Performancing Metrics

نفوذ با چه فهمی؟ | اتاق خبر
کد خبر: 465281
تاریخ انتشار: 22 تیر 1404 - 17:23
بحث پیرامون نفوذ این روز‌ها به شدت باب شده است، در این مباحث ۳نوع نگاه به نفوذ وجود دارد که مدام از طرف افراد مختلف بیان می‌شود.

سیدجواد نقوی خبرنگار گروه ایده حکمرانی

 

 

نگاه اول تصور کلاسیک است: در نگاه اول، این تصور که فردی یا افرادی در بدنه مسئولان باعث شده‌اند وضع فعلی شکل بگیرد به شدت پررنگ است. از طرف دیگر این‌که جاسوس‌هایی در بدنه اتباع هم وجود داشته یا برخی از عناصر داخلی از حلقه‌های سازمان منافقین بودند در این نگاه اول قرار می‌گیرد. این نگاه در سطح همان تصویر فروپاشی شوروی و جنگ اعراب با اسرائیل است که هرچند نمی‌توان گفت بی‌تأثیر است اما در سطح دولت ملت‌های مدرن امروزی توان این آسیب‌ها را ندارد؛ به نوعی یک شبه‌کودتا است که در شرایط فعلی کشور‌ها چون سازمان‌دهی کودتا خودش به شدت مشکل است این تصور نه آنکه کاملاً غلط است اما نوعی درک ساده شده است؛ هرچند ممکن است همین سطح تز نفوذ هم آسیب‌های وسیعی را شکل دهد اما در سطحی که تنها نگاه به این سطح باشد قطعاً گمراه‌کننده است و خود بازی کردن در این پازل هم به علت باگ و ترس امنیتی شدیدی که همراه آن است باعث می‌شود حکمرانی نوعی بحران مضاعف را تحمل کند.

در نگاه دوم تکنولوژی عامل نفوذ است: در نگاه دوم که اخیراً به شدت طرفدار دارد، استفاده از تلفن‌های همراه و ایضاً هوش مصنوعی از عواملی است که سیستم‌های جاسوسی استفاده می‌کنند و در جنگ‌های اخیر هم به عنوان یک عامل یاد می‌شود؛ حتی برخی ‌معتقدند نفوذ فقط در سطح سخت‌افزاری نیست، بلکه خود پلتفرم‌ها در نقش نفوذ بازی می‌کنند و باعث می‌شوند فرم‌های اجتماعی به گونه‌ای مهندسی اجتماعی شوند. مثلاً پلتفرم اینستاگرام به علت ذات فانتزی خودش به عنوان یک عامل نفوذ در سطح افکار اجتماعی معرفی می‌شود یا از طرفی برای پلتفرمی مثل تیک‌تاک هم چنین بحثی را مطرح می‌کنند که چینی‌ها در مقابل طرح اینستاگرام آمریکایی آن را برای نفوذ اجتماعی طراحی کرده‌اند. در این‌نگاه هم مثل نگاه اول حرف‌های مهم و قابل‌تأملی بیان می‌شود که با تجربه جنبش‌های اجتماعی و بهار‌های عربی و جنبش وال‌استریت و جلیقه‌زرد‌ها و جذب گروه‌های تکفیری در منطقه می‌توان بیان کرد این نگاه از نگاه اول ملموس‌تر و شاید دارای اهمیت بیشتری است، اما باز هم نمی‌توان نفوذ را در این سطح خلاصه کرد.

نگاه سوم مسأله ادراکی نفوذ در تصمیم‌گیری است: در این نگاه ایده اصلی مسأله ادراکی جامعه و مسئولان هستند که ممکن است به نفوذ ختم شود. یعنی مسئولی در دام ادراکی که بخشی از متخصصان نفوذی هستند گرفتار شود و آن‌ها را حذف کند و در طول زمان افراد کمتر باسواد و متخصص وارد عمل شوند که در نتیجه قدرت تصمیم‌گیری مهم و درست را کمتر می‌کند و این باعث ضعف سیستم در نتیجه تصمیم‌های غلط می‌شود؛ یا گرفتار این تله شود که تصور کند اگر برنامه‌ای را پیاده کند به نفع مردم نیست و دست به این تصمیم نزند و بعد در دوره کوتاهی عدم تصمیم‌گیری در همان مقطع خودش بحران حکمرانی درست ‌کند؛ هرچند این شکل نفوذ یا تله ادراکی با نسبت دو نگاه دیگر دقیق‌تر است و تا حدودی برنامه‌ریزی بیشتری هم برای آن شده اما باز هم خود این نگاه به تنهایی برطرف‌کننده مسأله نفوذ نیست.
آنچه به نظر فراتر از این 3 نگاه است‌ فهم سیالیت حکمرانی در بحث نفوذ است و این مسأله که بهترین تصمیم در زمان و مکان درست مسأله اصلی است نه تعلل در باب آن، یعنی هرچند سه نگاه تا حدودی هرکدام باید در دستورکار هر حکمرانی باشد اما آنچه عامل ضدنفوذ است فهم همان لحظه است.
یعنی اگر امروز کشور در جنگ است ضرورت این است که چگونه ایران باید از شرایط فعلی به سمت مطلوب حرکت کند. و اگر در آن سه نگاه گرفتار شود خودش وارد چرخه شکاف و تعلل می‌شود. تاریخ به ما نشان داده است نفوذ در سطوح مختلف در ادوار گذشته هم بوده اما در نقاطی که فهم لحظه فراهم شده، نفوذ هم توان خود را از دست داده است؛ تحولات پرسرعت منطقه در سال‌های اخیر به ما نشان داده آنجایی که امنیت ملی مسأله ایران شد طرح نفوذ توان تحمیل خود را نداشته است؛ به طور مثال طرح دفاع از حرم دقیقاً راهبرد استراتژیکی بود که ما را گرفتار تله‌ها نکرد. هرچند مسیر سختی بود اما خطر گسترش داعش در منطقه و تغییر بنیادی منطقه را به صفر رساند. در آن مقطع آن تصمیم از یک مسأله امنیتی به سرعت به مسأله ملی تبدیل شد و بخش وسیعی از جامعه متوجه شدند که خطر داعش واقعی است و برای عدم گسترش آن باید از منافع ملی استفاده کرد؛ یا در بحرانی که بعد از شهادت شهید مطهری و بسیاری از فرماندهان در سال ۶۰ شکل گرفته بود، مسأله امنیت ملی نه فقط یک دفاع از چند شخص بلکه دفاع از وطن تعریف و ترور‌ها به نوعی تصرف ایران معرفی شد که آنجا هم از طرح نفوذ وسیع را جلوگیری کرد.
درواقع ما امروز هم باید بدانیم در شرایطی که همبستگی بالا است و جامعه به دنبال کمک به امنیت ملی است باز هم به جای آنکه در سه نگاه بالا متوقف شویم باید راهبرد خودمان را تغییر دهیم؛ اگر وارد آن سه نگاه شویم نتیجه‌اش ابتدا جدال است بعد انفعال و بدتر هم شکاف اجتماعی. آنچه اهمیت دارد راهبرد دفاع از وطن است که اگر کم‌رنگ شود نفوذ شکل گرفته است. امروز باید هم حاکمیت هم ملت دفاع از وطن را زیست ‌کنند و راهبرد اصلی شود. اگر چنین شود آن سه نگاه ذیل این راهبرد کم‌کم برطرف می‌شود؛ وقتی راهبرد دفاع از وطن در دوره‌ای که وطن‌فروش‌ها در تلاشند از دست برود به نوعی شکست اصلی و نفوذ اصلی اینجا صورت گرفته است. دشمن تلاش دارد ما را در سه نگاه بیان شده متوقف کند؛ نگاه اول شکاکیت وسیع به همه‌چیز و همه افراد است که خود بحران‌زا است.
نگاه دوم مسدود‌سازی مسیر اجتماعی را فراهم و پل‌های ارتباطی را قطع می‌کند. فراموش نکنیم طرح مهندسی اجتماعی به بدبین کردن بدنه نسب به تکنولوژی‌ها به شدت حساب کرده تا شرایط برای شکاف فراهم شود.
در نگاه سوم هم فقط رادیکال‌ها می‌توانند طرح بحث کنند؛ مثلاً اینکه صلح را سریع بپذیرید یا مثلاً حمله تمام‌عیار به رئیس جمهور هر دو از تعلل در نگاه سوم است.
آنچنان که مشخص است ما باید با راهبرد دفاع از وطن در این لحظه با ابزار رسانه‌ای و سیاسی و اجتماعی و تاریخی سعی کنیم ملت ایران که در اوج همبستگی است را برای رسیدن به نقطه مطلوب شریک‌کنیم تا مثل تجارب گذشته دفاع مقدس ۸ ساله یا رخداد‌های دیگر وارد یک چرخه مفید شویم. امروز مهم‌ترین تله گرفتاری در تله نفوذی‌پنداری و تصور نفوذی‌انگاری در حکمرانی است که در این تله ایران ضعیف شکل می‌گیرد که آشفته به نظر می‌رسد اما در حالت راهبرد ملی و وطن‌گرایی نفوذ فقط بخشی از یک جنگ راهبردی است که می‌شود از آن عبور کرد.
امتداد شوک جمعه‌صبح در همین تله است و اگر بخواهیم از آن شوک به فرصت برسیم راهش دور شدن از تله استراتژیکی است که دشمن طراحی کرده است.

نظرات
ADS
ADS
پربازدید