سخنان اخیر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح مبنی بر لزوم شناخت "رگ خواب نسل جدید" توسط نیروهای انتظامی و ناکارآمدی برخوردهای سختافزاری، میتواند نشانهای از تغییر گفتمان امنیتی در میان مقامات عالیرتبه نظام باشد. سرلشکر محمد باقری، یکی دو روز پیش در مراسم سالگرد تأسیس دانشگاه آزاد گفت:« جامعه بسیار پیچیده و در حال تحول ما نیاز به کار علمی دارد. اگر فرماندهی انتظامی بخواهد با رویکرد سخت و باتوم و دشنه برخورد کند راه به جایی نمیبرد. ما نیاز به تدبیر داریم. افسر پلیس ما باید نسل جدید را بخوبی بشناسد و رگ خواب او را بداند. » بیمناسبت نیست که در سایه این سخنان کمسابقه و مهم، با رویکردی بینرشتهای به تحلیل علمی مفهوم "امنیت نرم"، و "پلیس جامعهمحور" بپردازیم و نیاز به بازسازی رابطه پلیس و جامعه در بستر جامعهای پیچیده و متحول را بررسی کنیم.
از امنیت سخت به امنیت نرم
نظریههای نوین جامعهشناسی سیاسی و علوم امنیتی، نشان میدهد که استمرار امنیت سخت، در مواجهه با جوانان خواستار کرامت و مشارکت، ناکارآمد و آسیبزاست. در تاریخ معاصر ایران، گفتمان امنیتی عمدتاً بر پایه رویکردهای سخت و بازدارنده بنا شده است. اما تحولات اجتماعی، ظهور نسل جدید با ارزشهای متمایز، و بحران اعتماد عمومی نسبت به نهادهای رسمی، این الگو را به چالش کشیده است. در این بستر، سخنان رئیس ستاد کل نیروهای مسلح درباره لزوم شناخت دقیقتر نسل جدید و پرهیز از روشهای قهری، انعکاسی از ضرورت تحول گفتمانی در عرصه امنیت اجتماعی است
امنیت سخت، متکی به ابزارهایی چون سرکوب، باتوم، بازداشت و تهدید است. در مقابل، امنیت نرم با تکیه بر اقناع، مشارکت، درک اجتماعی و حل مسالمتآمیز منازعات شکل میگیرد. در فضای کنونی، پلیس دیگر صرفاً "ابزار دولت" نیست، بلکه نهادی میانجی میان ساختار و جامعه است. نظریه "امنیت هوشمند" نیز بر تحلیل رفتاری، رصد گفتمان عمومی و فهم روانشناختی اقشار تاکید دارد.
جامعه ایران در دهه ۱۴۰۰ دچار تحولات پیچیده هویتی، شکاف نسلی، و مطالبهگری گسترده شده است. استفاده از روشهای قهری در مواجهه با اعتراضات، پوشش، یا سبک زندگی نسل جدید، نهتنها پاسخگو نیست بلکه به افزایش خشونت متقابل، بیاعتمادی نهادی و واگرایی اجتماعی منجر میشود. پژوهشهای بینالمللی نیز نشان میدهد استفاده بیش از حد از خشونت پلیسی، موجب افزایش ناآرامیها و کاهش مشروعیت نهادهای انتظامی میشود.
از فرماندهی به فهم فرهنگی
در مدل پلیس جامعهمحور که در کشورهایی مانند ژاپن، کانادا و سوئد اجرا شده، پلیس با آموزشهای فرهنگی، جامعهشناسی و روانشناسی، به عنوان شریک جامعه در حل مسئله عمل میکند. رئیس ستاد کل نیز بر همین نکته تاکید میکند که پلیس باید "رگ خواب نسل جدید را بشناسد". این شناخت نه یک توصیه اخلاقی، بلکه یک الزام استراتژیک برای بقا و اثرگذاری نیروهای انتظامی است.
امنیت پایدار، بدون مشروعیت اجتماعی نهادهای مجری آن، امکانپذیر نیست. در نظامهای مدرن، پلیس زمانی موفق است که مورد احترام و اعتماد افکار عمومی باشد. با افزایش سرمایه اجتماعی، همکاری داوطلبانه شهروندان افزایش یافته و میزان جرم کاهش مییابد. رویکردهای سرکوبگر، حتی اگر در کوتاهمدت نتیجه بدهد، در بلندمدت مشروعیت و اثرگذاری نظام را کاهش میدهد.
از نیروی پلیس تا نهاد حکمرانی
سخنان رئیس ستاد کل نیروهای مسلح را باید جدی گرفت؛ چرا که حاوی نشانههایی از چرخش پارادایمی در فهم امنیت است. این چرخش البته مدتی است آغاز شده و محدود به روزها یا ماههای اخیر نیست. اگر این گفتمان به اصلاح ساختارهای آموزشی، تقنینی و فرهنگی در نیروی انتظامی منتهی شود، میتوان امیدوار بود که پلیس ایران از "پلیس قهر" به "پلیس گفتوگو" گذر کند. در غیر این صورت، فاصله بین مردم و نهادهای امنیتی بیشتر شده و بحران اعتماد تشدید خواهد شد. در تعبیری عامتر باید گفت که سخن سرلشگر باقری اختصاصی به نهاد پلیس ندارد و طرف خطاب او صرفا نیروی انتظامی نیست. میتوان توصیهی راهبردی این مقام ارشد نظامی را به کل نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر بسط داد و به تمام ارکان حکمرانی یادآوری کرد که جامعهی در حال تحول ایران، زبانی متمایز برای مفاهمه لازم دارد و مادام که زبان، بینش و نگاه پیشین در مواجهه با مردم تغییر نکند، امکان همسخنی و همدلی میان نهاد قدرت و توده مردم وجود ندارد.
نورنیوز