به گزارش اتاق خبر، آنها صبح تا شب را در آبها پرسه میزنند، خاکها و گلولای را در تشتهای فلزی میگردند تا شاید با تکهای طلا در جیب، شب را با آرامش سر به بالین بگذارند؛ آرامشی کوتاه که پیامدهایی سیاه به دنبال خود دارد. بسیاری از آنها مانند آگابا، معدن را یگانه خانه خود معرفی میکنند. آگابا که یکی از قدیمیترین کودکان فعال در این حرفه است، بنابر توصیف سازمان بینالمللی کار به کاری مشغول شده که به عنوان بدترین شکل بهرهکشی شناخته میشود. قسمت دردناکتر داستان آنجا است که سن برخی از کودکانی که با او در «موبنده» کار میکنند، از ۸ سال فراتر نمیرود. کار آنها به ۱۱ ساعت در روز میرسد و این مدت باید روی تشتکهای خود خم شوند تا شاید به جز شن و گل، چیزی به چشمشان بخورد. آنها این فرآیند جانفرسا را باید در حالی انجام دهند که تا قوزک پای آنها را آب و جیوه سمی فراگرفته است. به گزارش گاردین، برخی از این کودکان، مانند آگابا برای خودشان کار میکنند. آنها خرده طلاهایی را که پیدا کردهاند، پس از پایان هر روز به مردان دلالی میفروشند که بر سر معادن میآیند تا دستاورد یک روز کودکان را با بهایی اندک، تصاحب کنند. کم سنوسالترها به طور معمول برای معدنکارهای مسنتر کار میکنند. بیشتر آنها از خطراتی که در کمین آنها است، آگاهی ندارند.
به قیمت جان کودکان
با تمام این شرایط، آمارهای رسمی دولت اوگاندا هیچ نشانی از طلای استخراجی این کودکان بینوا ارائه نمیدهد. کار کودکانی که جانشان را قمار میکنند تا چند دلار در روز بهدست آورند، چرخه بزرگ یک تجارت سودآور را به گردش درمیآورد. طلای استخراجی به صورت غیرقانونی به خارج از کشور قاچاق میشود و به محصولات مختلف و زنجیرههای تامین گوناگونی در سراسر جهان وارد میشود. این روند باعث شد تا سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۷م، تعداد زیادی از افراد و موسسات کشور همسایه اوگاندا، یعنی کنگو را به دلیل خرید طلای غیرقانونی، تحریم کند. با اعمال این تحریمها، صادرات رسمی طلای اوگاندا از ۶/۹ تن در سال ۲۰۰۶م به ۱۴ کیلوگرم در سال ۲۰۱۵م سقوط کرد. با این حال، براساس تحلیل شرکت پژوهشی هلندی «سومو» و همچنین «ائتلاف توقف بهرهکشی از کودکان»، صادرات طلا از معادن غیرقانونی اوگاندا به ۲/۸ تن در هر سال افزون میشود. آیرین شیپر، یکی از پژوهشگران ارشد موسسه سومو میگوید: «براساس آمار رسمی، هیچ معدنکاری طلایی وجود ندارد اما واقعیت آن است که تجارتی سودآور از طلای غیرقانونی را میتوان در این کشور مشاهده کرد که ۳۰ درصد از معدنچیان آن را کودکان تشکیل میدهند. »
شیپر عنوان میکند: «پژوهشهای ما نشان میدهد که بین آمارهای رسمی طلای صادراتی اوگاندا و رقم حقیقی آن، اختلافی فاحش وجود دارد. معدنکاری طلای این کشور بسیار بیقانون است و هیچ بازرسی به مکانهای استخراج سر نمیزند. »
حال خاکستری، آینده سیاه
طلای استخراج شده از معادن طلای غیرقانونی و دستی (غیرمکانیزه) به وسیله دلالهای مستقل خریداری میشود. یکی از این دلالها، یک دانشآموخته رشته فناوری اطلاعات است که پس از ناتوانی در پیدا کردن کار در کامپالا (پایتخت اوگاندا)، نان را در دلالی غیرقانونی طلا دیده است. او معدن به معدن سفر میکند، طلای کودکان را میخرد و به پایتخت بازمیگردد. او میگوید: «ما طلا را به کامپالا میبریم و به طور معمول آنها را به هندیها میفروشیم. آنها هم آن را به چین و دوبی صادر میکنند. » این طلا بدون موانع قانونی و با چشمپوشی مسئولان دولتی به شرکتهای مختلف فرامرزی فروخته میشوند. یکی از این کارکنان دفتری یکی از این شرکتها میگوید: «ما طلا را میخریم. برایمان اهمیتی ندارد که از کجا آمده است. از شما هم طلا داشته باشید، آن را میخریم. این کار ماست. » براساس گزارشهای موسسه سومو، بیشتر طلایی که از بهرهکشی کودکان بهدست آمده، از طریق منافذ مرزها به بیرون از کشور فرستاده میشود و برای آنکه با مانع قانونی روبهرو نشوند، آنها را با طلاهای رسمی صادراتی مخلوط میکنند. شاید در آینده این وضعیت اصلاح شود و نظارتهای بیشتری بر تجارت غیرقانونی طلا انجام شود. با این حال، مسئله اصلی که متعلق به زمان حال است، آینده کودکان است. شیپر میگوید: «مشکل اصلی آنجا است که کودکان تنها به کسب پول در کوتاهمدت فکر میکنند و میخواهند زنده بمانند. اما کار آنها، برای آیندهشان مصیبتبار است. آنها از این دستمزدهای اندک و شرایط کاری خطرناک رها نخواهند شد. آنها در معرض جیوه هستند و به نظر نمیرسد که از خطرات آن آگاه باشند. دولت اوگاندا به تنهایی نمیتواند این معضل را رفع کند. شرکتها هم باید به زنجیره تامینمواد اولیه خود اهمیت بدهند و بدانند که طلای خود را از کجا خریداری میکنند. »
منبع:صمت