اتاق خبر: با آنكه تراز تجاري ايران در دورههاي پاياني سال 94مثبت شد اما برخي از كارشناسان معتقدند بايد نسبت به تجارت كشور نگاه واقعبينانهيي داشت. كارشناسان براين باوند؛ اگر چه تراز تجاري كشور با احتساب صادرات ميعانات گازي مثبت شده اما زماني ميتوان به مثبت شدن تراز تجاري كشور اميدوار بود كه در محاسبه آن صادرات كالا با پايه نفتي از جمله ميعانات گازي در نظر گرفته نشود. حال طبق بررسيهاي انجام شده در سال 94 بدون در نظر گرفتن صادرات ميعانات گازي، نهتنها تراز تجاري كشور مثبت نشده، بلكه حجم تجاري كشور نيز نسبت به سال 93 به ميزان تقريبا زيادي افت داشته است. البته در زمينه روند سراشيبي حجم تجاري كالاهاي غيرنفتي بايد به مشكلات ساختاري تشكلها براي دستيابي به بازارهاي جهاني نيز تاكيدداشت. متاسفانه تشكلها براي دستيابي بازارهاي جهاني هيچ برنامه جامع و استراتژي رادرنظر ندارد و به گفته مجيدرضا حريري: «تشكلها به شكل معيوب و سنتي همچنان درصدد فعاليتهاي تجاري هستند كه بايد اين ساختارها در اين برهه زماني شكل تازهيي به خود بگيرد.» وي همچنين معتقد است: «در زمينه بازاريابي كالاها دولتمردان هيچ نقشي ندارند و در اين ميان صاحبان كالا هستند كه بايد دلسوزانه براي ادامه مسير خود تعيين و تكليف كنند. درواقع، در اين باره ما معتقديم، هر چه دولت دست و پايش را در اين مسير جمعتر كند به نفع اقتصاد و صاحبان بنگاهها تمام خواهد شد.» درادامه ماحصل گفتوگوي ما را با عضو هياتمديره اتاق ايران و چين ميخوانيد:
آقاي حريري، باتوجه به رقم خوردن دوران پسابرجام آيا اتفاق روشني درباره دستيابي تشكلها به بازارهاي جهاني افتاده است؟
بنده هنوز نميدانم كه دوران پسابرجام شروع شده يا در حال شروع شدن است؛ چراكه در زمينه ارتباطگيري بنگاههاي اقتصادي با كشورهاي در حال توسعه وتوسعه يافته هنوز اتفاق روشني شكل نگرفته است.
لغو تحريمهاي بينالمللي آيا اثرگذاري چنداني براي رونق صادرات كالاهاي توليدي ايراني داشته است؟
هنوز ما با مشكلات پيش پا افتادهيي همچون عدم ارتباطگيري بانكهاي دنيا با ايران را شاهد هستيم و هنوز در زمينه رونق صادرات محصولات غيرنفتي خبرآنچناني حاصل نشده است.
متاسفانه يكي از معايب در بخش توليد بحثهايي چون نبود يا كمبود بازارياب خبره است. در اين بازهزماني كنوني تشكلها چگونه ميتوانند در بخش بازاريابي فعال باشند؟
براي ورود كالاهاي توليد داخل به كشورهاي توسعه يافته يا درحال توسعه گام اول براي فعالان تشكلي اتاق بازرگاني اين است كه فعاليتهاي خود را توانمند و بروز كنند. به هرحال ما در چند دهه اخير شاهد روي كارآمدن روساي كهنهكار و قديمي در صدر فعاليتهاي تشكلي بودهايم. درحقيقت، با روي كارآمدن اين افراد، تجربهها به نسلهاي جوانتر منتقل نميشود و منابع انساني كهنهكار نيز از روشهاي آموزشي مدرن كشورهاي توسعهيافته و درحال توسعه نيرويهاي انساني عقب ميمانند. دراين بازه زماني تشكلها بايد فرصتهايي را براي ورود نيروهاي جوان زبده و آشنا به علم روز مهيا كنند. ما بايد براي مجهز كردن بازاريابهاي خبره ياد بگيريم كه از موسسات و مركزهاي پژوهش مرتبط با بحثهاي تجاري براي توانمندسازي نيروهاي جوان انساني استفاده كنيم. درواقع يكي از معايب ما در ساختارهاي تشكلي اين است كه اعضاي هياتمديره خود مشتاقاند تا در تمام امور دخالت كنند درحالي كه در بخشهاي تخصصي همچون بازاريابي كار را بايد به صورت برونسپاري شده هدايت كنيم يعني بايد از افراد خبره تخصصي و آگاه به دانش روز دعوت و از تجربه آنها بهرهمند شويم. درحقيقت، گام سوم اين است كه دانش و اطلاعات نيز بايد در ساختارهاي تشكلي ايران ارتقا يابد كه توجه به اين موضوع بيشك شرايط جديد را براي ورود به بازارهاي جهاني فراهم خواهد كرد. درحال حاضر نيز تشكل صادراتي صنايع دستي از معاون تشكلي اتاق بازرگاني خواستار اخذ مدرسان بازاريابي كشورهاي اروپايي شده است. در هرحال، بايد در اين بازه زماني كلاسهاي آموزشي براي كادرهاي اجرايي تشكلها فراهم شود تا در دوران پسابرجام ما شاهد رونق صادرات كالاهاي غيرنفتي باشيم. خوشبختانه ايران بهعنوان بكرترين كشوردر غرب آسيا مطرح و از نظر توليد كالاهاي غيرنفتي نيز داراي تنوعهاي چشمگيري است كه اميدواريم با ارتقاي بحثهاي آموزشي در تشكلها و كاهش تمامشده محصولات توليدي بتوانيم توسعه صادرات را تا افق 1404 گسترش دهيم.
اساسا مشكلات ساختاري تشكلها براي دستيابي به بازارهاي جهاني چيست؟
براساس قانون بهبود فضاي كسب و كار منظور از ساختار تشكل، تشكلهايي است كه در اتاق حضور مستمر دارند. بخشي از اين مشكلات نشات گرفته از ساختار سنتي تشكلها است؛ بهواقع، نيروهاي انساني دراين بخش فاقد مهارت لازم براي دستيابي به بازارهاي جهاني هستند و متاسفانه فعالان صنعتي و تشكلها نيز مطالعه و پژوهشي خاصي براي ورود به بازارهاي جهاني ندارد و همچنان بطور سنتي و تجربي فعاليتهاي خود را ادامه ميدهند.
براي ارتقاي بحثهاي آموزشي شما چه پيشنهادي به مديران تشكلهاي اتاق بازرگاني داريد؟
ما هر سال شاهد افزايش قيمت بخش آموزش در كشور هستيم. بههرحال، مديران و كادرهاي اجرايي تشكلها بيش از هر چيز ديگري بايد ارتقا وتوانمندسازي نهادهاي تشكلي خود را دراولويت قراردهند. دراين برهه زماني، آموزش نيروهاي انساني جوان و به كارگيري خبرنگان تجاري نيز ميتواند كمكي موثري براي ارتقاي محصولات توليدي تشكلها باشد. البته به نظر ميرسد كه درزمينه فعاليت افراد خبره و توانمنددر حوزههاي تجاري بايد نهاد تشكلي در اين باره تاسيس شود تا دستگاهها براي بهكارگيري اين افراد دچار چالش و سردرگمي نشوند. متاسفانه ما براي صادرات كالاهاي توليدي در بازارهاي منطقهيي و جهاني از شيوههاي سنتي استفاده ميكنيم و نحوه بازاريابي تشكلها نيز از سيكل معيوبي در منطقه برخوردار است كه درفصل تازه ارتباطات ما بايد اين نوع موانع را بررسي و اقدامات موثر را براي پيشبرد اهدافمان درنظرگيريم.
نقش رايزنهاي بازرگاني براي توسعه كالاهاي توليدي ايراني در بازارها چيست؟
به دليل تحريمهاي ظالمانه غرب عليه ايران ما بسياري از ارتباطات خود را با كشورهاي اروپايي و آسيايي از دست داديم. بنابراين در اين باره بايد گفت كه در سطح دنيا، ما حدود 14 الي 15 رايزن داريم. اينكه ما از رايزنها بخواهيم كه درصدد توسعه صادرات كالاهاي غيرنفتي برآيند و بار مبادلات تجاري هر دو كشور را به دوش بكشند، توقع نابه جايي است. درواقع، رايزن بازرگاني بايد در ارتباط با تشكلها و اتاقهاي بازرگاني اطلاعات كشور مقصد را براي فعالان اقتصادي جمعآوري كند؛ بهواقع اينكه رايزنها فينفسه اقداماتي را براي افزايش مبادلات تجاري دو كشور انجام دهند توقع بيجايي است. براي ارتباط رايزنها با بخش خصوصي كشور، در گام اول، بايد به اين فعالان از سوي اتاق بازرگاني كارهاي لازمه ارجاع داده شود.
آيا رايزنها در زمينه تبادل اطلاعات كشور مبدا و مقصد توانستهاند با اتاق بازرگاني ارتباط قابل قبولي را اخذ كنند؟
متاسفانه هنوز اين ارتباط سيستماتيك، بين رايزنها و فعالان اتاق بازرگاني راه نيافتاده است و علت اين موضوع نيز به جوان بودن برخي اقدامات باز ميگردد.
سال گذشته معاون برنامهريزي وزارت صنعت، معدن و تجارت از بسته بازاريابي كالاهاي توليدي رونمايي كرد. آيا چنين برنامهريزيهاي دولتمردان ميتواند ساختار معيوب بخش بازاريابي ايران را تسهيل كند؟
مسلما در حوزه اقتصاد دولتمردان نبايد هيچ نقشي داشته باشند واز اين پس بايد وظيفه دولتمردان را براي دخالت در بخشهاي اقتصادي كمرنگ تركنيم. وظيفه حاكميت بسترسازي و ايجاد فضاي مناسب براي كسب وكاراست. اين روزها علاوه بر موانع داخلي برسر راه كسب وكار شاهد موانع خارجي نيز هستيم. بهعنوان مثال، باوجود رقم خوردن برجام فعالان اقتصادي نيز براي صادرات كالاهاي مورد نظر همچنان با عدم ارتباط بانكي مواجه هستند و دولتمردان ما بايد در اين اقدامات دخالت كنند و موانع بر سرراه تجار را برچينند. در زمينه بازاريابي كالاها بايد گفت كه دولتمردان هيچ نقشي ندارد و در اين ميان صاحبان كالا هستند كه بايد دلسوزانه براي ادامه مسير خود تعيين و تكليف كنند. درواقع، در اين باره ما معتقديم، هرچه دولت دست و پايش را در اين مسير جمعتر كند به نفع اقتصاد و صاحبان بنگاهها تمام خواهد شد.
مهمترين خواسته بخش تشكلي از دولتمردان براي دستيابي به بازارهاي جهاني چيست؟
تنها خواسته تشكلها اين است كه دولتمردان از بخشهاي اجراي دست بكشند و درصددتامين زيرساختها و فراهمآوري شرايط بهتر براي فعالان اقتصادي كشور باشند. در واقع، ما به حاكميت اعلام ميكنيم كه بخشخصوصي ميتواند روي پاي خود بايستد و براي شرايط كنوني اقتصاد تصميمگيري كند. درحقيقت، در اين بازه زماني انتظاري كه ازدولتمردان ميرود اين است كه باتوجه به ابزارهاي سياسي كه در نظر دارند سنگلاخهاي موجود در مسير اقتصاد را براي گشايش در روند كار فعالان اقتصادي بردارد و جادهيي قابل ايمن را مهيا سازند. بطور كلي آن چيزي كه صاحبان بخش خصوصي از دولتمردان خواستارند اين است كه موانع سياسي هر چه زودتر برچيده شود تا ما بتوانيم با مردم دنيا ارتباط داشته باشيم و به اين شكل نيز شاهد رفت و آمد هياتهاي تجاري و اقتصادي به كشور باشيم. كما اينكه با جمعبندي مذاكرات هستهيي نيز اين اتفاق افتاد و اميدواريم در روزهاي پيشرو شاهد افزايش حجم سرمايهگذاريهاي مشترك باشيم.
منبع: تعادل