاسات حاصله از نغمهها و صداهای طبیعی و بدون انعکاس صوت به گوش برسد. از فراز آخرین طبقه عالیقاپو بهترین منظره شهر تاریخی اصفهان را میتوان مشاهده نمود.
رقابت با سلاطین عثمانی
از آنجا که این کاخ در رقابت با باب عالی عثمانیها قرار داشته، تلاش چشمگیری در عظمت و زیبایی آن مبذول داشته شده است. شاهعباس کبیر بیشتر وقت خود را در این قصر بسر میبرده و پذیراییهای رسمی را نیز به همین جا اختصاص داده و از بالای تالار؛ سان قشون و پیشکشهای سفرا و چوگانبازی و یا نمایش پهلوانان را تماشا میکرده است. پس از شاهعباس اول نیز، جانشینان او در همین کاخ و الحاقات آن مانند عمارت حوضخانه و تالار مروارید، میهمانان خود را به حضور میپذیرفتهاند.
عالیقاپو از نگاه شاردن
شاردن در مورد عالیقاپو مینویسد:
این کاخ، بزرگترین کاخی است که میتوان در پایتختی مشاهده کرد. کاخ مذکور به خاطر درب بزرگ رو به میدان آن، به عالیقاپو مشهور بوده و مردم احترام خاصی برای آن قائل بودهاند. اعتقاد و باورهای مردم بر این بوده که درب مزبور از نجف اشرف و از مقبره حضرت علی بن ابیطالب (ع) به اینجا آورده شده و به همین جهت، به نام عالیقاپو (باب عالی) نیز نامیده شده است.
در زمان شاهعباس اول، ایرانیان این درب را مقدس میدانستند و هرکس که پای خود را روی آن میگذاشت، مجازات میشد. کسانی که مورد لطف شاه قرار میگرفتند، با تشریفات خاصی مقابل درب قصر آمده و آن را میبوسیدند و با صدای بلند، عظمت و قدرت شاه را از خداوند مسألت میکردند. شخص شاه نیز به جهت احترامی که برای آن قائل بود، هیچگاه از مقابل آن سواره عبور نمیکرد. این درب یکی از مکانهای بستنشینی و تحصن بوده که به غیر از شخص شاه کس دیگری نمیتوانست از آنجا خارج کند.
عالیقاپو پس از عصر صفوی
در دوران قاجاريه عالیقاپو چند سال محل سکونت و کار ظلالسلطان بود و او تغييراتی در کتیبههای آن داد. کتیبههای جبهه شرقی بنا و الواح خط نگاشته سردر ورودی که طی اشعاری به تعميرات سال ۱۲۷۴ اشاره میکند، مبين همين مطلب است. در چهل ساله اخير به دليل آن که خطر ويرانی، کاخ عالیقاپو را تهديد میکرد، مرمتهایی توسط هيأتهای متخصص داخلی و خارجی در آن انجامگرفته است.