به گزارش اتاق خبر، دنیای شگفتانگیز و پرهیاهوی مدلینگ پر است از نامهایی که در یک جستجوی اینترنتی با آنها مواجه میشویم؛ اسامی بسیاری که در این عرصه نامشان در کنار سوپراستارهای سینمای جهان میدرخشد و در گذر زمان به شهرتی بینالمللی دست یافتهاند.
امیر زبده یکی از همین نامهاست. این مدلینگ جهانی میگوید تاکنون بارها و بارها از شبکههای غیر مجاز خارجی پیشنهاد همکاری دریافت کرده است، اما نپذیرفته چرا که کشورش را دوست دارد و میخواهد به ایران و ایرانی در این عرصه خدمت کند. همچنین او مدرسه پوشش زبده را با استفاده از علم روز دنیا تأسیس کرده تا به فرهنگ درست لباس پوشیدن در ایران کمک کرده باشد.
زبده از مدلینگ زیرزمینی گرفته تا فضای روانی حاکم بر موسسه آموزشیاش و چالشها و مخاطرات فضاهای مجازی در این حوزه صحبت کرد.
آقای زبده ضمن ارائه یک بیوگرافی کوتاه از خودتان، لطفاً بگویید که علاقهتان به حوزه مدلینگ از چه زمانی آغاز شد و چگونه به این عرصه راه یافتید؟
من متولد ۲۷ آبان سال ۵۷ هستم و الآن ۳۸ سال دارم. من از زمان کودکی حوزه مُد را خیلی دوست داشتم؛ گرچه پدرم شدیداً با آن مخالفت میکرد. پدر من به صنعت علاقه داشت و بنا بر همین تحصیلاتم را در رشته مهندسی برق قدرت (الکتروتکنیک) گذراندم. تقریباً ۲۰ ساله بودم که به یک فروشگاه رفتم تا عینک بخرم که در آنجا یک خانم چشمپزشک به من اشاره کرد که عینک خیلی به چهرهام میآید و پیشنهاد داد که به حوزه مدلینگ وارد شوم. مدتی بعد به فروشگاه دیگری رفتم که کت و شلوار میفروخت. مدیریت آن فروشگاه به من پیشنهاد داد که برایش کار مدلینگ انجام دهم و من پذیرفتم. چندی بعد عکسم را روی بیلبوردهای تبلیغاتی زدند و کت و شلوار زیادی از آن فروشگاه به فروش رسید.
من حدود دو دهه پیش، برای نخستین بار تصویرم بر روی دو بیلبورد تبلیغاتی نقش بست تا به قدیمیترین کسی تبدیل شوم که در حوزه مُد از عکسهایم استفاده شده است. آن زمان وقتی پدرم عکسهای مرا بر روی مجلات و بیلبوردهای تبلیغاتی دید و متوجه شد که از این راه کسب درآمد میکنم، به من گفت که این حرفه دیگر میتواند شغل اول تو باشد. بعد از آن پدرم به من افتخار میکرد و میگفت که تو باعث شدهای این صنعت در ایران رشد پیدا کند.
صنعت مدلینگ در ایران چه جایگاهی دارد؟
صنعت مدلینگ در ایران تاریخچهای قدیمی دارد و خاستگاه آن به دوران باستان بر میگردد. اینکه گفته میشود شهرهای پاریس یا میلان مهد مُد هستند، کاملاً غلط است چرا که مد و مدلینگ ابتدا از کشور ایران برخاسته است. این صنعت در کشورمان اخیراً با کمک مسئولین محترم از جمله آقای دکتر جنتی و آقای مرادخانی در معاونت وزارت ارشاد، به شکوفایی رسیده و تقریباً در میان عموم جا افتاده است.
در دهههای گذشته معمولاً حوزه مدلینگ در کشورمان به صورت زیرزمینی فعالیت میکرد اما شما نه تنها به این حوزه ورود پیدا نکردید، بلکه کارتان را رسمی انجام داده و مدرسهای را هم جهت تدریس مدلینگ به کودکان و جوانان راهاندازی کردید، در مورد این مدرسه برایمان بگویید.
من حدود ۲۰ سال است که به عنوان مدل فعالیت میکنم و الآن ششمین سالی است که این علم را آموزش میدهم. من مدرسه پوشش زبده را با استفاده از علم روز دنیا تأسیس کردم تا به فرهنگ درست لباس پوشیدن در کشور کمک کنم. این مؤسسه یک سری ساختار و محتوا و یک سری اهداف دارد. در مبحث ساختار و محتوای آن، ما به فلسفه پوشش و حجاب در دوران باستان و معافیت بخشیدن به فرهنگ درستپوشی در کشور اشاره میکنیم. ما همچنین در مبحث تولید انبوه هم مطالبی را به شاگردانمان توصیه میکنیم، چون مد با مصرفکننده و تولیدکننده، رابطه مستقیمی دارد. این سه اگر به صورت یک مثلث با یکدیگر کار کنند، موفق خواهند شد. در واقع ما به کمپانیدارها توصیه میکنیم که از شخصی برای تبلیغ محصولشان استفاده کنند که بیشتر مورد توجه مخاطب قرار گرفته و او را برای خرید ترغیب کند.
به عقیده من در صنعت مدلینگ، فعالیت زیرزمینی غلط است، چون ما را به تبلیغات غلط و عروسکسازی سوق میدهد. ما اگر با مجوز و به صورت قانونی فعالیت کنیم، میتوانیم با توجه به مقررات و قوانین اسلامی پیش برویم و راهبرد و کاربرد خوبی در کشورمان داشته باشیم. ما در کلاسها یک سری قوانین را به بچهها درس میدهیم که فراتر از بحث مدلینگ است. در واقع ما سبک زندگی و چگونگی ذخیره داراییهای معنوی را به بچهها یاد میدهیم که برای هر مدلینگ و انسانی مهم است. مدلینگ فقط در عکس گرفتن خلاصه نمیشود، بلکه استایل شخصی و فعالیتهایی که در حوزه مدلینگ انجام میشود، خیلی گسترده است که ما آنها را در کلاسهایمان آموزش میدهیم. این درسها باعث میشود که ما خیلی منطقی و درست پیش برویم.
چقدر تلاش میکنید که نظر جامعه، والدین بچهها و بازار مد و لباس ایرانی را به خودتان جلب کنید؟ به طوری که آنها در یک فضای روانی کاملاً احساس امنیت کنند.
ما اخیراً با کودکان شروع به فعالیت کردهایم که والدین آنها واقعاً به ما اطمینان میکنند و بچههایشان را از همان سنین کودکی برای آموزش رسوم زندگی و آداب مدلینگ به مدرسهمان میفرستند. والدین کودکان وقتی میبینند که بچههایشان پیشرفت کرده و رفتارشان در خانه هم تغییر میکند، اطمینان حاصل پیدا میکنند که فرزندانشان از هر جهت تربیت میشوند. در واقع آنها نه تنها آداب و رسوم مدلینگ را یاد میگیرد، بلکه رسوم و سبک زندگی ایرانی اسلامی را هم یاد میگیرد. جامعه امروز ما با افرادی روبهرو است که از بچگی، فرهنگ و تربیت درستی نداشته و به خیلی از کارهای خلاف سوق داده شدهاند، اکنون ما میتوانیم بچهها را با آداب درست مدلینگ تربیت کنیم تا در جوانی به سرنوشت آن افراد دچار نشوند. ما میتوانیم در رفتار، شخصیت و لباس پوشیدن بچهها الگوسازی کنیم.
به عقیده من، تنوع در لباس پوشیدن باعث از بین رفتن افسردگی در آدمها میشود. پوشش برای انسان خیلی مهم بوده و یک عامل قبل از کلام است. یعنی شما وقتی وارد یک محلی میشوید، لباسهایی که پوشیدهاید قبل از زبانتان با آدمها سخن میگویند. حتی خود والدین هم گاهاً سر کلاسها میآیند و یک سری مطالب را یاد میگیرند. آقایان بزرگسال هم که به کلاس میآیند، بازدهی کار خود را دیده و آن را به پدر و مادرشان اطلاع میدهند. ما عکس آقایان بزرگسال را در مجلات مختلف چاپ کرده و این افراد را به حوزهها و برندهای مختلف معرفی میکنیم. در واقع ما این را جا انداختهایم که برندها بیایند از جوانان ما استفاده کنند تا همه الگوهای ما ایرانی اسلامی باشد. قبلاً در ایران برای همه بنرها و ویدئوهای تبلیغاتی، فقط از مدلهای خارجی استفاده میشد اما ما در کشورمان اینطور جا انداختهایم که برای هر نوع تبلیغاتی فقط از مدلهای ایرانی استفاده شود.
در کشور ما بحث مدلینگ، خط قرمز محسوب میشود و با هر سبک و سیاق آسانی نمیشود به سمتش رفت و آن را در پیش گرفت، به طوری که حتی در اکثر بیلبوردهای تبلیغاتی سطح شهر هم استفاده از تصویر خانمها ممنوع است و اگر قرار باشد در یک بیلبورد، تصویری از یک خانم نصب شود، باید یک توجیه اجتماعی برای آن صادر شود. با توجه به این که چنین تفکری نسبت به مدلینگ در ایران، ما را از سطح رقابت جهانی دور کرده است، نظر و پیشنهادتان برای تغییر این نگرش نسبت به مدلینگ چیست؟
شما ببینید در شوهای زنده خارج از کشور، بیشتر از لباس به خود شخص اهمیت میدهند، اما ما هدفمان این است که مخاطب فقط پوشش شخص را ببیند و به خود او توجه نکند.
یعنی معتقدید که تبعیض جنسیتی وجود نداشته باشد؟
دقیقاً. باید شرایطی به وجود بیاید که مردم جامعه آگاه شوند که یک مدل، فقط میخواهد پوشش درست را به ما معرفی کند و مردم به سراغ آن مدل بروند و لباس را از دست خود او خریداری کنند، یعنی مدل به عنوان فروشنده آن برند هم مطرح شود. امروز نگاه جامعه ما به مدلینگ، به عروسکسازی و تبلیغات منفی تبدیل شده است. در واقع عدهای گمان میکنند که با بحث مدلینگ، قرار است یک شخص به نمایش گذاشته شود، در حالی که ما چنین هدفی نداریم، بلکه هدفمان به نمایش گذاشتن لباس، تزئینیها و زیورآلات بر دست و گردن یک شخص است. در فرهنگ ما مدلینگ به غلط به معنای تبلیغ انسانها جا افتاده است. ما باید این فرهنگ غلط را تغییر بدهیم که البته مستلزم زمان است و باید برای آن صبر کرد.
البته یک مدل میبایست حداقل استانداردهای فیزیکی و ظاهری را داشته باشد، اینطور نیست؟
بله، درست است. یک شخص مدل باید تناسب اندام و صورت استخوانی خوبی داشته باشد و حتماً نیاز نیست که قد خیلی بلندی هم داشته باشد. حداقل قد مناسب برای یک مدلینگ آقا ۱۸۴ سانتیمتر و یک مدل خانم ۱۷۰ سانتیمتر است.
پس شما پیشنهاد میکنید افرادی که از این اندازه قدی پایینتر هستند به سمت مدلینگ نروند؟
البته با توجه به موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی، میزان قد در کشورهای گوناگون بسیار متفاوت است و بنابراین میزان حداقل اندازه قد برای مدلینگ در هر کشور هم میتواند متفاوت باشد. مدلینگ شاخههای مختلفی دارد که یکی از آنها مختص افراد طبیعی در جامعه است. مثلاً شما ممکن است تصویری از یک پیرمرد بر روی بیلبورد ببینید که قد یا چهره خیلی خوبی ندارد، اما یک برند از او برای تبلیغ محصولش استفاده کرده است. شاخه دیگر این صنعت، مدلینگ ترویجی است. در این مورد ما چندان به چهره و یا قد مدلها توجهی نداریم، اما استایل شخصی، ارتباطات و طرز بیان قوی آنها بسیار موردنظر است. در خارج از کشور مرسوم است که مدلها حتماً اندام و چهره بسیار خوبی داشته باشند، اما ما در ایران سعی میکنیم که از آدمهای مختلف برای تبلیغ آثار گوناگون استفاده کنیم. مثلاً ما برای تبلیغ لباس بزرگ سایز، حتماً باید از یک انسان چاق بر روی بیلبوردها استفاده کنیم که هیچ اشکالی هم بر آن وارد نیست. در مدلینگ از افرادی که کوتاه قد هستند، معمولاً برای عکاسی استفاده میشود اما در شوهای زنده، مدلینگ حتماً باید قد بلند، استایل درست و تناسب اندام داشته باشند.
ما در شوهای زنده ایران، از نظر لایتینگ، استیج و مکان برگزاری شو با محدودیت روبرو هستیم اما لازم نیست در این زمینه به کسی فشار خاصی وارد شود چون ایران در همه بخشها به سرعت پیشرفت میکند و من مطمئنم که در چند سال آینده در حوزه مُد هم به همان روزهایی که مهد مد بودیم، باز خواهیم گشت. ما در ایران زندگی میکنیم و لازم است به قوانین کشورمان نهایت احترام را بگذاریم، پس من در حال حاضر به قوانینی که وزارت ارشاد در زمینه مدلینگ گذاشته، اعتراضی ندارم و به آن احترام میگذارم.
شما پیشتر در مسابقات جهانی مدلینگ به داوری پرداختهاید، میخواهم بدانم به عنوان یک ایرانی، چه پیشینه مطالعاتی داشتهاید که توانستید در آنجا عرضاندام کنید؟ حضور شما برای تبلیغ برندهای خارجی قبل از این داوریها بوده یا اینکه این داوریها نظر برندها را به سمت شما جلب کرد؟
من ابتدا به عنوان یک مدل ایرانی برای برندهایی که در خارج از ایران فعالیت میکردند، نامزد شدم و سپس به عنوان داور این مسابقات انتخاب شدم. پدر خدابیامرزم به من میگفت که تو اگر به خوبی علم هر کاری را بدانی، باز هم ممکن است که یک آدم با تجربه از تو سرتر باشد. بنابراین تجربه در هر کاری مهم است و انسان با گذر زمان پختهتر خواهد شد. مدلینگ، نیاز به تحصیلات آکادمیک و گذراندن واحدهای درسی دارد و یاد گرفتن آن مستلزم زمان است. من تحصیلات مدلینگ را به صورت آکادمیک نگذراندم اما شاید تجربیاتم از محصلان آکادمیک این رشته بیشتر باشد. به هر حال مدلینگ شغل بسیار دشواری است چون یک مدل برای آنکه همیشه شرایط مناسبی برای حضور در عکس و شو زنده داشته باشد، میبایست بر علاقهمندیها و خواستههای فراوانی چشم ببندد و در عینحال با انجام ورزشهای متعدد، سلامت خودش را هم حفظ کند.
تاکنون بارها از شبکههای غیر مجاز خارجی پیشنهاد همکاری دریافت کردم اما نپذیرفتم چون کشورم را دوست دارم و میخواهم به کشورم خدمت کنم. ما در ایران آدمهای با استعداد زیادی در حوزه مدلینگ داریم که من علاقهمندم در کشورم بمانم و به آنها خدمت کنم. من فقط یک بار به عنوان داور ایرانی در یک مسابقه جهانی مدلینگ شرکت کردم و آن برنامه هم چیزی فراتر از داوری نبود. تا کنون عکسهای من در نمایشگاههای فرانسه و ایتالیا، مجلات مختلف خارجی و روی جلد اکثر مجلات ایرانی چاپ شده، اما هیچگاه یک شو زنده اجرا نکردهام چون معتقدم که اگر قرار است یک شو زنده اجرا کنم، باید همه چیز آن اعم از لایتینگ و استیج درست باشد و وقتی این موارد درست نباشد، بهتر است که شوی زندهای اجرا نشود.
در مورد شوی زنده من معتقدم که خیلی از اتفاقات آن با عرف و شرع ما همخوانی ندارد، نظر شما در اینباره چیست؟
در مد سبکی به نام سبک مادست وجود دارد که ما باید آن را در ایران رعایت کنیم. سبک مادست، یعنی سبک کاملاً پوشیده و بسته. در خارج از ایران سبکی خلاف سبک مادست به نام ریسی اجرا میشود که سبکی باز و بدننما است. ما اگر سبک مادست را در کشورمان اجرا کنیم، هیچ مشکلی از نظر وزارت ارشاد، مدل و برندها وجود نخواهد داشت چون قوانین و خط قرمزهای آن کاملاً رعایت شده است. البته سبک مادست در خارج از کشور نظیر شو نیویورک هم اجرا میشود و خیلیها آن را رعایت میکنند. لباس عروس کاملاً پوشیده، مصداق خوبی برای این سبک است.
به نظرتان سبک مادست میتواند بستر مناسبی برای معرفی الگوی ایرانی اسلامی مهیا کند؟
این موضوع به طراحها هم مرتبط میشود. به عقیده من طراحهای ایرانی بر کارشان واقفند، اما چندان به فکر مد و لباس نیستند و من یک طرح خاص از آنها ندیدهام. شما وقتی یک شخص هندی یا افغانستانی را ببینید، از لباسشان میتوانید متوجه شوید که اهل آن کشورها هستند اما این موضوع در مورد یک ایرانی صدق نمیکند، آن هم در شرایطی که کشور ما در حوزه مد و لباس، تنوع و گستردگی بسیار بالایی دارد. ایران از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، پر از لباسهای سنتی و محلی زیباست که کمتر توسط طراحان ایرانی مورد توجه قرار میگیرند.
البته در شهرهای بزرگ کشورهایی نظیر افغانستان و هندوستان هم کمتر پیش میآید که مردم از لباسهای سنتی استفاده کنند و چنین لباسهایی بیشتر در دهکدههای کوچک مناطق حاشیهنشین پوشیده میشود. ایران هم چنین شرایطی دارد و علیرغم آنکه مردم در پایتخت و شهرهای بزرگ دیگر کشور از پوشیدن لباس سنتی ممانعت میکنند اما در شهرها و روستاهای محلی و یا در بین عشایر، همچنان پوشیدن لباسهای مخصوص آن منطقه مرسوم است. به نظر میآید که شما به تلفیق سنت و مدرنیته معتقد هستید، درست است؟
بله، دقیقاً. من رشته طراحی نخواندهام، اما همیشه به شاگردانم میگویم که در مورد طراحی مطالعه کنند و از دوخت، انواع پارچه، طراحی پارچه، شناخت رنگها و روانشناسی رنگها اطلاع داشته باشند چون همه این موارد در مد و لباس در هم آمیختهاند و به صنعت پوشش ما خیلی کمک میکنند.
شما تا کنون در هر ۴ دوره جشنواره مد و لباس حضور داشتهاید، نظرتان درباره برگزاری همچین رویدادی در کشورمان و بازدهی مؤثری که میتواند داشته باشد چیست؟
من در جشنواره مد و لباس سال ۹۲ اولین کسی بودم که در مورد مسئله مدلینگ و جذب مشتری صحبت کردم. جشنواره مد و لباس رویداد بسیار بزرگی در کشور ماست که طی این چند ساله به خوبی اجرا شده است. آقای جنتی وزیر محترم ارشاد در اینباره خیلی کمک کردند چون ما قبل از این سه سال اصلاً نمیتوانستیم واژه مدلینگ را به زبان بیاوریم. در آن سخنرانی که من سه سال پیش در جشنواره مد و لباس داشتم، برای اولین بار عدهای را متوجه کردم که مدلینگ هم مثل سینما یک صنعت است. الآن صنعت مدلینگ و سینما خیلی به هم نزدیک هستند و مفهومی با عنوان مد در سینما وجود دارد. من با خیلی از بازیگران سینما رفاقت دارم اما منتقد پوششهایی هستم که آنها برای حضور در مراسمها و جشنوارهها انتخاب میکنند. به نظر من هم بازیگران آقا و هم بازیگران خانم، در این زمینه ضعیف عمل میکنند.
شما در شانزدهمین دوره جشن حافظ هم حضور داشتید، جشنی که پس از آن به خاطر نوع پوشش بازیگران بر روی فرش قرمز، با انتقادات فراوانی مواجه شد. پوشش بازیگران در این جشن و مراسمهای دیگر، گواه آن است که آنها بیش از پیش به پوشششان اهمیت داده و به مسئله طراحی روی آوردهاند اما در این زمینه با هجمه و خط قرمزهای متعددی از سوی اشخاص مختلف روبرو میشوند که ممکن است آنها را دلسرد کند. نظر شما به عنوان یک طراح صحنه در مورد این اتفاق و اتفاقات اینچنینی دیگر که در کشورمان رخ میدهد چیست؟
امسال در جشن حافظ نسبت به دورههای گذشته، پوشش بازیگران متفاوت و بهتر بود و من احساس کردم که آنها نسبت به سالهای قبل در نوع پوشششان تغییراتی به وجود آوردهاند. با اینکه برخی از روزنامهها به پوشش این بازیگران ایراد گرفتند، اما دلیل نمیشود که پوشش آنها غلط باشد. سبک لباسهایی که بازیگران در این جشن بر تن کرده بودند، سبکهای کاملاً پوشیده، بسته و خوبی بود. به طور کلی جشن حافظ امسال، نسبت به سالهای گذشته ضعیفتر بود. فضای شانزدهمین دوره جشن حافظ که در تالار وحدت برگزار شد، نسبت به دورههای گذشته مناسب نبود. علی معلم عزیز و خانم معماریان برای این جشن خیلی زحمت میکشند و جشن بسیار خوبی را به وجود آوردهاند که میتواند به مسئله مد در سینما کمک شایانی نماید. ایدهآل پوشش بازیگران برای من از نوع پوشش طراحیهای آیندهنگری (چند بعدی) است که به بشر در آینده نگاه میکند. من خیلی دلم میخواهد که بازیگرانمان بر آن اساس لباس بپوشند؛ گرچه هنوز چنین چیزی برایشان جا نیفتاده، ولی در حال نزدیک شدن به آن هستند.
نظرتان در مورد تلفیق طراحی مد و لباس با معماری چیست؟
مدلینگ علاوهبر سینما با معماری و سایر هنرهای تجسمی هم خیلی در ارتباط است. ما یک بحث در مدلینگ به نام بحث مدلینگ هنرهای تجسمی داریم که شامل شاخههای مدلینگ ترویجی، افراد طبیعی، هنرهای تجسمی، تلفیق معماری و مد و… است. در شاخه تلفیق معماری و مد، علاوهبر پوشش، در عکس هم میتوان چنین تلفیقی را به کار برد. الآن خیلی از گالریدارها طی یکسری اتفاقات جالب، اثرشان را با استفاده از شخص مدل به فروش میرسانند. در واقع یک مدل با استفاده از گریمهای متفاوت و رنگآمیزیهایی که به تابلو نزدیک باشد، اثر را به فروش میرسانند. در این اتفاق، شخص دیده نمیشود بلکه هنر برجسته شده و تابلو دیده میشود.
آقای زبده آیا صرفاً داشتن چهره و اندامی مناسب میتواند برای ورود یک نفر به حوزه مدلینگ کافی باشد یا اینکه این صنعت به چیزی فراتر از زیبایی نیاز دارد؟
مدلینگ، زیبایی نیست، البته اگر یک مدل زیبا هم باشد که چه بهتر؛ ولی مدلینگ صرفاً در یک چهره زیبا خلاصه نمیشود. مدلینگ یعنی اینکه شما یک استایل زیبا داشته باشید. هر کسی باید استایل شخصی خودش را به خوبی بشناسد، یعنی هر مدلی باید بدانند که در کدام حوزه مدلینگ میتواند مثمر ثمرتر باشد. برای مدلینگ، راه رفتن، صحبتکردن، نشستن، غذا خوردن و… مهم است و همه آنها به مرور تغییر خواهند کرد. یک مدل ممکن است در یک جمعی وارد شود که ۹۹ درصد انسانهای آن جمع از او خوشتیپتر و زیباتر باشند، اما رفتار خاص آن مدل است که او را نسبت به بقیه متمایز میکند. واژه مدلینگ در همه دنیا یعنی فیت بودن و استایل استخوانی داشتن. بنابراین همه مدلهای دنیا چهره زیبایی ندارند اما استایل درست آنها باعث میشود که خاص جلوه داده و در زمینه مدلینگ موفق باشند. کمپانی و برنده به دنبال چهره زیبا نیستند، بلکه شخصی را میخواهند که مردم را به سمت محصولاتشان جذب کند.
امروزه هنرهای مفهومی به شدت در حال رشد هستند و ما اخیراً با مبحث لباسهای مفهومی نیز مواجه شدهایم. من در اکثر تبلیغات خارجی که دیدهام، چهره و تصویر مدل در هالهای از ابهام قرار گرفته و مدل اصلاً به چشم نمیآید.
اصلاً در اجراهای زنده، مدل در نقش یک چوبلباسی ظاهر میشود که لحظاتی با گریمهای عجیب غریب در معرض دید قرار میگیرد و سریعاً محو میشود. مدلینگ با گریم ارتباط مستقیمی دارد و ممکن است شما را جوری گریم کنند که اصلاً شناخته نشوید. مدلینگ خوب یعنی آنکه شما حتی با آن لباس و گریم متفاوت هم بتوانید با تنگفت (گفتار بدن) خوبی که دارید، به فروش لباس، تابلو و… کمک کنید.
یک سری از برندهای داخلی نظیر برند درسا که اتفاقاً فوقالعاده موفق است، گریمهای عجیب و غریبی مخصوصاً در مورد خانمها به کار میگیرد، به نظرتان هدف و نگرش این برند نسبت به چنین گریمهایی در چیست؟
برای هر کار مدلینگ، یک سناریو نوشته میشود که کارگردان هنری، مدل، گرافیست، عکاس، گریمور، طراح صحنه، طراح لباس و… آن را اجرا میکنند. در مورد برندی که شما ذکر کردید، ممکن است سناریو به طوری نوشته شده باشد که چهره مدل گم شود تا بیشتر لباس به چشم بیاید و یا اینکه لازم بوده آرایش صورت آن خانم، با رنگ لباسها هماهنگ شود. در نهایت آنچه که مهم میباشد، خروجی است؛ یعنی عکس باید موفق باشد و ارتباط صحیحی با بیننده برقرار کند، در این صورت هم عکاس و هم مدل موفق هستند. من همیشه در کلاس به شاگردهایم میگویم که مدل باید اکت و حس داشته باشد تا مخاطب او را باور کرده و در نهایت، محصول به فروش برسد. برندها باید در کشور ما به دنبال سناریو بروند چون با یک سناریو خوب که منجر به یک عکس تأثیرگذار میشود، محصول بیشتری به فروش خواهد رسید.
به عنوان یک مدلینگ حرفهای، برای جوانهایی که تازه به این حوزه وارد شدهاند چه توصیهای دارید؟
یک مدل باید ارزش کار خودش را بداند و بعد از آنکه مکرراً کار کرد و از او عکس گرفته شد، دیگر به صورت رایگان کار نکند و برای عکاسی یا شو زنده قرارداد ببندد.
و در نهایت صحبتهای پایانیتان را بفرمایید.
ما در کشورمان جوانان پر شماری داریم که پتانسیل ورود به حوزه مدلینگ را دارند، ما اگر بتوانیم به این جوانان آموزش دهیم که بر اساس الگوی مد اسلامی حرکت کنند، میتوانند در این عرصه موفق باشند. الآن نیویورک که مرکز اصلی مد در دنیاست، شوی زنده مُد اسلامی میگذارد. پیشرفت ایران در هر زمینهای جای خرسندی دارد، کما اینکه طی سالهای اخیر در عرصه ورزش و سینما پیشرفت کرده، در علم مد هم میتواند با استفاده از طراحها و آژانسهای خوب و رعایت قوانین اسلامی، رشد کرده و به سطح دنیا معرفی شود.
هنرآنلاین