Performancing Metrics

رنج و گنج های ایرانی بودن در آثار بهرام بیضایی | اتاق خبر
کد خبر: 465277
تاریخ انتشار: 22 تیر 1404 - 17:17

شاید در یک ماه گذشته هیچ مفهومی به اندازه «ایران»، «ایرانی»، «وطن» و مفاهیم برساخته آن کاربرد زبانی نداشته است. گویی جنگ ۱۲ روزه اخیر، بار دیگر مفهوم ایرانی را احضار کرده و در کانون روایت‌های گوناگون قرار داده است.
بی‌شک یکی از مهم‌ترین روایت‌ها از ایرانی و هویت ایرانی در سینما باشد که ایرانی بودن را در شمایل دراماتیکش به تصویر می‌کشد. نمی‌توان از هویت ملی و فرهنگ ایرانی سخن گفت و سینمای بهرام بیضایی را به یاد نیاورد.
بدون شک او یکی از دغدغه‌مندترین فیلمسازان نسبت به مسأله هویت و فرهنگ ایرانی است که نه‌فقط در عرصه سینما که در قلمرو ادبیات و هنر نمایشی، می‌توان رد این دغدغه‌مندی را دید؛ از کتاب‌هایی که نوشته تا آثار نمایشی و تصویری که ساخته است. از سوی دیگر، بیضایی فیلمسازی متعلق به جریان موج نوی سینمای ایران است که نوعی سینمای ساختارشکن و معترض هم محسوب می‌شد و نگاهی انتقادی به بحران هویت در تلاطم‌های تاریخی و سیاسی داشت.
درواقع فیلمسازان سینمای موج نو با واهمه از دست رفتن هویت ملی، به ساخت فیلم روی آوردند.  سینمای روشنفکری نگران تخریب فرهنگی بود که موجب تضعیف امنیت هویت شده و به بحران هویت ملی و فرهنگی منجر شده بود.
نه‌فقط هویت ملی که هویت قومی هم در جهان سینمایی بیضایی مورد توجه بود که مصداق بارز آن را می‌توان فیلم «باشو غریبه‌ای کوچک» دانست که گفت‌وگو بین قومیت‌های ایرانی را برجسته کرد تا درنهایت به دفاع از هویت ملی بپردازد.
فیلم‌های اولیه بیضایی یعنی «رگبار»، «غریبه و مه» و «چریکه تارا» هم رد پررنگی از مفهوم هویت ملی را در قصه خود بازنمایی می‌کنند و «مرگ یزدگرد» هم سراغ واقعه‌ای در دل تاریخ ایران می‌رود تا هویت ملی را در روایت و خوانش تاریخی آن به کانون درام بکشاند.

نظرات
ADS
ADS
پربازدید