Performancing Metrics

تالی فاسد توسعه نامتوازن | اتاق خبر
کد خبر: 399128
تاریخ انتشار: 19 شهریور 1396 - 09:35
منصور بیطرف

آخرین آمار بیکاری جوانان حاکی از آن است که بیش از یک‌میلیون و 882هزار نفر از جوانان بین 15 تا 29سال کشور بیکار هستند. نسبت جمعیت این افراد به کل بیکاران کشور بالغ بر 55درصد است. به عبارت دیگر بیش از نیمی از بیکاران کشور در این رده سنی هستند. باز از بین این افراد بدون شک افراد تحصیل‌کرده و دارای مدرک دانشگاهی طیف عظیم دیگری را شکل می‌دهند. اگر بر آمارهای غیررسمی تکیه کنیم، می‌توان اذعان داشت که بیش از 80 درصد این افراد تحصیلات دانشگاهی دارند.

با آنکه نسبت به بیکاری جوانان هشدارهای زیادی داده شده است و هر از گاهی یکی از مسوولان هم در گفت‌وگوهای رسانه‌یی از بیکاری فرزند یا فرزندان خود سخن می‌گوید تا آرامشی بر دل خانواده‌های دیگر باشد، اما واقعیتی که هنوز از پرده برون نیامده آن است که این مذاب عظیم را می‌شد از مدت‌ها پیش هدایت کرد.

یک اتفاق غیرمعمول که از مدت‌ها پیش در عرصه دانش کشور رخ داد و کمتر کارشناسی به آن توجه کرد، البته مرحوم دکتر حسین عظیمی در سال 1372 که دانشگاه آزاد روند توسعه شدید خود را شروع کرده بود در یک سخنرانی که در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران داشت بر این نکته انگشت گذاشت،  این بود که رشد شتابان علمی کشور تطابق و سنخیتی با رشد اقتصادی کشور نداشته و ندارد. در حالی که رشد اقتصادی کشور با همان ساز و کار سنتی خود تک‌رقمی بود، اما جذب دانشجو در سطوح مختلف علمی کشور رشد دو رقمی را نشان می‌داد و می‌دهد. شاید سال‌های اول پس از جنگ تحمیلی و به دلیل رشد بازسازی‌های پس از جنگ و نیاز و تقاضای بخش‌های مختلف اقتصادی، جذب فارغ‌التحصیلان دانشگاه به راحتی صورت می‌گرفت اما مشکل از اواخر دهه 1370 و دهه 1380 آغاز شد. تقاضا برای جذب نیروهای تحصیل‌کرده با عرضه این نیروها همخوانی نداشت و این شکاف بعد از تحریم‌ها و در دوره دولت دهم عمیق‌تر شد و عمق آن با تشدید رکود اقتصادی در دولت یازدهم فزونی گرفت. به همین دلیل است که می‌بینیم دانشجویی که مدرک تحصیلی خودش را می‌گیرد، نخستین سوالی که از خود می‌پرسد، این است که کجا کار کنم و چه کار کنم؟ آنهایی که امکانات دارند یا فرصتی برایشان فراهم می‌شود، جذب دانشگاه‌های خارج از کشور می‌شوند و برای آنهایی که در اینجا می‌مانند، عمده فرصت‌هایی که فراهم می‌شود با رشته تحصیلی آنها و مهم‌تر از آن میزان تحصیلاتشان نمی‌خواند. در واقع باید گفت که توسعه اقتصادی و توسعه علمی باید گام به گام و همراه با هم پیش ‌روند. یکی از بزرگان اقتصاد سیاسی این دو را به مثابه دو بال می‌دانست که با آن رشد اقتصادی می‌تواند، پرواز کند. اما آنچه در ایران اتفاق افتاد و می‌افتد، این است که توسعه علمی شتابان‌تر از توسعه اقتصادی رخ داده است. اکنون ایران با بیکاران تحصیل‌کرده‌یی مواجه است که نمی‌تواند متناسب با تحصیلات آنها فرصت شغلی فراهم کند. اقتصاد کشور تنها در همین مورد شتابان عمل نکرده است.

موارد دیگری را هم می‌توان نشان داد که متناسب با ظرفیت، ‌رشد و توان اقتصادی کشور نبوده است. آخرین مورد در همین ارتباط از سوی رییس اتاق ایران اعلام شد. بنا به گفته وی که مشروح آن را می‌توانید در صفحه 14 بخوانید، در حالی که در آلمان 12کارخانه خودرو‌سازی، ‌در امریکا 26، ‌در فرانسه 8 و در ژاپن 11کارخانه خودروسازی وجود دارد و فعالیت می‌کنند در ایران 81 پروانه خودروسازی صادر شده است. در موارد دیگر هم آمارها دست کمی از آن ندارند، مثلا بنا بر آمارهایی که داده شده کره‌جنوبی با ۱۰واحد تولیدی چند برابر ایران که ۱۶۵واحد مشابه دارد، سیمان تولید می‌کند. همه اینها نشان می‌دهد که توسعه متوازنی در بخش‌های مختلف اقتصادی، ‌فرهنگی و اجتماعی صورت نگرفته است.

واقعیت ایران جدا از همه امکانات و ظرفیت‌ها، ‌نبود همین توسعه متوازن است. همین موضوع است که سبب شده «جور»  و  «ناجور» کنار هم قرار بگیرند و شکل و قیافه‌یی درست کنند که در شأن این ملت و قوم نیست.

 

 

نظرات
ADS
ADS
پربازدید