Performancing Metrics

اين اجلاف‌ها به شما نيامده | اتاق خبر
کد خبر: 412328
تاریخ انتشار: 2 تیر 1397 - 09:44
سيد علي ميرفتاح

«سري را كه درد نمي‌كند، دستمال نمي‌بندند.» كمتر مديري است كه اين جمله محافظه‌كارانه و در عين حال معقول و منطقي را نصب‌العين خود قرار ندهد. اگر از ملامت ديگران نمي‌هراسيدند يحتمل روي ورق زر مي‌نوشتند يا در تار و پود قالي ابريشمين مي‌بافتند و جلوي چشم مي‌زدند تا يك وقت خدايي نكرده براي ثانيه‌هايي آن را از ياد نبرند و دست به اقدامي خطرناك و متهورانه نزنند و به دست خود براي خود دردسر درست نكنند. به خصوص مديران صدا و سيما از آن جهت كه در معرض ديد و انتقاد عمومي‌اند بيشتر و جدي‌تر از ديگر مديران بايد بي‌خيال نوآوري و كار فوق‌العاده شوند، وگرنه زودتر از موعد دوره صدارت‌شان سر مي‌آيد و ميزشان از دست مي‌رود.

اگر مدير باشيد، هيچ‌كس بابت كار نكرده بارخواست‌تان نمي‌كند. صد سال هم مدير تلويزيون باشيد احدي سين‌جيم‌تان نمي‌كند كه چرا نساختيد و نشان نداديد و در جذب مخاطب دست به بدعت نزديد. برعكس، همين كه بسازيد و پخش كنيد و دست به نوآوري بزنيد از شش جهت زنگ‌تان مي‌زنند بلكه احضارتان مي‌كنند كه چرا اين‌جور؟ چرا آن‌جور؟ چرا...؟ في‌المثل محال ممكن است كسي از بالا يا از پايين نقدتان كند كه چرا حالا كه موسم جام جهاني است، پويول را دعوت نكردي تا جلوي دوربين بيايد و بازي‌ها را اظهارنظر كند و با مجري و مردم حرف بزند و جواب سوالات‌شان را بدهد و روي بازي‌ها كامنت بگذارد.

٣٩ سال است پويول را دعوت نكرديد، كسي بازخواست‌تان نكرد، الان هم نمي‌كرديد، اتفاقي نمي‌افتاد. مگر نه اينكه سري را كه درد نمي‌كند نبايد دستمال بست؟ اما حالا كه تصادفا دعوتش كرديد بايد گوش به‌زنگ باشيد تا از قم و كيهان و تهران و حراست تماس بگيرند و به بهانه‌هاي مختلف توبيخ‌تان كنند و عرض‌تان را ببرند: «اين اجلاف‌ها چه معني دارد؟ چرا بايد در اين شرايط حساس كنوني تن به ابتذال بدهيد و مردي را با اين ريخت و رخت به صدا و سيماي جمهوري اسلامي بياوريد و باب بدآموزي را به روي پير و جوان باز كنيد و... ؟

گيرم كه ندانسته خبطي كرده‌ايد و نسنجيده و فكر نشده از كيسه ملت خاصه‌خرجي كرده‌ايد و با پول هنگفت، طرف را آورده‌ايد، لااقل تا دير نشده جلوي ضرر را بگيريد و چنين خطر سهمگيني را از سر خود و ما و ملت دور كنيد. عادل ناراحت مي‌شود؟
بشود.

مردم شايعه درست مي‌كنند و صداي‌شان درمي‌آيد؟ بيايد. چه اهميتي دارد؟ اين مردم كي شايعه درست نكرده‌اند و كي صداي‌شان درنيامده كه حالا بخواهيم در رودربايستي آنها كاري كنيم؟... «سر قضيه استاديوم آزادي هم به نظرم قضيه همين است. يكي كه حواسش به ميز و مسندش نبوده، يك‌باره تصميمي گرفته و دستور داده تا در استاديوم را به روي زن و مرد باز كنند... شك نكنيد كه يكي اول از سر دلسوزي زنگ زده كه‌ اي «اي‌داد و بي‌داد و اي‌هوار... اين چه كاري بود كه كرديد؟ شما نمي‌دانيد اگر چند هزارنفر وارد استاديوم شوند، پنبه و آتش‌شان در مي‌گيرد و آش را با جاش مي‌سوزاند؟ فلذا سريعا علي‌الحساب در آزادي را قفل رو قفل بزنيد، ملت را هم تا توقع‌شان بالاتر نرفته برگردانيد به خانه‌هاي‌شان تا هر‌چه زودتر خطر از بيخ گوش‌مان بگذرد و امن و امان برگردد و به خير گذرد...» باور كنيد به همين سادگي است كه مي‌گويم.

اينجا شانس آورديم كه وزير كشور و رييس‌جمهور به موقع به داد رسيدند و مسووليت كار را گردن گرفتند. مشكل هم همين است كه كسي حاضر نيست مسووليت به گردن بگيرد.

حتي لغو و تعويق و پلمب را هم كسي نمي‌آيد سر بلند كند و با دليل يا بي‌دليل بگويد من كردم. بلكه مشمول مرور زمانش مي‌كنند تا فعلا چند صباح ديگر صاحب‌منصبي‌شان تداوم يابد و... بگذريم. همين خواستم بگويم كه چرا عاقل كند كاري كه بازآرد پشيماني؟ اصلا از اول شما كار خودتان را بكنيد مردم هم نگران نباشند. بلدند چطور كار خودشان را بكنند.

هم بلدند چطور فوتبال ببينند، هم بلدند چطور نظر پويول را جويا شوند و هم بلدند توي كافه‌ها و خانه‌ها استاديوم كوچك بسازند و كار خودشان را بي‌اعتنا به مديران ارجمند پيش ببرند. آنقدر سرتان را دستمال نبنديد كه شبكه‌هاي معاند يكه‌تاز ميدان شوند و گوي سبقت را در همه زمينه‌ها تمام و كمال از شما بربايند.

 

نظرات
ADS
ADS
پربازدید