Performancing Metrics

خروج اروپا از کُما | اتاق خبر
کد خبر: 451901
تاریخ انتشار: 23 اسفند 1400 - 22:56
اتحادیه اروپایی برمی‌خیزد
حمله روسیه به اوکراین به طور غیرمنتظره ای اروپا را متحول کرده است.

به گزارش اکوایران، پاسخ قاطعانه اروپا به تهاجم روسیه به اوکراین امکانی را ارائه کرده است که یک ماه پیش تصور آن دشوار بود: اتحادیه اروپا به مثابه ابرقدرتی که می تواند نظم جهانی را تغییر دهد و ارزش های لیبرال دموکراتیک را در سراسر جهان ترویج کند.

جرمن لوپز، خبرنگار بین‌الملل نیویورک‌تایمز در مقاله‌ای با عنوان «اروپا بیدار می‌‌شود» نوشت: قبل از جنگ، اتحادیه اروپا تا حد زیادی بر رشد اقتصادی متمرکز شده بود. این کشور در برابر درخواست‌ها، به ویژه از سوی ایالات متحده، برای افزایش هزینه‌های نظامی خود و بهبود خودکفایی دفاعی اروپا مقاومت می‌کرد. تهاجم ولادیمیر پوتین، کشورهای اروپایی را به رویکرد تهاجمی‌تر سوق داد.

آنها با اعمال تحریم‌های سخت، به فلج کردن اقتصاد روسیه کمک کردند و در تلاش برای قطع تجارت با روسیه هستند. آنها اسلحه و سایر کمک‌ها را به اوکراین ارسال کرده‌اند. چند کشور برای افزایش هزینه‌های نظامی حرکت کردند و رهبران اتحادیه اروپا در چند روز گذشته برای هماهنگی تلاش‌های خود در فرانسه ملاقات کردند.

رهبران فرانسه و آلمان یکشنبه در یک تماس تلفنی بر پوتین فشار آوردند تا با آتش‌بس موافقت کند. تعهدات جدید اروپا می تواند به مقابله با عقب‌گرد دموکراتیک جهانی در 15 یا چند سال گذشته کمک کند. ناکامی دموکراسی ها در دفاع از خود تا حدی این تغییر را ممکن کرد.

اما اروپای سخت‌تر و همچنین واکنش شدید سایر کشورها به تهاجم روسیه، نشان می‌دهد که دموکراسی‌ها همچنان مایلند برای مقابله با دولت‌های خودکامه از اهرم زور استفاده کنند.

مایکل آبراموویتز، رئیس خانه آزادی که وضعیت دموکراسی را در سرتاسر جهان دنبال می‌کند، گفت: «ملت‌ها و مردم دموکراتیک پیامی متحد به پوتین می‌فرستند که دموکراسی مهم است و اقتدارگرایان نمی‌توانند بدون مجازات عمل کنند، و این قدرتمند است». اتحادیه اروپا غالباً متفرق است و متشکل از ملل و گروه‌های قومی است که قرن‌ها با یکدیگر جنگیده‌اند و دارای منافع و ارزش‌های متفاوت و گاه متضاد هستند. رای بریتانیا در سال 2016 به خروج از اتحادیه نشان می دهد که چنین اختلافاتی تا کجا می تواند پیش برود.

اما اتحادیه اروپا در طول زمان در جهت واحدتری حرکت کرده است. اگرچه این یک کشور واحد نیست، اما از بسیاری جهات مانند یک کشور عمل می کند.

آنچه به عنوان یک سازمان سست متشکل از شش کشور آغاز شد، اکنون بیشتر جمعیت قاره را شامل می شود که 27 کشور عضو آن هستند. اکثر آنها یک واحد پول مشترک دارند و مرزهای خود را به روی یکدیگر باز می کنند و همه آنها نمایندگانی را به قوای مقننه، مجریه و قضاییه می فرستند که در تمام جنبه‌های زندگی اروپایی قدرت دارند. پاسخ اتحادیه اروپا به تهاجم روسیه یک گام متحد کننده دیگر بود - گامی که می تواند اروپا را از نقش منفعل خود به یک نیروی دموکراتیک با نفوذ در سراسر جهان سوق دهد. 

اروپای خفته

انفعال قبلی اروپا ریشه در جنگ جهانی دوم دارد. پس از جنایات جنگ و هولوکاست، آلمان به سمت صلح طلبی گرایش پیدا کرد و از ایجاد ارتش خود یا ارسال سلاح به مناطق درگیری خودداری کرد. به عنوان پرجمعیت ترین و ثروتمندترین عضو اتحادیه اروپا، رویکرد آن تأثیر زیادی بر این قاره داشت.

تهاجم روسیه به اوکراین ناگهان رهبران این قاره را وادار کرد تا با این چشم انداز مواجه شوند که موضع آنها در حال شکست یکی از اهداف اساسی اتحادیه اروپا است: جلوگیری از جنگ در اروپا. در چیزی که به نظر پارادوکس می رسد، اتحادیه اروپا. ممکن است برای جلوگیری از جنگ بیشتر به قدرت نظامی بیشتری نیاز باشد. 

جانا پوگلیرین، کارشناس ارشد سیاست در شورای اروپا در روابط خارجی، به من گفت: «صلح امری مسلم تلقی می شد. او افزود که دیگر اینطور نیست. آلمان طی چند روز پس از تهاجم، برای بازسازی ارتش خود هزینه بیشتری را صرف کرد. سایرین تعهدات مشابهی از جمله اتریش، دانمارک و سوئد در هفته گذشته داشتند. کارشناسان گفتند که احتمالاً اعضای بیشتری از اتحادیه اروپا و ناتو نیز از آن پیروی خواهند کرد. 

یک ابرقدرت دیگر

در درازمدت، یک اروپای احیا شده می تواند به تجدید نظم جهانی زخمی به رهبری غرب دموکراتیک کمک کند. یکی از راه هایی که می تواند انجام شود این است که اروپا به طور تهاجمی از خود محافظت کند.

این می‌تواند به آزادسازی منابع آمریکایی که اکنون به امنیت اروپا اختصاص داده شده است کمک کند، که به نوبه خود به ایالات متحده اجازه می‌دهد تا برای کمک به مقابله با چین، تمرکز مجدد روی آسیا را که مدت‌ها وعده داده بود، آغاز کند.

اروپا به‌عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان، می‌تواند از ثروت خود برای مقابله با تهدیدات علیه خود یا دموکراسی در خارج - با تحریم‌ها، سرمایه‌گذاری‌های مالی و سیاست تجاری- استفاده کند. اتحادیه اروپا قبلاً در گسترش نظم دموکراتیک جهانی نقش داشته است. پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، استقبال اتحادیه اروپا از کشورهای اروپای شرقی به دموکراسی های جدید، از بلغارستان تا لیتوانی، قدرت بخشید.

تیموتی گارتون اش، مورخ دانشگاه آکسفورد، به من گفت که "یکی از بزرگترین پروژه های ترویج دموکراسی در تاریخ اخیر بود."

آینده به سادگی یک جنگ سرد جدید بین دموکراسی ها و خودکامگی ها نیست. هند، پرجمعیت ترین دموکراسی جهان، با روسیه دوست است و از محکوم کردن جنگ پوتین در اوکراین خودداری کرده است. ایالات متحده با جنبش غیر لیبرال خود سر و کار دارد. در داخل اروپا، نهادهای دموکراتیک در لهستان و به شدت در مجارستان بدتر شده است.

مجتبی رحمان، تحلیلگر گروه اوراسیا گفت: «مشکلات داخلی جدی در اروپا وجود دارد. یک سوال بزرگ بدون پاسخ باقی می ماند: آیا قاطعیت جدید اروپا دوام خواهد آورد؟ اروپایی ها در نتیجه جنگ و تحریم های اعمال شده علیه روسیه با بحران پناهجویان و افزایش قیمت مواد غذایی و گاز مواجه هستند. این می تواند به واکنش شدید علیه سیاستمدارانی دامن بزند که به شدت از اوکراین حمایت کرده اند - و مسیری را که اروپا اکنون در آن قرار دارد کوتاه کند.

کلید واژه ها :
نظرات
ADS
ADS
پربازدید