Performancing Metrics

صادرات غیرنفتی استراتژی ندارد | اتاق خبر
کد خبر: 11208
تاریخ انتشار: 17 آبان 1390 - 11:24
مجید رضا حریری -انتظار مناسب از کلیه دست‌اندرکاران اعم از صادرکنندگان و یا مجریان دولتی این است که به جای برخورد سطحی و شعاری با مقوله صادرات به باز مهندسی سیاستهای کلان اقتصادی از جمله تدوین استراتژی تهیه صادراتی با توجه به موضوعات مطروحه بپردازند. به نظر می‌رسد در باب صادرات غیر نفتی به مانند بقیه امور اقتصادی استراتژی مشخصی وجود ندارد و یا لااقل بررسی‌های اینجانب به منظور دستیابی استراتژی تدوین شده و برای توسعه صادرات غیر نفتی به نتیجه‌ای نرسید، قطعاً یکی از مهمترین شاخصه‌های توسعه صادرات تهیه و تدوین چنین سندی است و به نظر می‌رسد اتاق بازرگانی می‌تواند با همکاری تشکل‌های صادراتی عضو، دست‌ اندکاران و فعالان عرصه صادرات، اندیشمندان عضو هیئت نمایندگان و سازمان توسعه تجارت به این مهم بپردازد. در تهیه و تدوین این استراتژی پاسخ به پرسش های ذیل به عنوان حداقل می‌تواند راهگشا باشد. ۱. برای رشد صادرات سنتی کشورمان چه راهکارهایی داریم؟ بررسی آمارهای ارائه شده از گمرک‌ نشان می‌دهد که در طی دهه اخیر به موازات رشد صادرات غیر نفتی نقش محصولات صادرات سنتی از قبیل فرش - پسته - چرم - سالامبور - گیاهان دارویی و امثال سهم  هر سال در مجموع صادرات کمرنگ‌تر می‌شود. ۲. به منظور حفظ بازارهای صادراتی چه برنامه‌هایی تدارک دیده‌ایم؟ باز هم مطابق آمار مشخص می‌شود در دهه اخیر به دلایل مختلف دامنه تنوع بازارهایمان سال به سال محدودتر گشته و سهم بازارهای اروپایی، آمریکای شمالی، اقیانوسیه و آسیای مرکزی کاهش محسوس داشته است و با پدیدار شدن بازارهای جدید از بازارهای موجودمان صیانت لازم به عمل نیامده و رقبای ما این بازارها را تسخیر کرده‌اند و مشخص است که عدم تنوع در بازارهای هدف صادراتی ریسک ‌ناپایداری صادرات غیر نفتی را بالا می‌برد. از سال  ۸۶ تاکنون بیش از ۵۵ درصد کالاها به کشورهای چین، امارات متحده عربی - عراق - افغانستان - و هندوستان صادر شده است و مشخص است که این اتفاق بیشتر براساس معادلات سیاسی شکل گرفته و از نظر اقتصادی نا پدیدار و شکننده بوده و حاصل بازاریابی صحیح مبتنی بر روشهایی اقتصادی نمی‌باشد. ۳. چه برنامه‌هایی برای تولید صادراتی در کشور تدارک دیده‌ایم؟ در این زمینه نیز شواهدی بر داشتن برنامه‌ای مدون به منظور تولید برای صادرات مشاهده نمی‌شود و نقش محصولاتی که در آن تکنولوژی یا ارزش افزوده منبعث از صنایع داخلی باشد در صادرات بسیار کمرنگ است. ۴. چه برنامه‌هایی برای گشایش بازارهای جدیدی صادراتی تدارک دیده‌ایم؟ همانطور که قبلاً توضیح داده شد روز به روز تنوع بازار صادراتی کشورمان محدودتر می‌شود محدودیتهایی که به علل غیر اقتصادی برایمان ایجاد شده می‌طلبد که به فکر جایگزینی بازارهای جدید باشیم بدین منظور می‌بایست با شناخت نیازهای کشورهای مختلف و حضور در نمایشگاههای بین‌المللی، بازارهای جدیدی را شناسایی و با برنامه‌ریزی مشخص در این بازارها نفوذ کنیم لکن روند شرکت در نمایشگاه‌ های بین‌المللی و یا برپایی نمایشگاههای اختصاصی در چند سال اخیر کندتر شده است. ۵. با توجه به پدیده اقتصادهای نوظهور در صحنه جهانی (برزیل - روسیه - هند و چین) و به تبع آن تغییر در معادلات اقتصادی بین‌المللی چه تدارکاتی برای ورود به این بازارها داریم؟ آن‌ چنانکه مشهود است کشورهای نامبرده با نرخ رشد اقتصاد بالا به طور فزاینده نقش مهمتری در اقتصاد بین‌الملل به عهده می‌گیرند و طبیعتاً در آینده بسیار نزدیک با ارتقای سطح رفاه عمومی در این کشورها بازار مصرف مناسبی برای کالاهای مصرفی در این کشورها ایجاد می‌شود و با برنامه‌‌‌ریزی مناسب می‌توان سهمی به فراخور خود در این بازارها پیدا کرد به عنوان مثال در برنامه ۵ ساله دوازدهم کشور چین که از سال ۲۰۱۲ آغاز می‌شود میزان تجارت بین‌المللی این کشور می‌بایست از حدود ۳۰۰۰ میلیارد دلار فعلی به ۸۰۰۰ میلیارد دلار افزایش یابد و به تبع آن واردات این کشور نیز ۲.۵ برابر می‌شود و قاعدتاً این افزایش نمی‌تواند صرفاً در واردات HI TEC و مواد اولیه باشد و بخش زیادی از آن کالاهای مصرفی را شامل می‌شود. و با توجه به بقیه پارامترها از جمله آمار مراجع بین‌المللی مبنی بر مصرف بیش از ۳۰ درصد کالای لاکچری(لوکس) دنیا در کشور چین به عنوان مثال این فرصتی است برای صادرات فرش و صنایع دستی نفیس، خشکبار و کالاهایی از این قبیل به آن کشور. ۶. چه برنامه مشخصی به منظور عدم صدور مواد اولیه خام و جایگزینی آن با محصولاتی با ارزش افزوده بیشتر داریم؟ همه ساله شاهدیم آمارهایی در خصوص پیشرفت و رشد صادرات غیر نفتی اعلام می‌گردد. لکن با مطالعه این آمار مشاهده می‌شود بیش از ۶۰ درصد صادرات را مواد اولیه خام، محصولات پتروشیمی و میعانات گازی تشکیل می‌دهد. مطالعه و بررسی این نکته که سهم بسیار بالایی از صادرت کشور مواد خام یا محصولاتی با ارزش افزوده بسیار نازل می‌باشد ما را به این نتیجه می‌رساند که هدف توسعه صادرات غیر نفتی در اذهان ما بدین شکل تعریف شده که صادرات به هر شکلی مطلوب را حاصل می‌نماید. در حالی که اگر هدف از توسعه صادرات توسعه اقتصادی کشور است لازمه آن افزایش توان رقابتی و همچنین افزودن سهم فن‌آوری‌های صنعتی در سبد صادراتی است. آن چه باعث مباهات است صدور محصولات است نه خام فروشی، آن بخش از فعالیتهای صادراتی باعث افتخار می‌شود که برپایه برنامه و متکی بر دانش پیشرفته و فروش محصولات باشد در واقع باید از یک سو توان علمی و فن‌آوری کشور پایه صادرات باشد و از سوی دیگر منابع طبیعی و معدنی کشور با مدیریت صحیح و سیاستهای اقتصادی مناسب به تولید و صادرات حلقه انتهایی زنجیره ارزش افزوده منجر شود. براساس شرایط موجود کمتر از ۵ درصد کل صادرات ما را کالاهایی با فن‌آوری بالای صنعتی تشکیل می‌دهد و نقش صادرات مواد اولیه در این آمار بسیار بالاست، به راستی تفاوتی بین فروش نفت و سنگ آهن و دیگر مواد کانی وجود دارد؟ آیا این گونه محصولات ثروتهایی ملی و متعلق به آیندگان نسبت، می‌توان هرچه را در زیر زمین داریم استخراج و به صورت خانم بفروشیم و به آن مفتخر باشیم و در آمار اعلام کنیم صادرات غیر نفتی رشد مطلوب دارد؟ با توجه به نکات پیش گرفته انتظار مناسب از کلیه دست‌اندرکاران اعم از صادرکنندگان و یا مجریان دولتی این است که در عوض برخورد سطحی و شعاری با مقوله صادرات به باز مهندسی سیاستهای کلان اقتصادی از جمله تدوین استراتژی تهیه صادراتی با توجه به موضوعات مطروحه بپردازند. عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران و ایران
مطالب مرتبط
نظرات
ADS
ADS
پربازدید