دونالد ترامپ در شرایطی به قدرت رسیده است که جهان با چالشهای پیچیده و متعددی روبهروست. در خاورمیانه، تنشها به اوج خود رسیده و بحرانهای سیاسی و نظامی بهطور مداوم بر ثبات این منطقه سایه انداخته است. از سوی دیگر، جنگ میان اوکراین و روسیه، که به تنشهای بینالمللی دامن میزد، به عنوان یکی از بحرانهای جدی در عرصه جهانی مطرح است.
چنین شرایطی ضرورت اتخاذ تصمیمهای استراتژیک و دیپلماتیک را برای مدیریت این بحرانها بیشتر میکند. به منظور تحلیل سیاستهایی که ترامپ ممکن است در قبال ایران و منطقه در پیش گیرد، اقتصاد ۲۴ با قاسم محبعلی، کارشناس مسائل بینالملل به گفتگو نشسته است. مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید.
*به نظر شما ترامپ همان ترامپ دوره قبل است یا سیاستهایش در قبال ایران ممکن است تغییر کرده و به دنبال تعامل باشد؟
- باید دقت کنیم که شخص ترامپ یک بحث است و جمهوریخواهان بحث دیگر. بدان معنا که ترامپ در چارچوب بخش راست افراطی آمریکاست و جمهوریخواهان الان کنگره را به دست گرفتهاند. مجلس سنا را که بصورت قطعی در اختیار دارند و شانس بالایی هم برای در دست گرفتن مجلس نمایندگان دارند. درواقع چهار رکن قدرت در آمریکا، یعنی دادگاه عالی، ریاست جمهوری، مجلس سنا و احتمال زیاد مجلس نمایندگان در دستان جمهوریخواهان است.
جمهوریخواهان در این شرایط نقش بسیار مهمی در تصمیمگیری دارند. همه مصوبات کنگره که مربوط به تحریمها علیه ایران بوده، به پیشنهاد یا طرح جمهوریخواهان بوده است و از این رو باید توجه داشت که ترامپ در چنین چهارچوبی تصمیم میگیرد. اگر هم تصمیم به مذاکره با ایران داشته باشد در یک چهارچوبی و موضعی است که همه مسائل ایران و آمریکا را در بر میگیرد؛ از جمله موضع ایران در قبال اسرائیل و دیگر مانند دور قبل بحث هستهای تنها موضوع مذاکرات نخواهد بود. البته دو ماهی که تا روی کار آمدن او بر سر کار باقی مانده است، میتوانیم بگوییم که ممکن است دو ماه سرنوشتساز هم باشد، یعنی ممکن است اتفاقاتی هم از سوی ایران و هم از سوی اسرائیل رخ دهد که اساسا وضعیت را به گونهای تغییر دهد یا به آن دامن زند.* فکر میکنید که اساسا ارادهای از سوی دو طرف برای شروع مذاکرات وجود دارد؟
- در وهله اول ایران باید مذاکرات مستقیم، درباره همه موضوعات از جمله سیاست خاورمیانهای و موضع کشور در قبال اسرائیل را بپذیرد. طبیعتا از آنجایی که ترامپ نزدیکترین رابطه را با نتانیاهو خواهد داشت، خواستههای نتانیاهو روی میز قرار خواهد گرفت. از اینرو این یک تصمیم اساسی است که آیا جمهوری اسلامی ایران آمادگی صورت دادن به مذاکرات مستقیم با آمریکا را دارد یا خیر؟ چراکه اکنون نه اروپا و نه کشور دیگری باقی نمانده است که میان ایران و آمریکا میانجگری کند یا کار انتقال پیامها را انجام دهد؛ بنابراین فقط مذاکرات مستقیم باقی میماند. این یک تصمیم اساسی از سوی ایرانی است که ۴۵ سال در مقابل انجام مذاکرات مستقیم با آمریکاییها مقاومت کرده است. تصمیم دوم از سوی آمریکاست. باید ببینیم که آمریکاییها پس از روی کار آمدن ترامپ چه چیزی را روی میز میگذارند؟
موضعگیری که ترامپ در مبارزات انتخاباتیاش درباره ایران گرفت مبنی بر اینکه با ایران مشکلی نداریم و نمیگذاریم به بمب اتمی برسد، مفهومش این است که آمریکا در موضع تعیینکننده قرار دارد، جنگی رخ نمیدهد، چون آمریکا بسیار قدرتمند است و در دوران او کسی به اصطلاح جرات نخواهد کرد که با آمریکا مخالفت کند. او همچنین عنوان میکرد که اگر من روی کار بودم، جنگ اوکراین اتفاق نمیافتاد، حماس به اسرائیل حمله نمیکرد و ایران هیچ امکانی نداشت که بتواند به غزه و لبنان کمک کند؛ بنابراین باید حرف ترامپ را درست فهمید. او در واقع سعی کرده است که حرفهای تند را در قالب مثبت، مبنی بر اینکه ایران به خواستههایمان عمل میکند، بیان کرد.
*هم در داخل کشور ما و هم در آمریکا تندروهایی وجود دارند که مخالف مذاکره هستند. به نظر شما این گروه میتوانند با سنگاندازیهای خود مانع مذاکره و تعامل دو طرف شوند؟
- در آن طرف تندروهای جمهوریخواه وجود دارند که طبیعتا به دنبال فشار حداکثری و تغییر رفتار و سیاستهای ایران هستند. در ایران هم تندروهایی هستند که درواقع در زمین طرف مقابل بازی میکنند. افزون بر این تندروهای منطقه هم مانند نتانیاهو و روسیه نقش بازی میکنند که اگرچه با یکدیگر دشمنی میکنند، اما از تندروی یکدیگر سود میبرند. شاهد مثال هم شخصی است که در زمان اعلام پیروزی ترامپ، عنوان میکند که سفارتخانههای اسرائیل و آمریکا را ناامن میکند. چنین سخنانی زمینهساز میشود که طرف مقابل هم موضعگیری تند داشته باشد.
*به مذاکره مستقیم اشاره کردید، آیا در شرایط فعلی چنین بستری وجود دارد؟
- در گذشته هم مذاکرات غیرمستقیم نتیجه چندانی نداشت، ولی اکنون تصور نمیکنم که آمریکاییها چنین آمادگی را داشته باشند یا اصلا چنین شرایطی وجود داشته باشد. همانطور که اشاره کردم اروپا که کاملا خودش را کنار کشیده و شرایطی برای مذاکرات غیرمستقیم یا مستقیم وجود ندارد و حالا دیگر این بسترها از بین رفته است.
* فکر میکنید ایران باید چگونه یک بستر تازهای را فراهم کند؟ چه تغییراتی باید در سیاستهایش انجام دهد؟
- باید منتظر ماند. معمولا در سیاست خارجی دولت تصمیمگیر نیست و دولت آقای پزشکیان هم چه در سطح ریاست جمهوری و چه در سطح وزارت خارجه، به نظر توانایی اعمال سیاست را ندارد. از این رو فقط باید منتظر باشیم و ببینیم که آن کسانی که صاحب تصمیم گیری در کشور هستند، چگونه با تحولاتی که در منطقه و روی کار آمدن ترامپ اثرگذار است، برخورد خواهند کرد. باورم بر این است که دوره سیاست «نه جنگ، نه مذاکره» گذشته است و جمهوری اسلامی اکنون در مرحله «جنگ یا صلح» قرار دارد.
*به فرض اگر مذاکراتی هم صورت گیرد، ایران در این دوره برگ برندهای در مذاکرات دارد که آن را روی میز بگذارد؟
- بالاخره ایران در مذاکرات و در شرایط صلح میتواند دستاوردهای قابل توجهی داشته باشه و در عین حال طرف مقابل هم نیازهایی دارد؛ از جمله اینکه آمریکا میخواهد قدرت چین و روسیه را در منطقه کاهش دهد. باورم بر این است که در شرایط صلح، دستاوردهای مذاکرات بیشتر است تا در مناقشات. با توجه به شرایط داخلی، شرایط منطقه و شرایط بینالمللی، ایران در درگیری دستاوردی نخواهد داشت.