به گزارش اتاق خبر، به نقل از آرمان امروز، تصورها بر این بود که اعتراضات اخیر میتواند فرصتی برای ایجاد وحدت بیشتر میان مسئولان و دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا، حتی همصدایی امامان جمعه و دولت با یکدیگر شود اما به نظر میرسد که عدهای قرار نیست دست از تخریب و هجمه علیه دولت بردارند وهمچناندرصددند که همه مشکلات را به گردن دولت بیندازند و دولت را در هر شرایطی مقصر جلوه دهند. بنابراین تا زمانی که این باور در میان همه قوا به وجود نیاید که حل مشکلات کشور نیاز به مشارکت و همکاری همه ارکان دارد، تغییر تاثیرگذار و رضایت بخشی در امور حاصل نخواهد شد. به هر روی اعتراضات اخیر نشان داد که به راستی جامعه ایران از وضعیت موجود در اقتصاد و حتی سایر مسائل اجتماعی و سیاسی اعم از بیکاری، رکود، فساد، عدم شفافیت، بحران آفرینیهای مخالفان دولت و سنگ اندازیها و... رنج میبرد و عدهای طی هفتههای اخیر به دلیل ناامیدی از اصلاح وضعیت اعتراضات خود را در قالب تجمعات خیابانی و اعتراضهای خشونت آمیز نشان دادند. به همین دلیل امروز بیش از هر زمان و برههای لازم است که دولت روحانی همراه با یک برنامهریزی دقیق و صحیح و نیز با مشارکت سایر قوا به حل مسائل و چالشهای موجود بهویژه اقتصادی بپردازد، زیرا به تعبیر محمد سلامتی در حال حاضر براي حل مسائل اقتصادي هيچ گونه اصلاحاتی ضرورت ندارد. تنها مديريت و تفكر مبتنی بر استفاده از امكانات داخلی را لازم دارد كه متاسفانه هم اكنون تصميمگيران در امور اقتصادی فاقد آنند. آنها كه از ضرورت اصلاحات در اين زمينه سخن میگويند، يا از كار اجرايی و ظرفيتهاي موجود بیاطلاعاند يا بهانهاي براي توجيه بیعملی مطرح میكنند. حتی اگر اصلاحاتي هم نياز باشد، تغيير تركيب مجموعه تصميم گيرندگان و مشاوران اقتصادي دولت است به گونهاي كه مجموعه جديد، اولويت را به استفاده از امكانات داخلي بدهد. در این راستا «آرمان» با محمد سلامتی وزیر کشاورزی شهید رجایی به گفتوگو پرداخته است که در ادامه آن را میخوانید.
اخیرا شاهد اعتراضات خیابانی نسبت به گرانی و وضعیت اقتصادی بودیم، با توجه به اینکه حل مشکلات در عرصههای گوناگون حتی اقتصادی هماهنگی، برنامهریزی و مشارکت همه قوا را میطلبد، دولت تا چهاندازه در این زمینه مقصر است؟ اکنون دولت باید چه کار کند؟
كنترل تورم و جلوگيري از گراني و نيز ايجاد اشتغال و كاهش بيكاري از وظايف اصلي دولت است. از آنجا كه از چند سال گذشته يكي از مشكلات مهم جامعه موضوع بيكاري و گراني بوده است، آقاي روحاني در شعارها و برنامههاي انتخاباتي خود بر حل آنها پس از رأي آوري تاكيد داشت. اما متاسفانه دولت قادر به حل همه اين مشكلات نشده است. لذا مردم حق دارند كه اعتراض خود را اعلام دارند. دولت براي حل موضوع اشتغال بايد ضمن تشويق و حمايت از توليد داخلي و كمك به توليد كنندگان، مشكلات پيش روي توليد كنندگان را نيز برطرف كند که واردات بيرويه، قاچاق، بوروكراسي، مشكل صادرات و كمبود نقدينگي از مهمترين مشكلات توليد كنندگان است. در صورت حل اين موارد نه فقط واحدهاي توليدي موجود جان تازهاي ميگيرند، بلكه سرمايهگذاري داخلي در امر توليد تشويق و گسترش خواهد يافت. در اين صورت گرچه جذب سرمايهگذاري خارجي مهم و ضروري است، ولي بيهودگي تكيه صرف بر آن مسلم خواهد شد. متاسفانه بعضي از دولتمردان و همچنين برخي از اقتصاددانان بهبود وضع اقتصادي را صرفا در گرو ورود سرمايه خارجي ميبينند و به همين علت منتظر فرجي در اين زمينهاند. آنها بهاي لازم را به ظرفيتهاي داخلي نميدهند و دنبال چگونگي بهرهبرداري از آنها نميروند و لذا توجهي به تجربه برخي كشورها كه شرايط ما را داشتهاند، نميكنند.
برخی معتقدند که حل مشکلات اقتصادی در ایران نیاز به اصلاحاتی دارد و از سویی جامعه هنوز آماده چنین اصلاحاتی نیست، اساسا این مساله تا چهاندازه قابل قبول است؟ در این صورت دولت در چنین شرایطی چگونه میتواند به مطالبات مردم پاسخ بگوید؟
به نظر من در حال حاضر براي حل مسائل اقتصادي هيچگونه اصلاحاتی ضرورت ندارد. تنها مديريت و تفكر مبتنی بر استفاده از امكانات داخلی را لازم دارد كه متاسفانه هم اكنون تصميم گيران در امور اقتصادی فاقد آنند. آنها كه از ضرورت اصلاحات در اين زمينه سخن میگويند، يا از كار اجرايی و ظرفيتهاي موجود بیاطلاع اند، يا بهانهاي براي توجيه بیعملی مطرح میكنند. بنابراین همانطور كه اشاره كردم براي حل مسائل اقتصادي نظير كاهش بيكاري، كنترل تورم وافزايش توليد، نيازي به هيچ گونه اصلاحات نيست. حتی اگر اصلاحاتي هم نياز باشد، تغيير تركيب مجموعه تصميم گيرندگان و مشاوران اقتصادي دولت است به گونهاي كه مجموعه جديد، اولويت را به استفاده از امكانات داخلي بدهد.
این اعتقاد وجود دارد که بخشی از دلایل رخدادهای اخیر به دلیل عدم هماهنگی سازمان برنامه و بودجه و تیم اقتصادی با دولت بوده است. آیا میتوان انتظار داشت که حوادث اخیر تاثیری در تغییر رفتار برخی از دولتمردان مانند سازمان برنامه و بودجه و تیم اقتصادی دولت در پی داشته باشد؟
به نظر من تيم اقتصادي دولت با توجه به طرز تفكر اقتصاديشان قادر به تغيير رفتار نيستند. تنها ممكن است دست به برخي اقدامات حاشيهاي و ناكافی بزنند. همانطور كه سال گذشته از بين همه مشكلات توليد كنندگان تنها به اعتبار دادن به برخي از آنها آن هم به شكل ناقص اكتفا كردند. لذا اين رئيسجمهور است كه بايد دست به تغيير تركيب آنها در جهت كارايي با توجه به شرايط اقتصادي كشور بزند.
حوادث اخیر تنها متوجه دولت روحانی است؟ یا از آنجا که جریان اصلاحات مردم را به رأی به روحانی تشویق کردند اعتراضات به زیان جریان اصلاحات هم هست و ممکن است مردم در انتخابات آتی به اصلاحطلبان اعتماد نکنند؟
به نظر من مردم وقتي رئيسجمهور را انتخاب ميكنند انتظار دارند همه اركان قدرت و حتي رقبايش وي را كمك كنند تا مشكلات اجتماعي حل شود. اين توقع در يك جامعه سرمايهداري بجا نيست. اما در جامعهاي كه ادعاي اعتقاد به ارزشهاي اسلامي دارد، بجاست. بنابراين حوادث اخير متوجه همه نظام اعم از دولت، اصلاحطلبان و سایر مسئولان و احزاب است. اما لبه تيز آن فعلا متوجه دولت روحاني و اصلاحطلبان است كه از او و برنامههايش حمايت كردند. به هر جهت اين موضوع باعث نخواهد شد كه مردم از اصلاحطلبان روي بگردانند، چون مردم محدوديت آنها را درك ميكنند.
به هر روی بخشی از جامعه از عملکرد دولت ناراضی است. آیا با توجه به این وضعیت اصلاحطلبان بازهم از روحانی حمایت خواهند کرد؟ این حمایت منجر به افت رأی اصلاحات در آینده نخواهد شد؟
اصلاحطلبان ناگزيرند ازآقاي روحاني تا آخر دوره دوازدهم به شرطي كه انحرافي از برنامهها و شعارها و قولهایي كه به مردم داده است، نداشته باشد، حمايت كنند. درعين حال اصلاحطلبان نقد خود را به دولت اعلام ميكنند. اما به هر حال عملكرد دولت آقاي روحاني به پاي اصلاحطلبان نيز نوشته ميشود، چون جمعيت وسيعي از مردم با اعتماد به اصلاحطلبان به او رأي دادند. درست است كه در صورت عملكرد ضعيف دولت، تاثير منفي روي وجهه اصلاحطلبان خواهد گذاشت ولي همانطور كه اشاره كردم اين تاثير سرنوشت ساز نيست.
رویکرد رسانههای مخالف دولت را تا چهاندازه در ایجاد حوادث اخیر مقصر میدانید؟
از برخی رسانههای مهم نبايد انتظار برخورد سازنده با دولت داشت. البته در درجه اول خود دولت بايد در مقابل موضعگيریهاي منفي این رسانه یا رسانهها عكسالعمل نشان دهد. ولي تا به حال بهخصوص در دولت يازدهم عكسالعملهاي متناقض توسط اعضاي دولت نشان داده شده است كه اين خود موجب سردرگمي اقشاري از جامعه شده است. اما اين كه چهاندازه در ايجاد حوادث اخير موثر بوده است، مردم بايد قضاوت كنند.
برخی، اصلاحات را مقصر کمپینهای اخیر و تا حدی اعتراضات روزهای گذشته میدانند. آیا رویه متناقض حمایت از دولت و ایجاد کمپینهای اعتراضی علیه دولت منجر به خدشه اعتماد مردم نسبت به اصلاحات نمیگردد؟
من نشنيدهام كه اصلاحطلبان حركتي انجام داده باشند كه بهانهاي براي اعتراضات شده باشد. اگر از سوي ديگران هم اقدامي صورت گرفته باشد، به نظر من حركتهاي نسنجيدهاي كه به نام اصلاحطلبان انجام ميشود، تاثيري بر اعتبار اصلاحطلبان ندارد. چون در حالي كه اصلاحطلبان طبق قانون براي مردم حق اعتراض مسالمتآميز قائلند، در همان حال از آقاي روحاني حمايت جدي ميكنند
بهتر نبود که اصلاحطلبان در دورانی که رئیسجمهور تحت فشار بود و محدودیتهایی در عملکرد خود داشت محدودیتها را با مردم در میان میگذاشتند؟ چرا این مهم رخ نداد؟
اولا اصلاحطلبان به سهم خود از محدوديتها و مشكلات به ارث رسيده براي آقاي روحاني زياد گفتهاند. ثانيا اين خود رئيسجمهور و اعضاي كابينهاند كه با اشرافي كه بر مسائل داشته و دارند ميتوانسته و ميتوانند محدوديتها و نارساييها را براي مردم تبيين كنند. ثالثا اكنون اين مسائل تقريبا از موضوعيت افتاده است و دولت بايد با رويكردي سازنده دنبال حل مسائل باشد. بعد از پنج سال بهانه اين كه چه وضعي را تحويل گرفتهاند براي توجيه كمكاريها ديگر موجه نيست.
نخبگان چگونه میتوانند به روحانی کمک کنند؟
نخبگان بايد مشفقانه اشكالات كار دولت را گوشزد كنند. آنها بايد دلسوزانه پيگير به انجام رسيدن برنامهها و قولهاي رئيسجمهور باشند و ضمن انتقاد از عملكرد دولت آنهايي كه ميتوانند بايد راه حل رفع مشكلات را به دولت نشان دهند. نخبگان در سطحي هستند كه انتظار ارائه راه حل توسط آنها طبيعي است.
عدهای معتقدند که رویدادهای اخیر فرصت مطلوبی برای روحانی است تا این وضعیت را به فرصت تبدیل کند و همچنین به مردم بگوید که به راستی فشارهایی بر او بوده است. نظر شما در این رابطه چیست؟
به نظر من رئيسجمهور پيش از طرح فشارهايي كه شما ميگوييد، بايد تلاش خود را براي حل مسائل افزايش دهد. در ظرف اين پنج سال رئيسجمهور و اعضاي دولت ميتوانستند شرايط را تغيير دهند. اما ندانم كاريها و ناهماهنگيها و بهخصوص نبود يك بينش سازنده در مجموعه مسئولان و مشاوران اقتصادي پيشرفت كار را با مشكل روبهرو كرده است. نبايد بروز هر ضعفي را به مشكلآفريني ديگران نسبت داد. من اگر جاي رئيسجمهور بودم، ابتدا سعي ميكردم كارها را طبق برنامه انجام دهم و سپس در صورت موفقيت در مقام قياس با آن چه تحويل گرفتهام و اين كه در چه شرايطي كارها پيش رفته است بر ميآمدم. مردم با آگاهيای كه دارند خود شرايط و مشكلات را درك ميكنند و نيازي نيست كه رئيسجمهور با هر بهانهاي آنها را گوشزد نمايد.