مجیدرضا حریری- نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین
همدلي و همزباني به نشست و برخاست ميان دو طيفي نياز دارد كه قرار است همدل شوند، از اين رو نشستهايي از اين دست اتفاق خوبي تلقي ميشود اما بايد توجه داشت كه تنها نشست و برخاست نيست كه ما را به هدف غايي ميرساند بلكه در اين ميان چند نكته حايز اهميت است. امسال سال، همدلي و همزباني است اما به قول قديميها چه خوب بود اگر همدلي و همزباني دوطرفه بود. يعني اين همدلي بايد هم از طرف دولت به سمت ملت و هم از سمت ملت به دولت باشد، در غير اين صورت نقض غرض است و درواقع همدلي اتفاق نيفتاده بلكه تنها و تنها خواسته يك طرف به طرف ديگر تحميل شده است. نبايد همدلي را اينطور تفسير كرد كه دايما ملت با دولت همدلي و همزباني كنند اما دولت هيچ كاري نكند. بياييد كمي به عقبتر برگرديم. هنگامي كه در سال 1392 دولت كنوني تصدي امور اجرايي كشور را برعهده گرفت، همان موقع هر جا كه حضور داشتم گفتم كه نبايد تا دو سال آينده به دولت جديد حمله كرد، زيرا با توجه به اتفاقاتي كه در سالهاي قبل از آن افتاده بود، دولت بايد مدتي به رفع و رجوع مشكلاتي كه از گذشته براي آن به ارث رسيده است بپردازد. درنتيجه مانند بسياري از مردم حل و فصل مشكلات گذشته را پيشدرآمد حركتهاي آينده ميدانستم. اما امروز دو سال از آن زمان گذشته است و ديگر وقت آن رسيده كه دولت آرام آرام از خود چهرهاي منسجم و مصمم براي بهبود اوضاع نشان دهد.در حال حاضر مهمترين توقعي كه از دولت ميرود اين است كه دولت برنامه مدون براي بهبود فضاي كسب و كار، ايجاد اشتغال و رونق اقتصادي فراهم آورد؛ چيزي كه تاكنون از قوه مجريه ديده نشده و همين مساله ميتواند به نااميدي و نارضايتي دامن بزند. دولت بهجاي هر برنامهاي تمام مسائل را منوط به مذاكرات هستهاي با كشورهاي 1+5 كرده است. البته اين مساله در جاي خود مهم است كه مذاكرات بايد به سرانجام مطلوب برسد و اگر اين اتفاق بيفتد حركت اقتصاد ايران هم از نظر كيفي تغيير ميكند، اما نميتوان همهچيز را به كناري گذاشت تا مذاكرات با موفقيت انجام شود. ولي بايد اين را هم به مردم گفت كه تا مساله مذاكرات حل نشود، اقتصاد ما نميتواند از همه پتانسيل خود استفاده كند. متاسفانه دولت در اين دو سال مدام از كاهش نرخ تورم صحبت كرده است، در حالي كه در پايان دولت سابق، تورم به نقطه اوج رسيده بود و من فكر ميكنم تورم در هر شرايطي بايد كاهش مييافت. درواقع تورم كشور به جايي رسيده بود كه ديگر امكان بالاتر رفتن نداشت. البته ممكن بود كه اگر دولت سابق بود با شش ماه تاخير و مثلا پنج درصد بالاتر از رقم فعلي تورم ثابت ميماند اما قطعا پايين ميآمد. يعني تورم به دليل رفتارهاي لجامگسيخته دولت به اندازهاي بالا رفته بود كه ديگر توان بالاتر رفتن را نداشت. من فكر ميكنم دستاوردهاي دولت نتيجه اعتماد عمومي مردم است و ضرورت دارد اين اعتماد عمومي به اعتماد متقابل و همدلي و همزباني تبديل شود.