به گزارش اتاق خبر، به نقل از ساعت24- ایران دست کم یک قرن است از درآمد این کالای راهبردی استفاده میکند و میتوان با جرات گفت که زندگی مادی و خلق و خوی حکمروایان و حتی شهروندان ایرانی از درآمد این کالا شکل و ماهیت پیدا کرده است.
ایران تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی سهم قابل اعتنایی در تولید و صادرات جهانی این کالا داشت و در اوپک نیز تنها عربستان را در برابرخود میدید. آمارهای در دسترس نشان میدهند ایران در سالهای 1356 و 1357 ظرفیت تولید روزانه 5/6 میلیون بشکه نفت را فراهم کرده بود تا اگر بازار جهانی تقاضایش اضافه شد بتواند در کوتاهترین مدت عرضه نفت را انجام و بازارهای تازه را نیز تسخیر کند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلایل گوناگون که شرح همه آنها خارج از حوصله این نوشته است توسعه ظرفیتهای نفت ایران با توقف نسبی مواجه شد و ایران در شرایط خاصی از ظرفیت عربستان فاصله عقب افتاد. نفت ایران در دل چاهها و در دل دریاها باقی ماند و نشد که ظرفیتها افزایش پیدا کند.بررسی سندهای توسعه 5 ساله چهارم به بعد نشان میدهد یکی از خواستهای اصلی برنامههای یاد شده رساندن ظرفیت تولید ایران به 5 میلیون بشکه در روز بوده و هست که هرگز رخ نداده است. ایران در حالی نتوانسته است ظرفیت تولید خود را به 5 میلیون بشکه در روز برساند که عربستان سعودی با سرمایهگذاری قابل توجه در سالهای پس از 1980 توانسته است ظرفیت تولید خود را به 11 میلیون بشکه در روز برساند. روسیه و آمریکا نیز ظرفیتهای خود را با شتاب و سرمایهگذاری قابل توجه گسترش داده اند. عراق نیز در همین 10 سال اخیر و امارات متحده عربی، کویت، ونزوئلا و برخی کشورهای آفریقایی نیز با استفاده از فضای مساعد بینالمللی و جذب غولهای نفتی اکنون ظرفیتهای بالای خود را دارند. ایران به دلیل فقدان سرمایهگذاری کافی نمیتواند ازمیدانهای مشترک نفت خود در مرز عراق با عربستان بهرهبرداری کند و به این ترتیب و در شرایطی که بازارهای جهانی نفت با ورود آمریکا و روسیه هر روز تنگتر می شود این احتمال وجود دارد که نفت ایران تا 10-15 سال آینده به کالایی معمولی تبدیل شود. در صورتی افکار و عقاید بلندپروازانه غرب برای تولید اتومبیلهای برقی به ثمر برسد و استفاده از بنزین و گازوئیل به کمترین اندازه برسد ایران دیگر نمیتواند حتی به میزان فعلی نیز نفت بفروشد. ثروت طبیعی ایران در دل دریاها و در اعماق زمین و در دشت و بیابانها باقی میماند و ایران باید حسرت روزهایی را بخورد که میتوانست نفت صادرکند و نکرد و میتوانست از درآمد حاصل از صادرات این کالای استراتژیک ساختارهای اقتصاد خود را مدرن و روزآمد کند و صنعت خود را نوسازی و بازسازی کند اما نکرد. با توجه به اینکه در حال حاضر عراق به مثابه رقیب منطقهای ایران، عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت خام با برنامههای دقیق و منسجم خود بازارهای جهان حتی بازارهای سنتی ایران مثل ژاپن، هند، کره جنوبی وچین را به تسخیر درمیآورد ایران باید حسرت بخورد که چرا توسعه ظرفیتها را در دستور کار قرار نداده است.
گاز
آمارهای در دسترس نشان میدهد ایران دومین کشور دارای ذخایر گاز طبیعی جهان است و حتی گفته میشود شاید نخستین کشور باشد، اما نگاهی به صادرات گاز نشان میدهد ایران تا چه اندازه از این ثروت بزرگ بیبهره بوده و هست. شوربختانه ایران با رقبای نیرومندی مثل روسیه و قطر و آذربایجان و ترکمنستان در صادرات گاز مواجه است که امان ایران را بریدهاند. ایران در حالی که از نخستین کشورهای صادرکننده گاز در دنیا به حساب میآمد الان در بازارهای جهان جایگاهی ندارد. ایران تنها به ترکیه در اندازههای نهچندان بالا گاز صادر میکند و این در حالی است که همین کشور برای ایجاد مصونیت ورقابت بازار خرید خود را متنوع کرده است. در حالی که ایران دستکم 5 دهه است در حسرت صادرات گاز به هند باقی مانده حالا میبیند که ترکمنستان با همکاری افغانستان و پاکستان میخواهد گاز خود را به هند بفروشد. این اتفاق در حالی رخ میدهد که ایران سرمایهگذاری قابل توجهی در ساخت و کارگزاری خط لوله انتقال گاز تا پاکستان را متحمل شده است. ایران در شرایطی قرار دارد که تواناییهای کافی برای بهرهبرداری از همه ظرفیتهای میدان گازی پارس جنوبی را ندارد و در حالی که قطر کوچک سرمایهگذاریهای بزرگی برای تبدیل گاز مایع به فرآوردههای گاز با هدف توسعه صادرات را انجام داده است. شاید اگر روزی ایران بخواهد حتی برای توسعه فعالیتها در صنعت گاز سرمایه قابل اعتنا و پایدار و باثباتی جذب کند دیگر بازاری برایش نمانده باشد.در حال حاضر اروپا برای اینکه از انحصار صادرات گاز روسیه خلاص شود به آذربایجان پناه برده است و این کشور قرار است از مسیر ترکیه به اروپا گاز صادرکند. ایران در دهههای اخیر به دلایل گوناگون از جمله سختگیری و مخالفت های دامنهدار و جدی آمریکا نتوانسته است حتی در ترانزیت نفت و گاز کشورهای حاشیه خلیج فارس جایی برای خود دست و پا کند. ایران در حالی هنوز امیدوار بود که بتواند بازار رو به رشد انرژی هند را به دست آورد که با رقیبی مثل آمریکا مواجه شده است که با استفاده از روزآمدترین تکنولوژی میتواند در یک دوره کوتاه به صادرکننده اصلی گاز به هند تبدیل شود. بازار چین نیز با توجه به شرایط و مناسبات بینالمللی با دگرگونی در بازار خرید مواجه شده است. چینیها تمایل دارند نفت را از عربستان و گاز را از روسیه خریداری کنند. خرید گاز روسیه از چین با توجه به هدفهای مشترک راهبردی این دو کشور در نبرد با آمریکا به نفع روسیه خواهد شد و ایران از این بازار دور و دورتر میشود. علاوه بر این اروپاییها نیز با چشمهایی باز میبینند که آمریکا اجازه نمیدهد سرمایهگذاری مناسب در توسعه گاز ایران انجام شود و شرکتهای بزرگ را مجازات میکنند، تمایل به سرمایهگذاری در ایران ندارند. این گونه شده است که متاسفانه ارزشمندترین ثروت طبیعی ایران یعنی نفت خام و گاز طبیعی به مرور به کالاهایی بدون مشتری محکم تبدیل خواهد شد و به جایی ممکن است برسیم که حتی کره جنوبی نیز تمایل به خرید نفت از ایران نداشته باشد. عضویت ایران در اوپک و قاعده بازی در این کارتل نفتی گونهای است که اجازه ارزانفروشی به قیمت کسب سهم بیشتر از بازار را به ایران نمیدهد. ایران توانایی رقابت قیمتی با عربستان را ندارد و در حوزه گاز نیز فاقد ظرفیتهای کافی برای استخراج و تبدیل است و بازی را از دست داده است. اگر بتوانیم از همین فردا نیز در وضعیت نامساعد در مناسبات با جهان غرب به ویژه مناسبات تخاصمی با آمریکا تعدیل صورت دهیم نیز معلوم نیست بشود این ثروت را نجات داد.