بیان روایتهای حمله به جلسه شعام چند نکته اساسی دارد. نکته اول آنکه عموم این روایتها از جانب اعضای دولت بیان میشود، در حالی که در آن جلسه، دیگر سران کشور از جمله سران سه قوه حضور داشتند اما آنها به بیان روایت از جلسه نپرداختند. سؤال مهمی که در این میان وجود دارد این است که سخن گفتن از این حمله که منجر به مصدوم شدن سران کشور شده، کدام بخش از روایت حماسی از جنگ را تکمیل میکند؟
بعد از پایان جنگ ۱۲روزه، در کنار روایتهای دقیقی که برای روشن کردن افکار عمومی و ترسیم فضای کلی جنگ ارائه میشد، روایتهایی منتشر شد که علاوه بر آنکه برخی از آنها تکرار مکررات بود، بیش از آنکه این تکرار برای مخاطب، تصویر حماسهآفرینی در جنگ را تکمیل و در ذهن آنها ثبت کند، در مواردی درست عکس آن عمل کرد.
در این میان، اغراق در مصرف بی رویه قهرمانان روایتهایی که از حمله رژیم به صداوسیما منتشر شد و در تازهترین مورد نیز روایتهایی که اعضای دولت از حمله رژیم به جلسه شعام بیان میکنند، در زمره این روایتها قرار میگیرد.البته روایتهایی که از جلسه شعام بیان میشود، با توجه به وجه امنیتی آن، اهمیتی ویژه دارد و از آنجا که بیان جزئیات این ماجرا، در مواردی بهجای آنکه حماسه بسازد، موجبات نگرانی افکار عمومی را فراهم میکند، حساسیتهای ویژهای دارد.
نکته مهمتر آنکه این سؤال ایجاد میشود که بیان کردن جزئیات این حادثه که منجر به مصدومیت سران کشور شده است، چه نتایج مثبتی در فضای پساجنگ به همراه دارد؟
روایتی که در دام تکرار افتاد
حمله رژیم به ساختمان صداوسیما و صحنه سلحشورانهای که سحر امامی، مجری شبکه خبر، خلق کرد، به تمام معنا یک حماسه در میانه جنگ بود. رژیم صهیونیستی ضمن آنکه برخلاف قوانین حقوق بشری و مصونیت رسانهها این ساختمان را هدف حمله قرار داد، ناخواسته زمینه رقم خوردن تصویری حماسهگونه از جنگ ایران و رژیم را فراهم کرد و امید و شوری تازه در انسجام اجتماعی ایجادشده بعد از جنگ به وجود آورد. اما در ادامه، روایتهایی که از حمله به صداوسیما و برجسته کردن نقش سحر امامی صورت گرفت، دچار خطاهایی جزئی شد.
جلسهای که دولتیها جزئیات بیشتری از آن گفتند
در کنار دیگر روایتها در مورد حوادث بعد از جنگ، روایتهایی که از جلسه شعام منتشر شد، حساسیت و اهمیت زیادی داشت. بعد از وقوع این حمله ناموفق به جلسه شعام، مقامات دولت و شخص رئیسجمهور بودند که برای نخستین بار در رسانه رسمی به روایت جزئیات این حادثه پرداختند. رئیسجمهور بارها و در جلسات مختلف به هدف قرار گرفتنش در جلسه اشاره کرد. جعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور، در روایتی که از جلسه شعام بیان کرد، گفت: «افراد به چند گروه تقسیم شدند تا مسیر خروجی را پیدا کنند. دکتر پزشکیان نوری به اندازه کف دو دست دید و خاکهایی که آنجا جمع شده بود را کنار زد و مسیری به بیرون باز کرد و خارج شد.»
بهتازگی رئیس دفتر رئیسجمهور نیز روایت دیگری از ماجرای حمله به جلسه شعام بیان کرده و گفته: «روزنهای در آنجا وجود نداشت، موشکها در بتنها روزنه برای فرار ایجاد کرده بودند... پای رئیسجمهور زخمی شده بود، سر و روی امیر موسوی خاکی بود، لباسها پاره و تنفس آقای مؤمنی دچار مسئله شد.»
بیان این روایتها چند نکته اساسی دارد. نکته اول آنکه عموم این روایتها از جانب اعضای دولت بیان میشود، در حالی که در آن جلسه، دیگر سران کشور از جمله سران سه قوه حضور داشتند اما آنها به بیان روایت از جلسه نپرداختند. سؤال مهمی که در این میان وجود دارد این است که سخن گفتن از این حمله که منجر به مصدوم شدن سران کشور شده، کدام بخش از روایت حماسی از جنگ را تکمیل میکند؟ این حمله اگرچه ناموفق بوده و دشمنان ایران برخلاف محاسبات به اهدافشان نرسیدند، اما بیان جزئیات آن بهجز آنکه افکار عمومی را مشوش و نگران میکند، دستاورد دیگری به همراه دارد؟
در حالی که مقامات و دیگر اعضای حاضر در جلسه از بیان جزئیات آن خودداری میکنند، تکرار آن از زبان اعضای دولت جز آنکه این شائبه را پررنگ میکند که دولت به دنبال بهرهبرداری سیاسی از این حمله به نفع رئیسجمهور است، آورده دیگری به همراه دارد؟ البته اگر این حادثه از جانب وزارت خارجه و شخص رئیسجمهور با هدف پیگیری ابعاد حقوقی آن در مجامع بینالمللی در فضای رسانهای مطرح شده، اقدام مثبتی است. البته با در نظر گرفتن این هدف نیز ضرورتی برای مطرح کردن جزئیات این حمله در رسانه وجود ندارد.
برای روایتهای جنگ، پروتکل تعریف کنید
فارغ از آنکه روایت ارائهشده از حمله به جلسه شعام چقدر پازل روایتهای حماسی بعد از جنگ را تکمیل میکند، نکته اساسی که باید به آن توجه کرد این است که این حادثه ابعاد امنیتی دارد و طبیعی است که بیان آن مورد توجه دشمنان ایران قرار میگیرد و همچنین اثر روانی در فضای سیاسی و افکار عمومی دارد. این ابهام نیز همچنان وجود دارد که آیا رئیس دفتر رئیسجمهور مجاز به ارائه روایت از جزئیات مصدومیت اعضای حاضر در جلسه، از جمله فرماندهان نظامی بوده است؟
نکتهای که ضروری است در شرایط پساجنگ و در موقعیت آتشبس، هم مورد توجه مقامات مسئول و هم رسانهها قرار بگیرد، تعریف پروتکلها و ضوابطی برای انتشار جزئیات و روایات پس از جنگ است. چرا که بیان روایت از جنگ ۱۲روزه چند جامعه هدف را در بر میگیرد و روی آنها اثرگذار است.
1- دشمنان ایران بر مبنای روایتهای ارائهشده محاسباتشان را تغییر میدهند.
2- میتواند به افکار عمومی القای ناامیدی، ترس یا برعکس احساس امید منتقل کند.
3- در وجه دیگر هم سندی در قالب تاریخ شفاهی از آنچه در 12 روز جنگ ایران و رژیم رخ داد ثبت و ضبط میکند.
از این جهت، لازم است پروتکلهایی با در نظر گرفتن این حساسیتها و وجه امنیتی اتفاقات تعریف شود تا ضمن آنکه روایت حماسی از جنگ ارائه میشود، مانع از تکمیل پازل دشمن در تمام ابعاد گردد. در این موضوع، مسئولیت مهم متوجه مقامات و مسئولان دولت است.