بياغراق، كمتر مديري را ميتوان يافت كه تا اين اندازه با رسانهها و خبرنگاران همكاري داشته باشد و كمتر خبرنگار اقتصادي را ميتوان يافت كه با او مصاحبه نكرده يا نام او را نشنيده باشد. در هر شرايطي كه باشد پاسخ خبرنگاران را ميدهد و صد البته با روي باز و گاه توام با چاشني طنز .
مجيد اسكندري در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت:
شايد توجه او به مطبوعات به اين دليل باشد كه روزگاري خود خبرنگار بوده آن هم زماني كه تنها دو روزنامه وجود داشت. به گفته خودش، او خواندن و نوشتن را نيز از تيتر روزنامهها آموخته است. اما به هر دليل كه باشد او اهميت مطبوعات را دريافته و آنها را ارج مينهد و اين ستودني است. «ابراهيم جميلي» متولد 1335 زنجان است.
شهري كه به قول او «سوغاتش تو دل برو است». اين جمله را با ايهام ميگويد و با دست اشاره ميكند.زنجان به عنوان قطب صنعت سرب و روي كشور سالها است ميزبان سهامداران شركتهاي فعال در اين صنعت است و شايد اين سهامداران بهتر از هر كسي، جميلي را بشناسند. صنعتي كه با پشتوانه هزاران سهامدار حقيقي يكي از پرطرفدارترين صنايع حاضر در بازار سرمايه است.جميلي، سالها در كرسي هيات مديره چند شركت فعال اين صنعت حضور داشت و سهامداراني كه براي حضور در مجمع از تهران به زنجان ميآمدند به خوبي به ياد دارند كه او چگونه در مجمع دغدغه منافع سهامداران خرد و به ويژه همشهريانش را داشته و اكنون نيز دارد.
بدون شك براي گفتوگو با مديري كه كار و تلاش را از كودكي آموخته و آغاز كرده است بايد زمان زيادي را اختصاص داد، البته اگر مشغله آن مدير، اين اجازه را بدهد. جميلي براي معرفي خود نيز با مطبوعات شروع ميكند: «پدرم روزنامهخوان بود و خانواده ما با مطبوعات پيوندي قوي داشت به گونهاي كه زماني نمايندگي توزيع روزنامهها را در زنجان داشتيم. آن روزها همه بچهها در تابستان، كار ميكردند و كلاس تابستاني وجود نداشت و من نيز باوجود اينكه نياز مالي نداشتم و در خانوادهاي متوسط زندگي ميكردم، تابستانها كار ميكردم. در دوران دبيرستان علاقه زيادي به خبرنگاري داشتم و وارد اين حرفه شدم اما ورود من به حوزه تجارت پس از انقلاب بود.
نخستين بار سال 59 با تاسيس شركت نمايندگي پخش مواد غذايي و بهداشتي در استان زنجان وارد بازار شدم. پس از آزادسازي واردات با شناسنامه، از سال 62 با تاسيس دفتر در تهران فعاليت در حوزه خارج از كشور را آغاز كردم.» جميلي، همواره به قوميت خود افتخار ميكند اگرچه گاه خود اين موضوع
را دستمايه شوخي با دوستان ميكند. مثلا ميگويد: «بارزترين خصلت من، ترك بودنمه.» «واردات را از تركيه آغاز كردم زيرا در اين كشور مشكل زبان نداشتم.
آن زمان مرحوم برادر بزرگم در زنجان لابراتوار عكاسي داشت بنابراين يكسري لوازم موردنياز عكاسي را وارد كشور كرديم و توانستيم نمايندگي چند شركت بزرگ را بگيريم و پس از آن نيز وسايل و لوازم ديگري را وارد كرديم.» پس از گسترش شركتهاي تعاوني، در سال 75، جميلي با همكاري ديگران «اتاق تعاون» را تاسيس كردند و او به عنوان يكي از موسسان به عضويت نخستين هيات مديره اتاق تعاون درآمد و پس از 6 ماه و به دنبال انتشار اصلاحيه قانون اتاقهاي بازرگاني، به دليل علاقه و تعصبي كه به زادگاه خود داشت، به زنجان بازگشت و با كمك استاندار وقت، سازمان بازرگاني و جمعي از توليدكنندگان و تجار، اتاق بازرگاني زنجان را بنيان نهاد. او در اين باره ميگويد: «آن زمان، قزوين و تاكستان تابع زنجان بودند و من كه رييس هيات موسس اتاق بازرگاني زنجان بودم، پس از برپايي انتخابات به عنوان اولين رييس اتاق بازرگاني زنجان برگزيده و از اتاق تعاون خارج شدم.
اتاق زنجان با كمك دوستان به يكي از فعالترين اتاقهاي كشور تبديل شد و به دليل ارتباطي كه از طريق تجارت خارجي داشتم، توانستيم زنجيره تجارت خارجي را در زنجان شكل بدهيم. پس از آن با همكاري استانداري و ادارات بازرگاني و صنايع زنجان، گمرك زنجان افتتاح شد و به دنبال آن كار ثبت سفارشات و گشايش اعتبار از طريق بانكها صورت گرفت.
از سوي ديگر اداره استاندارد كه در قزوين بود به زنجان منتقل شد و چرخه صنعت و تجارت در زنجان با همكاري همه شكل گرفت و الان شاهديم كه استان زنجان باوجود جدا شدن قزوين و تاكستان، فعاليت خوبي در صادرات غيرنفتي دارد.» جميلي پس از اين اقدامات در سال 76 وارد عرصه توليد شد و با همكاري اتاق زنجان در راهاندازي چند شركت توليدي بزرگ از جمله توسعه معادن روي و سيمان زنجان موثر واقع شد. «به اتفاق چند تن از دوستان، مشاركت در نمايشگاههاي خارجي را سرلوحه قرار داديم و در اين راستا، در نمايشگاههاي ظهران عربستان، مصر، اردن، تركيه، روماني و... شركت كرديم. همزمان از طريق اتاق بازرگاني ايران، به تقويت اتاقهاي شهرستانها پرداخته و با همكاري چند تن از دوستان، «شوراي روساي اتاقهاي كشور» را بنا نهاديم.
جميلي دو دوره به عضويت هيات رييسه اتاق ايران درآمد و در اين مدت تلاش كرد اتاقهاي شهرستانها را به عنوان شاخههاي قوي اتاق ايران، مطرح كند كه در اين زمينه موفقيتهاي بسياري كسب شده است. او همزمان به هيات مديره شركت توسعه معادن روي رفت و با همكاري يك تيم منسجم، نتايج درخشاني را در اين شركت به بار آورد. جميلي از سال 81 تا 86 به عنوان رييس هيات مديره شركت كالسيمين به فعاليت خود ادامه داد. حاصل فعاليت جميلي و همكارانش در صنعت سرب و روي در مدت يادشده، افزايش قيمت چشمگير سهام و سود شركتهاي اين گروه را به دنبال داشت.
به دنبال توسعه شركتهاي فعال در اين صنعت و افزايش توليد كارخانجات، نياز آنها به كنسانتره افزايش يافت و برخي از آنها را با مشكل مواجه ساخت. جميلي در اين باره ميگويد: «يك كارخانه متروكه توليد كنسانتره در زنجان وجود داشت كه هيچ كس حاضر نبود حتي آن را اقساطي بخرد اما ما آن را خريديم و اكنون پس از 8 سال تبديل به بزرگترين كارخانه توليد كنسانتره سرب و روي كشور شده است: «زرين معدن آسيا» ارتقاي راندمان و استفاده صحيح از پسماندها و راهاندازي پايلوت توليد نيكل در شركت كالسيمين و تاسيس شركت «توليد سرب و روي البرز ايرانيان» كه توليدكننده اكسيد روي و اكسيد كادميوم بود و نيز براي نخستين بار، توليد «زاماك» در كشور از اقداماتي بود كه در دوره حضور او در كالسيمين انجام شد.
جميلي براساس اين اعتقاد كه «معدن ميتواند جايگزين نفت باشد» با همكاري گروهي از متخصصان و مديران ارشد صنعتي و مالي، هلدينگ خاورميانه را تشكيل داد و به عنوان اولين مديرعامل اين شركت انتخاب شد. او سپس شركت سيمان خمسه، دومين توليدكننده سيمان در زنجان را تاسيس و راهاندازي كرد و به دنبال آن اقدام به راهاندازي شركت توليد شمش سرب از كنسانتره كرد. راهاندازي واحد فلوتاسيون سولفوره و توليد 44 درصد از ظرفيت توليد كنسانتره مورد نياز اين صنعت نيز از ديگر تلاشهايي است كه توسط او و همكارانش به ثمر رسيده است.
جميلي سپس با همكاري دانشگاهها، يك شركت دانش بنيان تاسيس كرد كه تاكنون 18 اختراع را به ثبت رسانده است. او با تلاش و همكاري گروهي ديگر از متخصصان، اولين معدن پتاس كشور را به بهرهبرداري رساند و موجب شد ايران جزو توليدكنندگان پتاس قرار بگيرد. از سوي ديگر تحقيقاتي در زمينه فسفات انجام شد كه به نتايج خوبي رسيده و باعث ميشود كشور با استفاده از اين دو محصول، در زمينه توليد كودهاي شيميايي به موفقيتهاي بيشتري نايل شود.
البته اين موضوع به همكاري و حمايت بانكها نياز دارد كه در اين صورت ايران به عنوان يكي از صادركنندگان پتاس و فسفات، جايگاه مناسبي خواهد يافت. جميلي درباره فعاليت خود در حوزه توليد ميگويد: «خوشبختانه در چند سال اخير توانستهايم چند كارخانه جديد وارد مدار توليد كنيم و خدا را شاكرم كه همه اين كارخانجات در خدمت سهامداران و صنعت كشور هستند.» فعاليت جميلي تنها به حوزه تجارت، صنعت و معدن ختم نميشود.
از ديدگاه او هر فرد وظايف اجتماعي و انساني ديگري نيز دارد كه بايد به آنها عمل كند. در اين راستا او يك بنياد نيكوكاري تاسيس كرد كه داراي دو ويژگي است. نخست اينكه كليه هزينههاي آن از سوي هيات امنا تامين ميشود و هيچ گونه كمك نقدي يا غيرنقدي دريافت نميكند و ديگر اينكه خدمات اين بنياد به دانشآموزان و دانشجويان تحت پوشش تعلق ميگيرد.
در حال حاضر 750 نفر از مقطع ابتدايي تا دكتري تحت پوشش اين بنياد هستند. همچنين اين بنياد در زمينه مدرسهسازي و خوابگاهسازي مشاركت ميكند تا از اين طريق امكان تحصيل را براي آنها كه از اين امكانات بيبهرهاند، فراهم كند. او درباره جايگاه صنعت سرب و روي در كشور ميگويد: «اين صنعت در 15 سال گذشته رشد خوبي داشته و در حال حاضر ظرفيت توليد 450 هزار تن در سال را دارا است كه تنها يكپنجم اين ميزان در داخل مصرف ميشود و بقيه آن بايد صادر شود البته كمبود مواد اوليه در اين صنعت، مشكل اساسي است.
نكته ديگر اينكه باوجود اقدامات زيادي كه در اين صنعت شده، سرمايهگذاران و بازار سرمايه، شناخت كافي از اين صنعت ندارند كه اميدواريم اين موضوع نيز با همكاري رسانهها برطرف شود. جميلي بر اين اعتقاد است كه اين صنعت به دليل خصوصي بودن، از سوي دولت با بيمهري روبهرو شده و به دليل وابستگي به معادن انگوران و مهديآباد، رشد اين صنعت با تلاشهاي انجام شده همخواني ندارد و ما نتوانستهايم مزيتهاي خود را در توليد و قيمت تمامشده در دنيا به اثبات برسانيم. او اميدوار است دولت يازدهم بتواند زمينه را براي استفاده مطلوب از پتانسيلهاي صنعت سرب وروي فراهم آورد. جميلي در حال حاضر رييس هيات مديره شركت «زرين معدن آسيا» است كه در فرابورس حضور موثري دارد.
تنها شركتي كه توانمندي فلوتاسيون اكسيد روي از خاكهاي كمعيار و تبديل آن به كنسانتره را دارا است. او هنوز هم بر مواضع خود درخصوص سهامداران پايبند است و ميگويد: «ما در تصميمهاي خود به نظر سهامداران خرد توجه ميكنيم و در طول 40 سال كار، آموختهايم كه بايد در بازار و در ميان سهامداران اعتبار داشته باشيم.» از جميلي درباره علايق شخصياش ميپرسيم، پاسخ ميدهد: «ايجاد اشتغال، بزرگترين علاقه و دلخوشي من است و رسيدن به تكنولوژي برتر دومين هدفي است كه دنبال ميكنم. همچنين از اينكه ميتوانم به كساني كه مشتاق تحصيلاند اما امكان آن را ندارند، كمك كنم، لذت ميبرم و لذتي بالاتر از آن نميشناسم.» جميلي گفتنيهاي بسياري دارد كه در اين مقال نميگنجد و فرصتي ديگر را ميطلبد. براي او و همه كارآفرينان برتر كشورمان، موفقيت آرزو داريم.
