Performancing Metrics

انتظار کارتن‌خواب‌ها از گرمای مساجد | اتاق خبر
کد خبر: 383836
تاریخ انتشار: 18 آذر 1395 - 18:05
این روزها پدیده و ناهنجاری کارتن‌خوابی یا بی‌خانمانی به‌عنوان یک مسئله اجتماعی که در برخی نارسایی‌های مربوط به اقشار آسیب‌پذیر ریشه دارد، به مدد شبکه‌های اجتماعی بسیار مطرح است. به نظر می‌رسد در چنین شرایطی، داشته‌های اصیل دینی و فرهنگی ما چون کانون مسجده

به گزارش اتاق خبر، به نقل از ایسنا، از چندی پیش که دمای هوا در کشور به‌ شدت افت کرد و بارش و سرما شهرهای بسیاری را فرا گرفت، عکس‌هایی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده که برخی از آن‌ها، القاکننده تضادهای آزاردهنده در جامعه هستند.

در پس انتشار برخی از این عکس‌ها، بحث‌هایی مطرح شد مبنی بر این‌که آیا مصداق روایت‌های متعدد و تأکید ائمه و معصومین (ع) و شهدا مبنی بر نقش مسجد در حفظ انسجام و تقویت روحیه تعاون و همبستگی اجتماعی، نباید مصداق عینی و واقعی بیشتری یابد؟

کارکردهای مختلف مسجد

با نگاهی به کارکرد مساجد پس از پیروزی انقلاب متوجه می‌شویم تا مدت‌ها مهم‌ترین کانون اجتماعی و پایگاه عقیدتی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و مذهبی مسجد بود که می‌توانست‌ از هر قشر و گروه سنی پیکره امت اسلامی را مانند دوران پیامبر گرامی اسلام گردهم جمع کند و تنها مراکزی برای انجام اعمال عبادی تلقی نمی‌شدند.

این نگاه در دوران دفاع مقدس بسیار منطبق با دوران صدر اسلام بود، اما رفته رفته شرایط اجتماعی به سمت و سویی پیش رفت که مساجد به‌ واسطه کمبود اقدام عملی، از برخی کارکردهای خود مانند «محرومیت‌زدایی اجتماعی» و «پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی» دور شدند و درحالیکه در اسلام بیش از هر اندیشه، مکتب بشری و قانونی بر حفظ شانیت هم‌نوع تاکید شده، اما به نظر می‌رسد مساجد دیگر مانند گذشته در این زمینه همت نمی‌کنند. این رویه تا آن‌جا پیش رفته که بسیاری از مساجد در کلانشهرها، حتا در ساعات اقامه نماز هم سردی درهای بسته را تجربه می‌کنند!

این روزها هم پدیده و ناهنجاریِ کارتن‌خوابی یا بی‌خانمانی به عنوان یک مسئله اجتماعی که ریشه در بی‌توجهی به اقشار آسیب‌پذیر و در معرضِ آسیب دارد، بسیار مطرح است و دامن‌گیر همه جوامع بشری حتی کشورهای توسعه یافته است. اما در این شرایط  آنچه از اهمیت برخوردار است، نقش تک‌تکِ افراد جامعه و نهادها در پذیرش، میزبانی و انجام مسئولیت اجتماعی در برابر این قشر از جامعه است تا به مدد آنها، این افراد به زندگی معمولی بازگردند.

قندیل‌ها بی‌رحم‌اند

البته در این شرایط، علاوه‌بر گسترش فعالیت نسبیِ برخی دستگاه‌های مسؤول در حوزه اجتماعی و شهری، برخی از گروه‌های مردم‌نهاد و سازمان‌های خیریه خصوصی هم به کمک جوانان نیک‌اندیش و معتقد و افراد خیّر، درصدد همیاری و حمایت از محرومان و اقشار آسیب‌پذیر جامعه برآمده‌اند و با ظرفیت و توان محدودی که داشته‌اند، به وُسع خود توانسته‌اند مقداری از درد و آلام بی‌خانمان‌ها را کاهش دهند.

با این حال این ضرورت احساس می‌شود که نهادها و مراکز مرتبط با مساجد با در نظر گرفتن تمام شرایط دینی و عرفی، اهتمام بیشتری به خرج دهند و طرح و برنامه‌ای عملی برای استقبال و پذیرش افراد بی‌خانمان و آسیب‌دیده اجتماعی داشته باشند تا در روزهای سرد زمستان بر اثر سرما و یخ‌زدگیِ بعد از ریزش برف، سقوط قندیل‌های لبه ساختمان‌ها، به این افراد بی‌سرپناه آسیب وارد نکند. بی‌شک این اقدام می‌تواند تعبیر حدیث «حُبِّ الْمَسَاکینِ وَ الدُّنُوِّ مِنْهُمْ»(۱) از پیامبر خوبی‌ها و آیت مهربانی، حضرت محمد مصطفی (ص) باشد.

ضرورت اهتمام به هم‌نوع

خالی از لطف نیست در پایان به نکته‌ای ظریف از امام سید موسی صدر درباره اهتمام ورزیدن به محرومان اجتماعی اشاره کرد؛ پیوند مؤمن به دیگر آدمیان، پیوندی کاملاً ارگانیک است. همه ادیان از زبان انبیاء تأکید کرده‌اند که جدایی میان ایمان و اهتمام به امور مردمان، ناممکن است. قرآن کریم نیز کسی را که از طعام یتیم بازمی‌دارد و بر اطعام مسکین تشویق نمی‌کند، تکذیب‌کننده دین می‌شمارد. به عبارت دیگر، اهتمام به امور محرومان جزء اساسی التزام عالم دین به دین است. (مسیره الامام السید موسی الصدر، ج ۵، ص ۱۳۷)

این اندیشمند همچنین در یک سخنرانی دیگر یادآور می‌شود: «دعـوت اگـر صحیح و تـوأم با عمل نباشـد و وضع اجتماعـی دعوت‌کننده یا هم‌مذهبان او بد باشد، کم‌اثر خواهد بود. اصولاً یکی از بزرگ‌ترین دلیل‌ها برای بطلان ادعای دعوت‌کننده،‌ همان وضع اجتماعی اوست. آخر چطور ممکن است مردم ادعای مسلمانی را که اسلام را ضامن سعادت دنیا و آخرت می‌داند، باور کنند؟ در حالی که فقر و جهل و مرض و کثافت آن‌ها را فراگرفته و اخلاق تجار و روش جوانان و معامله زنان و رفتار سیاستمداران همه فاسد و منحرف باشد؟ این خود سند بی‌اعتباری مدعای هر دعوت‌کننده‌ای است.» ( کتاب نای و نی، ص، ۴۵-۷۰)

۱- «أَمَرَنِی رَبِّی بِسَبْعِ خِصَالٍ: حُبِّ الْمَسَاکینِ وَ الدُّنُوِّ مِنْهُمْ، وَ أَنْ أُکثِرَ مِنْ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ، وَ أَنْ أَصِلَ رَحِمِی وَ إِنْ قَطَعَنِی، وَ أَنْ أَنْظُرَ إِلَی مَنْ [هُوَ] أَسْفَلَ مِنِّی وَ لَا أَنْظُرَ إِلَی مَنْ هُوَ فَوْقِی، وَ أَنْ لَا یأْخُذَنِی فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ، وَ أَنْ أَقُولَ الْحَقَّ وَ إِنْ کانَ مُرّاً، وَ أَنْ لَا أَسْأَلَ أَحَداً شَیئاً» (الأصول الستة عشر، مجموعه مؤلفان، ص۲۴۱)؛ پروردگارم مرا به هفت خصلت امر نموده است: دوست داشتن بینوایان و نزدیک شدن به آنها، ذکر لاحول و لاقوة الا باللّه‏ را بسیار گفتن، با خویشاوندان رابطه برقرار کردن؛ هر چند آنان قطع رابطه کنند، [و در مسائل مادی]، به پایین تر از خود نگاه کنم نه به بالاتر، در راه خدا سرزنش ملامتگران را به خود نگیرم، حق را بگویم اگر چه تلخ باشد و از کسی چیزی نخواهم.

انتهای پیام/

کد:94108

نظرات
ADS
ADS
پربازدید