به گزارش اتاق خبر، هجمهها علیه محمدجواد ظریف طی 30سال گذشته در تمام مناصبی که قرار داشته بوده و همیشه دربرابر رفتارهای بیپایه و اساس آقایان به اصطلاح دلواپس همیشه ایستاده و اجازه نداده تا فرد یا گروهی خدشهای در عملکرد یا نظراتش وارد کند. این هجمهها از زمان نامزدی او در وزارت خارجه، زمان کارشناس بودن، حتی زمانی که قصد گرفتن پست سفیر را داشته با او همراه بوده است. آقای ظریف از جمله وزرایی بوده که میتوان گفت در کارنامه عملکرد خود هیچ نقطه سیاهی ندارد و همیشه رضایت مردم و حتی مقام معظم رهبری را با خود داشته است. در همین راستا «آرمان» گفتوگویی با علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاحطلب داشته که میخوانید.
علت افزایش تخریبها طی دو سال گذشته علیه آقای ظریف را در چه میبینید؟
سیاسیون جناح اصولگرا و منتقدان دولت با توجه به شرایط کشور به خوبی از این موضوع مطلع هستند که اگر دستگاه دیپلماسی کشور به درستی عمل نکرده بود وضعیت کشور بسیار دشوارتر از وضعیت کنونی بود. متاسفانه یک بخشی از افراد درون حاکمیت که به هیچ عنوان نگاه ملی ندارند به دنبال آن هستند تا از هر امکانی در جهت ضربه زدن به جناح مقابل استفاده کنند ولو اینکه منافع ملی کشور زیر سوال رود. آقای دکتر ظریف با توجه به تجربه بسیار بالا و اطلاعات خوبی که در حوزه دیپلماسی در این زمینه دارند به خوبی توانستند مسائل سیاسی خارجی را مدیریت کنند و یکی از اقدامات بسیار مهم که در حوزه روابط بینالملل توانستند به خوبی شکل دهند آن است که ایران بهرغم تمام فشارها و تهدیدها مقداری از زیر تیغ بیرون آمد و با تصویب برجام شرایط برای کشور مناسبتر شد. گرچه ممکن است امروزه تمام تبعات مثبت برجام را نتوانستهایم درک کنیم اما اگر بدانیم که کشور در چه شرایطی قرار داشت و ممکن بود با چه خطراتی روبهرو شود ارزش کار دکتر ظریف به صورت شفاف بر همگان روشن بود. رفتارهای صحیحی که به لحاظ دیپلماسی صورت گرفته هم در سطح منطقه و هم در موضع بینالمللی توانسته آقای ظریف را به عنوان یک چهره شناختهشده و محبوب در داخل کشور مطرح کند. جناح مقابل به دنبال آن است تا چهرههای محبوبی را که امکان دارد در دورههای آینده انتخابات نقش تاثیرگذاری داشته باشند را به نوعی از رده خارج کند. اینکه آقای ظریف تا چه اندازه پایبند به اصول اساسی انقلاب اسلامی و منافع جمهوری اسلامی است بر هیچ کسی پوشیده نیست و فکر میکنم که طرح یکسری از این سوالات و ایجاد شبهه عمدتا سیاسی است، بیش از آنکه بخواهند دنبال منافع ملی کشور باشند. افرادی که به راحتی در جهت تضعیف سربازان و فرماندهان دیپلماسی کشورند که در مقابل دشمنان در صف اول ایستادهاند، چگونه میتوانند به منافع ملی فکر کنند؟ بنابراین تمام این تخریبها علیه دکتر ظریف کاملا در راستای مسائل داخلی است و به هیچ عنوان در جهت منافع ملی نیست.
دلواپسان و مخالفان دستگاه دیپلماسی کشور دائما بر طبل اقدامات سیاسی و جناحی ظریف میکوبند.
مطرح کردن این مباحث همگی بهانهگیری است چرا که در گذشته آقای دکتر ولایتی که سالها وزیر خارجه بودند عضو تشکلهای خط امام و رهبری هم بودهاند. اینکه وزیری در گردهماییهای احزاب شرکت و به سخنرانی بپردازد را باید یک امر مثبت تلقی کرد، چرا که این موضوع در راستای پاسخگویی آن دستگاه به احزاب و تشکلهای سیاسی است. مرسوم است که در کنگرههای سیاسی شخصیتهای سیاسی دعوت و به سخنرانی بپردازند و این موضوع به معنای آن نیست که اگر وزیری در افتتاحیه حزبی حضور و سخنرانی کرده حتما عضو آن حزب یا جناح است و بگویند که آن شخصیت حتما یک شخصیت جناحی است! ضمن آنکه حتی اگر فردی جناحی یا حزبی است مگر ضد ارزش است که برخی چنین برخوردهایی نسبت به این موضوع دارند؟ بیشک دولتی که تشکیل شده از یک جریان سیاسی به وجود آمده است، طبیعی است وقتی که وزیر امورخارجهای تعیین میشود آن فردی است که ممکن است متعلق به جریان سیاسی باشد. باید تاکید کنیم که آقای دکتر ظریف در میان وزرای خارجه در هیچ جناح سیاسی قرار نداشته است. اگر دقت کنید در دولت آیتا... هاشمی وزیر خارجهشان آقای ولایتی، دولت آقای احمدینژاد هم وزیر خارجهاش آقای متکی بودند که این افراد دارای چهرههای سیاسی و حزبی در زمان خودشان بودند و در زمان دولت اصلاحات آقای خرازی و در دولت آقای روحانی هم آقای ظریف به طور کل چهره سیاسی نبوده و به نوعی در جناحبندیهای داخلی هیچ زمانی وارد نشدند. اتفاقا تعهد دولت اصلاحات و دولت اعتدال به حضور یک وزیر خارجه غیرحزبی بسیار بیشتر بوده تا تعهد دولت اصولگرایان. هر چند اگر هم یک فرد حزبی در این جایگاه هم قرار گیرد موضوعی نیست که به عنوان نقطه منفی تلقی شود چرا که بحثهای کلان سیاست خارجی، فراتر از دولت یعنی در شورای امنیت ملی با نظر مقام معظم رهبری به صورت کلان تعیین میشود و هرشخصی که وزیر امورخارجه است باید مجری سیاستهای کلی نظام در بحثهای سیاست خارجی باشد. بنابراین باید تاکید کنم که مطرح کردن چنین موضوعاتی تنها بهانهتراشیهایی در جهت تضعیف دولت و زیرسوال بردن دکتر ظریف است، چرا که او به نوعی از چهرههای محبوب و شناختهشده در کشور است.
اخیرا یکی از مقامات مسئول در وزارت خارجه در دهه 60، موضوع عدم پیوند اقتصاد و برجام را که آقای ظریف مطرح کرده بودند را مورد هجمه قرار دادند. این هجمهها تا چه اندازه عمدی و یا غیرعمدی است؟
یک مشکلی در ابتدا از سوی دولت وجود داشت و آن بود که در سیستم و ساختار دولت بعضا بسیاری از مشکلات اقتصادی را به مسائل تحریمها نسبت داده و طبیعتا هنگامی که تحریمها برطرف میشود و یا گشایشی در حوزه بینالمللی صورت میگیرد به طور طبیعی مردم نظرشان برآن است تا تغییراتی در حوزه معیشت مشاهده کنند. اما افرادی که از این موضوع سوءاستفاده میکنند به درستی میدانند که بخش عمدهای از مشکلات و مسائل معیشتی و اقتصادی مردم ریشه در داخل کشور دارد و وجود یک اقتصاد رانتی و وجود نهادهای غیرپاسخگو به دولت، وجود نهادهایی که بدون دادن مالیات و طی کردن تشریفات قانونی اقدام به فعالیتهای سیاسی و اقتصادی میکنند، جزء بسیار مهمی در بههم ریختگی و آشفتگی کشور است. البته آثار تحریمها هم در ایجاد مشکلات وجود دارد و در کمکاریهای بخشهایی از دولت هم در این رابطه بيتاثیر نیست اما آنهایی که این مسائل را مطرح میکنند عامدانه دنبال این هستند که برجام و سیاست خارجی را زیر سوال ببرند.