اتاق خبر - در ادامه این یادداشت به قلم جعفر محمدی می خوانیم: در حالی که موافقان خروج، جشن گرفته اند،مخالفان در حال جمع آوری امضا برای برگزاری رفراندوم مجدد هستند.
مسأله های جدید، ناشی از چند تقابل خواهد بود:
1- تقابل برندگان رفراندوم -که خواهان اجرای نتیجه آن برای خروج از اتحادیه اروپا هستند- با بازندگانی که در صدد فعال سازی ظرفیت های قانونی برای تجدید رفراندوم اند، اولین مسأله است.
در حالی که موافقان خروج، از هم اکنون جشن خروج گرفته اند، مخالفان در حال جمع آوری امضا برای برگزاری رفراندوم مجدد هستند. آنها می گویند که نظر اکثریت مردم بریتانیا بقا در اتحادیه است اما چون حساسیت موضوع برایشان مکشوف نبود، در رفراندوم شرکت نکردند. آنها برآورد کرده اند که در رفراندوم مجدد، میزان مشارکت 10 درصد بالاتر برود و نتیجه برگردد.
توجه به خواسته میلیون ها شهروند بریتانیایی و برگزاری رفراندوم مجدد، می تواند خشم برندگان فعلی را برانگیزد و احیاناً آنها را به جمع آوری تومارهای دیگر برای رفراندوم های مجدد ترغیب کند. بدیهی است این چرخه، می تواند برای دموکراسی، هزینه زا باشد.
عدم توجه نیز می تواند حاکمیت بریتانیا را متهم به بی اعتنایی به یک خواسته راهبردی و سرنوشت کند.
مدیریت این 'تقابل' به عنوان 'مسأله تضاد بین شهروندان' قطعاً یکی از دغدغه های لندن است.
2 - 'بریتانیا'، متشکل از چهار سرزمین 'انگلیس، ولز، اسکاتلند، ایرلند شمالی' است.
این رفراندوم تقابل 'انگلیسی ها و ولزی ها' از یک سو با 'اسکاتلندی ها و ایرلندی ها' را عیان تر ساخت چه آن که اکثریت رأی دهندگان در دو سرزمین اول به خروج از اتحادیه رأی داده اند و اکثر شهروندان دو منطقه بعدی به ابقاء در اتحادیه.
اگر بریتانیا از اتحادیه اروپا جدا شود، اسکاتلند و ایرلند شمالی به دنبال جدا شدن از بریتانیا و عضویت مجدد در اتحادیه اروپا به عنوان کشورهای مستقل خواهند بود.
مدیریت این تقابل هم به عنوان 'مسأله تجزیه' دلمشغولی جدی حاکمان بریتانیاست چرا که تجزیه بریتانیا، می تواند تبعات سیاسی سهمگینی برای لندن داشته باشد.
3 - طبق آمار، 70 درصد جوانان زیر 25 سال کل بریتانیا، به ابقا در اتحادیه رأی داده اند. این آمار یعنی تقابل نسل جوان و پیشروی بریتانیا با نسل میانسال و کهنسال و البته محافظه کار.
بررسی 'مسأله شکاف بین نسلی در تعیین راه آینده' نیز می تواند یکی از دستور کارهای رهبران بریتانیا باشد.
البته تبعات 'جدایی بریتانیا از اروپا' ، به همین چند 'مسأله' محدود نمی شود؛ آنچه ذکر شد، اهمّ مسائل داخلی است و الّا پیامدهای قاره ای و جهانی آن، بسیار فراتر از این خواهد بود. مثلاً اگر در یکی دو سال بعد از جدایی، بریتانیا بتواند این چند مسأله را حل و فصل کند و بتواند از منظر اقتصادی و سیاسی، قوی تر از اکنون باشد، جدایی خواهان آلمانی و فرانسوی و هلندی نیز سازجدایی کوک خواهند کرد و برعکس.
نه فقط روزها و هفته ها، که سال های مهمی پیش روست: 'دومینوی فروپاشی اتحادیه اروپا' یا 'تبدیل بریتانیا به عبرت دیگر جدایی خواهان اروپایی' ؟!
*منبع: پایگاه خبری عصر ایران/ 6 تیر95
ایرنا
94110