
روزنامه بهار- ماجرایی شده است این تولید برای اقتصاد ایران. البته شما هم حتما داستان صنعت در اقتصاد ایران را شنیدهاید چون برای درک کردن اقتصاد گرهخورده تولید خیلی نیاز نیست تا همه اهل صنعت و تولید باشند. هرکس برای یکبار در جایی مثل یک رسانه نوشتاری سخنانی را از تولیدکنندگان شنیده باشد به خوبی میداند که این روزها ظاهرا صنعتگران ایرانی یکی از بدترین روزهای اقتصادی خود را سپری میکنند. درست مثل دیروز و شاید بهتر باشد بگوییم درست مثل همه روزهای اقتصاد ایران که در آن صنعتگران باید بزرگترین گرههای اقتصادی را مزمزه میکردند. با این همه اما هنوز به نظر میرسد تولیدکنندگان به شرایط حاکم بر اقتصاد صنعتی ایران عادت نکردهاند؛ چون هرسال که میگذرد تعداد بیشتری از صنعتگران در گوشه و کنار کشور آرزو میکنند که ایکاش واردکننده بودند و از گردونه تولید خارج میشدند. ارقام و اطلاعات موجود نیز البته تا حد زیادی ثابت میکند که تولیدکنندگان در مسیر خروج از صنعت قرار دارند. مرکز آمار ایران چند وقت پیش اعلام کرد که فقط بین سالهای 88 تا 89 اشتغال صنعتی 30درصد افت را مزمزه کرده است. بانک مرکزی نیز افزایش هزینه تولید را در سال 90 معادل 40درصد اعلام کرده است.
براساس آخرین آمارهای منتشرشده، حجم سرمایهگذاریهای صنعتی در 27 استان کشور در سال گذشته کاهش یافته است. وزارت صنعت، معدن و تجارت درباره 11ماه سال 1390 گزارش میدهد که در این مدت سرمایهگذاریهای صنعتی براساس پروانههای بهرهبرداری صنعتی صادرشده در 27 استان از مجموع 31 استان کشور با کاهش مواجه شده است. براین اساس در سال قبل سرمایهگذاریهای صنعتی تنها در استانهای آذربایجان شرقی، اصفهان، تهران و خوزستان افزایش یافته و در سایر استانها با افت مواجه شده است. در 11ماهه سال قبل مجموع سرمایهگذاری صنعتی با کاهش بیش از 39درصدی به 117هزار و 178میلیارد ریال رسیده است. افت سرمایهگذاریهای صنعتی در شهرها و استانهای کمترتوسعهیافته به باور کارشناسان اقتصادی بزرگترین هشدار برای محدود شدن دامنه تولید در اقتصاد کشور است. چندی پیش نماینده شهرستانهای قروه و دهگلان در مجلس سرانه سرمایهگذاری صنعتی در کردستان را 300هزار تومان عنوان کرد که در مقایسه با استانهای دیگر فاصله بسیار زیادی را نشان میدهد. برای لحظهای به این عدد فکر کنید. آیا به نظر شما با 300هزار تومان میتوان یک جعبه آچار و ابزارآلات صنعتی خریداری کرد؟
این نماینده مجلس میگوید: «در حال حاضر سهم ارزش افزوده بخش صنعت ایران در دنیا کمتر از سهدرصد است.»
قادر مرزی با اشاره به اینکه سهم ارزش افزوده بخش صنعت کردستان کمتر از دودرصد ایران است، افزود: «چهاردرصد از کل سرمایهگذاری و هفتدرصد از کل اشتغال بخش صنعت کشور در کردستان است.»
البته این ارقام دستاورد سیاستهای اقتصادی در چند سال گذشته است. در سالهای قبل همواره سرمایهگذاریهای صنعتی روند نزولی را مزمزه کردهاند. براساس آخرین گزارشها در سال 87 هم میزان تقاضا برای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف صنعت کشور در مقایسه با سال 86 معادل 34درصد کاهش یافته است. براساس گزارش عملکرد وزارت صنایع و معادن در سال 87 جواز تاسیسهای صادرشده از سوی این وزارتخانه حدود 26هزار فقره بوده است، در حالی که این رقم در سال 86 معادل 48هزار فقره و میزان سرمایهگذاری ثبتشده برای جوازهای صادرشده از سوی وزارت صنایع در سال 86 معادل 1597648میلیارد ریال بوده که این رقم در سال 87 به رقم 1049184میلیارد ریال کاهش پیدا کرده است.
علاوه بر کاهش تقاضا برای سرمایهگذاری در بخش صنعت در سال 87 نسبت به سال ماقبل آن آمارهای وزارت صنایع حکایت از آن دارد که تعداد طرحهای به بهرهبرداریرسیده در این سال نیز نسبت به سال86 کاهش داشته است. در گزارش عملکرد وزارت صنایع و معادن تعداد پروانههای بهرهبرداری صادرشده در سال 87 معادل 7583 فقره ذکر شده است که در مقایسه با سال 86 معادل 8/6درصد کاهش نشان میدهد. البته در مقابل حجم سرمایهگذاری و تعداد اشتغال ایجادشده در پروژههای سال 87 نسبت به سال 86 به ترتیب 5/86 و 1/7درصد رشد داشته است که گویای این مسئله است که واحدهای به بهرهبرداریرسیده در سال 87 واحدهای بزرگتری نسبت به واحدهای سال 86 بودهاند.
البته این در حالی است که دولت در این سالها توسعه صنایع کوچک را در قالب واحدهای زودبازده دنبال کرده است و به نظر میرسد موفقیت در مسیر عکس برنامه مورد اجرا حاصل شده است. در واقع کار صنعت از سال 87 به جایی رسید که بانک مرکزی 88 اعلام کرد هزینه تولید صنعتی در ایران از ابتدای سال 88 هرماه یکدرصد افزایش یافته است. شاخص بهای تولیدکننده نشان میدهد طی ششماهه اول سال 88 بخش صنعت بهطور متوسط هرماه یکدرصد افزایش پیدا کرده است. به نظر میرسد خیلی دور از ذهن نیست که با این پشتوانه اقتصاد صنعتی در چند سال گذشته، سال 90 با 40درصد افزایش هزینه تولید به اتمام رسیده است. این ارقام تنها بخشی از ماجرای صنعت را در ایران نشان میدهند. البته حتما مدیران اقتصادی دولت بازخوانی اطلاعات صنعتی کشور را سیاهنمایی تلقی میکنند اما فارغ از برداشتهایی از این دست جای این پرسش باقی است که چرا بهرغم تشویق همه بزرگان سیاسی و اقتصادی در کشور بازهم در سالجاری برنامهریزان دولتی از نجات منحنیهای صنعتی بازماندند.
سال 1391 بهخوبی سال تولید ملی نامیده شد ولی تا پایان سالجاری کمتر از پنج ماه باقی مانده است. شاید بهتر باشد مدیران اقتصادی دولت اعلام کنند که آیا در روزهای باقیمانده سالجاری میتوان در الگوهای صنعتی به جایی رسید که جوابگوی سال تولید ملی باشد. بدون تعارف اقتصاد ایران در یک فرآیند «بازگشت صنعتی» قرار گرفته است. باید این اتفاق را با صدای بلند تکرار کرد تا شاید فراگرد سیاستگذاریهای اقتصادی کشور جایی برای رشد منحنیهای صنعتی باز کند.
بدون شک اقتصاد جهان به جایی میرود که هر روز بیش از هر زمان دیگری اقتصاد مولد باید ساختار خود را تقویت کند، ولی آیا اگر همچنان مصرف کالاهای خارجی با تکیه بر هزینهکرد درآمدهای نفتی ملاک باشد، میتوان اطمینان داشت که در آیندهای نهچندان دور در اقتصاد ایران نیز فعالیتهای مولد شتاب میگیرند؟