Performancing Metrics

بانک ها از فضای بسته ایران سوء استفاده می کنند | اتاق خبر
کد خبر: 69757
تاریخ انتشار: 5 مرداد 1393 - 15:35
تعادل- مصاحبه با ابراهیم جمیلی از دیدگاهی بسیار مشکل است، کسی که سال ها پیش کار خود را از روزنامه نگاری و مطبوعات آغاز کرده ولی بعد جذب فعالیت در بخش خصوصی شد و هم اکنون از فعالان اقتصادی مهم در بخش فرآوری موادمعدنی محسوب می شود. به همین دلیل ، هم به بحث های روزنامه نگاری مسلط است و هم به بحث های اقتصادی، که همین مساله از یک دید، مصاحبه رامشکل می کند و از دید دیگری، آسان . جمیلی دو دوره در هیات رییسه اتاق بازرگانی ایران حضور داشته است و در تاسیس اتاق بازرگانی زنجان و اتاق بازرگانی البرز نقشی کلیدی ایفا کرده است و  در حال حاضر ریاست تشکلی جدید به نام خانه اقتصاد را عهده دار شده است. این روزها که بحث سیاست های خروج از رکورد داغ است فرصتی دست داد تا پای صحبت های این مرد کهنه کار صنعت ایران بنشینیم . مدتی است که دولت برای خروج از رکورد به تکاپو افتاده است وبا برنامه هایی که اعلام کرده تلاش دارد تا شرایط اقتصادی را تغییر دهد. به نظر شما با این سیاست ها، رکورد از بین خواهد رفت؟ خیر، رکورد از بین نمی رود و شاید با این وضعیتی که بانکها و دولت در پیش گرفته اند رکود بیشتر هم بشود. دولت بین رونق اقتصادی و کاهش تورم، حل مشکل تورم را انتخاب کرده است و تلاش دارد به هر روشی تورم را کاهش دهد که این موضوع به صنعت آسیب می زند و نمیتوان به پیش بینی هایی که قبلاً انجام شده بود رسید. اگر رونق اقتصادی و صادرات نباشد صنایع قطعاً با مشکل روبه رو خواهند شد.صنایع مربوط به صنعت ساختمان باتوجه به رکورد، بیشتر از بقیه بخش ها تحت تاثیر قرار گرفته است مثل صنایع سیمان، کاشی و بازار نیروی کار ساختمان. ازسوی  دیگر شاهد تصمیم های اشتباهی هستیم. برای مثال دیدیم که نرخ خوراک پتروشیمی ها را با چه جنجالی افزایش دادند. علت هم این بود که به علت افزایش قیمت دلار و افزایش قیمت پتروشیمی ها، پتروشیمی ها سود خوبی کرده بودند. تاثیر بد این مساله را در بورس هم دیدیم، کاهش شاخص های سهام روی اقتصاد کشور اثرمنفی زیادی گذاشت. همین طور در حال حاضر صحبت از اخذ عوارض صادراتی روی برخی کالاها ازجمله سنگ آهن وشمش سرب و روی و مس است در حالی که ما با مازاد تولید روبه رو هستیم . می گویند خام فروشی بد است و من هم شخصا به شدت باخام فروشی مخالف هستم اما اگر خام فروش بد است ما نفت را هم خام فروشی می کنیم. چرا عوارض صادراتی بر نفت نمی بندند؟چون دست دولت است عوارض ندهد ولی مس و سرب و روی، باید عوارض بدهند؟ اینها تصمیم های نادرستی است که دربازار ما التهاب ایجاد میکند و تا وقتی آرامش در بازار نباشد نمی توانیم انتظار رونق داشته باشیم . ما التهاب را به بازار تزریق می کنیم و نتیجه را در قیمت دلار می بینیم و بعد تلاش می کنیم با صحبت هایی التهاب را کم کنیم. سود این رانتی که در دلار ایجاد میشود را عده خاصی می برند. کسانی که اکنون در بورس سهام خود را فروخته اند و ترسیده اند، سهامداران کوچک بودند . سهامداران عمده می دانند که وضعیت بورس درست می شود وآرامش خود را حفظ می کنند دولت باید با کنترل تورم موضوع رونق اقتصادی را هم مدنظر داشته باشد. چهار ماه از سال گذشته است ولی چقدر از بودجه عمرانی ابلاغ شده است؟ مگر چقدر زمان برای ساخت و ساز داریم؟ در بعضی از استان ها تنها هشت ماه است جلوی این رکود باید گرفته شود ولی باید نقدینگی هم در بازار تنظیم شود مساله دیگر موضوع درآمد مردم است. دریافتی کارمندان نسبت به سالهای قبل کمتر شده است، باید درآمد عمومی جامعه افزایش پیدا کند و تنها با کاهش هزینه ها نمیتوان انتظار خروج از رکود داشت. از نظر شما در درون دولت ازنظر اقتصادی انسجام لازم وجود دارد؟ آیا تناقضی که امروز در اقتصاد می بینیم به این دلیل نیست که در درون دولت فرد مشخصی سیاست گذار اقتصادی نیست؟ این ناهماهنگی اقتصادی در دولت های قبلی هم بوده است. مثلاً در دولت آقای خاتمی صحبت اصلی این بود که سر تیم اقتصادی شما کیست. در دولت احمدی نژاد هم صحبت این بود که کاپیتان اقتصادی دولت کیست. در نهایت در دوره دوم، آقای حسینی این مسئولیت را بر عهده گرفت. اما مساله اصلی افراد نیستند بلکه استراتژی آنهاست. دولت نهم ودهم ، برنامه پنجم و برنامه بیست ساله را قبول نداشت. این دولت باید وضعیت خود را با چشم انداز بیست ساله مشخص کند. اگر به افراد بسپاریم حتی اگر تخصص هم داشته باشند، موفق نخواهند شد چرا که هماهنگی تیمی مساله اصلی است. بزرگ ترین مزیتی که باید این دولت داشته باشد تیمی کارکردن است که متاسفانه تیمی کار نمی شود. برای مثال در مساله قیمت خودرو، در شورای رقابت هشت عضو دولتی داریم که اکثریت راتشکیل می دهند و تصمیمی گرفته اند و بعد آقای نوبخت می گوید دولت مخالف است. مگر میشود این قدر تیم دولت ناهماهنگ باشد. وقتی این دولت سرکار آمد امیدی در میان مردم ایجاد شد. اگر این امید را نتوانند نگه دارند و فنر آزاد شود بسیار بدتر می شود تیم اقتصادی دولت باید کار کارشناسی انجام دهد و نتایج کارشناسی به بیرون منتقل شود اما متاسفانه این کار اتفاق نمی افتد و هرکس یک مصاحبه می کند و هر وزارتخانه نظر می دهد. در واقع جزیره یی حرکت می کنیم و نگاه بخشی به اقتصاد داریم . علاوه بر اینکه دولت باید درونش هماهنگ باشد باید با سایر نهاها مثل مجلس و قوه قضائیه و اصناف نیز هماهنگ شود. به نظر من دولت کار اصلی یعنی کوچک شدن را انجام نمیدهد . اگر می خواهیم به اهداف چشم انداز بیست ساله برسیم باید دولت کوچک شود. آیا در ادغام هایی که در وزارتخانه ها رخ داد به اهداف تعریف شده آن رسیدیم؟ یکی از اهداف این بود که تعداد کارمندان کم شود اما در هر وزارتخانه یی که ادغام شد فقط یک وزیر کم شد آیا کسی کم شد؟حتی تعداد کارخانه ها هم افزایش یافت که همین موضوع بروکراسی را افزایش داد. آیا واقعا وزارتخانه های ادغام شده چالاک شدند؟ من معتقد نیستم که مثلاً رییس کل بانک مرکزی حتما سیاست گذار پولی و بانکی باشد . باید تیم وی متخصص باشد. هنوز آمارها نشان می دهد 70 درصد مشکلات تولید، بانکی است. هنوز معوقات بانکی در حال رشد است. نمی توان تنها با استمهال کردن، مشکل معوقات را حل کرد هنوز آمار رسمی اعلام نشده است که چقدر از معوقات برای بخش خصوصی و چقدر به تولید اختصاص یافته و چقدر به دلیل بهره افزایش یافته است برای حل مشکلات باید این آمارها را ارایه شود. یعنی این آمارها موجود است ولی اعلام نمی شود؟ قطعا آمار رادارند ولی اعلام نمی کنند یکی ازاتفاق هایی که باید رخ دهد شفافیت است.اگر شفافیت ایجاد شود جلوی رانت گرفته میشود برای مثال در خصوص سیاست های مالیاتی اخیر صحبت از این بودکه دربخشنامه بودجه سال 92، افرادی که معوقات مالیاتی دارند اداره ثبت شرکتها، تغییرات شرکت شان را ثبت نکنند این موضوع به جای اینکه در قانون مالیات ها مطرح شود، در بودجه سال 92 آمد ولی در سال 93 در حال اجراست در حالی که از تکالیف بودجه سال قبل است. در دنیا کسی که تخلف مالیاتی می کند حتی رییس جمهور نمی تواند او را ببخشد ولی نظام مالیاتی ما هنوز شفاف نیست و تنها با توجه به تورم توافق می کنیم . در نظام مالیاتی توافق وجود ندارد، مساله مالیات بردرآمد است نه توافق. تیم اقتصادی دولت باید کارکند. من اعتقادی به سفر استانی ندارم. اتفاقاتی که در دولت قبل افتاد باعث شد وضعیت اقتصاد شرایط بدی پیدا کند. ما نیاز به تیمی برای تعیین استراتژی داریم. در دولت قبل معافیت مالیاتی صادرات را برداشتند و تا این دولت سروسامان بگیرد به صادرات آسیب خورد. در واقع ، با یک بخشنامه قانون معافیت مالیاتی صادرات را نقض کردیم. ما خودمان با این کار صادر کننده را تشویق کردیم که با کارت خودش صادرات را انجام ندهد. این زمانی اتفاق افتاد که ارتباط خود را با بخش خصوصی کم کردیم. مثال دیگر خودرو است، اکنون خودرویی ها یک ادعایی دارند و جامعه نظردیگر دارد در حالی که مساله قیمت را می توانستیم با افزایش تولید حل کنیم. اکنون قیمت تمام شده ما بالاست. وقتی با ظرفیت کامل تولید نمی کنیم طبیعتاً قیمت تمام شده بالاست. ما کیفیت را فدای قیمت ها کردیم . در چنین شرایطی باید به تولید نگاهی جدی کنیم. با وجود سرمایه گذاری کافی اما کارخانه ها زیر ظرفیت کار می کنند . در چنین شرایطی افزایش معوقات بانکی طبیعی است. اینکه تولید بکنیم و کالا در انبار بماند یک مصیبت است. در شرایط فعلی باید ببینیم در تولید چه کالاهایی مزیت داریم و روی مزیت ها کار کنیم و از سوی دیگر باید تولید رقابتی شود. در شرایط فعلی نمی توانیم هم هدفمندی یارانه ها را انجام دهیم و هم بقیه بخش ها را بهبود دهیم. بسته دولت برای خروج غیر تورمی از رکود منتشر شد. دیدگاه شما درباره این بسته چیست؟آیا این راه حل ها برای خروج از رکود کارساز است؟ این که روی این موضوع کار شود بسیار خوب است اما راه حل های پیشنهادی بیشتر روی کاغذ جواب می دهد تا در عمل. باید به صورت میدانی به موضوع نگاه کرد. اقتصاد ما با کشورهای همسایه متفاوت است. ما درشرایط تحریم هستیم. البته تا حدی شرکت های اروپایی ابراز تمایل کردند ولی هنوز ارتباط سخت است به نظر من باید دولت دراین تصمیم خود که فقط تورم را کنترل کند تجدید نظر کند. دولت باید بانک را وادار کند که از بنگاه داری خارج شوند و منابعی که در بانک هاست به اقتصاد تزریق کنند تا بسیاری از مشکلات حل شود. مساله این است که دولت نرخ سود را زیر نرخ تورم تعیین می کند. دراین شرایط کسانی که بازاری هستند پول را به بانک نمی آورند ولی افراد عادی و غیر بازاری مجبور به سرمایه گذاری در بانک ها هستند. 90 درصد سپرده های بانکی مربوط به پس اندازهای زیر 10 میلیون تومان است. به نظر من دعوا بین بانکدار و صاحب بنگاه سر پول ارزان است. یک مدیر بانک می گوید چرا فعال اقتصادی با پول ارزان کارخانه بزند؟ من خودم می زنم. یعنی اصل کار، یعنی واقعی کردن قیمت پول مردم را درست نمی کنیم. آیا این نظر را تایید می کنید؟ این نظر درست است اما برخی موارد در آن نیامده است. ما همه به دنبال منافع ملی هستیم. رئیس جمهور در روز صنعت حرفی منطقی زد و گفت نمی شود همیشه از صنعت حمایت کرد. اما جواب منطقی تر این است که در کجا قیمت انرژی را فوب خلیج فارس در نظر می گیرند اما امکانات در حد ایران پایین است؟ آیا ما امکانات و تشویق هایی مثل ترکیه و امارات ارایه کرده ایم؟ در تمام دنیا بانک وجود دارد ولی آیا همه جا مثل ایران بنگاه داری می کنند؟ بانک ها 100 متر جلوتر از تولید کننده می دوند، تولید کننده برای دریافت تسهیلات 6 ماه باید مدارک جور کند ولی بانک نیازی به این مدارک ندارد. مشکل عدم توازن است. اگر شفافیت وجود داشت می شد بسیاری از مشکلات را حل کرد. بانک ها به واحدهای خودشان بهتر تسهیلات می دهند ولی به بقیه بخش ها نمی دهند. دربدترین کشورها 70 درصد سرمایه گذاری برای تولید را بانک ها یا گزینه های دیگر سرمایه گذاری تامین می کند. مشکل اصلی اینجا است که آیا پول مردم در اختیار بانک هاست؟ رشد بنگاه داری بانک ها چقدر بوده است. این رشد با سیاست های کلی کشور نمی خواند. ما باید از این گذار عبور کنیم. واگذاری های اصل 44 با هلدینگ های دیگری پر شد چرا که به بخش خصوصی نگاه اعتماد آمیز نداریم و راحت بگویم از بخش خصوصی می ترسیم. ماجرای فساد سه هزار میلیارد تومانی بخش خصوصی را بسیار بدنام کرد. ما مخالف بانک نیستیم بلکه می گوییم بانک باید بانکداری کند و در بانکداری سود کند. متاسفانه ما با این شرایط روبه رو هستیم که اقتصاد ایران یک اقتصاد شانسی شده که خوشبختانه این روزها این موضوع کمتر شده است. چقدر می شنیدید پول خود را بگذارید به اندازه وزن خود یا دور دنیا اسکناس بگیرید. تبلیغاتی که راجع به سود خرید طلا شد چقدر به اقتصاد ملی آسیب زد. بانک ها ثواب و معنویت قرض الحسنه را از بین بردند. بانک ها منابعی را دارند که مال مردم است و باید کنترل شده و نظارت شده به تولید تزریق کنند. بانکدار باید تخصص بانکداری داشته باشد ولی بانکدار ما صادر کننده و وارد کننده و بسیاری از مشاغل دیگر را بر عهده گرفته است. ما چند کالای اساسی داریم که دولت باید آنها را کنترل کند نه اینکه به نرخ زولبیا و بامیه هم دخالت کند. ولی دولت مجاز است در قیمت پول مردم دخالت کند؟ خیر. دولت باید یک سیاست کلی و راهبردی داشته باشد که نرخ بهره در چند سال آینده به کدام بخش می رسد. اگر مساله تحریم ها حل شود یکی از مراکزی که به ایران می آیند بانک های خارجی هستند که آمدن آنها طبیعتاً تغییر عمده ایجاد می کند. بانک ها از بسته بودن فضای ایران سوء استفاده می کنند.
کلید واژه ها :
مطالب مرتبط
نظرات
ADS
ADS
پربازدید