به گزارش اتاق نیوز،محمود احمدینژاد رئیسجمهور کشورمان شب گذشته درگفتوگوی تلویزیونی خود که به طور زنده از شبکه اول سیما پخش شد اظهار داشت: باید به خاطر بارندگیهای خوبی که از اول مهر داشتیم شکر ویژهای انجام دهیم و انشالله این بارندگیها به لطف خدا ادامه پیدا کند تا خشکسالیها مرتفع شود و لطف خدا همچون گذشته در تمام این سرزمین جاری شود.
هدفمندی یارانهها بزرگترین طرح اقتصادی بود که تا کنون فرصت اجرا شدن پیدا کرد؛ 7 طرح بزرگ برای اصلاح اساسی در اقتصاد در دولت طراحی شد که این مسائل با مطالعات فراوان صورت گرفت
آماده اجرای طرح تغییر پول ملی هستیم
اولین و مهمترین اصلاح اقتصادی دولت هدفمندی یارانهها بود و بعد از آن اصلاح نظام بانکی مد نظر ما است که تقریباً کارش تمام شده و به زودی اجرای آن را آغاز میکنیم؛ اصلاح نظام توزیع یکی دیگر از برنامههای ماست که طراحی آن تمام شده و اجرای آن را آغاز کردهایم؛ همچنین اصلاح نظام گمرکی را مد نظر داریم که لایحه آن را ارائه دادیم و مجلس هم تصویب کرد و در حال عملیاتی شدن است.
اصلاح نظام مالیاتی یکی دیگر از مواردی است که لایحه آن را به مجلس دادهایم؛ تغییر پول ملی و ارتقاء آن به حذف صفرها از دیگر مواردی است که ما آماده اجرای آن هستیم ولی منتظریم که شرایط مناسب اقتصادی فراهم شود؛ همچنین ما تأکید بر بهرهوری را در دستور کار داریم.
مردم ما میدانند که اقتصاد ما دچار بیماریهای مزمن است؛ بهرهوری پایین، تورم مستمر، واردات بالا و صادرات پایین از جمله مواردی است که در اقتصاد ما وجود داشته بر همین اساس ما با مطالعات وسیع و با جمعآوری نظرات کارشناسان 7 طرح ذکر شده را مطرح کردیم و هدفمندی هم به عنوان مهمترین مسئله در این رابطه کلید زده شد.
دولت به دنبال این بود که تمام طرح را یکجا اجرا کند ولی مسائلی پیش آمد و رفت و برگشتهایی شد و تنها بخشی از طرح به اجرا درآمد؛ طبیعی است که ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم همه اهداف طرح بعد از اجرای بخشی از طرح محقق شده باشد ولی با این حال حدود 30 درصد از طرح اجرا شد و در حال حاضر شرایط تغییر کرده است.
رشد اقتصادی ایران در سال 89 جزو بالاترین رشد اقتصادی در دنیا بود
یکی از اهداف ما این بود که تولید ما نهادینه شود و رشد کند که خوشبختانه در سال 90 نسبت به سال 89 رشد اقتصادی ما 5.2 شد که این جزء رشدهای اقتصادی بالا در جهان بود.در حالیکه پیشبینی این بود که رشد ما منفی میشود.با اجرای هدفمندی یارانهها بسیاری از تولیدات پایه کشور رشد کرد و این نشان میدهد که ظرفیت در کشور ما بالاست و اگر ما اصلاحات اساسی انجام دهیم نظام تولید هم با آن همراهی میکند.
اجرای هدفمندی یارانه ها در بخش تولید موفق بود
با اجرای هدفمندی یارانهها تولیدات پایه ما رشد پیدا کرد؛ حدود 45 کالای اصلی کشور با اجرای هدفمندی رشد پیدا کردهاند که در این میان 24 کالا از یک درصد تا 92 درصد رشد کرده است و 20 کالای دیگر بین یک تا 21 درصد کاهش داشته که البته این مسئله هم دلایل گوناگون از جمله افزایش قیمت انرژی دارد. یعنی کالاهایی که فقط با انرژی کار میکردند دچار یک نوسان کوچکی شدند و یک کالای دیگر هم هیچ تغییری نداشت و بر همین اساس باید گفت که اجرای هدفمندی یارانهها در بخش تولید موفق بود.
هدفمندی در بخش تولید طرحی موفق بود و توانست کار خود را به درستی انجام دهد و هدف دیگر ما کنترل مصرف انرژی است؛ چرا که مصرف انرژی در کشور ما سرکش و بدون مهار اضافه میشد.اگر ما منحنی رشد را همان نسبت رشد مصرف سال 85، 84 و 83 ادامه میدادیم در حال حاضر مصرف بنزین ما 135 میلیون لیتر بود؛ در روز 62.5 میلیون لیتر یعنی حدود 70 میلیون لیتر مصرف بنزین بود.در بخش گاز و سایر قسمتها نیز به همین شکل است؛ خوشبختانه کنترل مصرف اتفاق افتاد و مصرف خانگی گاز و برق کاهش پیدا کرد.مصرف بنزین، گازوئیل و گاز کنترل شدهاست.
با اجرای طرح هدفمندی یارانه قدرت خرید 7 دهک افزایش یافت
در سال 90، 7 دهک ما قدرت خریدشان بالاتر رفته است؛ البته نه به این معنی که دو برابر شده است بلکه دهک درآمدی پائین وضعش بسیار بهتر شده است.قدرت خرید در روستا افزایش پیدا کرد و در شهر مقدار پایینتری بود که طبیعی است.نسبت درآمد 10 درصد ثروتمند با 10 درصد فقیر جامعه در شهری سال 89 ، 12.45 برابر بوده است. یعنی آن 10 درصد درآمدشان 12.45 پائینیها بوده است که 10.17 شده است.در روستایی 12.63 بوده که 9.38 شده است یعنی بهبود وضع در روستا بهتر است چون در آنجا شیب ملایمتر است و جهش نداریم.
ضریب جینی در کشور به صورت جهشی کاهش یافته است
ضریب جینی که نشاندهنده دو دهک بالا و پائین است، در سال 89، 41 صدم در کل کشور بوده است و در سال 90، 37 صدم شده است و این یک جهش به شمار میرود، چرا که ضریب جینی هزارم هزارم تغییر میکند. در شهری 38 صدم شده که 35.6 بوده است. در روستایی 38 صدم شده که 34 صدم بوده است و میبینیم که در روستایی وضع بهتر شده است و این آمار در سال 90 است که علیرغم تغییرات سنگین و تغییراتی که در نرخ ارز بوجود آمد، تاحدودی برقرار است و یک مقداری نسبتها بهم خورده اما استخوانبندی اصلی خود را حفظ کرده است.
تورم یک پدیده ساختاری است.در طول پنجاه سال اخیر تورم همیشه بوده و در فاصلههای 5 سال با وجود نوسانها، نرخ آن تقریباً به طور متوسط یکسان بوده است.نرخ تورم در اول دیماه سال 89، 12.8 درصد بود و این نرخ در دیماه 1390 به 20.9 درصد رسید که در واقع 8.9 درصد به آن اضافه شده است.در دیماه تورم نقطه به نقطه با نرخ متوسط سالیانه آن یکی شد که این به معنای آن است که هرچه پتانسیل و ظرفیت تورمزایی بوده، در این طرح تخلیه شده است.وقتی افزایش قیمت اتفاق میافتد نرخ تورم نقطه به نقطه جهش مییابد اما نرخ تورم سالانه به صورت ملایم بالا میرود اما در دیماه 90 این دو به هم رسیدند
در این فاصله با افزایش قیمتهای جهانی مواجه شدیم شما میدانید که وقتی قیمتهای جهانی تغییر میکند تنازل به قیمتهای داخلی هشت دهم به یک است.فرض کنید که این رقم 50 درصد آن باشد اما این با آن عددی که میگفتند خیلی تفاوت دارد و ما هم همین 12 تا 13 درصد افزایش تورم را پیشبینی میکردیم اما میگفتیم که باید ساختار اقتصادی اصلاح شود.تورم بسته به این است که سال پایان را چه سالی در نظر بگیریم و چه سبدی را انتخاب کنیم؛ بالاخره اقلام ضرایبی دارند.
مثلاً از بین 370 قلم کالا باید معلوم شود که شما چه ضریبی را برای خودرو، لیموترش یا سیمان در سبد کالایی مردم در نظر گرفتهاید که اینها با هم تفاوت دارند.مثلاً اگر قیمت نان و مرغ یا تخممرغ دو برابر شود، در زندگی کسی که 300 هزار تومان درآمد دارد و اینها خوراک اصلی اوست، با زندگی کسی که این مربوط به گوشهای زندگی اوست، تفاوت دارد.
نرخ تورم 21.6 درصد است
تورم در دهکها متفاوت است و آنچه ما میگویم متوسط کل است و در بخشهای مختلف سرجمع در 365 با ملاحظه وزن هر یک از بخشها، یک عدد درمیآید.احمدینژاد با اشاره به تفاوت روشها در محاسبه نرخ تورم گفت: چون ما نرخ تورم را نسبی میسنجیم معیار خوبی است که بدانیم در چه شرایطی کار میکنیم.تا الان نرخ تورم 21.6 درصد است که نشان میدهد بالاتر رفتیم که عمده این هم به خاطر تغییر قیمت ارز است که گفتم هشت دهم به یک اثر میگذارد که البته هنوز به آنجا نرسیدهایم.
دولت در حال مهار بازار ارز است
دولت در حال مهار بازار ارز است و مدیریت میکنیم افزایش نرخ ارز و به تبع آن اثر کالای وارداتی در اقتصاد مهار شود که خوشبختانه تاکنون موفق بودهایم.به هرحال اتفاقی که در بازار ارز افتاده، خودشان گفتند که دنبال تحریم فلجکننده و هوشمند بودندهاند که این جنگ روزمره و لحظهای است.
در چنین شرایطی تجارت خارجی کاملاً وابسته به ارز دولتی با چالش مواجه میشود اما این درازمدت نیست و حتی میانمدت هم نیست.خوشبختانه دولت در گام اول این را مهار کرد و آنچه آنها میخواستند، نشد گرچه بخش وسیعی از مردم در فشار سنگین هستند اما دولت به صورت شبانهروزی تلاش میکند تا این فشارها کاهش پیدا کند.
آنها دنبال موجآفرینی جدید هستند اما ما هم قویتر شدهایم و طرحهایی آماده کردهایم که بتوانیم ارزی که در بودجه دولت میآید و تجار ما را به خود وابسته میکند حذف کنیم و این شدنی است.ما میتوانیم از این مرحله عبور کنیم و اجازه ندهیم که آنها از تحولات اقتصادی به عنوان اهرمی علیه ملت ما استفاده کنند.
در بحث تحول اقتصادی ما 7 طرح را اجرا کردهایم اگر بخواهیم تورم امروز کشور را علتیابی کنیم بخشی از آن به خاطر افزایش قیمت ارز است. یک بخشی از آن به خاطر مشکلات بانکی و البته نوع مدیریتی که بر اقتصاد اعمال میشود.معوقات بانکی نیز مسئله دیگری است، معوقات بانکی یعنی پولی که در دست عدهای خاص بلوکه شده است، یعنی بازی با پول و بازی با نرخ تورم و تأثیرگذاری بر محیط. وقتی معوقات بانکی افزایش پیدا میکند دست کسانی که میخواهند بر محیط تأثیر بگذارند باز میشود.
سیستم بانکها به یک اتاق معاملات پایاپای در بانک مرکزی متصل است و بانک مرکزی تضمین سیستم بانک مرکزی است.زمانی که چکی به بانکها میرود و آنها موجودی ندارند این موجودی از بانک مرکزی کسر میشود.آنها موظفند که این پولها را به بانک مرکزی برگردانند و اگر این اتفاق نیافتد پای پولی بالا میرود. متأسفانه با تصمیمگیریهایی خارج از اراده دولت هم معوقات بانکی اضافه شد و هم معوقات بانکی تثبیت شد. در حالیکه اراده دولت برای کاهش معوقات بانکی بود و ما نتیجه آن را نیز در اقتصاد دیدیم. اما خارج از دولت ما را موظف کردند که معوقات تا 5 سال نباید باز گردد.معنای این کار افزایش معوقات بانکی بود البته مردم ما مردم خوبی هستند و معوقات خود را پرداخت میکنند ولی این تصمیم به معنای بالا بردن نرخ معوقات است.
زمانیکه بانک مرکزی به سراغ بانکها برای پرداخت بدهیهای آنها میرود آنها با ابزارهایی علیه بانک مرکزی پرداخت معوقات خود را به تعویق میاندازد که نتیجه آن افزایش پایه پولی است.این کار و به تعویق انداختن معوقات بانکی خارج از قانون اساسی بود، ما در حال نامهنگاری و بحث در خصوص این مسئله در رابطه با قانون اساسی هستیم.از سویی دیگر بخش مهمی از تورم، تورم ساختاری است چرا که قیمت تولید را گران در میآورد. دستگاهها، دستگاههای به روزی نیست و مصرف انرژی آن بالاست.
هدفمندی تلنگر اساسی به تولید بود و خیلی از دامداران مرغداران و دامداران به طور جدی به فکر اصلاح افتادند. به عنوان مثال کسی که تنها یک سالن برای تولید جوجه داشت اما هماکنون آن را سه طبقه کرده است در حالیکه میزان نیروی انسانی و انرژی صرف شده برای آن همان است.این مسئله در صنعت نیز شروع شده است و خیلیها به دنبال اصلاح سیستم و جایگزین کردن سوخت هستند و این یک آغاز مبارک است اما در بسیاری از کشورها این مسئله در یک بازه 15 تا 20 ساله کامل شده است.
برخیها انتظار داشتند که با 30درصد اجرای هدفمندی یارانهها ما در همان سال اول شاهد کنفیکون شدن سیستم باشیم و برخیها با اشکالگیریهای پیاپی و خلط آمار شروع به تغییر دادن آن قانون کردند و از اول سال اول تا سال دوم 11 اصلاحیه قانونی به آن خورده است و ما با هیچکدام موافق نبودیم.قانونی که هنوز برای حرکت گرم نشده است و تازه حرکت خود را آغاز کرده آن را اصلاح کنیم کار انجام نمیشود.
البته من هیچکدام از دوستانی که این کار را انجام دادهاند مقصر نمیدانم این طرح مخالفان جدی اقتصادی البته به صورت محدود و مخالفان جدی سیاسی داشت. مخالفان سیاسی اینقدر تحلیلهای غلط به داخل جامعه پمپاژ و تکرار کردند که ما نیز توان برخورد با آن را نداشتیم چراکه باید کار مملکت را رها میکردیم و تولید خبر دروغ نیز در کشور ما هزینه ندارد در نتیجه بسیاری از دوستان ما در مجلس و جاهای دیگر تصور میکردند که یک اتفاق منفی بزرگ در حال رخ دادن است و هیچ وقت نمیشود به چنین صورتی یک کار تحولی را جلو برد.
اقتصاد کشور باید از یک نقطه مدیریت شود. قانونگذاری و ریلگذاری باید انجام شود. نمایندگان مجلس دوست ما هستند و ما همه در یک مجموعه هستیم اما ما باید مرزبندیها را رعایت کنیم.بالاخره اجرای قانون ابتکار و انعطاف میخواهد. هماکنون از جاهای مختلف اقتصاد ما مدیریت میشود، البته ما نمیگوییم که چه کسی مدیریت کند و تعصبی نیز در این خصوص نداریم. باید مشخص شود که چه کسی مدیریت میکند و مدیریت اجرا باید متمرکز باشد.ناظر نیز اجرا را با اسناد بالادستی چک بکند و نه اینکه دایم در جزئیات اجرا دخالت کند. به عنوان مثال به ما میگویند که به بالای قله بروید و ما نیز میگوییم چشم.اما اینکه کجا کمپ بزنیم، نفسگیری کنیم را باید خودمان تنظیم کنیم.
اگر جزئیات را تنظیم کردیم و در قانون گنجاندیم که دیگر نمیشود به هیچ قانونی دست زد و قانون را نمیشود هر روز عوض کرد چرا که در این صورت دیگر قانون نیست.در این صورت دیگر ثباتی وجود ندارد. هماکنون اقتصاد از چند جا مدیریت میشود و من نیز در مجمع تشخیص مصلحت نظام گفتم که ما در تئوری به تفاهم رسیدیم و حیطه دولت و مردم بر اساس اصل 44 قانون اساسی مشخص است. اما در مدیریت متمرکز اقتصادی ما یک سامانه درست نداریم و دولت مجلس و همه تصمیم میگیرند. امروز مجمع تشخیص مصلحت نظام یک تصمیم مهم اقتصادی گرفت.
ما به مجلس یک لایحه ایثارگران دادیم که مجلس به صلاح خود شش تا 7هزار میلیارد تومان هزینه به آن اضافه کرد اما شورای نگهبان نیز به آن ایراد گرفت و چند در مجمع تشخیص مصلحت نظام بود.این در حالی است که دولت به هیچ عنوان چنین هزینهای را در اختیار ندارد، البته ما مخلص ایثارگران نیز هستیم.باید یک تمرکز در تصمیمگیریهای اجرایی اقتصادی ایجاد شود.
واقعا این نبود اما برخی از دوستان میگویند و تکرار میکنند؛ اگر حمایت از تولید صورت نمیگرفت، 5.2 رشد اقتصادی از کجا است؟اگر حمایت از تولید صورت نمیگرفت، 43 میلیارد دلار صادرات غیر نفتی بجز میعانات گازی یک جهش قیمت ایجاد شد و اگر تولید نشود چگونه صادر شود. هرچند ممکن است بخشهایی از تولید دچار مشکل شود.بعضی از دوستان پیشگویی میکردند که بحران اجتماعی درست خواهد شد و تمام صنعت و بخش کارگری تعطیل میشود، اما این امر صورت نگرفت اما اگر بعضی از بنگاه ها دچار مشکل شده است، باید مشکل آن را حل کرد نه اینکه قانون را تغییر داد.آیا ما میخواهیم هر تولیدی را به هرقیمتی حفظ کنیم و دولت تا آخر به هر تولیدی یارانه دهد؟
برخی از تولیدات باید از دور خارج شود
باید برای چنین تولیداتی جایگزین در نظر گرفت و باید از تولیدکننده بخواهیم که مشکل خود را بگوید. علاوه بر همه این موارد ما هم به بخش تولید کمک نقدی کرده و تسهیلات یارانهای دادیم و هم قیمت تبعیضی روی انرژی اعمال کردیم.وقتی ما گاز را 75 تومان میگیریم و آن را به طور مثال به کشاورزی 10 تومان میدهیم این به معنی یارانه نیست؟ ما قیمتها را روی 75 تومان بردیم و 20 درصد آزاد کردیم و آن را 10 تومان میدهیم،لذا این پول یارانه است.ما برق را به خانهدار حدود 100 تا 120 تومان میدهیم و به کشاورزی آن را 9 تومان میدهیم، بنابراین اینها یارانه تلقی میشود و حمایت از تولید است. چرا که ما قیمتها را برای خانوارها روی 120 تومان بردهایم اما برای کشاورز روی 10 تومان نگاه داشتهایم، لذا معتقدیم این بهترین روش یارانه دادن است. البته شاید برخی در ذهنشان این باشد که ما باید یارانه را به صورت نقدی در جایی قرار دهیم تا افراد به آن مراجعه کنند، در حالی که این بدترین شکل یارانه دادن است و حتما در آن سوءاستفاده قرار میگیرد.
بخشی از سیمان ما نفت سیاه را که 200 تومان بود، مصرف میکرد اما نتوانستیم به آن گاز برسانیم، بنابراین از بخش گاز 70 تومانی استفاده میکردند؛ لذا تا رساندن گاز و اصلاح سیستم به آنها مهلت دادیم تا نفت و گاز به قیمت گاز برسد؛ البته دوستان نیز دلسوزی میکنند، اما بنده معتقدم که باید آنرا وارد سامانه کرد. چرا که دولت در حال اجرای یک طرح است و اگر قرار باشد این طرح اصلاح شود، باید با تفاهم باشد.
یک عده قلیلی در مراسم تصمیمگیری هستند که نگاه سیاسی داشته و دائما اطلاعات منفی منتشر میکنند؛ البته من نمیخواهم که امشب گلهگذاری کنم،اما بسیاری از دوستانی که دولت را به عدم تولید متهم میکردند، وقتی خودشان در موضع تصمیمگیری قرار گرفتند، حمایت دولت از تولید را کاهش دادند.دولت مجوز آن را نیز گرفت اما آنها به صورت یک طرفه آن را کاهش شدیدی دادند؛ لذا معتقدیم این نگاه به دلیل اطلاعات نادرستی است که دائما در کشور منتشر میشود و یک اقلیتی که نگاه سیاسی به همه پدیدهها دارند، چنین رفتاری انجام میدهند.
البته برخی واقعا دچار مشکل هستند و دولت نیز دست اندرکار، کارگروه حمایت از تولید است و هر کسی که مراجعه کند به صورت موردی کارش را بررسی میکنیم.دولت اصلا به معوق کردن اعتقاد ندارد و کسانی که در تولید هستند و سرمایهگذاری کردند، و شرایط اقتصادی برایشان به گونهای است که در حال حاضر نمیتوانند آن را برگردانند، و کارخانههای خود را با تخلف بانکی گسترش داده است اما فرض کنید کسی پول را گرفته، کالا وارد کرده و در بازار فروخته اما وام خود را عقب انداخته؛ لذا این کار درستی نیست و بحث مهمی از معوقات مربوط به دسته دوم است.
تمام این افراد را در جدولی آورده و رسیدگی به آنها را از بزرگترین آنها آغاز کردیم، اما در جایی دیگر سروصدا کرده و فشار آورده و آنها نیز پس زدند؛ لذا دولت به هیچوجه موافق نبود که نوشته شود، بانکها مکلف هستند. چرا که وقتی آنها را مکلف میکنیم، کار سخت میشود، اما باز هم میگویم که بعضی از دوستان با توجه به اطلاعاتی که به آنها میرسد، حرفهایی میزنند که فکر میکنند به نفع تولید است، درحالی که این به ضرر تولید خواهد بود.
وقتی ما برای همه تکلیف میکنیم، کسی که حق دارد و کسی که چنین حقی ندارد از این امتیاز برخوردار میشود و کسی که خوش حساب است، دچار تناقض خواهد شد و این کار را مشکل میکند، لذا مسائل مدیریتی اقتصاد یک تصمیم مدیریتی است و شورای نگهبان باید در این موضوع مراقبت کند. ما چند نفر را معوقه کنیم، البته آنجا نوشته میشود این با تصمیم هیئت مدیره بوده اما وقتی که میگویند با تصمیم هیئت مدیره مکلف به این امر شده فشاری که به هیئت مدیره میرسد طاقتفرساست.حرفهای بنده به معنای دعوا و اختلاف نیست، چرا که اختلافی به معنای دعوا وجود ندارد و این بحثها اساسی است؛ صرفنظر از اینکه ما در کدام قوا باشیم، اگر جای خود را نیز عوض کنیم باید این منطق را رعایت کنیم. بنابراین معوقات و اضافه برداشتها کاملا اثرگذار است.
فضای اقتصادی نباید امنیتی شود
بانک مرکزی باید به تخلفات رسیدگی کند تا جلوی تخلفات گرفته شود؛ رسیدگی بانک مرکزی به تخلفات باعث پیشرفت اقتصاد میشود.عامل تحریم و همچنین وجود شبکههای دلالی که با هم هماهنگ هم بودند و در قضیه ارز با هم عمل کردند از موارد دیگری است که باعث به وجود آمدن مشکل در حوزه اقتصاد شده است.
ما در حال دنبال کردن مسئله مربوط به شبکه دلالان در قضیه ارز هستیم و قوه قضاییه هم در این رابطه ورود کرده است ولی هنوز نتوانستهایم کاملاً اینها را مهار کنیم اما تا حدودی مهار شدهاند.در فضای عمومی اقتصاد امنیت لازم است؛ یک وجه امنیت ثبات مقررات است که دولت تلاش کرده این ثبات را ایجاد کند و وجه دیگر آن امنیتی است.نهادهای امنیتی خوب است که کنترلهای خود را در اقتصاد از طریق بخش اجرا اعمال کنند تا امنیت عمومی فضای اقتصاد حفظ شود.
برخورد غیر معمول باعث فرار وارد کنندگان علوفه شد
در برههای تولید گندم ما خیلی بالا رفت و ما گندم را صادر کردیم و سال گذشته هم انبارهای ما پر از گندم بود اما حدود 8 ماه علوفه وارد کشور نشد؛ اگر علوفه وارد نشود مرغداریها باید چه کار کنند؟در موارد اینچنینی به بخش گندم فشار آوردند و بخشی از گندم را هم مصرف کردند و ما مجبور شدیم که گندم وارد کنیم تا جایگزین علوفه شود.حدود پنج نفر واردکننده علوفه بودند و یک دفعه برخورد شدیدی با آنها صورت گرفته و این افراد عرصه را رها کردند و شوک ارزی هم وارد کشور شده بود و به همین دلیل هم در مورد نقدینگی دچار مشکل بودند و در نهایت طی چند ماه واردات علوفه با مشکل مواجه شد.
نباید به دنبال امنیتی کردن فضای اقتصاد باشیم
موضوع ذکر شده باعث حمله به دولت شد؛ اگر آن حمله صورت نمیگرفت و علوفه وارد میشد گندم سرجایش بود و شوک قیمتی در مرغ ایجاد نمیشد.وقتی شوک ارزی وارد کشور شده همه باید فضا را آرامتر کنیم نه اینکه فضا را امنیتی کنیم؛ البته اگر واقعاً کسی به ملت خیانت میکند باید در حد تخلفش با آن فرد برخورد شود اما اگر در جایی تخلف اداری اتفاق افتاده نباید موضوع را کیفری کرد و مثلاً بگوییم که اختلاس شده است چرا که اختلاسی صورت نگرفته و تنها یک تخلف بانکی به وقوع پیوسته است.فضای اقتصاد نباید فضای امنیتی باشد بلکه فضای اقتصاد باید فضایی اقتصادی باشد و همه هم باید در این عرصه کمک کنیم؛ مقام معظم رهبری هم تذکر دادند که فضای اقتصاد فضای امنیتی نباشد و اگر کسی تخلفی کرد با آن برخورد شود ولی این برخورد نباید طوری شود که همه بلرزند و حس کنند که قرار است امشب سراغشان بیایند؛البته من نمیگویم که به این شدت اتفاق افتاده است ولی آن چیزی که رخ داد چیز خوبی نبود.
افزایش قیمت ارز ارتباطی با هدفمندی نداشت
مسائلی را که ذکر کردم برای کمرنگ کردن خباثت دشمن نیست چرا که دشمنان در مسئله ارز و نفت فشار وارد میکنند و باید به این مسائل توجه کرد.در اقتصاد وقتی میخواهید اصلاحاتی را انجام دهید همه عوامل را دستکاری نمیکنید؛ بر فرض مثال اگر 10 متغیر دارید باید هشت متغیر را دستکاری کرد و دو متغیر دیگر را به عنوان کنترلکننده نگه داشت.دولت قیمت ارز را به عنوان کنترلکننده در قضیه هدفمندی یارانهها نگه داشت و به نظرم تصمیم دولت در این رابطه کاملاً درست بود.
اینکه بگوییم هدفمندی قیمت ارز را افزایش داده درست نیست البته برخیها میگویند هدفمندی نقدینگی را اضافه کرده که قیمت ارز بالا رفته و این نیز حرف غلطی است.البته دولت در این قضیه یک تنخواه از بانک مرکزی گرفت که این تنخواه به نقدینگی تبدیل شد؛ سال 89 نقدینگی کشور حدود 25 درصد بود و سال 90 به 19 درصد رسید براین اساس نقدینگی کاهش پیدا کرده است ؛وقتی نقدینگی کاهش پیدا کرده چطور قیمت ارز بالا میرود؟
ممکن است در ذهن عدهای این باشد که اصلاً نقدینگی ما اصولاً پتانسیل افزایش قیمت ارز را داشته است که اینها قابل بحث است.بانک مرکزی چقدر ارز فروخته و چقدر نقدینگی در سال گذشته جمع کرده و آن را کاهش داده است. ارز را دولت داده است و اگر عرضه نشود قیمت آن بالا میرود.اگر عدهای ارزها را گرفته و بلوکه کرده باشند؛ یا برخی موسسات مالی و اعتباری و نهادها و دلالها دنبال این هستند که قیمت ارز را بالا ببرند کار سختی داریم و همه باید با کمک یکدیگر قیمت ارز را مدیریت کنیم.او هم بر روی ارز تمرکز کرده است بنده هیچ دلیل منطقی و اقتصادی بین هدفمندی و افزایش قیمت ارز نمیبینم. هدفمندی میتواند به صورت صد در صد اجرا شود و قیمت ارز هم بالا نرود و این به تقاضای ارز در بازار و چگونگی عرضه آن برمیگردد.
اینها افراد سال 80 را پایه میگذارند، و با در نظر گرفتن تورم ریال و دلار؛ یعنی کاهش ارزش ریال و کاهش ارزش دلار و نسبت اینها را ضرب در قیمت ارز میکنند که 2700 تومان میشود.اگر پایه را سال 70 قرار دهیم این عدد رقم دیگری میشود. سال 60 قرار دهیم رقم دیگری خواهد شد و در سال 53 و 54 که تازه ارز نفتی وارد اقتصاد ما شد در آن صورت نیز رقم دیگری به دست میآید، با آماربازی هرکس خواسته خود را اثبات کند، ما میخواهیم اقتصاد و زندگی مردم را اداره کنیم.شاید شرایط الان آماده نباشد که بگویم دشمن چه فشارهایی را وارد کرده و ما به چه شکلی از آنها عبور میکنیم ولی مطمئن هستم به لطف خداوند زمانی در آینده نه چندان دور خواهد آمد که ما این مسائل را برای مردم توضیح دهیم.ما دو موضوع داریم که به یکدیگر مربوط است، یکی هدفمندی است که ما اصرار داشتیم هدفمندی باید یکباره اجرا شود چون وقتی که پنج بار اجرا شود، اولاً ثبات در اقتصاد پیدا نشده و همه در انتظار سال بعد هستند، همچنین سرمایهگذاری در انتظار سال آخر است و هر سال یک انتظار تورمی در جامعه شکل میگیرد که عملاً به ضرر مردم است.
ما ثابت کردهایم و قیمت ارز را کاهش خواهیم داد
در حالیکه اگر یک بار اجرا میکردیم تمام شده و سهم مردم را میدادیم و همه تکلیف خود را میدانستند واقعا مشکلی هم به وجود نمیآمد. ظرفیت مردم ما بسیار وسیع است و آنقدر آمادگی دارند که دنیا را درست کنند و دیدیم که چقدر قشنگ مردم همراهی کردند. برخلاف تحلیل تحلیلگرانی که این حرفها را میزنند.هدفمندی یک اصلاح ساختاری بود تا سوءاستفادهها از بین برود و وابستگی به نفت کاهش یابد. همچنین صادرات غیر نفتی افزایش یابد، یعنی اقتصاد ما تعادل برسد و آسیبپذیریاش کم شود؛ حال دشمن تحریم کرده و قیمت ارز را به صورت مصنوعی بالا برده است و ما هم داریم میجنگیم.در سال آینده قیمت ارز را بسیار پایینتر از آنچه که در حال حاضر است، در بودجه قرار میدهیم. اما فرض کنیم این مسئله یک یا دو سال طول بکشد، آیا میتوانیم این تحلیل یا افزایش قیمت ارز را بلافاصله به عنصر مثبت در اقتصاد تبدیل کنیم یا خیر؟ حتماً میتوانیم.
یک راه این است که صادرات غیرنفتی را به قدری زیاد کنیم که ارز مورد نیاز کشور از صادرات غیر نفتی تأمین شود و همین کاری که دولت حمایت میکند و انشالله از 50میلیارد دلار هم بالاتر خواهیم رفت و یک گام دیگر برداریم به 100میلیارد میرسیم.مگر ما 100میلیارد بیشتر به واردات نیاز داریم؟ نداریم؛نیاز ما 60-70میلیارد است که با خدمات و مسافرتها و گردشگریها 80 میلیارد میشود. ملت خود میتواند تأمین کند و با هم معامله میکنند.در یک جا ارزی که دولت میفروشد و ریال آن را در بودجه میآورد باقی میماند یعنی وابستگی بودجه به نفت. آیا این را نمیتوانیم برداریم؟ چرا میتوانیم. اگر ما از همین ثروت موجود خوب استفاده کنیم.
هدفمندی یک کار بنیادین بود
هدفمندی یک کار بنیادین بود. الآن ما روزانه یک میلیون و 850 بشکه نفت به پالایشگاههای داخلی میدهیم. سالانه 150 میلیارد مترمکعب هم گاز به شبکه میدهیم. این دو به قیمت امروز به قیمت دلار 2500 تومان، 300 هزار میلیارد تومان میشود. الآن ما چقدر میگیریم؟ 30 هزار میلیارد تومان، ما 40 هزار تومان به مردم میدهیم. 10 هزار میلیارد تومان از قبل هم در بودجه بوده است.
برخی میگویند پرداخت پول زیاد به مردم نقدینگی را افزایش میدهد اما این تحلیل درست نیست، چون یک گردش مالی است، اما افزایش نقدینگی به معنی افزایش پول است که ما به دنبال آن نیستیم. تضمین میدهیم اگر اجازه دهند طرح یارانهها را درست اجرا کنیم، مشکلات اقتصادی کاهش مییابد، به شرط آنکه اجازه دهند یک مدیریت در این عرصه اعمال شود تا بتوانیم اشکالات کار را پیدا کنیم.امسال بخش خصوصی 55 میلیارد دلار صادرات غیر نفتی داشت و سال بعد به دلیل افزایش سود تولید و صادرات حتما این رقم به 100 میلیارد میرسد.امسال با توجه به تغییر قیمت ارز بیش از 90 هزار سفارش جدید خودرو از خارج داشتیم که این به معنای آن است که خودرویی که در داخل 12 میلیون است، بیرون مرز 6 هزار دلار میفروشند و بعد ارز را بیاورند اینجا که 15 میلیون میشود.
این فرآیند هم به نفع تولیدکننده است و صادرات را افزایش میدهد و هم در واقع از دهک شش و هفت جامعه حمایت میشود و پول مردم را به خودشان میدهیم تا از نوسانات آسیب نبینند.وقتی دولت در هزینهها وابستگی به ارز نداشته باشد، و همه چیز را به سرعت در داخل بسازیم، تحریم معنا نمییابد.الان تولید به صرفه نیست و ما درآمدها را میسوزانیم و ناعادلانه توزیع میکنیم که این باید برگردد و یکی از راهکارهای اصلی هدفمندی است که با چند طرح دیگر کامل میشود.
الان ما حدود 30 هزار میلیارد تومان از محل انرژی درآمد داریم و حدود 10 هزار میلیارد تومان هم در بودجه است که سالهای سال بوده است.از بخش نان 4 هزار میلیارد تومان یارانه حاصل شده و نزدیک به 4 هزار میلیارد تومان نیز از بخش برق درآمد کسب شده که با افزایش درآمد، خودشان در این عرصه سرمایهگذاری میکنند.این پولی که به مردم میدهیم از جایی نگرفتهایم و در بودجه بوده و همان را تقسیم کردهایم. اما اگر بنا باشد تفسیر نادرست کنیم یا خبر نادرستی را مبنا قرار دهیم و همان را بزرگنمایی کنیم، مشکلی حل نمیشود.این دولت همواره دیوارش کوتاه بوده و ما تسلیم میشویم اما اقتصاد را باید روی زمین درست کرد و این با حرفهای الکی فلان آقا و یا فلان نشریه نمیشود، بلکه حرفهای دقیق و حساب شده میطلبد.
تیم اقتصادی دولت همواره با استدلال عمل کرده و در جلسات با کارشناسان حرفش همواره ثابت میشود.در زمان تدوین طرح هدفمندی یارانهها و اجرای آن بیش از 1200 ساعت مستقیما برای آن وقت گذاشتند و در همین طرح بانکی که آماده ارائه است، بیش از 150 ساعت مستقیم با کارشناسان جلسه گذاشتند.
در آینده نزدیک که میخواهیم طرح را به کارشناسان کشور ارائه دهیم و ما واقعا میخواهیم زندگی مردم سامان یابد نه اینکه حرف بزنیم و زمان بگذرد و به گردن دیگران بیاندازیم. دولت کمترین گلایهها را از دیگران دارد درحالی که اگر قرار بود، واقعا گلایه کنیم، میتوانستیم دهها برابر دولتهای قبل گلایه کنیم.فشاری که به این دولت وارد شده و هجمهای که به آن شده بیسابقه بوده و به هیچ مجموعهای چنین هجمهای وارد نشده است.
دولت با سیاست تعرفه ای واردات را کنترل می کند
زمانی که شرایط عادی است کسی اعتراض نمیکند اما اگر مشکلی ایجاد شود همه به دنبال سهم بیشتر هستند و برای گرفتن سهم بیشتر بقیه را نقد میکنند.کنترل بیشتر به معنای کنترل قلم به قلم آنها نیست چراکه به جز چند قلم کالا که واردات و مصرف آنها ممنوع است بقیه کالاها تابع تعرفه و سیاستهای عمومی است تعرفهها بالا و پایین میشود و واردات کنترل میشود.مجلس نیز هر سه ماه یکبار آن را کنترل کرده و بعضی وقتها آن را تغییر میدهد. در این میان واردات برخی از کالاها برای تولید ضروری است. اگر چوب بستنی وارد شد و وسط بستنی خورد و صادر شد اشکالی دارد.این اولویت اول دولت نیست اولویت اصلی با کالاهای اساسی است اما با مشکلات به وجود آمده دولت وارد کار شد و کالاها را 10 طبقه کرد. طبقه اول مواد غذایی و طبقه دوم دارو و تجهیزات پزشکی و بقیه کالاها نیز عدم ورود آنها مشکلی ایجاد نمیکند.
افراد میخواهند ارز بیشتری بگیرند و خودشان را مقایسه میکنند و شرایط عادی را به الان میچسبانند ما تا اول مرداد کنترلی نداشتیم و تنها آنها را 10 طبقه کرده بودیم و به همه ارز مرجع میدادیم.از میانه مرداد ما اعلام کردیم که تنها ارز مرجع را به طبقه اول و دوم میدهیم که دلیل اصلی آن تضمین امنیت کشور برای مدت طولانیتر بود بالاخره ما در حال مبارزه با دشمن هستیم.
یکی میگوید چرا 15 هزار خودرو وارد شده است خوب پیش از آن که نظارتی وجود نداشت و تنها تعرفه بود آنها زمانی که هنوز واردات عادی بود را با الان مقایسه میکنند. در دولت در خصوص واردات دارو نیز به طور کامل بحث کردیم سال پیش دارو با دو ارز واردکنندگان و بانک مرکزی وارد میشد و ارز بانک مرکزی در سال جاری بیش از سال گذشته است و طی 9 ماه گذشته با ارز سابق برابری میکند. حالا اگر در آنجا صرف نشده است و یا به جای دیگر رفته باید رسیدگی شود من از همینجا به مردم عزیز اعلام میکنم احدی به بهانه نبود ارز حق ندارد قیمت را بالا ببرد.
دولت ارز را ارائه کرده است و من آمار شرکتها را دارم و کدام شرکت ارز 1226 تومانی گرفته است. قیمت ارز برای دارو و تجهیزات پزشکی هیچ تفاوتی نکرده است.برای دارو تغییر نرخ ارزی نداریم که کسی بخواهد آن را اضافه کند و خود وزارت بهداشت آن را کنترل کند و اجازه ندهد چند نفر چهره بهداشت و درمان را مخدوش کند.دولت به این شکل نیست که بتواند دو هزار و 400 قلم کالا را کنترل کند. دولت به تمام شرکتهایی که واردکننده دارو و یا سازنده آن با مواد اولیه خارجی بودند ارائه داده است و ترتیب آن را نیز میدانیم.باید ببینیم اشکال کار کجاست و اینکه دیگران را متهم کنیم مشکلی حل نمیشود البته باید این موضوع به طور جدی بررسی شود ما ارز را اختصاص دادهایم و سلامت مردم برای ما بسیار مهم است.همکاران ما شبانهروز در بانک مرکزی و وزارت اقتصاد دائم در حال پیگیری لحظه به لحظه هستند.
اگر کسی در اولویتبندی کالاها بحث دارد استدلال کند در کنار این ما اولویت 3 تا 10 را برای روز مبادا گذاشتیم که اگر شرایط سختتر شد ما از اولویت دهم حذف کنیم و الان ارز به تمام اولویتها اختصاص یافته است انشاءالله اوضاع بسیار بهتر خواهد شد و کار روی غلطک خواهد افتاد.
صادرکنندگان نیز ارز خود را در مرکز مبادلات ارائه کنند و ما به سمت یک نظام جدید ارزی حرکت میکنیم و امیدواریم این مشکل حل شود.ما در حال ایجاد سیستمی هستیم که تمام مبادلات ارز ثبت شود. ارز چیزی نیست که یک نفر با آن بازی کند و زندگی مردم را به هم بزند باید معلوم شود که ارز چطور جابهجا میشود ما به این سمت میرویم و همکاری نیز بالاست.
تغییر نرخ ارز واقعاً هیچ ارتباطی با هدفمندی یارانهها نداشت؛ البته نه اینکه هیچ ارتباطی نداشته باشد و مثلاً فردا عدهای بگویند که 2 درصد ارتباط داشت.اگر ما هدفمندی را کامل اجرا میکردیم از محدودیت ارزی به این مقدار آسیب نمیدیدیم و در حال حاضر هم باید مابهالتفاوت نرخ ارز را به مردم بدهیم. چراکه از نظر بنده ارز 1226تومان است و مابهالتفاوت آن باید به مردم برگردد و مردم هم نشان دادهاند که بهتر کنترل میکنند.
بیتالمال باید بین مردم تقسیم شود ولی دولت جای مردم نشسته و میگوید که بهداشت، آموزش، فرهنگ و مسائلی از این دست را مدیریت میکنم و به جای شما تصمیم میگیرم؛ البته تأمین امنیت به عهده حکومت است و بخشی از فرهنگ نیز به عهده حکومت است. اما چرا باید همه کارها توسط حکومت انجام شود؟
تجربه نشان داده که حکومت با راندمان بسیار پایین کارها را انجام میدهد و در گوشه و کنار هم برخی اقدامات غیرعادی را انجام میدهد. بر این اساس بهتر است که بیتالمال را به مردم بدهیم.در حال حاضر مردم برای ثبتنام فرزندانشان در مدارس دچار مشکل هستند در حالیکه مدارس باید به دنبال بچههای مردم بیاید و خواهش کند تا بچهها در مدارسشان ثبت نام کنند.اگر تاکنون روالی وجود داشته ما باید آن را تغییر دهیم و از این به بعد باید کاری کنیم که مردم خودشان مدیریت کنند؛ دولت درون مردم و با مردم است و با آنها زندگی میکند.حسی که مردم در مغازهها و بازار دارند دولت هم آن را دارد و دولت میخواهد که در خدمت مردم کشور را بسازد.
در مورد سهام عدالت بر اساس برنامهریزی ما شش دهک باید از این سهام استفاده کنند که این شش دهک 45میلیون نفر میشوند و در حال حاضر از مرز 40میلیون نفر گذشتهایم.افرادیکه سهام گرفتهاند سهامشان را نزد خودشان نگه دارند؛ قرار بود ما هر سال بخشی از سود سهام را به مردم بدهیم و سال اول هم مقداری از آن پرداخت شد ولی مجلس مصلحت دید که اول اقساط سهام به طور کامل پرداخت شود و بعد از آن سود سهام را به مردم پرداخت کنیم که ما هم این کار را کردیم.ارزش سهام عدالت بالا رفته و بیش از دو برابر شده است. برهمین اساس از مردم میخواهیم که این را حفظ کنند؛ در آیندهای نزدیک مردم میتوانند خودشان این سهام را وارد بازار کنند و وارد بازار کنند؛ البته یک مقدار مشکلات حقوقی وجود دارد که در حال برطرف کردن آنها هستیم.
در حال حاضر سود سهام عدالت بابت اقساط آن پرداخت میشود و مشکلی در این رابطه وجود ندارد؛ البته با توجه به اینکه امسال بازدهی بورس بالا رفته امیدواریم که این پروسه کمتر از 10 سال طول بکشد اما در کل اصل سهام قیمتش افزایش پیدا کرده است و به زودی مردم میتوانند خرید و فروش کنند.
مشکلی در خصوص پروژه مسکن مهر وجود ندارد
در مورد هدفمندی باید تفاهم وجود داشته باشد؛ بالاخره دولت زیر بار این قضیه رفته و در حال حاضر که حدود 6ماه به پایان دولت مانده ما حاضریم که هر بلایی میخواهد سرمان بیاید اما اجازه دهید تا ما این کار را تمام کنیم تا دولت بعدی وقتی سر کار میآید راحتتر باشد و به کارهای دیگر برسد.روند مسکنمهر روند خوبی است؛ البته تغییرات قیمت روی مسکن مهر هم مقداری تاثیر گذاشته ولی در حال حاضر مسکن مهر به سرعت تحویل داده میشود و مشکلی در این رابطه وجود ندارد.
پروژههای مهر ماندگار بیش از 900 پروژه بزرگ هستند که نیروگاه، بندر شبکه آبیاری، راهآهن، بزرگراه و آزادراه در آن وجود دارد؛ معمولاً وقتی دولتها عوض میشود این پروژهها با مشکل مواجه میشود. ولی قصد ما این است که این پروژهها را در همین دولت به اتمام برسانیم؛ اجرای پروژههای مهر ماندگار طبق برنامه پیش میرفت که مشکل کوچکی در این رابطه پیش آمد که ما آن را برطرف کردیم و حرکتمان را ادامه میدهیم.مگر میشود دولت پولی را که متعلق به جای دیگر است به جای دیگری اختصاص دهد؛ این خلاف است و دولت نمیتواند چنین کاری کند.دولت تنها بخشی است که ناظرین زیادی بر آن نظارت میکنند و حتی وقتی ما آب میخوریم 50 نفر آن را ثبت میکنند.
نمیدانم چرا برخیها میخواهند نقش دولت را در تحولات کمرنگ کنند که این بد است؛ بعضیها همه چیز را سیاسی میکنند که این خوب نیست؛ خیلی بد است که ما ضربه دولت را بهانه کوبیدن دولت کنیم تا در انتخابات رأی بیاوریم.ابعاد تحریم مشخص است و حداقل مسئولین کشور در جریان آن هستند و در حال حاضر این مسائل قابل بازگو کردن نیست که در آینده گفته خواهد شد.دولت نمیتواند بودجه جاری را بردارد و به بودجه عمرانی اختصاص دهد.دولت تشنه کار عمرانی است و پروژههای مهر ماندگار هم در راستای کارهای عمرانی انجام میگیرد و ما میخواهیم پول دهیم تا زودتر این پروژهها به اتمام برسد.
اگر پول بود که به پروژههای عمرانی اختصاص میدادیم تا زودتر کار جلو رود. واقعاً برای درآمد دولت محدودیت ایجاد شده و حتی ما اضافهکاری کارمندانمان را هم نتوانستیم پرداخت کنیم؛ کارمندان دولت درآمدی جز پولی که دولت به آنها میدهد ندارند و در فشارند و امیدشان به این بوده که حقوق و اضافهکاری آنها پرداخت شود.در کشور ما حرف زدن هزینه ندارد که باید این روند اصلاح شود و انشالله اصلاح میشود.دولت هیچ ارزی را گران نفروخته است.
در گذشته هرچقدر که درآمد نفتی داشتیم دولتها همه آن را هزینه میکردند و این دولت تنها دولتی بود که سه سال 30 درصد از درآمد نفتی را کنار گذاشت؛ با این حال دولت کشور را اداره کرد.دولتی که خودش داوطلبانه اقدماتی را انجام داده نباید دستش را قفل کرد و باید اجازه داد که کارش را ادامه دهد.همه باید با هم کمک کنیم تا کار کشور پیش رود و انشالله کار کشور هم پیش میرود ولی خیلی از مسائل است که مردم باید آن را درست کنند.به هر حال دشمن سنگی انداخته و همه ما باید جلوی آن بایستیم تا سنگاندازی دشمن به عنصری مثبت و سازنده تبدیل شود که البته ما دنبال این موضوع هستیم و به زودی هم انجام خواهد شد.
بنده ملت در انتخابات کار را یکسره میکند
در حال حاضر همه باید دست به دست هم دهیم تا فشار کمتری به بازار بیاوریم و خریدهایمان را بعداً انجام دهیم که در این صورت اتفاقی نمیافتد. ما 75 میلیون نفریم و هر اتفاقی که بخواهد رخ دهد برای همه ما رخ میدهد و اینطور نیست که کسی فکر کند که خودش را در میبرد چراکه همه ملت با هم پیروز میشوند.در روندی که ما داریم خیلی از مسائل را باید خود ملت حل کنند؛ دشمن تحریمهایی را اعمال کرده و ما هم در تلاشیم تا تحریمها را خنثی کنیم اما آن کسی که باید کار را یکسره کند ملت است.به اعتقاد بنده ملت در انتخابات کار را یکسره میکند؛ انتخابات صحنه تجلی اراده ملت است و انرژی عظیمی در انتخابات آزاد میشود.
انتخابات باید آزاد باشد
انتخابات هم صحنه بینالمللی را دگرگون میکند و هم صحنه داخلی را؛ انتخابات روحیه جدیدی به وجود میآورد؛ انتخابات هم متعلق به مردم است و به اعتق