Performancing Metrics

مصادیق اقتصادی سفر رییس جمهوری کره به ایران | اتاق خبر
کد خبر: 340062
تاریخ انتشار: 17 اردیبهشت 1395 - 14:34
ايران - كره؛ از مناسبات ديرين تا شركاي استراتژيك
تهران در چند روز گذشته ميزبان «پارك گئون هي» رئيس جمهوري كره جنوبي بود، سفري كه براي نخستين بار توسط يك رئيس جمهور از اين كشور به ايران صورت مي گرفت و از سوي رسانه هاي منطقه بويژه شرق آسيا، منحصر بفرد و در نوع خود بي سابقه توصيف شده است.

به گزارش اتاق خبر به نقل از ایرنا، سفر خانم «پارك» به تهران داراي جنبه هاي گسترده اي بود كه شايد در اين مدت از سوي رسانه ها بسيار به آنها پرداخته شده، اما در مجموع مي توان اين سفر و ديدار وي با مقام هاي عالي رتبه جمهوري اسلامي ايران را از جهات ديگري هم مورد ارزيابي قرار داد.
در اين ارزيابي بحث نخست آن است كه از زمان برقراري روابط ديپلماتيك تهران - سئول در سال 1962، اين نخستين سفر رئيس جمهور كره جنوبي به ايران است؛ امري كه به خودي خود بيانگر موارد و مسائل بسياري است، از جمله اينكه زمان انجام اين ديدار در دوران پسابرجام و پس از توافق هسته اي تا حدود زيادي نشان مي دهد كه سياست خارجي مبتني بر روابط ديپلماتيك دولت حسن روحاني، باعث رقم خوردن فرصت هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و... بسيار براي جمهوري اسلامي شده كه مصداق آن سفر خانم «پارك» به ايران است.
چنانچه حجت‌الاسلام حسين سبحاني‌ نيا، نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در گفت و گويي در اين مورد گفت: «مساله برجام توانسته اين گونه روابط و زمينه ‌ها را هموار كند.»
با اين مقدمه، بايد در ادامه به زواياي ديگر سفر رئيس جمهور كره جنوبي به ايران پرداخت؛ مواردي نظير مصاديق گسترش روابط اقتصادي، اهداف پيدا و پنهان طرفين از اين ديدار و البته در نهايت، واكنش سايرين به سفر رئيس جمهور كره جنوبي به ايران.

* مصاديق اقتصادي
نمي توان انكار كرد كه يكي از مهم ترين اهدافي كه در ديدار مقامات و سران كشورهاي مختلف از سوي آنها دنبال مي شود، گسترش و توسعه روابط اقتصادي است؛ امري كه در صورت نيازسنجي و بسترسازي مناسب، مي تواند منجر به نتايج مناسب شود.
با اين حال پيش از هر چيز بايد در مورد نتايج اقتصادي سفر رئيس جمهور كره جنوبي به ايران، به اين نكته اشاره كرد كه صرف گسترش روابط اقتصادي دو كشور به معناي اثبات يكي از مسائلي است كه دولت همواره در دوره پسابرجام بر آن تاكيد كرده است.
كره جنوبي به عنوان يكي از كشورهايي كه از رابطه ايده آل اقتصادي با ايالات متحده برخوردار است، در صورت حس كردن كوچك ترين خطر و تهديدي در مورد روابط تجاري و اقتصادي با جمهوري اسلامي، مطمئنا به دليل جلوگيري از عواقب آن، وارد چنين مذاكراتي نمي شد و اقدام به امضاي تفاهم نامه همكاري با ايران نمي كرد. بنابراين بار ديگر مي توان تاكيد كرد كه نخستين مصداق اين روابط اقتصادي، از بين رفتن بخش عظيمي از نظام تحريم ها عليه ايران است.
دكتر حسن روحاني رئيس جمهوري در نشست خبري با همتاي كره اي خود اعلام كرد كه بواسطه تفاهم نامه هاي جديد ميان ايران و كره جنوبي، حجم مبادلات دو كشور از 6 ميليارد دلار كنوني به 3 برابر يعني 18 ميليارد دلار افزايش مي يابد.
البته نبايد فراموش كرد كه ظاهرا اين تفاهم نامه ها تنها به مبادلات تجاري محدود نمي شود و سرمايه گذاري كره‌اي‌ها و انتقال تكنولوژي و صنعت توسط آنان به ايران را نيز در بر مي گيرد. چنانچه رئيس جمهوري در همين نشست خبري گفت كه «يكي از اين توافقات تبديل روابط تجاري دو كشور به روابط راهبردي و ريشه ‌دار است كه براي ايجاد اين تحول بزرگ، شركت‌ هاي كره جنوبي به سرمايه ‌گذاري و فعاليت ‌هاي مشترك اقتصادي با ايران مبادرت خواهند كرد و در كنار اين فعاليت ‌ها فناوري ‌هاي پيشرفته وارد ايران خواهد شد.»

* اهداف طرفين از تقويت روابط
تقويت روابط تجاري ايران با كره جنوبي مي تواند اهداف هوشمندانه بسياري را در پس خود داشته باشد، اهدافي كه تنها محدود به مبادلات تجاري نمي شود بلكه جزو سياست هاي راهبردي براي مقابله با هرگونه بحران احتمالي به شمار مي رود. كره جنوبي مي تواند يك شريك تجاري ايده آل از هر نظر براي جمهوري اسلامي به شمار رود؛ در صورتي كه چين تمايل به جايگزيني نفت ايران با نفت هاي ديگر داشته باشد، كره جنوبي مي تواند جايگزين چين در مبادلات تجاري باشد. اين امر در مورد كشورهاي اروپايي نيز صدق مي كند؛ چنانچه اين كشورها مبني بر محدوديت هاي احتمالي از سوي آمريكا يا اتحاديه اروپا، به هر دليلي نتوانند يا نخواهند روابط تجاري خود را با ايران گسترش دهند، كره جنوبي مي تواند در نقش يك جايگزين مناسب ظاهر شود.
از سوي ديگر به نظر مي رسد كه كره جنوبي نيز به دنبال يك رابطه مبتني بر منطق با جمهوري اسلامي است تا در روزهاي بحران هاي احتمالي منطقه شرق آسيا، ايران به عنوان يك قدرت منطقه اي و فرامنطقه اي در قامت يك ميانجي در كنار چين و روسيه ظاهر شود.
چنانچه مصداق اين ادعا نيز مي تواند گفت و گوي رئيس جمهور كرده با يونهاپ در مسير بازگشت از تهران باشد كه طي آن خانم «پارك» تاكيد كرد: «معتقدم سفر به تهران فرصتي را براي همكاري در مسئله خلع سلاح هسته اي در شبه جزيره كره به وجود آورده است.»
وي افزود: «رئيس جمهوري ايران موضع خود را درباره مخالفت با توليد و توسعه بمب اتمي اعلام كرد. او از تحقق وحدت مسالمت آميز در شبه جزيره كره حمايت كرد و گفت كه خواهان بروز ناامني در شبه جزيره كره نيست.»

* واكنش آمريكا
واكنش واشنگتن به ملاقات سران تهران و سئول، يكي از سربسته ترين واكنش هاي آمريكا به گسترش روابط ايران با ساير كشورهاي جهان به شمار مي رفت. حين سفر بي سابقه رئيس جمهور كره جنوبي به تهران، جان كربي سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا در پاسخ به سئوالي در اين مورد، گفت: «فكر مي كنم شما بايد اين پرسش را از مقامات سئول بپرسيد تا درباره رابطه دو جانبه خود با ايران صحبت كنند.»
آنچه مسلم است، ايران در مقطع زماني پسابرجام، علاوه بر تقويت اقتصادي خود، عادي سازي روابط با ساير كشورهاي جهان را نيز در دستور كار خود قرار داده كه ابزار آن نيز هوشمندي و ظرافت ديپلماتيك محمد جواد ظريف به عنوان رئيس دستگاه ديپلماسي كشور است.
در اين ميان، پيش از هرچيز ناگفته پيداست كه عادي سازي روابط ايران با ساير كشورها بخصوص كشورهايي كه جزو عوامل و اهرم هاي فشار آمريكا در يك منطقه به شمار مي روند، مي تواند موجب خشم سران كاخ سفيد شود.
اينك، كره جنوبي به عنوان يكي از متحدان آمريكا در منطقه استراتژيك شرق آسيا، روند عادي سازي خود با جمهوري اسلامي را آغاز كرده؛ موضوعي كه مي تواند موجب نفوذ هرچه بيشتر ايران به اين منطقه و همچنين رقم زدن برگ جديدي از روابط كشورهاي اين منطقه باشد. از نمونه بارز آن مي توان به اين موضوع اشاره كرد كه منافع آمريكا همواره در جنگ افروزي ها و تحركات نظامي در نقاط مختلف جهان است.
اينك چنانچه تهران قصد داشته باشد به دنبال تحكيم روابط با سئول، در راستاي حل بحران شبه جزيره كره برآيد، بايد منتظر واكنش هاي آمريكا بود.

* روابط تنها اقتصادي نيست
در نهايت با توجه به آنچه كه بيان شد، اينك مي توان بيش از پيش به اهميت سفر بي سابقه رئيس جمهور كره جنوبي به ايران پي برد، سفري كه شايد دستاوردها و تفاهم نامه هاي اقتصادي امضا شده در طول آن در بسياري از رسانه ها مورد توجه قرار گيرد، اما نبايد فراموش كرد كه «اقتصاد تنها»، بهره ايران از اين سفر نيست؛ بلكه با اندكي درايت مي توان اين گونه ادعا كرد كه ايران به جز چين، اينك مي تواند كره جنوبي را نيز در شرق آسيا در كنار خود ببيند.

نظرات
ADS
ADS
پربازدید