اتاق خبر: گمانهزني درباره رييس جديد اتاق بازرگاني آغاز شده است. از چهرههاي متفاوتي به عنوان كانديداي رياست اتاق بازرگاني نام برده ميشود. طبيعتا رييس بايد در هيات نمايندگان فعلي عضو باشد. اما موضوعي كه اكثر اعضا حتي هيات نمايندگان از آن بياطلاع هستند عدم امكان كانديدا شدن بيش از 100نفر از اعضاي هيات نمايندگان يعني نمايندگان تشكلها در انتخابات رييس است. مسالهيي كه در اتاق بازرگاني به بند ادب مشهور است.
در دوره چهارم مجلس مرحوم بهاءالدين ادب از انجمن شركتهاي ساختماني به عنوان عضو هيات رييسه اتاق بازرگاني انتخاب و پس از آن به عنوان نماينده مجلس شوراي اسلامي شهر سنندج انتخاب شد. در اين دوره علينقي خاموشي نيز رييس اتاق بازرگاني ايران و در عين حال نماينده مجلس شوراي اسلامي بود. حضور دو نماينده مجلس شوراي اسلامي در هيات رييسه اتاق بازرگاني مشكلات زيادي را در اين هيات رييسه ايجاد كرد. ادب عقايدي اصلاحطلبانه درباره اتاقهاي بازرگاني داشت و صحبتهاي وي بعد از مدتي منجر به ايجاد جرياني در اتاق شد كه بعدها به نام تحول مشهور شد. در نهايت اختلاف ميان ادب و خاموشي باعث شد كه رييس كهنهكار اتاق بازرگاني راهحل ديگري را براي اين موضوع در نظر بگيرد. اين اختلافات منجر به ايجاد اصلاحيهيي بر آييننامه هيات نمايندگان اتاق بازرگاني شد. به موجب اين اصلاحيه اعضاي هيات نمايندگان كه از سوي تشكلها در اتاق بازرگاني حضور داشتند نميتوانستند كانديداي هيات رييسه اتاق شوند. اين بند كه به بند ادب معروف شد پس از گذشت سالها همچنان مانعي براي فعاليت اتاق بازرگاني بهشمار ميآيد.
اين در حالي است كه طي چند سال اخير ماموريتهاي جديدي براي اتاق بازرگاني ايران به عنوان نماد بخش خصوصي تدوين و تبيين شده كه ساماندهي و ضرورت پويايي تشكلهاي اقتصادي از جمله مهمترين آنها بهشمار ميآيد. در واقع اتاق بازرگاني ايران مجموعهيي از تشكلهاست و در حمايت از تشكلها همواره پيشقدم بوده است. تشكلها بهعلت احاطهيي كه به رشته فعاليتهاي متعدد در جامعه دارند، ميتوانند نقش ارشادي و هدايتي سرمايهگذاران را در انباشت سرمايه مولد و ايجاد فرصتهاي اشتغال و در نهايت كمك به رشد و پيشرفت اقتصادي برعهده گيرند و از اتلاف منابع محدود ولي قابل استفاده كشور جلوگيري كنند. در واقع در زماني كه اتاق بازرگاني شعار تشكل تشكلها را مطرح ميكند، نمايندگان تشكلها حق حضور در انتخابات رييس را به خاطر يك دعواي قديمي ميان دو چهره بخش خصوصي ندارند.
حال اين سوال مطرح است آيا اين افراد به مثابه بسياري ديگر كه در چندين حوزه مختلف كار و فعاليت ميكنند؛ نميتوانستند در دو جبهه خدمت كنند؟ آيا اينها ناكارآمد بودند؟ يا بايد دنبال دلايل ديگري باشيم؟! البته اين انتظار وجود داشت تا اصلاحيه مزبور در بازبيني مجدد تغيير كند و با اين تغيير، بازنگري اساسي در تقويت تشكلهاي اتاق بازرگاني صورت گيرد و نيز اتاق از هجمه اين جمله كه تشكلها ضعيف هستند در امان بماند در نهايت در بازبيني مجدد آييننامه اين بند اصلاح شد.
قطعا نخستين و مهمترين وظيفه تشكلها مسووليتپذيري و پاسخگويي است. بهنظر من بايد وظايفي از قبيل مبارزه با مفاسد اقتصادي، شفافسازي عملكرد بانكها در قبال تسهيلات بانكي، آمايش سرزمين، حضور در بازارهاي جهاني و آموزش در حوزههاي مختلف اقتصادي سرلوحه امورتشكلها قرار گيرد. هرچند براي اين مهم اتاق بازرگاني، دولت و مجلس عزم راسخ دارند اما اين به تنهايي كافي نيست وتشكلها بايد علاوه بر امور تصديگري، آمادگي لازم براي پرداختن به امور نظارتي را نيز كسب كنند و درحوزه اخلاق كسب وكار نيز نقش قابل ملاحظهيي برعهده بگيرند. تشكلها به عنوان موتور محركه توليد و اشتغال تلقي ميشوند و قطعا تنها از اين طريق است كه ميتوانيم با بهكارگيري توان تشكلها و بهرهبرداري از ظرفيتهاي آنها در اقتصاد، مزيتهاي سرمايهگذاري در كشور را به سرمايهگذاران خارجي و ايرانيان مقيم خارج انتقال دهيم و منابع مالي لازم براي توسعه صنعتي و معدني كشور را فراهم كنيم.
بند ادب هنوز هم در اتاق بازرگاني وجود دارد و اين موضوع به خاطر يك تفسير از قانون است. در قانون ذكر شده كه هيات رييسه از ميان منتخبان هيات نمايندگان انتخاب ميشوند در حالي كه نمايندگان تشكلي نيز خود از سوي تشكلي انتخاب شدهاند و طبيعتا حق دارند در انتخابات حضور داشته باشند. اتفاقا در دوره هشتم شاهد حضور چهرههاي مطرحي در ميان چهرههاي تشكلي هستيم كه اين افراد ميتوانند به عنوان كانديداهايي مطرح براي رياست اتاق بازرگاني مطرح شوند اما به دليل بهروز نشدن اين ماده از آييننامه عملا اين موضوع به دست فراموشي سپرده شده است.
در حال حاضر نمايندگان دولت و حتي دولتيهايي كه شركت آنها داراي كارت بازرگاني است، شانس رياست اتاق بازرگاني را دارند اما در اين ميان نماينده تشكلهايي كه اعضاي آنها چند هزار نفر است و در اقتصاد كشور كاملا اثرگذار هستند امكان حضور در اين انتخابات را ندارند. به نظر ميرسد اين كار باعث دلسرد شدن تشكلها از حضور در اتاق بازرگاني ميشود. تشكلها سالهاست كه از اتاق بابت نشنيده شدن صحبتهاي آنها گلايه دارند و اين انتخابات ميتواند بار ديگر زخم كهنه مشكل تشكلها با اتاق بازرگاني را زنده كند. براي حل اين مشكل ميتوان به سادگي از مجلس درباره قانون اتاق بازرگاني استعلام گرفت و نظر مجلس ميتواند منجر به حضور نمايندگان تشكلها در انتخابات آتي شود.
منبع: تعادل
95103