Performancing Metrics

عجایب فرهنگی سال 94 | اتاق خبر
کد خبر: 328840
تاریخ انتشار: 11 فروردین 1395 - 17:10
در این گزارش قصد داریم نگاهی بیندازیم به سریال‌ها و فیلم‌هایی که در سال ۹۴ به نمایش در آمده‌اند و در مواردی عجیب مورد توجه قرار گرفته‌اند.

به گزارش اتاق خبر سال که به روزهای انتهایی خودش نزدیک می‌شود، همان‌قدر که همه سعی می‌کنیم جمع‌بندی از کارها و شرایطی که از سر گذرانده‌ایم، داشته باشیم، می‌توان به دیگر حوزه‌ها هم سری زد و کارهای آن‌ها را از نگاه مردم و بازخوردهایی که بر اساس آن‌ها داشته‌اند بررسی کرد. در سالی که گذشت تلویزیون سریال‌های زیادی را بر روی آنتن برد که برخی خوب دیده شدند، برخی شکایت گروهی از افراد جامعه را در پی داشتند و برخی دیگر اسباب شوخی و خنده شدند! در سینما حال و هوای بهتری جریان داشت و فیلم‌های بهتری را بر روی پرده سینما دیدیم که فروش نسبتا خوبی را هم برای سینمای کشور رقم زدند، با این حال آثاری هم داشته‌ایم که با وجود اینکه فیلم‌های خوبی نبوده‌اند، اما در میان مردم محبوب شده‌اند و اتفاقا فروش‌های بالایی هم داشته‌اند. در این گزارشی نگاهی داریم به این آثار و اتفاقاتی که در پی آن‌ها رخ داده است.

 

در حاشیه ۲

فروردین ماه سال ۹۴ بود که مهران مدیری بعد از چند سال دوری از تلویزیون با مجموعه «در حاشیه» برگشت و اتفاقا توانست نظر مخاطبان را هم جلب کند، «در حاشیه» روایتی از چند دکتر قلابی بود که با یک کلاهبردار هم‌دستی کرده بودند و بیمارستانی را راه‌اندازی کرده بودند، اما این سریال خیلی زودتر از چیزی که تصور می‌شد تمام شد و اعتراض پزشکان به روابط و اتفاقات مجموعه باعث شد حمایت‌های صدا و سیما هم به کار مهران مدیری و همکارانش نیاید و «در حاشیه» پیش از اینکه بتواند به خط داستانی مشخصی برسد، تمام شد. اما داستان به همین‌جا ختم نشد و خبرهایی آمد که مهران مدیری می‌خواهد قسمت دوم این مجموعه که ادامه آن است را بسازد. «در حاشیه۲» روایتی از زندان رفتن این کلاهبردارها بود و اتفاقاتی که برای‌شان می‌افتد. اما این مجموعه دیگر هیچ‌چیزش شبیه به مجموعه قبلی نبود، مهران مدیری و محمدرضا هدایتی در آن بازی نمی‌کردند و همه اتفاق‌های آن تکراری بود و چندان نتوانست رضایت مخاطبان را به خودش جلب کند.

بعد از پایان مجموعه امیرمهدی ژوله یکی از نویسندگان «در حاشیه۲» در صفحه شخصی خودش درباره این مجموعه نوشت: «ما یک سریال متوقف شده «در حاشیه ۱» را با آن حواشی تمام ناشدنی داشتیم با کاراکترهایی که مردم دوست داشتند، با این توضیح که ادامه ی کار در بیمارستان ممکن نبود، حتی روپوش سفید پوشیدن هم امکان پذیر نبود. چند طرح جایگزین مثل تیمارستان و خانه سالمندان و بنگاه اقتصادی و … هم مورد تایید قرار نگرفت. تنها گزینه ادامه مسیر و فرستادن آنها به بیمارستان و تادیبشان بود. ما از اول می دانستیم که فضای تلخ و سنگینی در زندان خواهیم داشت . از حضور خانم ها و قصه های خانوادگی محروم خواهیم بود و از همه مهم تر بزرگ ترین ویژگی «در حاشیه ۱» یعنی نقادی را نخواهیم داشت. فشار آن توقف و طولانی شدن آن پروسه تولید و فضای کار که کم کم غیرهمدلانه و غیردوستانه شده بود و امیدی که به بازخورد های مثبت ادامه کار در یک فضای جدید وجود نداشت نتیجه‌ساش این بود که آقای مدیری از ابتدای کار بازی نکرد، آقای رادش از قسمت پانزدهم از کار جدا شد و آقای غفوریان و رضوی تا قسمت نوزدهم در کار ماندند.» به این شکل بود که بازگشت مهران مدیری به تلویزیون با حواشی‌ها و سر و صداهای زیادی همراه شد که در نهایت او از روی اجبار «در حاشیه۲» را ساخت؛ سریالی که به مزاق کسی خوش نیامد.

معمای شاه

هزینه، هزینه و باز هم هزینه! با دیدن نام این سریال تنها چیزی که به ذهن می‌رسد همین است که این‌همه هزینه سازمان صدا و سیما برای مجموعه‌ای تاریخی دقیقا بر اساس چه هدفی است؟ «معمای شاه» مجموعه‌ای تاریخی است که روایتی از زندگی محمدرضا پهلوی بعد از بازگشت از مصر تا زمان مرگ را به تصویر می‌کشد. این مجموعه به کارگردانی محمدرضا ورزی ساخته شده و گفته می‌شود در حدود ۲۰ میلیارد تومان برای آن هزینه کرده‌اند. مجموعه‌ای با گریم‌های سنگین و تعداد بازیگران بسیار زیاد که سه سال برای ساخت آن زمان صرف شده است.

اما اعتراض‌ها به این مجموعه از همان روزهای ابتدایی پخش آن آغاز شد و افراد زیادی به شیوه دیالوگ‌گویی و نحوه پرداختن به موضوعات انتقاد کرده بودند و می‌گفتند این‌ها برای مخاطب باورپذیر نیست. اما ورزی، کارگردان مجموعه موضع خودش را تغییر نمی‌داد و همچنان به روایت‌هایش اطمینان داشت، اما چیزی که مشخص است برخورد مردم با این مجموعه و اتفاق‌هایی است که در آن رخ می‌دهد، ارتباط برقرار نکردن با حوادث و روایات مختلفی که در سریال وجود داشت، باعث شد خیلی از مردم یا دیگر «معمای شاه» نبینند یا ببینند که بتوانند ایرادها و انتقادهایی را از آن پیدا کنند. اشتباه‌های تاریخی که نویسندگان و مورخان مرتکب شده بودند بسیار زیاد بود و برای مثال می‌توان به قسمتی اشاره کرد که یکی از بازیگران در سال ۱۳۱۸در حال نوشتن شعر «یا علی گفتیم و عشق آغاز شد» است، در حالی که در آن زمان هنوز این شعر سروده نشده بود! از این دست اشتباهات در این مجموعه نمونه‌های متفاوتی وجود دارد که مجال پرداختن به آن‌ها نیست، اما در کل می‌توان گفت این مجوعه یکی از ضعیف‌ترین سریال‌ها درباره تاریخ معاصر ایران است که به دنبال تحمیل کردن نوعی مشخص از نگاه به مردم است.

کیمیا

بدون شک مجموعه «کیمیا» تا مدت‌ها در ذهن همه ما می‌ماند، البته نه از آن جهت که اثر خوب و قابل دفاعی بوده و همه ۱۱۰ قسمت آن را دیده‌ایم، بلکه بیشتر از آن جهت که در مدت زمان پخش و حتی بعد از آن خیلی زیاد درباره آن خواندیم و صحبت‌های طنز شنیدیم. «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار بود و از شبکه دوم سیما پخش شد که یکی از طولانی‌ترین سریال های ایرانی در این چند سال بوده است. این مجموعه هم بعد از پخش چند قسمت در برخی موارد مخاطبان خودش را از دست داد یا خیلی‌ها بعد از دیدن آن تنها به اشتباهاتی که در مجموعه رخ داده بود، اشاره می‌کردند. از تبلیغ همراه اول در یکی از صحنه‌ها تا نصب صندوق پست بر روی در نکته‌هایی بود که همه به آن اشاره می‌کردند. البته یکی از پر سر و صداترین موضوعات این مجموعه گریم‌هایی بود که برای بازیگران نفش‌های اول در نظر گرفته شده بود. «کیمیا» طی سال‌ها پیر نمی‌شد و این موضوع خوبی برای دست انداختن مجموعه بود، این قضایا تا جایی پیش رفت که حتی طراح گریم مجموعه، امیر اسکندری به این انتقادها جواب داده و گفته بود که در این سریال بعضی از بازیگران با منت و التماس آمده‌اند و برای همین اجازه گریم به او نمی‌دادند، همچنین کمبودهای مالی باعث شده بود که نتوانند ابزار خوب و مناسبی را برای بازیگران تهیه کنند.

در نهایت اینکه «کیمیا» یکی از سریال‌های ضعیف سال ۹۴ تلویزیون بود که آن‌هم با صرف هزینه بالایی تولید شده بود که منتقدین در پایان از عناوین «رژه روی اعصاب مردم» و «توهیم به شعور مخاطب» برای آن استفاده کردند.

بازگشت لوک خوش‌شانس

این فیلم از گزینه‌هایی بود که به نظر نمی‌رسید اکران شود و حتی بعد از اکران هم به نظر نمی‌رسید حتی فروشی داشته باشد، اما این طور نبود و «بازگشت لوک خوش‌شانس» هم اکران شد و هم فروش نسبی داشت. این فیلم به کارگردانی مجید کاشی‌فروشان ساخته شده بود و بازیگرانی چون سیاوش خیرابی، فتحعلی اویسی، سیروس گرجستانی و قدرت الله ایزدی در آن بازی می‌کردند. این فیلم در ابتدا با پروانه فیلم ویديویی و در قالب تله فیلم با حمایت وزارت ارشاد استان اصفهان تولید شده بود و با تغییر در پروانه نمایش آن توانست در سینماهای کشور به نمایش در بیاید و در نهایت هم ۲۶۰ میلیون تومان فروش داشت.

گینس

تابستان امسال نخستین ساخته بلند محسن تنابنده در سینماها اکران شد، فیلمی که بعد از یک ماه نمایش بیش از سه میلیارد تومان فروش داشت. گینس به دلیل شوخی‌های زیادی که برخی از آن‌ها برای همه گروه‌های سنی مناسب نبود و البته نداشتن خط داستانی مشخص و تکیه بر موقعیت‌های طنز و همچنین حضور رضا عطاران توانست فروش داشته باشد و به جز این نکته مثبت چندانی نداشت. در این میان حتی همان‌هایی که با فیلم خندیده بودند هم از میزان زیاد بودن تکه کلام‌های فیلم که در برخی موارد مخصوصا برای کودکان چندان جالب به نظر نمی‌رسید، ابراز نارضایتی می‌کردند و حتی ترجیح می‌دادند بچه‌های‌شان در سالن حضور نداشته باشند.

 

من سالوادور نیستم

فیلم پنج میلیون تومانی این روزهای سینمای کشور است و به تنهایی در صدر جدول روش ایستاده. «من سالوادور نیستم» به کارگردانی منوچهر هادی از هفته سوم اسفند ماه اکران شد و بازی رضا عطاران در کنار تصاویری از برزیل و البته طنز بودن فیلم و طنازی‌های بازیگرها موارد جذابیت این اثر سینمایی هستند. با اینکه این فیلم رضایت عمومی مخاطبان را در پی نداشته و خیلی‌هایی که از سالن خارج می‌شوند۷ نسبتا ناراضی هستند، اما به دلیل حضور عطاران و برزیل و البته بازیگرهای خارجی و همچنین «ریوالدو»ی فوتبالیست در آن هرکسی را برای دیدن آن به سینما می‌کشاند؛ بزرگ و کوچک هم ندارد! به این ترتیب می‌توان «من سالوادور نیستم» را پدیده‌ سینما و روزهای پایانی سال و ابتدای سال جدید دانست.

چند شخصیت فرهنگی

بازیگرها و کارگردان‌ها و اساسا کسانی‌که در بخشی از فرهنگ و هنر کشور حضور دارند، معمولا مورد توجه قرار می‌گیرند و کارها و رفتارهای‌شان هم زیر ذره بین می‌رود. اما گاهی برخی رفتارهای این افراد باعث می‌شود که دیگران درباره‌شان قضاوت کنند. در روزهای پایانی سال و در اسفند فیلم سینمایی «رگ خواب» به کارگردانی حمید نعمت‌الله روزهای پایانی خودش را می‌گذراند که از چند رسانه برای حضور در پشت صحنه دعوت کرد، لیلا حاتمی که در این اثر سینمایی به ایفای نقش می‌پرداخت نیز حاضر بود. به نظر می‌رسد روابط عمومی فیلم به اصرار توانسته حاتمی را برای گفت و گوی جمعی با رسانه‌ها راضی کند و از همین رو او هم با رضایت این کار را انجام نمی‌دهد.

ماجرا به همین‌جا ختم نشد و روز بعد مانی حقیقی کارگردان «۵۰ کیلو آلبالو» که به تازگی اکران شده و «اژدها وارد می‌شود» که در جشنواره فیلم فجر حاضر بود، در صفحه شخصی‌اش این‌طور نوشت: «چه لذت عمیقی می‌برم از پاسخ‌های شفاف لیلا حاتمی به سؤال‌های احمقانه خبرنگارهای دوزاری». این حرف‌ها موج دیگری را به راه انداخت که مانی حقیقی برای تبلیغ آثار خودش به همین رسانه‌ها نیاز دارد و یا زمانی‌که «اژدها وارد می‌شود» در جشنواره برلین به نمایش درآمد و به جای صادق زیبا کلام تصویر بهنود استفاده شد، حرفی نزدند و حواشی فیلمش را بیشتر نکردند.

البته ۶ ماهه دوم سال ۹۴ همچنین خبرنگاران سینمایی در مورد دیگری کنار یکدیگر قرار گرفتند، بعد از گفت و گوی یک روزنامه با هنگامه قاضیانی و رفتاری که او بعد از مصاحبه انجام داد و جلوی انتشار متن صحبت‌هایی که را هم ضبط شده بودند و هم خودش آن‌ها را خوانده و تایید کرده بود را گرفت، دیگر هیچ رسانه‌ای خبری از این بازیگر را روی خروجی خود قرار نداد و حتی اخبار فیلم‌هایی که در آن بازی می‌کرد را بدون تصویر او منتشر می‌ساختو جریان زمانی بیشتر دیده شد که هنگامه قاضیانی کنسرتی ویژه بانوان در تالار وحدت گذاشت و علاوه بر اینکه خبر آن در جایی کار نشد، هیچ گفت و گویی هم با او صورت نگرفت. البته این ماجرا با عذرخواهی این بازیگر از همه خبرنگاران سینمایی که با دست نوشته‌ای صورت گرفته بود، ختم به خیر شد.

منبع: مهر

94105

نظرات
ADS
ADS
پربازدید