اینجانب در سال ۱۳۵۸ کارم را در جهاد سازندگی استان لرستان و با تیم دانشگاه صنعتی شریف آغاز کردم. هنوز بهاندازه کافی در جهاد جانیفتاده بودیم که سیل خوزستان آغاز شد. سیل خوزستان در سال ۵۸ با سیل خوزستان در سال ۹۸ فرق میکند. امروز تعداد زیادی سد ساختهشده که حجم قابلتوجهی از این سیلابها را صادر میکند. سدهایی که در سرشاخههای کارون در خوزستان احداث شدهاند دو ماموریت دارند: ماموریت اول مهار سیلابهای بهاره و ماموریت دوم مدیریت آبهای جمعآوری شده است. آن روزها با امکانات محدود جهاد لرستان بههمراه بخشی از بچههای جهادگر لرستان به خوزستان رفتیم تا ببینیم چه میتوانیم انجام دهیم. ماشینآلات محدودمان را هم همراه بردیم اما کار عظیمتر از ظرفیت ما بود و ما به کمکهای مردمی بسنده کردیم. در آن دوران هنوز بهجز کارون یک، هیچیک از سدهای کارون ساخته نشده بود. ریشه اصلی خسارات سهمگین سیلابهای خوزستان به این برمی گردد که رودخانهای به طول ۹۵۰کیلومتر در قسمت دشت که قسمت اهواز و جنوب خوزستان هست با اختلاف ارتفاع بسیار کمی مواجه است بهطوریکه از ارزشهای کشتیرانی و دریانوردی آن بهاندازه کافی استفاده نمیشود. از همان سال مدیریت بر آب کارون در دستور کار مهم وزارت نیرو و دولت قرار داشته و دارد و سدهای متعددی هم تاکنون بر آن احداث شده است. دو سد دیگر باقی مانده که باید احداث شود که با جوسازیهایی که در چندسال اخیر در گوشه و کنار ایجادشده احداث این دو سد متوقف شده است. کارون و آب کارون هم «نعمت» است اگر درست مدیریت کنیم و هم «خسارت» است اگر یله و رها آن را به خودش واگذاریم. آنچه مهم است شیوه مدیریت کارون است. امروز بعد از ۴۰ سال دوباره سیل خوزستان را فراگرفت. آیا سدهایی که ساختیم ناکافی بود؟ آیا سدهایی که ساختیم ناقص بود؟ و آیا ما در قالب یک طرح جامع کار کردیم؟ اینها سوالاتی است که امروز باید پاسخ داده شود. بگذریم از اینکه عدهای از سیاستزدگان بیتوجه به مسائل اساسی مدیریت منابع آب یا به افراط افتادهاند یا به تفریط؛ یا سدسازی را مطلق دانستند یا زائد. امروز که توجه همه کشور به این موضوع جلبشده پیشنهاد میکنیم برخوردی عمیق، همهجانبه و فنی با این موضوع صورت گیرد. عرصههایی که کارون را میسازند در استانهای چهارمحال بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، لرستان و خوزستان واقع شده است. امروز که همه توجهات متوجه کارون است من میخواهم از همه صاحبنظران تشکر کنم و بخواهم که عوامزدگی را کنار بگذاریم و همینطور که احداث سدهای کارون یک، کارون سه، کارون چهار، مسجد سلیمان، گوتوند و سد تنظیمی گوتوند لازم بود، سدهای باقیماندهای را هم که بایستی برای مهار سیلابها احداث بشود مورد حمایت قرار دهند و بسازیم. خسارت یکی از این سیلابها برابر است با همه سرمایهگذاریهایی که برای احداث بقیه این سدها لازم است. این تصمیم، یک تصمیم سیاسی نیست؛ این یک تصمیم فنی است و باید توسط مهندسان ارشد این کشور اتخاذ شود. مطالعات آن توسط بهترین مهندسان مشاور انجام پذیرد و اجرای آن را مهندسان خوب خودمان به عهده بگیرند، بهطوریکه متوجه اوپتیموم این استفاده باشیم. مثلا شهر اهواز که مهمترین شهر جنوب ایران است نسبت به فراز انتفاعی رود کارون که جزیره آبادان است ۱۲ متر اختلاف ارتفاع دارد و اینها ناشی از امکان آسیبپذیری خوزستان از سیلهای حوزه آبریز کارون است. ممکن است اگر خسارتهای سیلاب را بررسی کنیم به این نتیجه برسیم خسارتهای سیلاب از فواید کشاورزی آب خوزستان بیشتر است. بنابراین ما باید سدها را با هدف کنترل سیلاب و استفاده بهینه از آب بسازیم. پس اینکه چه چیزی را هدف مطالعه قرار دهیم بسیار مهم است و در مطالعه هم نباید از استفاده بهترینهای دنیا پرهیز کنیم. باید دریابیم سدها در بالادست خرسان یک، خرسان دو و بالادستیهای کارون باید با هدف کنترل سیلاب زده شود یا با هدف مهار آبهای کشاورزی. باید به این اهداف توجه شود و مطالعه جامع صورت پذیرد. باید این را هم بپذیریم که در این نوع مطالعات فنی و کارشناسانه نباید رفتارهای سیاسی دخیل باشد. باید کارشناسان حوزه آب و مهندسان مشاور و متخصصین مدیریت منابع آب برای مطالعه آن ورود کنند.
* مشاور رئیسجمهور