به گزارش اتاق خبر به نقل از اقتصادآنلاین، چرخش ناگهانی ماسایوشی سان درباره غول تراشهسازی انویدیا، بازار سرمایه را با موجی از پرسشها روبهرو کرده است که مؤسس سافتبنک دقیقاً چه در سر دارد.
نظریه رایج این است که ثروتمندترین مرد ژاپن با فروش سهام خود و کسب سودی هوشمندانه به ارزش ۵.۸ میلیارد دلار قصد دارد منابع مالی لازم برای سرمایهگذاریهای دیگر در حوزه هوش مصنوعی را فراهم کند.
تردیدها درباره ارزشگذاری شرکتهای هوش مصنوعی
به نظر میرسد هدف سان از این اقدام، نه اعلام نظری درباره آینده انویدیا، بلکه واکنشی به محدودیتهای مالی سافتبنک است. بر اساس این تحلیل، او تنها نقدینگی لازم را آزاد میکند تا در چرخه سرمایهگذاری بعدی هوش مصنوعی حضور پررنگتری داشته باشد.
با این حال، خروج سان را میتوان بهعنوان موضعی در برابر ارزشگذاری بیش از حد بسیاری از شرکتهای فعال در حوزه هوش مصنوعی نیز تعبیر کرد؛ بهویژه اکنون که شمار فزایندهای از سرمایهگذاران در حال طرح این پرسشاند که آیا بازار هوش مصنوعی به مرز حباب مالی رسیده است یا نه.
بازار جهانی نیز نشانههایی از بازگشت حس «دژاوو» دوران حباب داتکام را تجربه میکند. نوسانات اخیر این نگرانی را تشدید کرده است. در همین میان، بازگشت مایکل بری به تیتر رسانهها خبر خوشایندی برای طرفداران پر و پا قرص هوش مصنوعی نیست.
شرطبندی مایکل بری علیه غولهای فناوری
مایکل بری، سرمایهگذاری که با کتاب و فیلم «Big Short» مایکل لوئیس مشهور شد، این بار علیه بازار هوش مصنوعی شرط بسته است. او معتقد است برخی از شرکتهای بزرگ فناوری با استفاده از حسابداری خلاقانه، سودهای مربوط به هوش مصنوعی را بیش از واقعیت نشان میدهند.
بری بهویژه به «هایپر اسکیلرها» شرکتهای عظیم فناوری که مراکز داده غولآسا میسازند اشاره دارد و میگوید این شرکتها استهلاک داراییهای خود را کمتر از مقدار واقعی اعلام میکنند.
او در شبکههای اجتماعی نوشت: «کاهش مصنوعی هزینه استهلاک با افزایش غیرواقعی عمر مفید داراییها باعث بالا رفتن تصنعی سود میشود؛ یکی از رایجترین تقلبهای مالی دوران مدرن همین است. افزایش شدید هزینههای سرمایهای از طریق خرید تراشهها و سرورهای انویدیا در چرخههای دو تا سه ساله نباید منجر به تمدید عمر مفید تجهیزات شود، اما همه این غولها دقیقاً همین کار را کردهاند.»
شباهتهای نگرانکننده با دوران حباب داتکام
دومینیک ویلسون، استراتژیست بانک گلدمن ساکس، میگوید وضعیت کنونی شباهت ناخوشایندی با ترکیدن حباب داتکام در اوایل دهه ۲۰۰۰ دارد. هرچند جنون هوش مصنوعی هنوز به سطح سال ۱۹۹۹ نرسیده، اما نشانههای تورم قیمتی در زمان واقعی در حال شکلگیری است.
ویلسون میگوید: «ما خطر فزایندهای میبینیم که عدمتوازنهای شکلگرفته در دهه ۹۰ میلادی با ادامه رونق سرمایهگذاری در هوش مصنوعی بار دیگر آشکار شوند. اخیراً نشانههایی از تکرار همان نقطه عطف تاریخی دیده میشود.»
سقوط سودآوری و رشد سرمایهگذاری شرکتها
او یادآور میشود که در اواخر دهه ۹۰ میلادی، سود شرکتها در حدود سال ۱۹۹۷ به اوج رسید، درست پیش از سقوط بازار. وی میگوید: «سودآوری پیش از پایان رونق به اوج رسیده بود. در حالی که حاشیه سود اعلامشده ظاهراً قوی بود، کاهش سودآوری در دادههای کلان با افزایش قیمت سهام همزمان شد.»
به گفته ویلسون، «ترکیب رشد سرمایهگذاری و کاهش سودآوری باعث شد تراز مالی بخش شرکتی – تفاوت میان پسانداز و سرمایهگذاری – وارد کسری شود.»
نشانههای حباب در بازار هوش مصنوعی
جرد برنستین، رئیس پیشین شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید، میگوید اگر به سال ۲۰۲۵ نگاه کنیم، فاصله میان پتانسیل درآمدی هوش مصنوعی و سطح هزینهها «قطعاً بوی حباب میدهد.»
دیوید روزنبرگ، رئیس شرکت پژوهشی روزنبرگ، نیز میگوید: «ناگهان شاهد آن هستیم که برخی از غولهای فناوری نتوانستهاند انتظارات سرمایهگذاران را برآورده کنند. حتی شرکتی مانند پالانتیر با وجود نتایج بهتر از پیشبینیها، با سقوط شدید قیمت سهام مواجه شد؛ ارزشگذاریهای افراطی مانع رشد آن شد.»
دیدگاه تحلیلگران والاستریت درباره ریزش اخیر
البته این دیدگاه، نظر غالب در والاستریت نیست. دن آیوِس، تحلیلگر شرکت وِدبوش، معتقد است: «به نظر من این فروش موقتی است و به معنی آغاز سقوط ساختاری نیست. این فقط نشانهای از اضطراب و ترس سرمایهگذاران بود؛ مشابه آنچه در بازار رمزارزها هم شاهدش بودیم.»
الکس کارپ، مدیرعامل شرکت پالانتیر تکنولوژیز یکی از شرکتهایی که مؤسسه سرمایهگذاری مایکل بری علیه آن و همچنین علیه انویدیا موقعیت فروش گرفته اس این اقدام را «بسیار عجیب» و «کاملاً دیوانهوار» توصیف کرد. با این حال، بری میگوید: «گاهی حبابها را میبینیم، گاهی کاری میشود کرد، و گاهی تنها حرکت درست این است که وارد بازی نشویم.»
تغییر مسیر تاریخی سان در سرمایهگذاریهای آینده
اما شاید چرخش ماسایوشی سان از همه این ماجراها جالبتر باشد. او سالهاست که در خط مقدم سرمایهگذاری بر روی مفهوم «تکینگی» قرار دارد؛ لحظهای که در آن رایانهها از انسانها باهوشتر میشوند، مفهومی که از زمان آیزاک آسیموف و آرتور سی. کلارک ذهن آیندهپژوهان را مشغول کرده است.
این تصمیم از سوی فردی که مدعی است با چشماندازی ۳۰۰ ساله فعالیت میکند، بسیار وسوسهانگیز است. سان همواره خود را فردی میداند که سافتبنک را برای قرنهای آینده آماده میسازد.
ماسایوشی سان؛ سرمایهگذار «دیوانهای» با نگاه بلندمدت
سان بارها خود را «آن دیوانهای که روی آینده شرط میبندد» نامیده است. در فوریه گذشته، او همراه با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، سم آلتمن از شرکت OpenAI و لری الیسون از اوراکل، از طرحی ۵۰۰ میلیارد دلاری برای توسعه پروژه هوش مصنوعی موسوم به «استارگیت» خبر داد.
نگاه دیگر به فروش سهام انویدیا توسط سافتبنک این است که شاید نشانهای متضاد با بازار باشد. در سالهای اخیر، سان بیش از آنکه به موفقیتهایش شناخته شود، بهخاطر شکستهایش مشهور بوده است؛ از جمله بزرگترین اشتباه او، حمایت افراطی از شرکت WeWork بود.
اشتباهات پرهزینه سافتبنک و دوران افول ویورک
سان با دادن چک سفید به آدام نیومن، بنیانگذار ویورک، برای اجرای استراتژی جاهطلبانهاش در ساخت «اکوسیستم اشتراک دفتر به سبک اپل» اشتباه بزرگی مرتکب شد. افزون بر این، تمایل او به پرداخت مبالغ گزاف برای سهام استارتآپهایی که شایستگی لازم را نداشتند، انگیزههای سرمایهگذاری خطرپذیر را در سراسر جهان منحرف کرد و ترازنامه سافتبنک را با ریسکهای سنگین مواجه ساخت.
تا اواخر سال ۲۰۲۱، سافتبنک با بدترین سقوط خود از سال ۲۰۰۶ روبهرو شد. سان در نوامبر همان سال گفت: «ما در میانه کولاکی از زیانها هستیم.» این سخن در تضاد کامل با اظهار نظر او یک سال پیش از آن بود، زمانی که «ویژن فاند» را به غازی تشبیه کرد که «تخمهای طلایی میگذارد.»
احیای تدریجی ویژن فاند و جستوجوی اعتبار از دسترفته
از آن زمان، صندوق «ویژن فاند» سافتبنک تا حدی ثبات خود را بازیافته است. با این حال، سان همچنان در تلاش است تا دوباره تصویری مشابه «وارن بافِت ژاپن» را به دست آورد؛ تصویری که طی دهه گذشته به آن میبالید.
در سال ۲۰۰۰، سان با نبوغی شگفتانگیز ۲۰ میلیون دلار به یک معلم انگلیسی ناشناس در شهر هانگژو سپرد. زمانی که «جک ما» در سال ۲۰۱۴ شرکت علیبابا را در بورس نیویورک عرضه کرد، سهم سافتبنک ارزشی بیش از ۵۰ میلیارد دلار یافت. این دستاورد، سان را به «بافت ژاپن» مشهور کرد.
راهاندازی «ویژن فاند» در سال ۲۰۱۷ تلاشی بود برای تکرار آن موفقیت تاریخی، بارها و بارها.
رونق هوش مصنوعی؛ فرصت یا هشدار؟
رونق کنونی هوش مصنوعی میتوانست بزرگترین فرصت سان باشد. کنار رفتن او از انویدیا شاید آغازگر مرحله تازهای از عصر هوش مصنوعی باشد.
پل گلدینگ، رئیس بخش تحقیقات فناوری بانک مکواری، از جمله افرادی است که به فروش سهام انویدیا توسط سان با نگاهی مثبت مینگرد و عملکرد سهام سافتبنک را در رتبه «فراتر از انتظار» ارزیابی کرده است.
گلدینگ مینویسد: «این اقدام همچنان در راستای تغییر مسیر رشد سافتبنک است؛ سرمایهگذاری در شرکتهای پیشرو در حوزه هوش مصنوعی و اتوماسیون، ارائه بنیانهای قوی اقتصادی، و بهرهمندی از روندهای ساختاری و موضوعی بلندمدت که به تقویت سهام و ترازنامه شرکت کمک میکنند.»
بوی بحران در شهر هوش مصنوعی
با این حال، ممکن است سان بوی خطر بزرگی را در شهر هوش مصنوعی احساس کرده باشد. یکی از پرسشهای مهم این است که موج بعدی فرصتهای سرمایهگذاری در کجا ظهور خواهد کرد؛ شاید همانقدر که احتمال ظهور آن در سیلیکونولی وجود دارد، در چین نیز چنین فرصتی قابل تصور است.
جهان هوش مصنوعی از زمان «شوک دیپسیک» در ژانویه گذشته دیگر مانند قبل نیست. شرکت دیپسیک که مقر آن در شهر هانگژو چین است، با نوآوریهای خود بازارهای جهانی را لرزاند و بهترین تیترهای خبری را برای اقتصاد چین و دولت شی جینپینگ رقم زد. اندکی بعد، خبر رسید که علیبابا نیز قصد دارد سرمایهگذاری عظیمی در حوزه هوش مصنوعی انجام دهد.
رقابت چین و آمریکا در جبهه جدید هوش مصنوعی
ظهور ناگهانی پدیدهای چینی به نام «دیپسیک» جشن والاستریت را که به «معامله ترامپ» معروف شده بود، به هم ریخت. آن شور و هیجان، ناشی از اشتیاق ترامپ به توسعه هوش مصنوعی بود؛ اشتیاقی که با حمایت مالی ایلان ماسک نیز همراه بود. اما با ورود دوباره علیبابا به صحنه جهانی و جاهطلبیهای تازهاش، بسیاری از سرمایهگذاران بینالمللی غافلگیر شدند.
رالی مشترک دیپسیک و علیبابا ممکن است به لطف تصمیم شی جینپینگ مبنی بر «قابل سرمایهگذاری شدن مجدد بازار سهام چین» ادامه یابد؛ تصمیمی که از بخش فناوری آغاز شد.
استفن جن، اقتصاددان و مدیرعامل شرکت مدیریت دارایی «یوریزون SLJ»، میگوید: «به بسیاری از جهات، این حرکت تلاشی است برای بازگرداندن جان تازه به بازاری که سالها دچار رکود و بیمیلی سرمایهگذاران بود. اما این بار دلایل بیشتری برای خوشبینی نسبت به سهام چین و اقتصاد این کشور وجود دارد تا بدبینی.»
چشمانداز سافتبنک در میانه انقلاب یا حباب؟
حال این پرسش مطرح است که آیا میتوان درباره آینده سافتبنک نیز چنین خوشبین بود؟ بهویژه اکنون که سان از شرکتی به ارزش ۴.۷ تریلیون دلار فاصله گرفته است؛ شرکتی که در مرکز انقلابی احتمالی در مقیاس قرن یا شاید در قلب یک حباب تاریخی داراییها قرار دارد.
چرخش غیرمنتظره ماسایوشی سان از انویدیا، نهتنها بازارهای جهانی را به تلاطم انداخته بلکه بار دیگر این پرسش را مطرح کرده است که آیا عصر تازهای از سرمایهگذاری در هوش مصنوعی آغاز شده یا جهان در آستانه تکرار حبابی دیگر شبیه دوران داتکام است. تصمیم سان، در عین حال که نشان از احتیاط و واقعگرایی دارد، میتواند سرآغاز موجی تازه از رقابت میان شرق و غرب بر سر آینده فناوری باشد؛ آیندهای که مرز میان «بینش راهبردی» و «خطر محاسبهنشده» در آن بیش از هر زمان دیگری باریک شده است.
منبع: Asia Times
