اتاق خبر: بانك جهاني در گزارشهاي آماري خود يكي از عوامل كاهش فساد را مساله ورود تشكلها و NGOها به موضوع فساد ميداند. بر اساس تعريف اين نهاد بينالمللي فساد سوءاستفاده از قدرت عمومي براي كسب منافع خصوصي است. «رز آكرمن» در كتاب فساد و دولت ميگويد: فارغ از نوع و گستره فساد دولتي، مقابله با آن از عهده دولت به تنهايي خارج است مسلم است كه دولت ميتواند با وضع قوانين مناسب شفافسازي ديوان سالاري، برقراري نظام تنبيه و تشويق و دهها راهكار ديگر از سطح فساد بكاهد ولي در عين حال درگيركردن فعال جامعه، چه از طريق مطبوعات آزاد و چه از طريق تسهيل فعاليت سازمانهاي غيردولتي و مهمتر از همه از طريق گسترش و تعميق دموكراسي، دولت نخواهد توانست از عهده ريشه كني فساد برآيد. لذا به اعتبار ابعاد و اهميت مبارزه با فساد توسط سازمانهاي مردم نهاد و غيردولتي و نيز مطالعات تجربي ساير كشورها، در ادامه ضمن معرفي اين سازمانها، مولفههاي تاثيرگذار بر فرآيند تشكيل و فعاليت آنها را بيان خواهيم كرد.
بر همين اساس سازمانهاي بينالمللي معمولا به بحث فساد به روشهاي مختلفي ورود پيدا ميكنند كه مهمترين آن 4روش زير است:
*اعطاي وام و كمك و اطمينان از حصول بهترين نتايج.
*در برخي موارد، به صورت مستقيم از تلاشها و اقدامهاي مبارزه با فساد مالي حمايت ميكنند.
*تلاش ميكنند تا از پرداخت رشوه از سوي شركتهاي چند مليتي جلوگيري كنند.
*با طرحهايي كه اجرا ميكنند، از گردش مبالغ غيرقانوني و در نتيجه بروز فساد مالي جلوگيري ميكنند.
با اين وجود مبارزه با فساد تنها از طريق سازمانهاي بينالمللي ممكن نيست و نياز به ورود به مساله از طريق تشكلها در هر كشوري كاملا احساس ميشود. غالب كشورها علي الخصوص كشورهاي توسعه يافته به خوبي به خطر فساد پي بردهاند و ميدانند اگر فورا با آن برخورد نكنند، تهديد بزرگي براي ثبات سياسي، اجتماعي و اقتصادي آنها خواهد بود. ضمنا مردم نسبت به اين مساله حساساند و مسوولان آن جوامع هم نميخواهند كه حساسيت آنها كاهش يابد. در ايجاد اين حساسيت كه ضمانتي مهم براي پيشگيري از اينگونه خطرات است، نظام دموكراتيك و چندحزبي و همچنين دسترسي باز به رسانههاي آزاد و مشاركت سازمانهاي مردم نهاد در مبارزه و تصميمگيري نقش مهمي دارند. مشاركت دادن مردم در مبارزه به اعتبار مساله محور بودن مردم و حساس بودن آنها نسبت به فقر و فساد و تبعيض است و اين ويژگي نقش و ظرفيت بيبديلي براي NGOها مهيا كرده است.
با مطالعه سوابق تشكيل و نحوه فعاليت NGOها
ميتوان محدوديتهاي اين سازمانهاي غيردولتي را دريافت اما نكته مهم اين است كه اينها به پشتوانه شهروندان قابل اعتماد بسياري از كشورها، هم اعتبار و اطمينان كسب كردند و هم توانستهاند به صورت سازمان يافته در قبال فساد عمل كنند. اين سرمايه اجتماعي قابل اعتمادي است جهت ورود جدي آنها به مبارزه با فساد و اين بدين معني است كه مردم آماده و حساس نسبت به فراخوان اين NGOها جهت اقدام عليه فساد هستند.
در نظرسنجيهاي متعدد بانك جهاني، اين نكته تاييدشده كه همراهي و همكاري نهادهاي مذهبي و ديني با اين NGOها، در عملكرد و موفقيت آنها بسيار موثر است. البته NGOها همواره از فقدان اطلاعات و آگاهي و گاه قدرت كافي در كسب اطلاعات رنج ميبرند اما با گذر زمان و جلب اعتماد دستگاههاي حاكميتي، توانستهاند با اتكاء به ابزارهاي جديد و قدرتمندي چون ابزارهاي تجاري، آموزش تخصصي، آزادي مطبوعات، تجمعات و اعتصابات، سنجش و مقايسه، بيانيهها، گزارشهاي سالانه و انتشار مقالات علمي-پژوهشي متعدد در زمينه فعاليت خود، منابع و امكانات در دسترس فراواني را جذب كرده و به كار بگيرند.
منبع: تعادل
95103