به گزارش اتاق خبر، به گفته بسیاری از بزرگان و جامعهشناسان، جوامعی موفق هستند که افراد آنها فرصتهای مختلف روزانهشان را به کاری درخور اهمیت اختصاص دهند و از خانواده گرفته تا دیگر گروههای دور و نزدیک، به دنبال روزی خود بوده و آینده فرزندانشان را به نحوی بسازند که توقفی در فعالیتهایشان به وجود نیاید. در جامعه ایرانی، در شهرها و روستاها مردمانش همیشه در حال کار و فعالیت بودهاند که نمونههایش به فراوانی در دسترس است، برای مثال در روستاهای ما، مردان در کار زراعت و کار کردن روی زمین فعالیت مستمری داشتند و همزمان زنان روستا جدا از همکاریهای گاه به گاه با همسرانشان برای کاشت و درو، با زدن یک دار قالی در خانه سالی دستکم دو فرش یا قالی میبافتند و همین شغل را به فرزندان خود و به طور معمول دخترها آموزش میدادند، بر همین اساس جدا از درآمد رو به رشد مردان روستا، درآمدزایی زنان نیز باعث میشد به زندگی بهتری دست یابند. رسم هم بود که در همه روستاها به افراد بیکار نگاه خوبی نداشتند. باغبانی، زراعت، قالیبافی و حتی خرید و فروش اجناس و کالاهای مورد نیاز ازجمله مشاغلی بود که روستا را سرپا نگه میداشت، محصولات باغی و زراعی توسط بخشداریها یا خود افراد و احیانا دلالها به شهرهای مختلف فرستاده میشد و در عوض پول بهدست آمده برای تهیه نیازهای اولیه زراعت و باغبانی و نیز تامین کرک و پشم به کار گرفته میشد. البته بخشی از آن پول را نیز در پاییز که چند ماهی کار متوقف میشد برای خرج سفر به مشهد مقدس و زیارت امام هشتم(ع) اختصاص میدادند. در شهرها اما وضعیت فرق میکرد، نخستین حرکتها برای کسب درآمد و دریافت همان «روزی» معروف، توسط نیروهای جوان تحت رهبری بزرگان خانواده انجام میشد و به موازات تحصیل و درایت، بعضی افراد با نگاهی از سر تحقیق به توسعه و پیشرفت جوامع دیگر، اقدام به راهاندازی مشاغل جدیدتر میکردند که نمونههای فراوانش تا امروز ادامه داشته و در چشمانداز آینده جامعه رو به گسترش گذاشته است. امروزه روز، نباید بیکاری وجود داشته باشد، اما از یکسو وجود دلالی و واسطهگری و واردات بیرویه اجناس و کالاهای مورد نیاز جامعه که توان ساخت آنها نیز به فراوانی موجود است اما به دلایل کاملا مشخص و ارزانتر تمام شدن خرید توسط دلالها، مشکلات امروزی پدید آمده است که نتیجه آن تعطیلی کارگاهها و کارخانههای معروف قدیمی است و دردناکتر از آن سوق دادن کارگران این کارخانهها به طرف مشاغلی مثل خرید یک خودرو و مسافرکشی در شهرها و بینشهرهاست که تنها میتواند خانواده را از فقر رهایی بخشد، اما فشار مضاعف روی کارگر زبده دیروز در کارخانه و راننده امروز در درون و بیرون شهرهاست. اتفاقی که در صورت بیتوجهی به آن عامل بیکاریهای دیگر و نتایج زیانبارتر از آن خواهد شد.
اقتصاد، کار و تعاون
با وجود کاهش آهنگ رشد تورم، قدرت پسانداز خانوار به دلیل ناتوانی در تقویت واقعی دستمزدها و تله رکود، از سال ۸۸ حدود ۳۰درصد کاهش یافت که به معنای تشکیل یک خط جدید در اقتصاد جامعه است. به گزارش مهر، نتایج مطالعات جدید براساس آخرین سرشماری رسمی کشور درباره اوضاع اقتصادی جامعه نشان میدهد که در طول سالهای دولت نهم و دهم نهتنها چیزی بر توان خرید مردم افزوده نشده، بلکه افت قدرت خرید اتفاق افتاده است. این در حالی است که در ۳ سال گذشته آهنگ رشد نرخ تورم کند شده، و با روندی معکوس به طور چشمگیزی کاهش یافته است. اما جبران کسری درآمدی خانوارها که از سالها پیش آغاز شد زمانبر است، گاهی برخی از خانوارهای با درآمد متوسط در تامین مخارج با مشکلاتی روبهرو میشوند. در این بین، اقشار کم درآمد و ضعیف به مراتب با مشکلات اقتصادی جدیتری دست و پنجه نرم میکنند.
درآمدها دوباره تحلیل رفت
امروز بیکاران کشور، خانوادههای دارای مشکلات اقتصادی و معیشتی و اقشاری که به طور مرتب قدرت خرید خود را از دست میدهند و کیفیت زندگی آنها روز به روز دچار افت میشود خیلی بهدنبال مقصر بروز اینگونه مسائل نیستند و دانستن آن هم مشکلی را حل نخواهد کرد؛ بلکه امیدوارند مسئولان و دولت فعلی بتواند چالشها و زخمهای کهنه اقتصاد ایران را التیام بخشد و اوضاع اقتصادی کشور سروسامانی یابد.بر پایه مطالعه جدیدی که از سوی مرکز پژوهشهای مجلس انجام شده، قدرت خرید خانوار در ایران از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۹۰ به صورت مستمر کاهش یافته است.
در اینباره برخی مقامات وزارت کار میگویند مطالعات جدید نیز نشان میدهد، این روند کاهش در سالهای بعد از ۹۰ هم ادامه داشته است.
اشتغال، راهکاری برای تعالی انسان
در یک دوره ۱۰ساله (از سالهای ۷۹ تا ۹۰) فاصله درآمد بین استانها نه تنها کاهش نیافته بلکه بیشتر نیز شده است به نحوی که در سال ۱۳۷۹ شکاف درآمد در برخوردارترین استان کشور نسبت به محرومترین استان ۳/۸برابر بود که این میزان در سال ۹۰ به ۵/۵ برابر افزایش یافته است. تحلیل ساده روند کاهش قدرت خرید و سرانه خانوار در یک دوره ۱۰ساله و متعاقب آن در سالهای بعد این است که با وجود افزایش ناچیز دستمزدها، کاهش ۳۰درصدی دوباره قدرت خرید خانوار به معنای این است که درصد دیگری از جامعه زیر خط فقر قرار گرفتهاند. کار میتواند بهعنوان انجام وظایفی تعریف شود که متضمن صرف کوششهای فکری و جسمی بوده و هدفشان تولید کالاها و خدماتی است که نیازهای انسانی را برآورده میکند و شغل یا پیشه، کاری است که در مقابل مزد یا حقوق منظمی انجام میشود. کار در همه فرهنگها اساس نظام اقتصادی یا اقتصاد است، که شامل نهادهایی است که با تولید و توزیع کالاها و خدمات سروکار دارند. شغل، یکی از ۳ شاخص اصلی (درآمد، شغل، میزان تحصیلات) برای تعیین طبقه اجتماعی است. علاوهبر مباحث علمی، شغل یکی از شاخصهای مهم طبقه در اذهان عمومی نیز به شمار میآید. شغل همچنین میتواند شاخص خلاصه شدهای برای دیگر خصوصیات طبقاتی باشد بهویژه برای درآمد و تحصیلات که هر کدام از اینها بهنوبه خود بر دیگر خصوصیات طبقاتی از قبیل سبک زندگی و الگوهای نگرش تاثیر میگذارند. از نظر روانی نیز فاقد کار بودن هنگامی که شخص به آن نیاز دارد، و نداشتن منابع لازم برای گذراندن زندگی رضایتبخش، علاوهبر سختی مادی رنج روحی به همراه میآورد.
دو شغله
جوامع امروزی برای ما عادی است که افراد در انواع مشاغل گوناگون و فراوانی کار کنند، اما این امر فقط با توسعه صنعتی پدید آمده است. در فرهنگهای سنتی بیشتر مردم به یک فعالیت اصلی اشتغال داشتند؛ گردآوری خوراک یا تولید خوراک. علت این پدیده این است که بعضی از کشورهایی که از نظر فنی جلو هستند در پارهای از رشتهها و فعالیتها تخفیفهای محسوسی در ساعات کار دادهاند. از آنجا که این کاهش در شرایطی است که نیازهای فرد در حال گسترش و افزایش دائمی است، کارگر «دوره فراغتی» را که بهدست میآورد به کارهای دیگری -که ممکن است به شغل اصلی او هم مربوط نباشد- اختصاص میدهد تا از آن نیز دستمزدی دریافت کند. این کارها بیشتر از نوع خدمات شبانه، حسابداری، نگهبانی و کار در منازل است. در امریکا این پدیده بهشدت رواج دارد و از نیمه دوم قرن بیستم تعداد کارگران و مستخدمانی که دو پیشه دارند به میزان زیادی افزایش یافته است.
طریق دیروز، برنامه امروز
فراموش نکنیم برنامهریزی برای دستیابی به مشاغل موردنظر در بازار اقتصادی در دورههای گذشته از پدر به فرزند و از کارشناس اقتصاد پیشرفته به شاگردان از راه رسیده و از استاد به پادو، سپس شاگرد منتقل میشد، به نوعی همه این اتفاقهای خوب از خانواده آغاز و به بازارچه و بازار و دیگر محلهای کار و فعالیت وصل میشد و به عاقبت خوبی هم میرسید، از سوی دیگر وقتی شاگرد در فعالیت خود تبدیل به یک استاد با دانشهای جدید میشد، این رویه تکرار و تکرار شده و هر کس در کاری فعالیت میکرد که مناسب شخصیت و شعور اجتماعیاش بود، با راه افتادن بخشهای دانشگاهی، بازار و اقتصاد به استادها و کارشناسهای تحصیلکرده و... سپرده شد و در طول تحصیل و فراگیریهای دانشگاهی این بار به عنوان یک نیروی تحصیلکرده و دارای گواهینامه دانشگاهی به بازار کار معرفی میشود. این اتفاق البته زمانی میافتد که کار موردنظر برای جذب وی وجود داشته باشد، به هر حال مسئله اصلی در جهت حضور این نیروها، چه تحصیلکرده و دارای گواهینامه دانشگاهی (لیسانس) و چه با یادگیری در محلهای صنعتی، بازاری، کارگاهی و... وجود جا برای فعالیت و ابراز وجود است.
چشمانداز
با دگرگونی و تغییرات در موقعیت جهانی برای دسترسی به اقتصاد و بازاریابی در طریق بکارگیری و مشغول بهکار شدن نیروهای آماده بهکار و بهویژه جوانان، چشمانداز آینده بازار کار به همکاری بخش دولتی و خصوصی روبه روشنایی است، چشماندازی که هر فرد مشغول بهکار، بتواند یک تاجر و کارشناس فعالیتهای بازاری از کار دربیاید. چراکه با مشغول بهکار شدن مسیر نیروی آماده فعالیت یک خانواده به خوشبختی، درآمدزایی و آیندهسازی برای دستیابی به آیندههای بهتر میرسد. فراهمآوری واقعیات مربوط به درآمدسازی برای همه مردم جامعه است تا نه فردی با همه معلومات و سواد اجتماعی ماه به ماه سپردهاش در بانک فربهتر شود و نه دیگر افرادی در نبود کار و فعالیت ناچار به دستفروشی و با جیبهای خالی از پول، راهی خانه شده و در انتظار فرداهای هنوز نیامده باشند.
منبع: صمت