به گزارش اتاق خبر، شبیه آرامشی قبل طوفان. چنانکه طی روزهای اخیر دوباره شاهد اوجگیری قیمت خودروهای داخلی و خارجی هستیم. البته همچنان خریدار چندانی در بازار خودرو وجود ندارد، اما همان نقدینگی هم که وارد بازار میشود بیش از آنکه وارد چرخه تولید شود، جیب دلالان را هر روز پرپولتر میسازد. برخی تحلیلگران این شرایط را به ناسامانی بازار ارز ارتباط میدهند، اما گروهی از کارشناسان با رد این فرضیه، تورم، کمبود تولید و ناکارآمدی مدیران را ازجمله عوامل جهش قیمت خودرو میدانند. در این زمینه «آرمان ملی» گفتوگویی با فرید زاوه، تحلیلگر صنعت خودروسازی، انجام داده است که در ادامه میخوانید.
با اینکه پس از تغییر وزیر صمت آرامش به بازار خودرو بازگشت، اما در هفتههای اخیر دوباره شاهد بازگشت قیمتهای نجومی به این بازار هستیم. دلیل افزایش قیمت خودرو در مقطع کنونی چیست؟
تحولات بازار خودرو ارتباطی به تغییر وزیر نداشت. نوسانات بازار خودرو فراتر از تصمیمات وزارت صنعت است؛ در بروز چنین شرایطی دستگاههای دیگری ازجمله وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی هم دخیل هستند. گذشته از این، شرایط اقتصادی کشور متورم است، در شرایط تورمی تمام بازارها دچار گرانی میشوند.
البته این افزایش قیمتها بیشتر در بازار اتفاق میافتد تا در کارخانه؛ دلیل آن چیست؟
زمانی که هزینههای تولید افزایش پیدا میکند، نقدینگی هم رو به فزونی میگذارد. با افزایش هزینهها بانک مرکزی رو به چاپ پول میآورد و با افزایش نقدینگی، از ارزش پول ملی کاسته میشود. همه این عوامل دست به دست هم میدهند، تا دلالان بیشترین نفع را از تورم موجود ببرند.
چه راهکاری میتوان در نظر گرفت که این پولها صرف تولید شود؟
هیچ کاری نمیتوان انجام داد. این پول چه به جیب دلال برود، چه به جیب خودروساز این مردم هستند که هزینه آن را میپردازند. شرایطی که امروز مشاهده میکنیم چندان به زیان خودروسازان نیست و اتفاقا تولیدکنندگان خودرو از این موضوع استقبال میکنند، چراکه همواره با یک حاشیه امن بالایی ثبتنام انجام میدهند و همواره مشتریان بالقوه خود را دارند. به محض اینکه یک میلیون نفر مشتری تبدیل به ۵۰۰ هزار نفر شود خودروسازان احساس خطر میکنند.
طی چند هفته اخیر بازار ارز هم دچار افتوخیزهایی شد. با اینکه در چند روز گذشته شاهد افت قیمت دلار هستیم، اما همچنان قیمت این ارز بالای ۲۰ هزار تومان است؛ نوسان بازار ارز چه تاثیری بر قیمت خودرو میگذارد؟
دلار خود معلولی از تورم است؛ زیرا ارز هم خود یک کالا به حساب میآید. دلار شبیه به یک دماسنج عمل میکند. زمانی که یک بیمار تب میکند نباید که دماسنج را شکست. اتفاقا من بر این عقیده هستم که اگر قیمت دلار با زور و دستور ثابت نگه داشته شود آنگاه است که بیماری حادتر میشود. با حذف قیمتها که تورم کاهش نمییابد. بازار ارز بهاشتباه شاخصی برای دیگر بازارها شده است. ارز صرفا زودتر از سایر کالاها از تورم تاثیر میپذیرد. مردم نیز همواره این سوال را مطرح میکنند چرا با اینکه نرخ دلار کاهش پیدا کرده، قیمت سایر کالاها پایین نیامده است؟ مشخص است؛ زیرا رابطه علت و معلولی بین دلار و هیچ کالای دیگری در میان نیست. تا روزی که نرخ تورم به طور واقعی کاهش پیدا نکند قیمت سایر کالاها هم آرام نمیگیرد. به طور مثال بین سالهای ۸۴ تا ۹۰ که قیمت ارز افزایش پیدا نکرد چرا قیمت بسیاری از کالاها بالا رفت؟ زیرا تورم روند افزایشی داشت. اگر الان هم دولت دلار را سرکوب کند بار دیگر باید منتظر جهش یکباره آن باشد.
برای تعدیل قیمت خودرو و افزایش تولید در این صنعت چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟
تنها راهکاری که میتواند کشور را نجات دهد ورود تعقل به صنعت و اقتصاد ایران است. متاسفانه در اقتصاد ایران یک حلقه مدیریتی بسته و ناکارآمد شکل گرفته که مدام دست به دست میشود. فردی که هیچ عملکرد مثبتی در کارنامه خود ندارد اخیرا بهعنوان مدیر یکی از دستگاههای مهم نظارتی منصوب شده است. حلقه وفاداران کلامی باید به حلقه وفاداران فکری واگذارد شود. افرادی باید مدیریت مجموعههای اقتصادی را به دست بگیرند که نخبه هستند. صنایع ایران تشنه اندیشه نو هستند. ناکارآمدی مدیران اقتصاد ایران را به این روز کشانده است. سهم ۸۵ درصدی دولت در اقتصاد باعث شده تا آبروی دولت به عملکرد مدیرانی که ناکارآمد هستند پیوند بخورد. منظور این نیست که دولت نقش خود را در اقتصاد کمرنگ کند، بلکه باید آن را به صفر برساند. دولت میتواند سیاستگذاری کلان را به دست بگیرد و دیگر آبروی خود را دست مدیرانی ندهد که ناکارآمد هستند. چرا امروز باید آبروی صنعت خودروسازی ایران به معنای آبروی دولت باشد؟ البته این موضوع صرفا محدود به خودروسازی نیست؛ در دیگر صنایع تولیدی هم همین روال پیش میرود. چه کسی گفته است که کل کشور باید معطل شرکتهای خودروسازی شود که ناوگانی برای خود راه بیندازد؟ در این سالها میلیاردها دلار تولید زمینگیر شده تا بعضی از این شرکتها زمین نخورند! گویا دولتها میخواهند هر طور شده با سرمایه مردم بعضی از شرکتها و البته مدیران را سرپا نگه دارند. در حالی که اگر اقتصاد ایران مردمی شود تمامی این مشکلات برطرف میشوند.
عرضه سهام شرکتهای دولتی در بورس را میتوان به معنای خصوصیسازی و مردمیشدن اقتصاد تلقی کرد؟
خیر؛ زیرا همچنان مدیریت این شرکتها دست دولت میماند. بعضی از نهادها هم اصرار دارند که هر طور شده وارد صنعت خودروسازی شوند؛ در حالی که 20 سال است آنها در این صنعت چمبره زدند و در این سالها هم کاری نکردند. حال چه اقدام جدیدی میخواهند انجام دهند؟ این در حالی است که اگر یک فرد از بخش خصوصی بخواهد یک مجوز بگیرد باید سالها پشت در مدیران دولتی بنشیند، در حالی که کلیه این قوانین باید کنار گذاشته شوند.