نيمه شب گذشته به وقت تهران رييسجمهور امريكا در مورد ايران و برجام سخنراني كرد. ترامپ طبق فرض غالب سخنراني خود را پيش برد و با جار و جنجالهاي بيدليل و تهديدات تو خالي اعلام كرد كه نميتواند پايبندي ايران به تعهدات هستهاي را تاييد كند و بر اضافه كردن عناصر غيرهستهاي به توافق در چند ماه آينده توسط كنگره تاكيد كرد. علاوه بر آن وي سعي كرد با استفاده از يك حقه قديمي خود را به ديوانگي زده و براي ترساندن ساير كشورها تهديداتي را متوجه ايران و نيروهاي مسلح كشورمان كند. رييسجمهور امريكا با اعلام بياعتباري تعهدات برجام براي منافع يكجانبه خود، در واقع گواهي عدم اعتبار امريكا در مقابل جامعه جهاني چندجانبهگرا را صادر كرد. امريكا برجام را نميتواند بياعتبار كند بلكه به دست خود از برجام اخراج ميشود. امريكا در بدترين سناريو هر اقدامي در مورد برجام بكند هرگز قادر نخواهد بود چند امتياز اساسي ايران و چند وضعيت بينالمللي را كه از دست داده است به حالت قبل از برجام بازگرداند، از جمله:
اول. امريكا نخواهد توانست چندين قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد كه با اجماع اعضاي دايم عليه ايران صادر و مشروعيت اجرايي اعمال تحريم عليه ايران را تثبيت كرده بودند، بازگرداند. ايران از طريق برجام موفق به لغو آنها شد.
دوم- امريكا هيچگاه قادر نيست اجماع بينالمللي را عليه ايران كه پيش از برجام ايجاد كرده بود مجددا تشكيل دهد. نه تنها چين و روسيه بلكه اروپا و كره و ژاپن در اقدامات فعلي امريكا با او موافق نيستند.
سوم- امريكا نميتواند اعتبار و اعتماد جامعه بينالمللي به خود را احيا كند. رفتار غيرمنطقي امريكا در مورد برجام بهشدت از اعتبار اين كشور در مقابل جامعه جهاني كاسته است. امريكا بيش از اين قابل اعتماد نيست.
چهارم- امريكا با خدشه به برجام در واقع يك قطعنامه اجماعي شوراي امنيت را نقض ميكند علاوه بر تبعات جانبي كه تحمل خواهد كرد بزرگترين زيان او در اين كار ايجاد رويهاي است كه در آينده ساير اعضاي دايم شوراي امنيت نيز ميتوانند پس از تصويب يك قطعنامه از آن خارج شوند. اينكار ضربه سنگيني به اعتبار قطعنامههاي شوراي امنيت خواهد بود كه در آينده تبعات امنيتي براي جامعه جهاني و امريكا خواهد داشت.
پنجم- اجماعي كه امريكا با هزينههاي سنگين نزد افكار عمومي جهاني و رسانههاي گروهي عليه ايران ايجاد كرده بود پس از برجام شكسته شد و رفتارهاي نامعقول امريكا نخواهد توانست مجددا آن وضعيت را ايجاد كند. بلكه برعكس وزنه افكار عمومي تا حد زيادي به نفع ايران سنگيني ميكند. ششم- ايران پس از برجام برنامه تحقيق و توسعه در زمينه انرژي صلحآميز هستهاي را با آرامش به پيش برده است. و اين چيزي نيست كه امريكا بتواند با خدشه به ايران آن را سلب كند. هرگاه ايران نياز ببيند به راحتي ميتواند با شرايطي به مراتب بهتر از گذشته اين فناوري را بهكار گيرد. هفتم- خروج امريكا از برجام و به فرض وضع تحريم ثانويه عليه شركتهاي خارجي همكار ايران تجارت آزاد جهاني را مختل ميكند و با توجه به قطعنامه شوراي امنيت در تاييد برجام خود را در مقابل دعاوي حقوقي ساير طرفهاي برجام آسيبپذير خواهد كرد. ترامپ اعلام كرد برجام نياز به اصلاح دارد و شايد سياست وي اين باشد كه اگر برجام در طي مدت زماني اصلاح نشود امريكا از آن خارج ميشود. اينگونه رفتار تنها براي بلاتكليف گزاردن عضويت خود در اين توافق و ايجاد ناامني رواني براي اعضاي ديگر توافق است. در صورت اجراي اين سناريو واكنش مناسبي از طرف ساير اعضاي برجام مورد نياز خواهد بود. چون هم طبق برجام هم طبق قطعنامه شوراي امنيت آنها موظف به اجراي برجام و حفاظت از آن هستند. به طور طبيعي همه طرفهاي برجام از جمله ايران تمايل دارند امريكا در برجام بماند و به تعهدات خود پايبند باشد. ولي اين براي آنها طبعا نبايد بههيچوجه قابل قبول باشد كه يك عضو بر اساس منافع يكجانبه خود با آنها بازي كند. كشوري يا عضو يك توافق هست يا خير. تا زماني كه عضو توافق است موظف است مطابق حقوق بينالملل به اجراي توافق پايبند باشد. هيچ طرفي به طور يكجانبه نميتواند اجراي تعهدات خود را معلق كند. اين سناريو يك فريب آشكار است. اگر امريكا چنين اقدامي را اتخاذ كند يا حتي از برجام خارج شود اين حق به طرفهاي ديگر نيز داده ميشود تا تعهدات خود در توافق مذكور را كه به نفع طرف خاطي است معلق كنند و خود در اجراي مفاد آن كوشا باشند. براي مقابله با چنين اقدامي به نظر من از ديدگاه حقوق راهحل ايدهآل آن اين است كه ساير طرفهاي برجام يعني ايران، چين، روسيه و اروپا نيز ترتيبات موقتي براي اجراي برجام را ايجاد كنند تا تكليف امريكا روشن شود. من نام اين ترتيبات را «ترتيبات اورآسيايي اجراي برجام» ميگذارم. شايد لازم باشد جلساتي بين اعضاي اورآسيايي برجام برگزار شود. بخش اورآسيايي برجام نبايد نگران اقدامات اقتصادي امريكا باشد چون هم از نظر عملي توان ايجاد توازن با امريكا را خواهند داشت و هم اقدام احتمالي امريكا در وضع تحريمهاي ثانويه نقض تجارت آزاد خواهد بود و آنها در آينده در هر محكمهاي از نظر حقوقي دست بالا را خواهند داشت.
گذشته از بحث برجام محتملترين سناريوي امريكا به نظرم تعليق تعهدات امريكا در برجام و احاله آن به كنگره در عين حال تمركز حملات و تهديدات عليه ايران به خصوص سپاه پاسداران ايران است. اين اقدام نه براي منافع مستقيم امريكا بلكه به دليل منافع اسراييل و عربستان صورت ميگيرد. اين كار علاوه بر اينكه نقض حقوق بينالملل محسوب ميشود و هيچ ربطي به برجام ندارد بلكه بدعتي براي ناامني بينالمللي است، از نظر اجرايي و عملي هم براي اهداف امريكا در منطقه خاورميانه جز زيان چيزي به بار نخواهد آورد. به صورت كلي عجيب است كه كشورهاي همسايه ما درك نميكنند كه ناامني يك كشور به دست يك نيروي خارجي براي آنها امنيت به بار نميآورد بلكه موجب ناامني آنها خواهد شد. در منطقه خليج فارس امنيت يك چتر واحد است اگر از يك طرف حفرهاي در اين چتر ايجاد شود همه كساني كه زير اين چتر هستند خيس خواهند شد. به خصوص بعضي همسايگان ما كه در كاخ شيشهاي نشستهاند و به طرف ديگران سنگ پرتاب ميكنند. امريكا در صورت تحريم نيروهاي مسلح ما در حال انجام يك خطاي استراتژيك است. چون اولا همه نهادها در ايران به خصوص نيروهاي مسلح و سپاه هيچگاه منتظر لطف و اقدام مثبتي از طرف امريكا نسبت به خود نبودهاند بلكه از ابتداي شكلگيري فرض را بر دشمني امريكا گذاشته بودند. لذا تهديد اين نيروها به تحريم يا هر تهديد ديگري براي آنها موضوع جديدي محسوب نميشود بلكه كاملا آمادگي دارند كه هزينه اين خصومت را هم بدون نگراني به عهده گيرند. ثانيا اگر امريكا فكر ميكند با اين اقدامات ميتواند به امنيت همپيمانان خود كمك كند سخت در اشتباه است چون درست دارد مسير برعكس را ميرود. راديكاليزه كردن فضاي خاورميانه حتما موجب ناامني همگان خواهد شد و استثنايي در اين مورد وجود ندارد. ايران كشور قدرتمندي است و به درازاي تاريخ تجربههاي تلخ و شيرين دارد. در جهان امروز اصل بر عقلانيت است. خودديوانگي جز موجي زودگذر نيست. دير يا زود اين موج نيز در شنهاي سواحل اقتدار ايران فرو رفته و محو خواهند شد.