به گزارش اتاق خبر، بر این اساس دستمزد این کارگران با افزایشی حدود 36 درصد در مجموع حقوق و مزایا همراه بوده است. از سوی دیگر افزایش حقوق مستمریبگیران با این رقم فاصله زیادی داشته است. بر اساس قانون مصوب امسال، مستمریبگیران تنها 13 درصد افزایش دستمزد بعلاوه 261 هزار تومان خواهند داشت. در این میان بازنشستگان و مستمریبگیران این شیوه را اعمال نوعی تبعیض دانسته و در عین حال از عدم توجه به میزان بیمهپردازی در مستمریهای بازنشستگی شکایت دارند. «آرمان» در همین باره با علی دهقانکیا، رئیس کانون بازنشستگان تامین اجتماعی تهران گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید.
با توجه به اینکه در قانون تاکید شده است که افزایش دستمزد کارگران باید بر اساس نرخ تورم صورت بگیرد، آیا تناسبی میان افزایش کنونی دستمزدها با میزان تورم وجود دارد؟
خیر؛ آخرین نرخ تورم که بانک مرکزی اعلام کرده است، 5/26 درصد بوده است. بر اساس قانون، دریافتی همه سطوح باید این نرخ تورم را پوشش دهد. اگر قرار است که از سطوح بالاتر هم کسر شده و به سطوح پایینی اضافه شود باز هم مجموعه آن باید به این نرخ تورم برسد. اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده است و در مجموع به طور میانگین ممکن است همان 20 درصدی که دولت اعلام کرد باشد و به نظر میرسد شاخص تورم در این افزایش دستمزد به طور کامل رعایت نشده است.
شورایعالی کار چگونه به رقم حدود 5/36 درصد برای افزایش دستمزد رسیده است؟
در سال گذشته مبلغ سبد معیشت خانوار 3/3 نفری، حدود دو میلیون و 600 هزار تومان بود که در سال جدید این مبلغ به سه میلیون و 700 هزار تومان افزایش یافته است. در واقع این 36 درصدی که اضافه شده است بدین صورت بود که براساس مابهالتفاوت سبد معیشت در سال گذشته و جدید که یک میلیون و 80 هزار تومان محاسبه شد تورم سبد معیشت حدود 5/36 درصد بوده است و بدین شکل افزایش صورت گرفت که البته این میزان فقط برای حداقلبگیران است. به نظر میرسد تقریبا همان فرمولی که دولت برای کارمندانش در نظر گرفته بود را برای کارگران و بازنشستگان تامین اجتماعی هم پیادسازی کردند.
گفته میشود که اکنون 75 درصد از مستمریبگیران تامین اجتماعی حداقل دستمزد را دریافت میکنند؛ به نظر میرسد مسائل مربوط به مستمریبگیران در این سالها تا حدودی مهجور واقع شده است. ارزیابی شما چیست؟
تاکید ما در کانون بازنشستگان بر این است که هر فرد بتواند به هر اندازه که بیمهپردازی داشته است در زمان بازنشستگی دریافتی داشته باشد. اما اکنون عملا اینگونه نیست. فرمولهایی به کار میرود که انگار بر اساس کمک کردن به افراد این تقسیمبندیها صورت گرفته است نه بر اساس بیمهپردازی. پس از چند سال میبینیم کسانی که متوسط حقوق را دریافت میکردند به حداقل میرسند و کسانی که سقف را دریافت میکردند هم به سطح متوسط نزول میکنند. یعنی همه نظامات پرداخت بر هم میریزد.
دلایل این نابسامانی در پرداخت حقوق مستمریبگیران چیست؟
در واقع میگویند حداقلبگیران چون حقوقشان خیلی پایین است و فاصله آنها با خط فقر بسیار اندک یا زیر خط فقر است، باید ابتدا به آنها کمک کنیم و بقیه فعلا دستشان به دهانشان میرسد. تحلیلها بر این پایه استوار است؛ اما ما میگوییم این استدلال غلط است؛ مثلا اگر سقف حقوق سال گذشته هشت میلیون بوده است، ماهانه دو میلیون تومان برای حق بیمه از او کسر میشده است بنابراین وقتی این فرد این میزان بیمه پرداخت کرده است باید در زمان بازنشستگی نیز به این مبالغ توجه کنند. نمیشود او را با کسی که 400 هزار تومان حق بیمه میداده است برابر کنیم. در رابطه با حقوق بازنشستگی و حداقلی که برای بازنشستگان در نظر گرفتهاند، اصل موضوع نیز مورد اعتراض است.
آیا افزایش دستمزد و حقوق مستمریبگیران در سال جدید رضایتبخش بوده است؟
اکنون ما به عنوان بازنشستگان تامین اجتماعی با سایرین چند تفاوت داریم. یکی از آنها کمکهای غیرنقدی است. در این امر ما هم نسبت به شاغلان و هم نسبت به بازنشستگان کشوری در سطح پایینتری قرار گرفتهایم. اکنون حق مسکن شاغلان از 40 هزار تومان به 100 هزار تومان، بن از 110 هزار تومان به 190 هزار تومان و پایه سنواتی آنان از 50 هزار تومان به 70 هزار تومان افزایش داشته است که به نسبت داشتن فرزند افزایش مجدد خواهند داشت. در نتیجه دریافتی شاغلان در کمترین حالت و با داشتن تنها یک فرزند حدود دو میلیون و 100 هزار تومان خواهد شد. اما افزایش این حقوق غیرنقدی برای بازنشستگان در حد چهار پنج هزار تومان بوده است. اکنون حقوق و مزایای بازنشستگان با شاغلان قابل قیاس نیست. حداقل حقوق شاغلان اکنون به دو میلیون و 100 هزار تومان میرسد در حالی که حداقل دریافتی بازنشستگان یک میلیون و 600 هزار تومان است. بازنشستگان کشوری هم با توجه به اینکه مزایا و حداقلهایشان به دو میلیون و 100 هزار تومان میرسد و برای همسانسازی حقوقشان هم بودجهای تصویب شده است حدود دو میلیون و 700 هزار تومان دریافت خواهند کرد. ما حسادت نمیکنیم. از اینکه حتی یک نفر هم در این کشور بتواند سفره رنگینتری پهن کند، خوشحال میشویم. اما تورم نمیگذارد آب خوش از گلوی کسی پایین برود. نه آن کسی که دو میلیون و 700 هزار تومان میگیرد در این شرایط راحت زندگی میکند و نه کسی که یک میلیون و 600 هزار تومان دریافت میکند.
با توجه به این شرایط، مطالبات مستمریبگیران تامین اجتماعی چیست؟
اولین گله ما در کانون بازنشستگان تامین اجتماعی به مسئولان این سازمان و وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعیست. افزایش دستمزد بر عهده همین دوستان بود. وقتی حقوق و مزایای شاغلان را افزایش میدهند چرا بازنشستگان مغفول واقع میشوند؟ درخواست ما این است که مزایا و کمکهای غیرنقدی ما هم مانند سایرین افزایش پیدا کند. مورد دوم نیز با توجه به رشد سرسامآور تورم این است که از دوستان شورایعالی تامین اجتماعی استدعا داریم که درخواست جلسه کنند و وقتی قیمتها اینگونه افزایش مییابد، دستمزدها هم در این افزایش لحاظ شود و حقوق کارگران و بازنشستگان تامین اجتماعی پرداخت شود. اینگونه نباشد که فقط حداقلیبگیران در تناسب با رشد تورم افزایش حقوق داشته باشند و سایر سطوح نتوانند افزایش تورم را با دستمزد خود پوشش دهند. درخواست ما این است که شورای عالی دست کم هر دو ماه یک بار جلسه برگزار کند و شرایط تورم و دستمزد را بررسی و برنامهریزی کنند.
برخی افزایش دستمزد را در بالارفتن نرخ تورم موثر میدانند. به نظر شما این اثرگذاری تا چه میزان تعیینکننده است؟
در حال حاضر گفته میشود که 7/5 یا 5/5 درصد هزینه تولید را دستمزد کارگران تشکیل میدهد؛ اگر 100درصد حقوق کارگران را افزایش دهند، این قشر میتوانند در تورم به همین میزان نقش داشته باشند. در صورتی که عملا چنین اتفاقی نیفتاده است؛ متاسفانه قیمتها از این سمت به طرز لجامگسیخته افزایش مییابد بدون آنکه چنین محاسباتی در آن نقش داشته باشد یا آنکه حقوق کارگر در آن تعیین کننده باشد، اما زمانیکه بحث افزایش دستمزد به میان میآید از این محاسبات و نقش حقوق کارگر در تورم تولید سخن گفته میشود.