به گزارش اکوایران، یکی از مهمترین عوامل شکل‌گیری توسعه تجارت موضوع  توسعه حمل و نقل است. در این بین حمل و نقل ریلی به عنوان یکی از پارامترهای توسعه حمل و نقل می‌تواند در جریان توسعه تجارت کشور نقش بسزایی را بازی کند. در مقابل افت آن  و به تبع نزول توسعه حمل و نقل مانع رشد تجارت می‌شود.

از نگاه کارشناسان، حمل و نقل ریلی علاوه بر اثر گذاری فراوان در جریان  حمل انبوه و ارزان منجر به افزایش ایمنی، کاهش مصرف سوخت و کاهش خسارات زیست محیطی که ارزش راهبردی برای کشور دارد؛ شود. درضمن این اتفاق می‌تواند از ابعاد سیاسی و امنیتی برای کشور ایجاد قدرت کند و در کنار آن مزیت رقابتی در عرصه بین‌المللی ایجاد کند. در ایران با وجود اولویت داشتن توسعه حمل ونقل ریلی در اسناد بالادستی، سیاست‌های اعلامی و برنامه‌های مصوب دولت‌ها؛ سهم حمل و نقل ریلی از حمل و نقل کشور اندک است. بر اساس بند «ب» ماده (57) قانون برنامه ششم توسعه باید سهم حمل و نقل ریلی از جابه جایی بار در کشور حداقل به 30 درصد در پایان برنامه می‌رسید. اما به نقل از مرکز پژوهش‌های مجلس نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد که فاصله چشمگیری میان وضع موجود و هدف‌گذاری 30 درصدی وجود دارد به طوری که بر مبنای محاسبه سهم از حمل و نقل زمینی و مبتنی بر شاخص تن-کیلومتر بار حمل شده، سهم شیوه ریلی از حمل بار زمینی کشور در پایان سال 1400 بر اساس آمار اعلام شده، 11/2 درصد بوده است و نسبت به سال شروع برنامه 11.7 درصد افت نیز داشته است. یکی از بخش‌های مهم در افزایش کارایی عملکرد بخش ریلی، کِشنده ریلی (لکوموتیو) است که واگن‌ها با اتصال به آن، نیروی محرکه دریافت می‌کنند. وضعیت فعلی کشنده‌های ریلی در ایران، با چالش‌ها و ضعف‌هایی روبه رو است.

اما اولین چالش‌های کلانی که منجر به شکل گیری این ضعف شده به عدم اولویت‌دهی عملی به بخش حمل‌ونقل و به طور خاص حوزه ریلی در بســیاری از دولت‌ها و مجالس در چند دهه گذشته بر می‌گرده. دومین معضل  سیاست‌های مالی به‌نفع حمل ونقل جاده‌ای است . سیاست‌هایی مانند عرضه ارزان سوخت جادهای و اختصاص یارانه‌های آشکار و پنهان به جاده، عدم تعادل بین ریل و جاده در حق دسترسی به شبکه حمل‌ونقل، بالا بودن سهم بودجه‌های عمرانی بخش جاده‌ای نسبت به بخش ریلی  که در نهایت باعث شده  مطلوبت بیشتر حمل جاده‌ای برای صاحب بار و مسافر و کاهش قدرت رقابت حمل‌ونقل ریلی برای جذب سرمایه و توسعه‌پذیری ایجاد کرده است.

اما سومین چالش ضعف‌های متعدد ساختار حکمرانی راه‌آهن کشــور و چگونگی چینش نقش‌ها در آن یعنی ضعف در تعامل سه‌گانه دولت، راه‌آهن، بخش غیردولتی است.

به باور تحلیلگران مرکز پژوهش‌ها، اجرای ناقص خصوصی‌ سازی، بهصورت مداخله‌جویانه و وجود انحصار دولتی در فعالیت‌های مهم ریلی که همان عدم پشتیبانی و حمایت هوشمندانه از بخش غیردولتی؛ کیفیت پایین اجرای قوانین خصوصی‌سازی؛ نبود عزم جدی در سیاست‌های تعامل با بخش غیردولتی؛ عمق داشتن نگاه دولتی؛ عدم پیاده‌سازی مشارکت عمومی-خصوصی؛ مشارکت نداشتن بخش خصوصی در تعیین تعرفه‌ها، رسیدگی سوانح، نحوه جبران خسارت؛ و شکل نگرفتن بخش خصوصی قوی است. چالش‌هایی که مشخص نیست، سیاستگذار چه زمانی خواهان رفع آن در راستای توسعه حمل و نقل ریلی کشور است.