
حسن حيدري
اتاق نیوز- در نيمه مردادماه سال جاري اعلام شد کلیات راهاندازی بورس ارز در جلسه ویژهاي در بانک مرکزی تصويب شده و دولت در تلاش است در ماه جاری معاملات گواهی ارزی را در بورس راهاندازي کند. اما تاثيرات بورس ارز بر بازار ارز در دو قالب كلي قابل ارزيابي است. مساله اول اين است كه آثار راهاندازي بورس ارز روي عرضه و تقاضا و قيمت ارز در بازار غيررسمي چيست؟ براساس اخبار اعلامي عرضهكنندگان ارز در اين بازار صادركنندگان غيرنفتي، بانك مركزي و سرمايهگذاران هستند. از سوي ديگر متقاضيان ارز كه در اين بازار معامله خواهند كرد شامل كساني خواهد بود كه نياز به تجارت با ثبت سفارش و همچنين ارز خدماتي همانند ارز مسافرتي دارند.
با توجه به تاكيد مقامات اقتصادي بر اينكه پیشبینیهای لازم برای جلوگیری از سفتهبازی در بورس ارز انجام شده است ميتوان حدس زد كه بخشي از عرضه و تقاضا كه بهطور معمول در بازار غيررسمي ارز و از طريق صرافان يا دلالان غيررسمي انجام ميشود امكان معامله در بورس ارز را نخواهند داشت. اين بخش از بازار خود شامل سه بخش است. دسته اول دلالان حرفهاي يا همان كساني كه به قصد بورسبازي و كسب سود به مبادله ارز ميپردازند. دسته دوم افراد غيرحرفهاي شامل دانشجويان، كارمندان و ... هستند كه از ارز به عنوان يكي از انواع دارايي براي ذخيره ثروت استفاده ميكنند.
دسته سوم ساير متقاضيان هستند كه به دلايلي قادر به دريافت ارز از بورس نخواهند شد. اين بخش شامل تجارت غيررسمي، نقل و انتقالات جزئي ارز و غيره ميشود. بنابراين كليد پاسخگويي به اين پرسش كه آيا بورس ارز قادر به كاهش قيمت ارز خواهد شد يا خير در اين است كه آيا به ميزان كافي ارز در بورس معامله ميشود يا خير؟ حال اگر عرضه كافي ارز از سوي صادركنندگان غيرنفتي و بانك مركزي صورت بپذيرد و همچنین هرچه دولت بتواند متقاضيان بيشتري را به سمت بورس ارز هدايت كند، كاهش نرخ ارز غيررسمي محتمل خواهد بود. اما با ایجاد هرگونه اختلال يا نقصاني در جريان عرضه ارز در بورس، موجب ايفاي نقش اصلي از سوي بازار غيررسمي ارز خواهد بود.
بنابراین اگر بورس ارز جامعيت كافي نداشته باشد و عرضه و تقاضاي ارز محدود باشد، در اين صورت بخش بزرگتري از تقاضا بايد از طريق بازار غيررسمي تامين شود و در توانايي بورس ارز در كاهش نرخ ارز بايد شك كرد. در نهايت بايد گفت كه كاهش نرخ ارز در كوتاهمدت و تثبيت بازار تنها در صورتي اتفاق ميافتد كه دولت و بانك مركزي بتوانند مديريت مناسبي بر جريان عرضه ارز در آن اعمال كنند. مساله دوم تاثير راهاندازي بورس ارز روي صرافيها بهعنوان يكي از مهمترين فعالان بازار است که البته نوع تاثيرپذيري آنها بستگي به نحوه عملكرد بورس ارز دارد.
صرافيها مشتريان خاص خود را دارند، چرا كه علاوه بر خريد و فروش نقدي ارز، نقل و انتقال ارز به داخل و خارج كشور را نيز انجام ميدهند. اما به هر حال بخشي از بازار قادر به تامین ارز مورد نياز خود از بورس ارز نخواهد بود، هر چقدر اين بخش بزرگتر باشد، صرافيها كماكان نقش پررنگتري خواهند داشت. از سوي ديگر دولت و بانك مركزي بايد به دنبال اين باشند كه صرافيها و بورس ارز، نقش مكمل داشته باشند. اگر اوراق آتي ارز در آينده نزديك در بورس ارز معامله شود، در اين صورت بورس ارز ميتواند خدمات خاصي را ارائه دهد كه صرافيها آن را ارائه نميكنند. در ميانمدت و بلندمدت بايد بورس ارز تقويت شده و معاملات آن مبتني بر اوراق مشتقه (Derivatives) مبتني بر داراييهاي ارزي باشد و صرافيها خدمات نقل و انتقال ارز را انجام دهند.
مزيت معاملات مبتني بر اوراق مشتقه ارزي، به ويژه اگر اوراق متنوعتري در بازار عرضه شوند اين است كه به صادركنندگان، واردكنندگان و ساير متقاضيان يا عرضهكنندگان ارز امكان مديريت ريسك ميدهد و از سوي ديگر بخشي از سفتهبازيها را از خيابان فردوسي تهران به داخل تالار بورس هدايت ميكند.
* عضو هيات علمي موسسه مطالعات بازرگاني