
معروف است که روزنامهنگاران در بازگشایی خانه بسیاری از صنوف زحمت کشیدهاند؛ اما خودشان هنوز نتوانستهاند خانه صنفی خود را بازگشایی کنند. دولت یازدهم قول بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران را داده بود؛ اما هنوز روشن نیست که دراینزمینه فعالیتهایش چه نتیجهای دربر داشته است.
بااینهمه نمایشگاه مطبوعات که بزرگترین گردهمایی مطبوعاتیهای کل کشور است، شاید فرصتی مغتنم باشد برای پیگیری یک مطالبه عمومی و صنفی در روزگاری که بسیاری از صنوف، سعی میکنند از جشنها و برنامههای خود برای قدمبرداشتن در راه ایجاد خانههای صنفی خود استفاده کنند. آیا میتوان امیدوار بود كه بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران، دستاورد امسال نمایشگاه مطبوعات باشد؟ «کامبیز نوروزی»، حقوقدان و کارشناس حقوق رسانه، ضمن پاسخگویی به این سؤال، بهمرور تاریخچه تشکلگرایی در حوزه مطبوعات کشور میپردازد:
اگر بخواهیم نگاهی به سیر فعالیتهای تشکلگرایی در حوزه مطبوعات داشته باشیم، پیشینه این تمایل از چه زمانی در مطبوعات ایران دیده میشود؟
به لحاظ تاریخی بعد از رواجیافتن فعالیتهای مطبوعاتی، کمکم شاهد گرایش روزنامهنگاران به فعالیتهای صنفی هستیم؛ بهعبارتدیگر از اوایل دهه اول سالهای ١٣٠٠ اولین تشکلها دراینزمینه حاضر میشوند؛ اما چون در آن دوره عمر چنین فعالیتها و چنین نهادهایی کوتاه بود، چندان نمیتوانستیم تأثیر این حضور را ارزیابی کنیم. تا دهه ٢٠ تعداد و هیجان فعالیتهای صنفی را در صنف مطبوعات شاهد هستیم که با بروز کودتای آمریکایی، بهطور کامل متوقف میشود.
بااینحساب آیا میتوان گفت این دوره به لحاظ کیفی و کمی، اوج فعالیتهای صنفی در حوزه مطبوعات ایران بوده است؟
من چنین قضاوتی ندارم. درست است که در دهه ١٣٢٠ و همزمان با گسترش مسائل سیاسی، هیجانات زیادی در حوزه فعالیتهای صنفی مطبوعاتی بهوجود میآید؛ اما چنین اموری بهشدت تابع امر سیاسی آن روزگار هستند و اختلاط شدید بهوجودآمده میان امر سیاسی و امر صنفی، باعث میشود عموم رفتارها، از مسائل سیاسی تبعیت کنند. از سوی دیگر، اگرچه شاهد تعدد تشکلهای صنفی در حوزه مطبوعات هستیم؛ اما اعضایشان کم است و بیشتر گرایش سیاسی دارند؛ بنابراین نمیتوان از آن دوره به عنوان یک قله در حوزه فعالیتهای صنفی مطبوعات نام برد.
فضای کودتا و شرایط ایرانِ بعد از کودتا چه تأثیری بر فعالیتهای صنفی این حوزه میگذارد؟
در پی کودتای ٢٨ مرداد، فعالیتهای مطبوعاتی با تهدید و ارعاب همراه میشود، سرکوبهای خونینی اتفاق میافتد و تقریبا تمام فضای مطبوعاتی بسته کشور، بستهتر باقی میماند. مطبوعات در این دوره به همان دو روزنامه کیهان و اطلاعات که متصل به دو شاخه سیاسی اصلی حکومت هستند، محدود میماند. درست است که کمکم شاهد تولد مطبوعات ادبی درخوراعتنایی در این دوره هستیم؛ اما بهطور دقیق، چیزی به نام آزادی مطبوعات وجود ندارد و به جای آن، روزنامهنگاران با انواع مدلهای سرکوب، مواجه هستند. این وضعیت با فرازونشیبهای فراوان از کودتا آغاز میشود تا دهه ٥٠ که رژیم به بنبست میخورد و برای توجیه افکار عمومی، حرکتهای بعضا ضعیفی را برای بازکردن فضای مطبوعات از خود نشان میدهد. در دورهای مختصر و کوتاه، دو روزنامه به روزنامههای سنتی کشور اضافه میشود و افرادی که تا پیشازآن امکان تأسیس نشریه نداشتند، دستشان بازتر میشود. بههمینترتیب، باز هم تشکلهای صنفی از شکلگیری محروم میمانند؛ چراکه براساس یک اصل اثباتشده، امکان ایجاد تشکلهای صنفی، پیش از هرچیز به وجود و میزان گسترش خود صنف وابسته است. زمانی که آزادی وجود ندارد و فعالیت مطبوعاتی کند و کنترلشده انجام میشود، دیگر صنف به معنای اخص کلمه تحققیافتنی نیست. در این دوره، تعداد روزنامهنگاران حرفهای کشور بسیار محدود و تحت مضیقههای خاص هستند؛ بنابراین امکان ایجاد یک تشکل صنفی معتبر و درخوراعتنا وجود ندارد.
با این حساب، چه زمانی شاهد اولین تشکل منسجم در حوزه مسائل صنفی مطبوعات هستیم؟
اولین نمونه تشکلهای صنفی روزنامهنگاران با نام «سندیکای روزنامهنگاران» در دهه ٥٠ شکل میگیرد؛ اما این سندیکا همانطورکه گفتم، تحت سرکوب و نظارت شدید، قرار دارد و به دلیل مستقلنبودن مطبوعات نمیتواند چندان عرضاندام داشته و پر و بال یابد. اگرچه در دوران اوج انقلاب، فراخوان همین سندیکا به اعتصاب روزنامهنگاران ایرانی میانجامد که تأثیرش بر روند انقلاب اسلامی انکارنشدنی است؛ اما بهطور کلی، سرانجام این سندیکا در همان سالهای پیش از انقلاب، پروبال گشودنی اندک است؛ چراکه اساسا روزنامهنگاری و مطبوعات مستقل و قدرقدرتی شکل نگرفته که به تبع آن بخواهیم صنفی قدرتمند داشته باشیم.
آیا فعالیتهای این سندیکا در روزهای پس از انقلاب اسلامی هم استمرار پیدا میکند؟
در سالهای پس از انقلاب، جنگ تحمیلی شرایطی خاص را ایجاد میکند که بیشتر ناشی از محدودیتهایی است که خواسته و ناخواسته جنگ به فضای رسانههای کشور وارد میکنند. در این دوران، شاهد افول تشکلگرایی صنفی در روزنامهنگاری هستیم تا با پایانیافتن جنگ و بیاثرشدن بعضی از ضروریات مقتضی آن زمان، فضای مطبوعات شاهد توسعهای تازه باشد. در این دوره، کمکم روزنامههای مهم و مجلات متعددی وارد عرصه اطلاعرسانی کشور میشوند و روزنامهنگاری توسعه پیدا میکند؛ روزنامههایی مانند همشهری، سلام و ایران به پیشخوان مطبوعات راه مییابند و مجلههای مختلفی منتشر میشوند. همزمان با تنوع فعالیتهای سیاسی و فرهنگی در بخشهای مختلف کشور، مطبوعات مستقل هم آرامآرام پا به عرصه میگذارند و کنار هم قرارگرفتن همین عوامل باعث میشود صنف روزنامهنگاری گسترش پیدا کرده و هویت روزنامهنگاری در این صنف تعمیق پیدا کند. مجموعه این عوامل، سبب میشود در سال ١٣٧٦، انجمن صنفی روزنامهنگاران تشکیل شود؛ البته ابتدا بر اساس یک اشتباه این انجمن از سوی مدیران مسئول ایجاد شد؛ اما خیلی زود، به شکل کارگری خود تغییر وضعیت داد و به یک نهاد صنفی بدل شد تا از همان زمان، هم با رشد و توسعه مطبوعات، انجمن نیز، شاهد رشد کمّی و کیفی خود باشد.
یعنی شما فکر میکنید انجمن صنفی روزنامهنگاران نسبت به نمونههای پیشین خود در همه دورههای قبل، موفقتر عمل کرده است؟
انجمن صنفی روزنامهنگاران، بزرگترین و قویترین تشکل صنفی تاریخ روزنامهنگاری ایران است که هیچ نمونه مشابهی در تاریخ خود نداشته و ندارد. این را به اعتبار حضور افراد خاص در این انجمن نمیگویم؛ بلکه به این دلیل تأکید دارم که ما شاهد بهترین نمونه فعالیت صنفی مطبوعاتی در انجمن صنفی روزنامهنگاران بودیم که همزمان با راهافتادن این صنف، فعالیتهای مطبوعاتی گستردهتر شده بود و اساسا کار مطبوعاتی در حال رسیدن به سطوح پذیرفتهشدهای از نظر استقلال و هویت حرفهای بود.
امروز جای خالی انجمن صنفی روزنامهنگاران را چطور ارزیابی میکنید؟
بیشک امروز یکی از مهمترین کمبودهای ساختار کلی فعالیت مطبوعاتی در ایران، سلب امکان فعالیت این انجمن است. این موضوع به این معناست که افراد حاضر در این صنف، فاقد حمایت صنفی و تشکلات صنفی خود هستند و نمیتوانند از امکانات یک تشکل صنفی حامی بهرهمند شوند. درحالحاضر روزنامهنگاران، هیچ انجمن صنفی دیگری ندارند و چند انجمن کوچکی که با برنامههای معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد و وزارت کار بهوجود آمدهاند، اصولا ماهیت صنفی ندارند. این نهادها ازآنجاییکه در ذیل قانون احزاب بهوجود آمده و در وزارت کشور به ثبت رسیدهاند، فاقد ماهیت صنفی هستند و اگرچه ممکن است اهدافی صنفی داشته باشند؛ اما از منظر حقوقی و حتی کارکردی، صنفی نیستند؛ البته این نکته را هم اضافه کنم که حضور این انجمنها از نگاه من مثبت است؛ ولی ازآنجاییکه ماهیت صنفی ندارند، نمیتوانند عملا موازی با یک انجمن صنفی فعالیت کنند.
میتوان امیدوار بود دستاورد نمایشگاه بینالمللی مطبوعات امسال، درخواست و مطالبه روزنامهنگاران در بازگشایی مجدد تنها نهاد صنفیشان باشد؟
اگر چنین اتفاقی بیفتد، یکی از مهمترین نشانههای توسعه هویت صنفی را در روزنامهنگاران ایران شاهد خواهیم بود. اگر روزنامهنگاران ایران بتوانند سازمانها را به تمکین قانون وادار کنند و از این طریق، موانع بر سر راه صنف خود را برطرف کنند، باید به آنها آفرین گفت که اگر روزنامهنگاران بتوانند از این سد بگذرند، بیشک بزرگترین دستاورد تاریخی خود را بهدست آوردهاند.
منبع: شرق
