پرسپولیسیها چگونه میتوانند به وحید هاشمیان کمک کنند؟ او در اولین تجربه مربیگریاش میتواند فرصت بسازد و هم با تهدیدهایی که انتخابش دارد، هزینهساز شود. اما در این مسیر سخت میتوان با یک رویکرد حرفهای، نام هاشمیان را در فصل پیشرو پای اعتبار فوتبال پرسپولیس نوشت. چیزی که فعلا در باشگاه دیده نمیشود و تیمسازی را صرفاً در «خبرسازی» میبینند.
به اخباری که از کمپ «ارزروم» شنیده میشود دقت کردهاید؟ تیم منظم است و همه به آینده امیدوارند. بازیکنان از تمرینات راضی هستند، مثل کادرفنی از عملکرد بازیکنان. هر روز هم یک بازیکن -که از قضا خریدهای جدید هم هستند- با کیفیتش همۀ را شگفتزده میکند و قرار است پس از یک تحول تاکتیکی، پرسپولیسی متفاوت و جذاب ببینیم. خلاصه اینکه «فعلا» همهچیز خوب است اِلا کیفیت تاکسیهای ترکیه! اما این اخبار بازوهای رسانهای و هواداری چه کارکردی دارد؟
فرض کنید پیشفصل تمام شد و پرسپولیس به بازیها رسید. هواداران تیم قرار است با چه تیمی روبهرو باشند؟ تیمی که واقعا وحید هاشمیان ساخته یا تیمی که این جریان میخواهد برای افکار عمومی بیدفاع هواداری به تصویر بکشد؟ هاشمیان میتواند گزینه امیدوارکنندهای باشد و پرسپولیس را به روزهای خوبش برگرداند، ویژگیهای مهمی هم برای دستیابی به آن دارد اما برای بازسازی پرسپولیس پرایراد فعلی، کار سختی خواهد داشت و هم زمان زیادی میخواهد. اما این جریان میگوید اینکه تیم بالانس نیست و در چند پست با کمبود مهره روبهروست، مهم نیست. اینکه ابزار موفقیت از وعدۀ آن اولویتدارتر است، اهمیت ندارد. چون ما اینقدر خوبیم که حتما موفق میشویم. این تضمین موفقیت، اولین قدم در پرتگاه سقوط است.
تیم کارتال هم اسیر همین پمپاژ خبری بود. یادتان رفته قرار بود و بیاید و فوتبال پرسپولیس را متحول کند و تغییر نسل را به تیم بدهد. به کدامیک از اهدافش رسید؟ همۀ جامها را از دست داد، قهرمان اخبار ساختگی شد و رفت و پولش را گرفت. نیمکت تیم هم شد محله برو بیا! انتخاب کارتال شکست بزرگ مدیریت پرسپولیس بود که در هیاهوی تحولات اخیر گُم شد. حالا هم انتخاب هاشمیان درگیر این جریان مخرب رسانهای شده، هر چند شکست این پروژه در پرسپولیس هزینههای بزرگتری هم دارد. مهمترین کمک به پرسپولیس جدا کردن هاشمیان و تیمش از این حال خوب ساختگی و فرار از موقعیتی است که با سوء مدیریت مینگذاری شده است.