در روزهای اخیر، موضوعی جنجالی درباره پشتپرده سیاست خارجی ایران، به تیتر اصلی برخی رسانهها تبدیل شده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که روزنامه جمهوری اسلامی در گزارشی نوشت: «این روزها خبری به گوش میرسد که از فعال بودن دولت سایه در پشت پرده تصمیمات وزارت امور خارجه حکایت دارد... افرادی که سایه سنگینشان روی برجام و بسیاری از مذاکرات و تصمیمات، موجب خسارات جبرانناپذیر شده، همچنان در حال تعیین تکلیف برای سیاست خارجی کشورند.»
انتشار چنین گزارشی درباره نقش احتمالی سعید جلیلی و نزدیکانش در دستگاه دیپلماسی، واکنش تند روزنامه جوان را به همراه داشت. این روزنامه اصولگرا با لحنی صریح نوشت: «آیا صرف شنیدهها مجوزی برای هجمه به اقتدار دستگاه سیاست خارجی است؟ چرا مدعیان دولت سایه، نامی از افراد یا مستندات ارائه نمیکنند؟»
این روزنامه همچنین تأکید کرده که اگر چنین ادعایی صحت دارد، نهادهای مسئول باید وارد عمل شوند و اگر ندارد، باید با منتشرکنندگان آن برخورد شود: «حیثیت نظام مگر گوشت قربانی است که هرکسی بخشی از آن را بذل و بخشش کند؟»
اگرچه تاکنون وزارت امور خارجه یا مقامات دولت واکنشی رسمی به این کشمکش رسانهای نشان ندادهاند، اما این جدال در واقع بازتابی از نگرانی گستردهتر درباره شفافیت در تصمیمگیریهای کلان کشور است؛ بهویژه آنکه چهرههایی مانند سعید جلیلی که در انتخابات ریاستجمهوری شکست خوردهاند، همچنان بهعنوان بازیگران تأثیرگذار در برخی محافل سیاستگذاری مطرح میشوند.
تحلیلگران معتقدند چنین تنشهایی در رسانههای داخلی میتواند بیانگر اختلافنظرهای عمیقتر درباره آینده مذاکرات هستهای، نحوه تنظیم روابط خارجی و جایگاه نهاد دولت در سیاستگذاری کلان کشور باشد.
گفتنی است، در روزهای اخیر، همزمان با انتشار شایعاتی درباره نقشآفرینی «دولت سایه» در تصمیمگیریهای وزارت خارجه، گمانهزنیهایی تازه درباره ورود علی لاریجانی به عرصه سیاست خارجی نیز مطرح شده است. سفر اخیر لاریجانی به مسکو و برخی گزارشهای غیررسمی درباره احتمال واگذاری دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به او، فضای ابهام در مورد نهاد تصمیمگیر در سیاست خارجی کشور را دوچندان کرده است. این تحرکات، همراه با سکوت و انفعال نسبی وزارت امور خارجه در برابر برخی تحولات مهم منطقهای و بینالمللی، به این پرسش دامن زده که واقعاً چه کسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را هدایت میکند؟