اتاق نیوز- به تازگی خبر وضع عوارض صادراتی جهت صدور سنگ آهن به اشکال مختلف توسط معاون محترم وزارت صنعت ، معدن و تجارت به منظور حمایت از صنایع فولادی کشور و جلوگیری از خام فروشی مجددا" مطرح گردیده است. صد البته حمایت از صنایع فولادی کشور و هر چه شکوفاتر شدن آن راهی به سمت شکوفایی اقتصادی بیشتر کشورمان است که آرزوی هر ایرانی است. اما در این پیشنهاد چند مطلب مغفول مانده است.
ـ براساس برنامه چهارم توسعه بنا بود طی 5 سال ظرفیت تولید فولاد کشور به 5/28 میلیون تن در سال برسد این در حالیست که آمار تولید سال 90 حکایت از تولید حدود 12 میلیون تن دارد. یکی از مهم ترین دلایل عقب افتادن از برنامه چهارم توسعه فراهم نبودن زیر ساخت های تولید بوده است که باید به آن نظر جدی داشت.
کشور چین بعنوان بزرگترین مصرف کننده سنگ آهن، این ماده را با قیمتی معادل 2 برابر سنگ آهن تولید داخلی کشور چین، وارد کرده و پس از تولید محصولات فولادی و افزودن قیمت حمل تا ایران به آن بعنوان یکی از صادرکنندگان اصلی این محصولات به ایران است. قیمت فروش محصولات فولادی چینی در کشور با محصولات تولید داخل از نظر قیمت رقابت می کند. چگونه است که تولید کنندگان چینی محصولات فولادی، قادر به تولید با چنین قیمت رقابتی هستند اما تولیدکنندگان داخلی با خرید سنگ آهن با نرخ مصوب داخلی و نداشتن هزینه حمل دریایی امکان ارائه محصول با قیمت مناسبتری را ندارند بنظر میرسد مسئولین امر برای شکوفایی این صنعت باید بیشتر به اصل موضوع تولید و زیر ساختهای آن تمرکز نمایند تا مسائل حاشیه ای از قبیل وضع عوارض بر صادرات سنگ آهن دانه بندی شده .
ـ جهت تولید هر یک میلیون تن فولاد خام 2 میلیون تن سنگ آهن لازم است که اعداد و ارقام تولید نشان از نیاز سنگ آهن به میزان حداکثر 24 میلیون تن در سال دارد. شایان ذکر است که سنگ آهن مورد نیاز صنایع فولادی کشور از نوع کنسانتره و گندوله است که به میزان های مورد نیاز این واحدها سنگ آهن قابل ارائه کاملا مهیا است. تنها واحد داخل کشور که سنگ آهن دانه بندی شده می تواند مصرف کند شرکت ذوب آهن اصفهان است که میزان مصرف آن کمتر از 4 میلیون تن برآورد شده که به صراحت می توان گفت کمتراز توان تولیدی سنگآهن دانه بندی فقط یکی از معادن بزرگ کشور است. از طرفی احداث واحدهای گندوله سازی و یا تولید کنسانتره در کنار معادن کوچک توجیه اقتصادی ندارد. بنابراین وضع عوارض صادراتی بر سنگ آهن موجب تعطیلی این معادن که بسیاری از آنها نیز در مناطق دور افتاده کشور است خواهدشد.
ـ هم اکنون در بخش معدن کاری بیش از 10000 نفر نیروی کار مستقیم مشغول به کار هستند. این عدد به غیر از در نظر گرفتن اشتغال زایی در فعالیتهای اقتصادی جانبی از جمله حمل و نقل می باشد.
ـ ظرفیت تولید فعلی سنگ آهن معادن فعال کشور -که بالغ بر 53 معدن هستند - بیش از 40 میلیون تن در سال است. آیا منطقی به نظر می رسد که 16 میلیون تن مازاد تولید داخل فقط به دلیل خام فروشی بدون مصرف بماند؟
ـ از طرف دیگر آمار گمرک ایران حاکی از صادرات 16 میلیون تن سنگ آهن در سال 90 است که دقیقاً معادل مازاد مصرف داخل است و باعث ارزآوری قابل ملاحظه ای برای کشورمان و ایجاد اشتغال در صنوف مختلف از جمله حمل و نقل ، انبار داری، پیمانکاری معادن، پایانه های حمل دریایی، بازرسی و ... دارد.
بد نیست بدانیم سه کشور اول عرضه کننده سنگ آهن در دنیا برزیل، استرالیا و هند هستند که در بخش تولیدات فولادی بسیار توسعه یافته اند اما همچنان صادرات بخش اعظم سنگ آهن مورد نیاز دنیا را فراهم می کنند و حتی در سالهای اخیر افزایش تولید و عرضه سنگ آهن نیز داشته اند. حال با توجه به اینکه ایران در طی سال های 1386 تا 1390 توانسته است از رتبه دهمین کشور صادر کننده به پنجمین کشور صادر کننده سنگ آهن تبدیل شود، چرا باید از این گردونه حذف شده و بازار مصرف را به رقبا واگذار نماید؟
با استناد به موارد یاد شده در بالا لازم است تصمیم سازان این حوزه با موشکافی بیشتر در وضع عوارض صادراتی برای سنگ آهن عمل کنند زیرا پیامدهای این امر می تواند صدمات جبران ناپذیری را به بدنه اقتصادی کشور بزند از جمله این پیامدها می توان به موارد زیر اشاره نمود:
ـ پایین آمدن میزان تولید معادن سنگ آهن بزرگ و بسته شدن معادن متوسط و کوچک کشور
ـ بالا رفتن نرخ بیکاری در کشور و مهاجرت جمعیت فعال معادن و خانواده های آنها به شهرهای بزرگ
ـ افت درآمدهای ارزی غیرنفتی ناشی از صدور سنگ آهن در شرایط حساس افزایش تحریم های اقتصادی
ـ بلا استفاده ماندن ظرفیت های ایجاد شده در این بخش از اقتصاد کشور و خروج سرمایه های این بخش از کشور و پیامدهای فراوان دیگری که این تصمیم می تواند به دنبال داشته باشد.
پروا سلطانی – عضو هیات موسس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن و عضو شورای بانوان بازرگان اتاق تهران
کد خبر:
27363
تاریخ انتشار: 12 تیر 1391 - 09:49
اتاق نیوز- به تازگی خبر وضع عوارض صادراتی جهت صدور سنگ آهن به اشکال مختلف توسط معاون محترم وزارت صنعت ، معدن و تجارت به منظور حمایت از صنایع فولادی کشور و جلوگیری از خام فروشی مجددا" مطرح گردیده است. صد البته حمایت از صنایع فولادی کشور و هر چه شکوفاتر شدن آن راهی به سمت شکوفایی اقتصادی بیشتر کشورمان است که آرزوی هر ایرانی است. اما در این پیشنهاد چند مطلب مغفول مانده است.
ـ براساس برنامه چهارم توسعه بنا بود طی 5 سال ظرفیت تولید فولاد کشور به 5/28 میلیون تن در سال برسد این در حالیست که آمار تولید سال 90 حکایت از تولید حدود 12 میلیون تن دارد. یکی از مهم ترین دلایل عقب افتادن از برنامه چهارم توسعه فراهم نبودن زیر ساخت های تولید بوده است که باید به آن نظر جدی داشت.
کشور چین بعنوان بزرگترین مصرف کننده سنگ آهن، این ماده را با قیمتی معادل 2 برابر سنگ آهن تولید داخلی کشور چین، وارد کرده و پس از تولید محصولات فولادی و افزودن قیمت حمل تا ایران به آن بعنوان یکی از صادرکنندگان اصلی این محصولات به ایران است. قیمت فروش محصولات فولادی چینی در کشور با محصولات تولید داخل از نظر قیمت رقابت می کند. چگونه است که تولید کنندگان چینی محصولات فولادی، قادر به تولید با چنین قیمت رقابتی هستند اما تولیدکنندگان داخلی با خرید سنگ آهن با نرخ مصوب داخلی و نداشتن هزینه حمل دریایی امکان ارائه محصول با قیمت مناسبتری را ندارند بنظر میرسد مسئولین امر برای شکوفایی این صنعت باید بیشتر به اصل موضوع تولید و زیر ساختهای آن تمرکز نمایند تا مسائل حاشیه ای از قبیل وضع عوارض بر صادرات سنگ آهن دانه بندی شده .
ـ جهت تولید هر یک میلیون تن فولاد خام 2 میلیون تن سنگ آهن لازم است که اعداد و ارقام تولید نشان از نیاز سنگ آهن به میزان حداکثر 24 میلیون تن در سال دارد. شایان ذکر است که سنگ آهن مورد نیاز صنایع فولادی کشور از نوع کنسانتره و گندوله است که به میزان های مورد نیاز این واحدها سنگ آهن قابل ارائه کاملا مهیا است. تنها واحد داخل کشور که سنگ آهن دانه بندی شده می تواند مصرف کند شرکت ذوب آهن اصفهان است که میزان مصرف آن کمتر از 4 میلیون تن برآورد شده که به صراحت می توان گفت کمتراز توان تولیدی سنگآهن دانه بندی فقط یکی از معادن بزرگ کشور است. از طرفی احداث واحدهای گندوله سازی و یا تولید کنسانتره در کنار معادن کوچک توجیه اقتصادی ندارد. بنابراین وضع عوارض صادراتی بر سنگ آهن موجب تعطیلی این معادن که بسیاری از آنها نیز در مناطق دور افتاده کشور است خواهدشد.
ـ هم اکنون در بخش معدن کاری بیش از 10000 نفر نیروی کار مستقیم مشغول به کار هستند. این عدد به غیر از در نظر گرفتن اشتغال زایی در فعالیتهای اقتصادی جانبی از جمله حمل و نقل می باشد.
ـ ظرفیت تولید فعلی سنگ آهن معادن فعال کشور -که بالغ بر 53 معدن هستند - بیش از 40 میلیون تن در سال است. آیا منطقی به نظر می رسد که 16 میلیون تن مازاد تولید داخل فقط به دلیل خام فروشی بدون مصرف بماند؟
ـ از طرف دیگر آمار گمرک ایران حاکی از صادرات 16 میلیون تن سنگ آهن در سال 90 است که دقیقاً معادل مازاد مصرف داخل است و باعث ارزآوری قابل ملاحظه ای برای کشورمان و ایجاد اشتغال در صنوف مختلف از جمله حمل و نقل ، انبار داری، پیمانکاری معادن، پایانه های حمل دریایی، بازرسی و ... دارد.
بد نیست بدانیم سه کشور اول عرضه کننده سنگ آهن در دنیا برزیل، استرالیا و هند هستند که در بخش تولیدات فولادی بسیار توسعه یافته اند اما همچنان صادرات بخش اعظم سنگ آهن مورد نیاز دنیا را فراهم می کنند و حتی در سالهای اخیر افزایش تولید و عرضه سنگ آهن نیز داشته اند. حال با توجه به اینکه ایران در طی سال های 1386 تا 1390 توانسته است از رتبه دهمین کشور صادر کننده به پنجمین کشور صادر کننده سنگ آهن تبدیل شود، چرا باید از این گردونه حذف شده و بازار مصرف را به رقبا واگذار نماید؟
با استناد به موارد یاد شده در بالا لازم است تصمیم سازان این حوزه با موشکافی بیشتر در وضع عوارض صادراتی برای سنگ آهن عمل کنند زیرا پیامدهای این امر می تواند صدمات جبران ناپذیری را به بدنه اقتصادی کشور بزند از جمله این پیامدها می توان به موارد زیر اشاره نمود:
ـ پایین آمدن میزان تولید معادن سنگ آهن بزرگ و بسته شدن معادن متوسط و کوچک کشور
ـ بالا رفتن نرخ بیکاری در کشور و مهاجرت جمعیت فعال معادن و خانواده های آنها به شهرهای بزرگ
ـ افت درآمدهای ارزی غیرنفتی ناشی از صدور سنگ آهن در شرایط حساس افزایش تحریم های اقتصادی
ـ بلا استفاده ماندن ظرفیت های ایجاد شده در این بخش از اقتصاد کشور و خروج سرمایه های این بخش از کشور و پیامدهای فراوان دیگری که این تصمیم می تواند به دنبال داشته باشد.
پروا سلطانی – عضو هیات موسس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن و عضو شورای بانوان بازرگان اتاق تهران
کلید واژه ها :
