به گزارش اتاق خبر، با تامين نشدن نيازهاي سالانه مسکن در کشور که هميشه آماري مشخص داشته باعث شده تا امروز کمبودها بيش از گذشته به قشرهاي ناتوان کشور آسيب وارد کند. با توجه به افزايش قيمت بيسابقه مسکن در ماههاي اخير و کاهش ارزش پول ملي و همچنين پايين بودن دستمزدها؛ يکي از راههايي که ميتواند به خانهدار شدن مردم کمک کند اعطاي تسهيلات مسکن است. در حال حاضر با رشد تقريبا 500 درصدي قيمت مسکن تسهيلات موجود نميتواند جوابگو باشد و براي همين هم اين تسهيلات به 400 ميليون تومان افزايش يافت. البته تا زمانيکه سازوکار پرداخت اين وام فراهم شود زمان زيادي لازم است ولي نکته مهم اين است که تجارب گذشته نشان داده افزايش تسهيلات و وام مسکن بدون برنامهريزي به رشد قيمت مسکن منجر شده و پس از مدتي خاصيت خود را از دست داده است. در اين زمينه «آرمانملي» در گفتوگويي که با بيتا... ستاريان، کارشناس اقتصاد مسکن، داشته است که در ادامه ميخوانيد.
با توجه به اينکه بازار مسکن ثبات ندارد و قيمتها هم تا جايي که امکان داشته افزايش يافته، افزايش وام مسکن تا 400 ميليون تومان چه کمکي ميتواند به تامين مسکن مردم کند؟
به اصطلاح «قيمت مسکن به حد نهايت خودش رسيده است» توجه کنيد؛ مشکل ما اين است که در هر برههاي مسئولان کشور فکر کردهاند که همه چيز به نهايتش رسيده است و به هشدارهاي بعدي توجه نکردهاند، هنوز هم قيمتها در حوزه مسکن به حد نهايي خود نرسيده و حتي ممکن است قيمتها بيشتر از اين بالا برود. مگر اينکه بپذيريم مسکن يکي از مشکلات عمده کشور و معضلي است که بيشتر از 40 سال بيش از نيمي از جمعيت کشور با آن به طرق مختلف درگير هستند. اين بايد معضل برطرف شود، اما کدام مساله و معضلي در کشور بوده که اگر خواستيم حل کنيم ظرف دو يا سه سال حل نشده است؟ چرا اين معضل تا اين زمان باقي مانده علتش اين است که به خود مساله توجه نميکنيم و در همين حد ديده ميشود. آن زمانيکه خانه در بعضي مناطق و محلات سه يا چهار ميليون تومان شد همه گفتند قيمتها به حد نهايت رسيده، زمانيکه به 10 تا 12 ميليون تومان رسيد يا قيمت به 30 و 40 ميليون تومان رسيده بازهم همين حرف را ميزنند؛ در حاليکه هنوز هم به اين حد نرسيده است. براي اينکه مسکن معضلي است که بايد به صورت زيربنايي و با يک برنامه کامل و يک نهضت ملي حل شود. دولت نميتواند حتي با تمام توانش اين مشکل را حل کند. چنانچه بخش خصوصياي که 93 درصد مسکن را در اختيار دارد نتوانسته تا به حال مشکل را برطرف کند. شايد اين 400 ميليون توماني که داده خواهد شد بتواند مشکل برخي از دهکهايي را که در برخي از شهرهاي کوچک زندگي ميکنند و مثلا مسکن متري پنج ميليون تومان است حل کند، اما در شهرهايي که قيمت مسکن متري 20 ميليون و 30 ميليون تومان است 400 ميليون تومان مشکلي از مشکلات را حل نميکند. مضاف بر اينکه اگر ميزان وام را افزايش دهيم از آن طرف قيمت مسکن افزايش مييابد، اگر مسکن گرانتر شود مجبوريم وام را زياد کنيم و اين سيکل ادامه خواهد داشت. تا زمانيکه توليد کافي در بخش مسکن مطابق رشد جمعيت و توسعه ملي نداشته باشيم، به نتيجه نميرسيم.
اشاره کرديد که ممکن است افزايش وام به افزايش قيمت مسکن منجر شود، نيمه دوم سال بازار مسکن را چطور پيشبيني ميکنيد؟ آيا با رشد همراه خواهد بود؟
مطمئن باشيد که قيمتها افزايش مييابد، با توجه به اينکه بازار مسکن کسري بسيار بالايي دارد و از طرفي هم با توجه به رونق اقتصادي بعد از کرونا در شرق نسبت به غرب دنيا که حتما ما هم سهمي از آن خواهيم داشت، قطعا قيمت مسکن افزايش پيدا خواهد کرد.
با توجه به اينکه وام تاثير زيادي در توانمندي مردم بهويژه در شهرهاي بزرگ ندارد و ساختوساز در وضعيت مناسبي قرار ندارد، آيا دولت تا پايان سال ميتواند در اين راه برنامهريزي داشته باشد؟
مساله مسکن هميشه همين بوده که فکر کردهايم با برنامهريزيهاي کوتاهمدت و اقدامات فوري حل ميشود. هر زماني مشکلي بروز ميکند فکر ميکنيم ميتوانيم بلافاصله براي آن برنامه کوتاهمدت بنويسيم و با نوشتن برنامههاي کوتاهمدت آن را ساماندهي کنيم. ساماندهي مسکن نياز برنامه درازمدت دارد و علت اين امر که هيچ دولتي هم نخواسته آن را حل کند براي اين است که خواسته با برنامههاي کوتاهمدت به معضلات اين بخش پايان دهد و افتخار آن را براي خودش نگه دارد! در حاليکه ما نياز به برنامه 20 ساله براي سامانبخشي به بخش مسکن داريم و متاسفانه در ايران برنامهريزي اين چنيني وجود نداشته است.
فعالان اين بازار در چه وضعيتي قرار دارند و انبوهسازان چه کاري بايد انجام دهند؟
ما در کشور توليد «انبوهساز» نکردهايم، آنهايي که الان کار ميکنند پيمانکاران انبوهسازان هستند. يعني در حد هشت يا نه درصد در بخش دولتي و قسمتي در بخش خصوصي فعاليت ميکنند و پيمانکاران آنها را انبوهساز ميدانيم. انبوهساز کسي است که روي ساخت چند هزار واحد مسکوني سرمايهگذاري کرده و آنها را توليد کند و بعد به فروش برساند نه اينکه براي فلان شرکت 300 تا 400 خانه بسازد و به پيمانکار آن انبوهساز بگوييم.
تضاميني که براي پرداخت وام وجود دارد، تاثيري در افزايش قيمت مسکن دارد؟
تضامين خير، ولي در صورت افزايش ميزان وام، بازپرداخت آن موضوعي خواهد بود که بايد مورد توجه قرار بگيرد. اگر امروز بگويند که براي هر واحد مسکوني 10 ميليارد تومان براي وام داده ميشود قيمت مسکن بالا ميرود و اين 10 ميليارد تومان هم در آن گم خواهد شد. از آن طرف هم چه کسي و به چه صورتي ميخواهد اين وام را بازپرداخت کند. همه اين مسائل مانند کلاه در هم پيچيده است و نميتوان يک نکته آن را مورد توجه قرار داد و مشکلات را برطرف کرد. مسکن موضوع اقتصاد کلان و مستقيما با شاکله اصلي اقتصاد درگير است.
پس حداقل در اين زمينه نياز به برنامه بلندمدت داريم؟
قطعا، اصلا مسکن بدون برنامهريزي بلندمدت معنا ندارد و نميتوان مسکن را در کوتاهمدت، دستوري يا فرماندهي حل کرد.