Performancing Metrics

مدیریت بهره‌وری در صنعت نساجی | اتاق خبر
کد خبر: 345591
تاریخ انتشار: 5 خرداد 1395 - 11:51
زمانی که ارزش محصول نهایی بالا می‌رود ارزیابی از میزان و مقیاس بهره‌وری نیز بالاتر است. از این رو مدیریت بهره‌وری و سنجش آن می‌تواند در بهبود عملکرد سازمان نقش داشته باشد.

به گزارش اتاق خبر، هرچند بهبود بهره‌وری در سازمان‌ها تابع و نتیجه کارآیی مدیریت است که با مدیریت علمی هم‌معنی است. با این حال افزایش بهره‌وری و حفظ رشد آن، هدف و مسئولیت اصلی مدیریت است. چراکه بهره‌وری نوعی ارزش است که در مقیاس سنجش عملکرد انسانی و سازمانی دارای تعاریف گوناگون خواهد شد. به این معنی که تعریف بهره‌وری ممکن است در یک سازمان یا واحد صنعتی با واحد تولیدی دیگر متفاوت باشد. از این رو بهره‌وری ماهیتی نسبی دارد. در واقع ایجاد شرایط مناسب برای سطح کارکرد بالاتر، اساس مدیریت بهره‌وری است. در عین حال، بهبود بهره‌وری یک فرآیند تغییر است. از این‌رو برای افزایش بهره‌وری لازم است که مدیریت تغییر برقرار شود. این امر به مفهوم ایجاد انگیزه، تحرک و تغییر است و مهم است که مقیاس و سرعت تغییر را در تمام عناصر سازمان که شامل افراد و ساختار نیروی انسانی، شیوه نگرش‌ها و ارزش‌ها، مهارت‌ها و آموزش، فناوری و تجهیزات، تولیدات و بازار است، طرح‌ریزی و هماهنگ کنیم. تغییرات گفته‌شده، شیوه نگرش‌های مثبت و فرهنگ سازمانی را که برای بهبود بهره‌وری و نیز تغییر فناوری مناسب خواهد بود به وجود می‌آورد. با این همه نیروی انسانی یکی از عوامل کلیدی در بهبود بهره‌وری سازمان‌های مختلف است. این نیروی انسانی است که تصمیم می‌گیرد چگونه از زمان، تجهیزات، مواد موجود و... در سازمان استفاده و چگونه نیازهای مشتری را رفع کند. به عبارت دیگر، حتی در صورت استفاده از بهترین تجهیزات، فناوری مواد و...، در صورتی که نیروی انسانی از انگیزه کافی برای کار کردن برخوردار نباشد به نحو موثری از آنها بهره‌برداری نخواهد کرد و سرمایه‌گذاری شرکت هدر خواهد رفت. در کنار عامل انسانی، عوامل دیگری در بالا رفتن میزان بهره‌وری همچون ماشین‌آلات و تجهیزات، سرمایه اولیه، مواد اولیه، انرژی و... موثر است. در گزارش‌های مدیریتی پیشین با نگاه تئوریک و کلی به موضوع بهره‌وری به‌ویژه بهره‌وری نیروی کار و نقش مدیریت واحد صنعتی در بالا رفتن میزان آن پرداختیم. در این گزارش به موضوع مدیریت بهره‌وری در صنعت نساجی می‌پردازیم.


مشکلات صنعت نساجی
صنعت نساجی مشکلاتی دارد که اگر بخواهیم آنها را دسته‌بندی کنیم به دو بخش تقسیم می‌شود؛ مشکلات درونی و بیرونی. مشکلات درونی صنعت نساجی که به تولید و تامین مواد اولیه بازمی‌گردد مختص تصمیمات درونی شرکت و تولیدکننده است. منظور از مشکلات بیرونی این صنعت نیز مسائلی چون بیمه تامین اجتماعی و سازمان امور مالیاتی است. این صنعت پیشتاز در سال‌های اخیر همچون صنایع کوچک و متوسط دیگر دچار چالش‌ها و افتان و خیزان‌هایی شد. متاسفانه واردات بی‌رویه در دولت گذشته با شدت بیشتری دنبال می‌شد و ماحصل آن ضربه به تولید و صنعت نساجی کشور بود؛ هرچند دوران پسابرجام امید بیشتری را در دل این صنعت زنده کرده با این حال باید بدانیم که صنعت نساجی نسبت به سایر صنایع با قاچاق بیشتری همراه است. محمد مروج‌حسینی، رییس انجمن صنایع نساجی ایران به اقتصادنیوز گفته است که ۷۰ درصد پوشاک کشور با قاچاق مواجه است به طوری که واردات رسمی و غیررسمی سال‌هاست تیشه بر ریشه صنعت نساجی در کشور زده است.  از این رو نمی‌توان گفت که مشکلات در این صنعت تنها به مدیریت داخلی و درونی برمی‌گردد. با این حال هدف این مطلب پیشنهاد و بررسی بالا رفتن میزان بهره‌وری در این صنعت است. کافی است بدانیم که فرسودگی ماشین‌آلات نساجی و مدیریت غیرعلمی در کارخانه‌ها باعث شده که بهره‌وری کارخانه‌های نساجی در کشور پایین باشد. این نکته را سیدآرش امامی، مدیرگروه رشته نساجی دانشگاه علمی کاربردی به ایلنا گفته است. وی معتقد است: بهره‌وری پایین عاملی برای بالا رفتن قیمت محصولات نساجی و کیفیت پایین آن است که در این شرایط حتی اگر جلوی واردات را هم بگیریم، نیاز داخلی از نظر کمیت و کیفیت تامین نمی‌شود. از این رو امامی، تغییر نگرش در سازمان بر مبنای غلبه بر مشکلات، افزایش بهره‌وری در حوزه‌های نیروی انسانی، ماشین‌آلات، انرژی و سرمایه و ارزش‌گذاری به نیروهای انسانی را ازجمله راهکارهای غلبه بر این مشکلات می‌داند. حالا اینکه چقدر واحدهای صنعت نساجی می‌توانند میزان بهره‌وری خود را محاسبه و مدیریت کنند شاید کار چندان سختی نباشد؛ چراکه با تحلیل فضای بیرونی کسب و کار اقتصادی و بررسی سود و فایده یک مدیر در صنعت نساجی قادر خواهد بود که این فرآیند را تکمیل و بررسی کند به‌ویژه اینکه به زودی سازمان بهره‌وری ملی ایران نرم‌افزار سنجش بهره‌وری را برای واحدهای کوچک و متوسط ارائه دهد. با این حال این نکته قابل تامل است که مدیریت بهره‌وری در صنایع کوچک و متوسط که نساجی نیز در این‌دسته قرار می‌گیرد برای مدیران راحت‌تر از صنایع سنگین است. در این زمینه رویا طباطبایی‌یزدی، رییس سازمان ملی بهره‌وری به صمت گفته است: برای سنجش بهره‌وری و ارتقای آن در مدیران واحدهای صنعتی خصوصی مشکلی نداریم. چون بنگاه‌های خصوصی مدیر را خودشان تعیین می‌کنند و مشکلی از این لحاظ وجود ندارد. با این حال اگر مدیر شایسته‌ای در یک واحد صنعتی حضور نداشته باشد به طور قطع نمی‌توانیم به ارتقای سطح بهره‌وری امیدوار باشیم. در میان عناصر و اجزای مدیریت بهره‌وری به غیراز نیروی انسانی که نقش کلیدی دارد باید مدیریت صنعتی تجیهزات و ماشین‌آلات، مواد اولیه مصرف و سرمایه مورد نیاز را مدیریت واحد نساجی به خوبی ارزیابی کند و در نظر داشته باشد. اگر فرض بگیریم در شرایط کسب و کار اقتصادی مناسبی باشیم باید در واحد نساجی ماشین‌آلات بروز و تجهیز شده باشند. ابوالفضل روغنی‌گلپایگانی، نایب‌رییس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران در این زمینه به صمت گفت: ماشین‌آلات صنایع نساجی کشور متعلق به ۳۰ سال گذشته است. در حالی که اگر ماشین‌آلات در این صنعت از سرعت، دقت و قدرت بیشتری برخوردار باشند به کاهش هزینه‌های تولید و درنتیجه اثربخشی و بالا رفتن بهره‌وری و در ادامه تولید یک محصول رقابت‌پذیر منجر می‌شود. هرچند به صورت کلی نمی‌توان گفت که واحدهای نساجی از چه میزان بهره‌وری برخوردار هستند اما نگاه ما این است که مدیریت صنعتی در آن واحد تولیدی می‌تواند نقش ارزنده‌ای در محاسبه و کنترل در جهت پیشرفت داشته باشد. در این زمینه علیرضا حائری، عضو هیات مدیره انجمن نساجی ایران به صمت گفت: استفاده بهینه از منابع همچون سرمایه، زمین، مواد اولیه، انرژی، نیروی کار، تجهیزات و اطلاعات در فرآیند تولید کالا و ارائه خدمات را «بهره‌وری» می‌گویند. به عبارتی بهره‌وری استفاده بهینه از منابع در فرآیند تولید کالا و خدمات است. هرچه نرخ استفاده از این منابع بالاتر باشد ما به بهره‌وری بالاتری می‌رسیم. البته محاسبه بهره‌وری در صنعت نساجی بخش‌ها و تقسیم‌بندی‌های متفاوتی دارد. زمانی بهره‌وری سرمایه مورد منظور ماست که حاصل تقسیم ارزش محصول به ارزش سرمایه است یعنی زمانی که ارزش محصولی که در واحد نساجی تولید می‌شود بر ارزش سرمایه‌ای که برای تولید آن محصول گذاشته‌ایم تقسیم شود به بهره‌وری سرمایه می‌رسیم. زمانی نیز از بهره‌وری مواد اولیه سخن می‌گوییم که حاصل تقسیم ارزش محصولی که به‌دست آورده‌ایم به ارزش مواد اولیه است یعنی چقدر مواد اولیه استفاده و چه چیزی با آن تولید کرده‌ایم و آن محصول چقدر ارزش دارد. به عنوان نمونه قیمت یک کیلو پنبه ۲ دلار است که در یک فرآیند صنعتی تبدیل به نخ می‌شود. زمانی که نخ تولیدی را کیلویی ۴ دلار فروختیم، می‌توانیم میزان بهره‌وری را از تقسیم ۴ دلار فروش به ۲ دلار خرید پنبه به‌دست آوریم. یعنی محاسبه کنیم از مواد اولیه چه چیزی به‌دست آوردیم و چه میزان ارزش دارد. به علاوه اینکه در فرآیند تولید عواملی همچون سرمایه، انرژی، نیروی کار و ابتکار و خلاقیت دخیل هستند. زمانی محصول نهایی به‌دست می‌آید که قیمت ۲۰ میلیون تومان رقم بخورد. ارزش محصول نسبت به ارزش مواد اولیه را بهره‌وری می‌گوییم. با همین مواد اولیه ممکن است یک کارخانه خارجی یک نوع محصول تولید کند و آن را به قیمت ۲۰۰ میلیون بفروشد. در حالی که مواد اولیه یکسان است بر حسب نوع تولید، قیمت و محاسبه بهره‌وری نیز ممکن است تغییر کند. نوع دیگر مدیریت بهره‌وری در صنعت نساجی، بهره‌وری نیروی کار است که محاسبه ارزش محصول به نیروی کار است. یعنی بررسی کنیم چه کارکنانی در آن واحد نساجی و با چه میزان دانش و مهارت فعالیت می‌کنند. مجموع این عوامل را بهره‌وری کل می‌گویند. بنابراین ارزش محصول تقسیم بر مجموع این عوامل را بهره‌وری کل می‌گویند.


تعریف‌ها و پیشنهادات زیاد
بهره‌وری تعریف‌های دیگری نیز در صنعت دارد؛ از استفاده بهینه درجهت دستیابی به اهداف یا تجهیز منابع در جهت رسیدن به اهداف سازمان تا بالا رفتن میزان کارآیی و اثربخشی. به عبارتی زمانی که ارزش محصول تولیدی ما بالا می‌رود بهره‌وری تولید نیز بالا خواهد رفت. از این رو تعریف واحدی نمی‌توان برای آن در نظر گرفت. پیشنهادات زیادی برای بالا رفتن سطح بهره‌وری در صنعت نساجی مشابه دیگر صنایع داده می‌شود که در عناوینی چون بهبود فضای تقاضای بازار، حمایت از سرمایه‌گذاران، تجهیز ماشین‌آلات، جلوگیری از واردات بی‌رویه و قاچاق‌و... خلاصه می‌شود.  حائری در واکاوی راه‌حل‌هایی برای بالا رفتن بهره‌وری در واحدهای نساجی گفت: تعطیلی ۱۰۰ روزه در کشور ما موجب کاهش ۳۰ درصدی سطح بهره‌وری می‌شود. در حالی که مدیریت صنعتی باید در این ۱۰۰ روز بهره تسهیلات بانکی، حق بیمه کارگران و هزینه‌های انرژی و استهلاک ماشین‌آلات را پرداخت کند. پیشنهادی که من پیش‌تر مطرح کردم این بود که ۴ ساعت کار بیشتر را به ساعات کاری در هفته اضافه کنیم. به عبارتی اگر در طول هفته ۴۸ ساعت کار کنیم در بالا رفتن رشد اقتصادی، درآمد سرانه و تولید ناخالص داخلی تاثیر می‌گذارد. به علاوه اینکه باعث رشد در واحدهای صنعتی می‌شود. پیشنهاد دیگر برای افزایش بهره‌وری در واحدهای نساجی استفاده بیشتر از اتوماسیون است. به این معنی که هرقدر دخالت نیروی انسانی را در فرآیند تولید کاهش دهیم خطای انسانی کمتر خواهد شد. در مقابل نیروی کار را در فرآیند کنترل تولید پراکنده کنیم. این مسئله باعث بالا رفتن بهره‌وری در واحد صنعتی می‌شود. به یاد داشته باشیم به هر میزان بهره‌وری نیروی کار و زمان در واحد صنعتی افزایش پیدا کند قیمت تمام‌شده محصول نهایی نیز کاهش می‌یابد. به هر میزان نیز تیراژ محصول تولید افزایش پیدا کند قیمت تمام‌شده تولید کاهش و در نتیجه دامنه رقابت‌پذیری نیز افزایش می‌یابد. در حالت کلی هر چقدر سعی کنیم که کالای ارزان متناسب با تقاضای مردم به بازار عرضه کنیم واحد تولیدی ما بیشتر رونق می‌گیرد. البته ممکن است پیشنهادات دیگری در زمینه مدیریت بهره‌وری در صنعت نساجی وجود داشته باشد؛ پیشنهاداتی که به موضوعاتی همچون وجود مواد اولیه مرغوب، حمایت دولت، مهارت‌آموزی کارکنان و جذب سرمایه برمی‌گردد. با این‌همه مدیریت واحدهای نساجی می‌توانند در کوتاه‌مدت و میان‌مدت میزان بهره‌وری سیستم صنعتی خود را با در نظر گرفتن اولویت‌ها محاسبه کنند؛‌ بررسی و تحلیلی که تمامی عوامل برون‌سازمانی و درون‌سازمانی را مدنظر قرار دهد. ‌

منبع: صمت

نظرات
ADS
ADS
پربازدید