سال گذشته در چنین روزی ایالات متحده آمریکا، علیرغم مخالفتهای شدید طرفین برجام به صورت یکجانبه از توافق هستهای خارج شد. در طول این یک سال، تحولاتی پیرامون خروج آمریکا از برجام رقم خورد که با گسترده شدن دامنه آن، تنشهای میان تهران و واشنگتن را به نقطهجوش رساند.
نخستین نشانههای خروج ایالات متحده از توافق هستهای بازگشت تحریمهای ثانویه علیه ایران بود، امری که در میانه مرداد و آبانماه سال گذشته دو مرحله آن صورت گرفت. از سوی دیگر، همزمان با بازگشت تحریمهای ایران، سایر شرکای برجام به خصوص اروپا ضمن تاکید بر حفظ و ادامه توافق هستهای، از تلاش کشورهای اروپایی برای راهاندازی سازوکاری ویژه برای تامین منافع تجاری ایران خبر دادند. مسئلهای که پس از 8 ماه کشوقوس و تحولات تنشآلودی که در بستر آن رقم خورد، نهایتاً از SPV به اینستکس رسید. در این میان و در حالی که کارشناسان مختلف در خصوص کارایی یا عدم کارایی مکانیسم ویژه اروپایی سخن گفته و ایران نیز هشدار میداد که اروپاییها حاضر به پرداخت هزینه برای حفظ برجام نبوده و انتظار اقدامات عملی بیشتری از آنها میرود، ایالات متحده آمریکا مبادرت به سه اقدام کرد که هر سه آنها به نوبه خود منجر به افزایش سطح تنشها شد.
نخستین اقدام در آستانه سالگرد خروج ایالات متحده از برجام، قرار گرفتن نام سپاهپاسداران به لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه آمریکا بود.
اقدامی که به نحوی بیسابقه بوده و به گفته برخی از مقامات این کشور، هیچکدام از روسای جمهوری آمریکا حاضر به انجام آن نبودند.
این موضوع در حالی نگرانیها نسبت به بروز یک درگیری نظامی میان ایران و آمریکا افزایش داد که چند روز پس از آن، واشنگتن معافیت خریداران نفت ایران را نیز لغو کرد. در همین راستا، کاخ سفید بر خلاف متن برجام، حلقه اقدامات تازه خود علیه ایران را تکمیل کرده و به اعمال تحریمهای بیشتر هستهای ایران مبادرت کرد.
هر چند از سال گذشته رفته رفته شاهد افزایش تنشها میان ایران و آمریکا بودیم، اما به گفته اغلب ناظران این سه اقدام اخیر ایالات متحده میتواند نسبت به سایر اقدامات این کشور، پیچیدهتر و خصمانهتر تلقی شود. به همین دلیل است که با ملتهب شدن فضا، بسیاری از مردم و بدنه کارشناسی کشور این سوال را مطرح میکنند که ادامه این روند به کجا خواهد انجامید و ایران چه اقدامات یا راهبردهایی را برای مقابله با فشار حداکثری آمریکا خواهد داشت؟
آنچه از اخبار منتشر شده برمیآید، قرار است امروز و در سالگرد خروج آمریکا از برجام، حسن روحانی رئیسجمهوری کشورمان پاسخ متقابل ایران به ایالات متحده را ابلاغ و اعلام کند. این مسئله که از سوی رسانهها با عناوینی از جمله شکستن سکوت برجامی یا پایان صبر ایران تعبیر شده، گویا قرار است که بر اساس بند 26 و 36 توافق برجام بوده و در واقع نوعی پاسخ هستهای از سوی کشورمان باشد. البته هنوز مشخص نیست که پاسخ احتمالی امروز ایران چه خواهد بود و چه بازخوردی را در سطح جهانی ایجاد خواهد کرد؟، اما آنچه مشخص است به گفته مقامات ارشد کشورمان، راهبرد ایران در شرایط کنونی و برای مقابله با اقدامات آمریکا، استراتژی مقاومت حداکثری است. در همین رابطه از آنجا که یک راهبرد کلی میتواند در اجرای تاکیکها و در سطح سیاستگذاری با رویکردهای متفاوتی دنبال شود، میتوان سه سطح تحلیل را در خصوص سیاست اعلامی ایران مبنی بر مقاومت حداکثری با توجه به شرایط کنونی در نظر گرفت.
سطح نخست، اتخاذ سیاست کاهش تنش در راستای استراتژی مقاومت حداکثری است که میتوان از آن با عنوان تلاش برای باز شدن مسیری برای گفتوگو یا مذاکره نام برد. امری که با توجه به گفته مسئولان عالیرتبه کشور در شرایط فعلی و با توجه به شروط دوازدهگانه آمریکا منتفی است. از سوی دیگر، سوال اصلی هم در خصوص این خطمشی آن است که اگر قرار باشد کلیت نظام، یک روز بر روی این راهبرد به اجماع برسد، زمان آن کی خواهد بود؟
دومین راهبرد ایران ذیل مقاومت حداکثری، میتواند ادامه مسیر فعلی و مترصد فرصت مناسب ماندن برای تغییر سیاستهای آمریکا باشد؛ امری که از آن به عنوان نوعی صبر استراتژیک تا انتخابات سال 2020 و احتمال عدم انتخاب مجدد ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا تعبیر شود. این مسئله البته با چند موضوع متفاوت روبهرو خواهد بود. نخست اینکه حفظ وضع موجود مورد علاقه اروپا، روسیه، چین و حتی ایالات متحده بر مبنای سیاستهای فشار حداکثری این کشور است. از سوی دیگر امکانسنجی عدم انتخاب مجدد ترامپ در سال 2020 یا چرخش مواضع رئیسجمهوری دموکرات بعدی، از هم اکنون نمیتواند بر مبنایی دقیق صورت بگیرد. سومین راهبرد نیز مربوط تقابل مستقیم میان ایران و آمریکا است. هر چند وزیر خارجه کشورمان و بسیاری از کارشناسان، این امر را در آیندهای نزدیک بعید میدانند، اما تحرکات آمریکا و نیز اظهارات گاهوبیگاه برخی از مقامات سابق به نگرانیها برای تبدیل تقابل نظامی دو کشور از امری متحمل به امری ممکن دامن میزند. در همین راستا، هر چند تحولات به صورت بسیار سریع و بعضاً در جهت افزایش فشارها علیه ایران رقم میخورد و تاکتیکهای استراتژی مقاومت حداکثری نیز فعلاً به صورت عمومی مشخص نیست، اما امر واقعی و مشخص آن است که سیاست، علم ممکنکردن ناممکنها بوده و هنر سیاستمداران و سیاستگذاران در این است که برای خروج از بنبست با کمترین هزینه و در بهترین زمان، یا راهی را بیابند و یا راهی را بسازند.
نخستین نشانههای خروج ایالات متحده از توافق هستهای بازگشت تحریمهای ثانویه علیه ایران بود، امری که در میانه مرداد و آبانماه سال گذشته دو مرحله آن صورت گرفت. از سوی دیگر، همزمان با بازگشت تحریمهای ایران، سایر شرکای برجام به خصوص اروپا ضمن تاکید بر حفظ و ادامه توافق هستهای، از تلاش کشورهای اروپایی برای راهاندازی سازوکاری ویژه برای تامین منافع تجاری ایران خبر دادند. مسئلهای که پس از 8 ماه کشوقوس و تحولات تنشآلودی که در بستر آن رقم خورد، نهایتاً از SPV به اینستکس رسید. در این میان و در حالی که کارشناسان مختلف در خصوص کارایی یا عدم کارایی مکانیسم ویژه اروپایی سخن گفته و ایران نیز هشدار میداد که اروپاییها حاضر به پرداخت هزینه برای حفظ برجام نبوده و انتظار اقدامات عملی بیشتری از آنها میرود، ایالات متحده آمریکا مبادرت به سه اقدام کرد که هر سه آنها به نوبه خود منجر به افزایش سطح تنشها شد.
نخستین اقدام در آستانه سالگرد خروج ایالات متحده از برجام، قرار گرفتن نام سپاهپاسداران به لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه آمریکا بود.
اقدامی که به نحوی بیسابقه بوده و به گفته برخی از مقامات این کشور، هیچکدام از روسای جمهوری آمریکا حاضر به انجام آن نبودند.
این موضوع در حالی نگرانیها نسبت به بروز یک درگیری نظامی میان ایران و آمریکا افزایش داد که چند روز پس از آن، واشنگتن معافیت خریداران نفت ایران را نیز لغو کرد. در همین راستا، کاخ سفید بر خلاف متن برجام، حلقه اقدامات تازه خود علیه ایران را تکمیل کرده و به اعمال تحریمهای بیشتر هستهای ایران مبادرت کرد.
هر چند از سال گذشته رفته رفته شاهد افزایش تنشها میان ایران و آمریکا بودیم، اما به گفته اغلب ناظران این سه اقدام اخیر ایالات متحده میتواند نسبت به سایر اقدامات این کشور، پیچیدهتر و خصمانهتر تلقی شود. به همین دلیل است که با ملتهب شدن فضا، بسیاری از مردم و بدنه کارشناسی کشور این سوال را مطرح میکنند که ادامه این روند به کجا خواهد انجامید و ایران چه اقدامات یا راهبردهایی را برای مقابله با فشار حداکثری آمریکا خواهد داشت؟
آنچه از اخبار منتشر شده برمیآید، قرار است امروز و در سالگرد خروج آمریکا از برجام، حسن روحانی رئیسجمهوری کشورمان پاسخ متقابل ایران به ایالات متحده را ابلاغ و اعلام کند. این مسئله که از سوی رسانهها با عناوینی از جمله شکستن سکوت برجامی یا پایان صبر ایران تعبیر شده، گویا قرار است که بر اساس بند 26 و 36 توافق برجام بوده و در واقع نوعی پاسخ هستهای از سوی کشورمان باشد. البته هنوز مشخص نیست که پاسخ احتمالی امروز ایران چه خواهد بود و چه بازخوردی را در سطح جهانی ایجاد خواهد کرد؟، اما آنچه مشخص است به گفته مقامات ارشد کشورمان، راهبرد ایران در شرایط کنونی و برای مقابله با اقدامات آمریکا، استراتژی مقاومت حداکثری است. در همین رابطه از آنجا که یک راهبرد کلی میتواند در اجرای تاکیکها و در سطح سیاستگذاری با رویکردهای متفاوتی دنبال شود، میتوان سه سطح تحلیل را در خصوص سیاست اعلامی ایران مبنی بر مقاومت حداکثری با توجه به شرایط کنونی در نظر گرفت.
سطح نخست، اتخاذ سیاست کاهش تنش در راستای استراتژی مقاومت حداکثری است که میتوان از آن با عنوان تلاش برای باز شدن مسیری برای گفتوگو یا مذاکره نام برد. امری که با توجه به گفته مسئولان عالیرتبه کشور در شرایط فعلی و با توجه به شروط دوازدهگانه آمریکا منتفی است. از سوی دیگر، سوال اصلی هم در خصوص این خطمشی آن است که اگر قرار باشد کلیت نظام، یک روز بر روی این راهبرد به اجماع برسد، زمان آن کی خواهد بود؟
دومین راهبرد ایران ذیل مقاومت حداکثری، میتواند ادامه مسیر فعلی و مترصد فرصت مناسب ماندن برای تغییر سیاستهای آمریکا باشد؛ امری که از آن به عنوان نوعی صبر استراتژیک تا انتخابات سال 2020 و احتمال عدم انتخاب مجدد ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا تعبیر شود. این مسئله البته با چند موضوع متفاوت روبهرو خواهد بود. نخست اینکه حفظ وضع موجود مورد علاقه اروپا، روسیه، چین و حتی ایالات متحده بر مبنای سیاستهای فشار حداکثری این کشور است. از سوی دیگر امکانسنجی عدم انتخاب مجدد ترامپ در سال 2020 یا چرخش مواضع رئیسجمهوری دموکرات بعدی، از هم اکنون نمیتواند بر مبنایی دقیق صورت بگیرد. سومین راهبرد نیز مربوط تقابل مستقیم میان ایران و آمریکا است. هر چند وزیر خارجه کشورمان و بسیاری از کارشناسان، این امر را در آیندهای نزدیک بعید میدانند، اما تحرکات آمریکا و نیز اظهارات گاهوبیگاه برخی از مقامات سابق به نگرانیها برای تبدیل تقابل نظامی دو کشور از امری متحمل به امری ممکن دامن میزند. در همین راستا، هر چند تحولات به صورت بسیار سریع و بعضاً در جهت افزایش فشارها علیه ایران رقم میخورد و تاکتیکهای استراتژی مقاومت حداکثری نیز فعلاً به صورت عمومی مشخص نیست، اما امر واقعی و مشخص آن است که سیاست، علم ممکنکردن ناممکنها بوده و هنر سیاستمداران و سیاستگذاران در این است که برای خروج از بنبست با کمترین هزینه و در بهترین زمان، یا راهی را بیابند و یا راهی را بسازند.