روح انگیز درّی: حادثه بندر شهید رجایی در روزهای اخیر با ویدئوهای کوتاه و بلند از آتش سوزی و عملیات اطفای حریق افکارعمومی در تمامی کشور را تحت تاثیر قرار داده است. مثل هر سانحه و حادثه دیگری البته رفتار و گفتار مسئولان حاضر در محل میتواند زخم یا مرحم مصیبتی باشد که بی دلیل و احتمالا در اثر سهل انگاری بر تن و جان مردم این شهرستان نشسته است، مصیبتی که نیازمند امدادرسانی واقعی است نه نمایش و دوربین و تیزر ساختن.
در میان تصاویری که در روزهای اخیر از ماجرا منتشر شده ویدئوی کوتاهی از حضور فرزانه صادق مالواجرد در فضای مجازی بازنشر شده است. ویدئویی که یکی از مسئولان و نیروهای امدادی در حال توضیح مساله است که نیازمند چه ماشینها و وسایلی هستند و درمیانه توضیح او خانم وزیر چند بار میگوید: «راهداری من کجاست؟»
پیش از آن نیز گفت و گوی کوتاه وزیر راه و تاکید او مبنی بر این که در مسیر رسیدن به محل حادثه زندگی عادی مردم و بساط پهن میوه فروشان را دیده است دستمایه نقد او در شبکههای اجتماعی شده بود؛ در یادآوری این نکته به خانم وزیر که بزرگترین جفا در حق کسی انکار رنجیست که میکشند.
این نخستین الگوی رفتاری از وزیر راه نیست که باعث تمرکز انتقادها بر او شده است. از اساس انتخاب یک زن برای وزارت راه در ابتدای امر موجی از استقبالها را به همراه داشت و این امید را برای هزارمین بار ایجاد کرد که قرار است فضای مردسالانه دولتها در کشور بعد از ۴ دهه آغاز به تغییر کند. در کنار این موضوع انتصاب یک زن برای نخستین بار به عنوان سخنگوی دولت نیز به این امید رنگ و جانی تازه داد.
با این وجود چند نکته در مورد رفتار این دو مسئول خانم در دولت چهاردهم قابل توجه است:
۱-تلاش برای حضور زنان در بدنه مدیریتی در دولت، در سطح وزیر و معاون وزیر و مدیر روندی برای حضور بیشتر همه زنان در فرصتهای تصمیم گیر و تصمیم ساز است. صرف زن بودن برای انتصاب یک مسئول دستاورد محسوب نمیشود کما این که برخی مسئولان زن دولت چهاردهم در عمل عقب گرد در حوزه زنان را رقم زدند. مساله اصلی این است که تبعیض بین زن و مرد برداشته شود. این تبعیض کماکان در انتصاب زنان برقرار است چرا که هر زن مدیری نمیتواند از فیلترهای صلاحیت برای حضور در این دست از مناصب عبور کند؛ بنابراین باید بازتعریف روشن و حساسی در مساله حضور زنان در پستهای مدیریتی داشته باشیم و صرف حضور زنان در پستهای مدیریتی را برای افکار عمومی «فاکتور» نکنیم.
۲-صرف زن بودن نباید چشم بر ایرادات، نواقص مدیریتی و یا رفتارهای غیرحرفهای مسئولان بست. همان اندازه که فعالین محیط زیست از عملکرد شینا انصاری ابراز رضایت میکنند و او بی حاشیه در حال مدیریت مجموعهای است که سایه بسیاری از مسائل کارشناسی و امنیتی سالها بر روی آن افتاده است، رفتارهای خانم سخنگو و وزیر راه و البته عملکرد حرفهای آنها با ابهامات و انتقادات جدی رو به رو است. این که بگوییم از مسئول خانم انتقاد نکنیم چرا که ممکن است راه برای حضور زنان در دولتهای بعدی بسته شود نعل وارونه زدن بر صورت مساله است.
۳- حضور زنان قرار است فرصت ساز برای ایجاد فضای بهتر و امنتر برای زنان دیگر باشد. وقتی دو مسئول دولت بیش از این که چنین هدفی را مدیریت کنند بیشتر به «خانمهای دوربینی» دولت تبدیل شدهاند چه دستاوردی را میتوان به عنوان انتصاب وزیر زن یا سخنگوی دولت زن برای دولت مسعود پزشکیان ثبت کرد؟!
۴-رفتارهای احمدی نژاد گونه و ادبیاتی که نمایشی باشد برای زنان به همان اندازه مذموم و غیرقابل پذیرش است که برای مردان. دولت، صداوسیما و استیج اجرای برنامه نیست که شعرخوانی و بازی با کلمات و تحریر صدا در آن حرفهای گری محسوب شود. شما با مدیریت خود اثبات میشوید و تمام. عنوان حضور زنان در دولت نمیتواند و نباید پوششی برای ایمنی در برابر نقد باشد. قرار نبوده و نیست که زنان برای نمایش در دولت باشند چنانکه تاکنون عملکرد این دو بزرگوار نشان داده انتصابات دولت پزشکیان از میان زنان ظاهرا نمایشی است که خیلی هم از کار درنیامده. آنچه از دل نیاید بر دل هم نمینشیند.