Performancing Metrics

اصلاح پذيرش شركت‌ها در بازار اول | اتاق خبر
کد خبر: 84226
تاریخ انتشار: 3 آبان 1393 - 15:45
اعتماد- تابلوي برتر درعمل منتفي شد و تصميم ديگري براي آن گرفتيم، درحال حاضر بازار اول و دوم را در بورس داريم كه قرار شده شرايط ورود به بازار اول مورد تجديد نظر قرارگيرد، به اين صورت كه همان شرايط را كه قرار بود در بازار برتر داشته باشيم، به بازار اول منتقل كنيم شركت‌هايي كه سود پرداخت نمي‌كنند، چند مورد هستند، شكايت‌هايي را از آنها دريافت مي‌كنيم و ما خود را كاملا در اين باره مسوول مي‌دانيم، براي همين هم از سهامداران خواسته‌ايم كه درصورت برخورد با چنين موضوعي حتما شركت را درجريان قرار دهند وقتي حركت بازار سهام، روندي نزولي به خود مي‌گيرد، هركسي حاضر نيست، مسووليت آن را برعهده بگيرد. هر وقت هم كه شاخص‌هاي بورس روند صعودي دارد، آوازه‌گيري و تبليغات مالي به اوج مي‌رسد و همه رفتار بازار را متعلق به خود مي‌دانند چه آنكه حتي دو روز بعد بازار بيفتد. براي آنكه دروني‌ترين تحليل را از وضعيت كنوني بازار داشته باشيم، به سراغ «امير حمزه مالمير» رفته‌ايم، او كه سال‌ها در سازمان بورس بود و دقيق‌ترين اطلاعات را درباره صورت‌هاي مالي شركت‌هاي بورسي داشت و او كه هم اينك به شركت بورس، خواسته يا ناخواسته كوچ كرده است و باز هم نگاه واقع نزديكي به آنچه زير پوست بازار مي‌گذرد، دارد. وي چهارمين معاون ناشران و اعضاي بورس اوراق بهادار تهران است. اوپيش از اين، مدير نظارت برناشران سازمان بورس و اوراق بهادار بود كه وظيفه نظارت برشركت‌هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ايران و ديگرشركت‌هاي سهامي عام ثبت شده نزد سازمان بورس و اوراق بهادار را برعهده دارد. حالا «اعتماد» به سراغ وي رفته است تا ضمن بررسي وضعيت كنوني بازار (گو اينكه در وضعيت تعليق بسر مي‌برد)، مساله شفافيت شركت‌هاي بورسي، علت ابهام و كدر شدن شركت‌ها حتي پس از ورود به تابلوي بورس وچالش شركت بورس با سازمان درحوزه وظايف و اختيارات را جويا شود. اين مصاحبه هفته قبل انجام شد. تاثير شايعه درحركت بازار معاملات بازارسهام ايران بسيار متاثر از شايعات است. ازمهم‌ترين شايعات كه طي هفته‌هاي اخير بازار را تحت تاثير قرار داده، تغيير رييس سازمان بود. به عنوان سوال اول، تغيير مديريتي به چه ميزان مي‌تواند روند حركتي يك بازار را تغيير مي‌دهد؟ هيچ تغييري نمي‌تواند ايجاد كند چرا كه بازار براي خود يك سيستمي داردكه براساس آن كار خود را انجام مي‌دهد، حال وقتي يك مديرتغيير مي‌كند، مسلما فردي كه به جاي مدير قبلي روي صندلي تكيه مي‌زند، او بايد هم براساس سيستم موجود به كار خود ادامه دهد، دراين ميان ممكن است مديرجديد دربعضي از مواقع تفكراتي نسبتا متفاوت با مديرقبلي داشته باشد، درروند كار تاثيراتي بگذارد اما وجود يك سيستم واحد، به او اجازه تغيير كل سيستم ازنظر ساختاري را نمي‌دهد، ضمن اينكه بايد توجه كرد. در بازار سرمايه همه كارها، كارشناسي است، به همين دليل فرد جديد نمي‌تواند بدنه را ازحالت قبلي خارج كرده و مطابق با تفكرات خود بسازد، كما اينكه در اين سال‌ها هم همواره به اين شكل بوده و افرادي را داريم كه همراه با مديران بورس درسال‌هاي قبل وارد سازمان شده‌اند و همچنان مشغول به كار هستند. پس چرا بازار ما هنوز به اين بلوغ نرسيده كه تحت تاثير شايعات و شايبه‌هاي موجود قرار نداشته باشد؟ به اعتقاد من بازار و سهامداران به ويژه در زمان‌هايي كه درسراشيبي وركود به سر مي‌برد، به دنبال بهانه‌يي است تا روي تصميماتش سرپوشي قرار دهد و ضرر و زيان خود را توجيه كند درصورتي كه واقعا دلايل و اتفاقات بازار كلان است و به فرد و افراد مربوط نيست. از طرفي نيز ما قبول داريم كه تصميمات كلان اقتصادي و رخدادهاي بين‌المللي تحليل سهامدار را دربسياري از مواقع تحت تاثير قرار مي‌دهد و باعث مي‌شود آنها درمعاملات‌شان دچار انحراف واشتباه شوند اما درمجموع تغيير يك فرد يا مدير نمي‌تواند توجيه خوبي باشد. اصل تفكيك قوا در بورس اگر موافق باشيد، درخصوص وضعيت ناشران بورسي (شركت‌ها) سوالي داشته باشم، كاركردهاي كنوني معاونت ناشران و اعضاي شركت بورس با توجه به توسعه كمي و كيفي بازار چيست؟ بازبيني و بررسي اطلاعاتي كه از سوي سازمان بورس روي سايت كدال مي‌رود، مطابق قانون بازار اوراق بهادار، دريافت و انتشار اطلاعات منحصرا دراختيار سازمان است. شركت‌ها اين اطلاعات و صورت‌هاي مالي خود را به سازمان مي‌دهند تا سازمان اين اطلاعات را به صورت مستقيم روي كدال قرار دهد، اگرچه درحال حاضر مشكلاتي در اين باره وجود دارد و در آينده‌يي نزديك شركت‌ها موظف مي‌شوند خود مستقيما صورت‌هاي مالي‌شان را روي سايت كدال قرار دهند اما براساس قانون عمده اين وظايف و كيفيت سنجي آنها برعهده سازمان است تا پس از انتشار توسط كارشناسان ما در معاونت شركت، اطلاعات دوباره مورد رصد و تحليل قرارگيرند تا چنانچه ايراداتي در اطلاعات موجود درسايت پس ازانتشار بود به اطلاع سازمان براي اصلاح برسانيم. از ديگروظايف ما، بررسي وضعيت شركت‌ها و صنايع است تا به بهبود وضعيت اطلاع‌رساني شركت‌ها كمك كنيم. ازديگراختيارات يا كاركردهاي ما، بررسي وضعيت ماندن يا اخراج شركت‌ها در تابلوي اول و دوم است، چنانچه مشاهده شود شركتي دچار مشكلاتي شده كه ممكن است او را به سمت اخراج از تابلوي بورس هدايت كند، به او تذكرات لازم را مي‌دهيم ومشاوره‌هاي لازم را در اختيار آن شركت‌ها قرارمي‌دهيم. درحوزه پذيرش نيز سعي مي‌شود شركت‌هايي را كه قابليت پذيرش دارند بررسي كنيم، تا قبل از ورود به بورس اصلاحات ساختاري لازم درشركت صورت پذيرد تا وقتي نمادش درتابلو روشن مي‌شود وضعيت شفاف و روشني داشته باشد. سطح استقلال شركت بورس انتقاداتي وجود دارد مبني براينكه معاملات در شركت بورس وجود دارد اما در عمل مشاهده مي‌شود كه تمام وظايف برعهده مقام ناظر است و نقش شركت بورس در كارهاي اجرايي كمرنگ است كه اين موضوع در بخش‌هاي مختلف ديده مي‌شود مانند نظارت برسايت كدال يا توقف و بازگشايي نمادها؟ ببينيد، تمام موارد بالا براساس قانون بازار اوراق بهادار است، حال به غلط يا درست كه تمام اين موارد به زودي اصلاح مي‌شود. براساس ماده 45 قانون اوراق بهادار، ناشران موظف شده‌اند كه اطلاعات را به سازمان بورس ارايه دهند. دربحث توقف و بازگشايي نمادها نيز اين طور نيست كه سازمان مستقل اين كار را انجام دهد، لازمه توقف يك نماد شرايطي است كه در قانون آمده وسازمان بورس بر همان اساس عمل مي‌كند، نهايتا درآينده چنانچه به سمت و سويي برويم كه همه اطلاعات به صورت مستقيم روي سايت برود، از سوي شركت‌ها، يعني سرمايه‌گذارخارج از بورس يا همكاران در سازمان و شركت بورس همزمان اطلاعات را مشاهده كنند، درنتيجه تمام اين بحث‌ها و انتقادات از بين مي‌رود. شركت بورس هم براساس قانون، كاملا به موضوع تخلفات رسيدگي و به موقع ورود پيدا مي‌كند و با ارايه گزارش‌هاي لازم به سازمان بورس دركميته تخلفات حضور پيدا كرده و ازنظرات خود دفاع لازم را مي‌كند. درحوزه نظارت برمعاملات نيز دكتر«صحرايي» بخش عمده‌يي از وظايف را برعهده دارد، سازمان هم به عنوان ناظرحضور دارد. درمجموع بايد تاكيد كنم كه تعامل نزديكي ميان سازمان و شركت بورس وجود دارد اگرچه اين شبهه بعضي اوقات ايجاد شده كه شركت بورس هيچ كاري انجام نمي‌دهد در صورتي كه يكي از مهم‌ترين وظايف شركت بورس ابطال معاملات است. حتي در مواردي بوده كه سازمان بورس به اين نتيجه رسيده كه يك معامله بايد ابطال شود اما خود به صورت مستقيم نسبت به آن اقدام نمي‌كند يعني به شركت بورس اعلام مي‌شود و در صورت جمع‌بندي مشترك ميان سازمان و شركت به اين كاراقدام مي‌شود و چنانچه شركت مخالف اين موضوع باشد، نظرات خود را به سازمان ارايه مي‌دهد. به نظر شما حوزه اختيارات شركت منطقي است، به عبارتي، دست‌هاي شركت بورس براي انجام كارهايي كه برعهده دارد باز است؟ بله، به نظر من كاملا باز است، درمواردي پيش آمده كه سازمان اعلام كرده معاملات شركتي را ابطال كنيد اما شركت بورس اين كار را نفي كند چون اختيار دارد. اين اختلاف‌نظر، دربسياري از موارد وجود دارد كه بازهم درپايان شركت و سازمان به يك نقطه مشترك رسيده‌اند. يا درگشايش نمادها هم به همين صورت. دردستورالعمل هم اين موضوع وجود دارد كه شركت بورس مي‌تواند معاملات يك شركت را با دلايل متقن متوقف كند يا شركت بورس كه تصميم مي‌گيرد، دامنه نوسان و حجم مبنا به چه صورت باشد، شركتي وارد گره شود يا خير. درحوزه نظارت بر ناشران چطور؟ در اين باره ايرادي است كه در متن قانون وجود دارد چون شركت‌ها موظف هستند، اطلاعا ت خود را به سازمان بدهند، اين موضوع باعث شده كه مقداري در حوزه ناشران و در دريافت و انتشار و نظارت برافشاي اطلاعات آن‌طور كه بايد و شايد اختيارات كافي نداشته باشيم كه درباره بازنگري روي اين فرمول كارشناسان در سازمان درحال كار هستند. البته با ورود شركت‌ها به صورت مستقيم در كدال به اين سمت و سو مي‌رويم كه تمام اطلاعات مستقيم روي سايت برود. به اين‌ترتيب سازمان ازبخش دريافت اطلاعات جدا مي‌شود و فقط به نظارت بر بورس‌ها مي‌پردازد. دراين ميان موضوعي مهم مطرح است، اينكه بتوانيم تضاد منافعي كه بين شركت و ناشران تحت نظارت هستند يا به عبارتي، استقلال بورس را داشته باشيم. بايد اين اطمينان خاطر را براي ناظر ايجاد كنيم كه تمام تصميمات مستقل است و الزامش اين است كه شوراي بورس به اين جمع‌بندي برسد كه بورس‌ها فارغ از اينكه اعضاي هيات‌مديره‌اش از كدام نهاد، شركت، كارگزاري يا بنگاه است كاملا مستقل عمل مي‌كنند. كدرترين صورت‌هاي مالي درحال حاضر شركت‌هاي بورسي صورت‌ها و گزارش‌هاي مالي خود را براي شش ماهه دوم سال ارايه داده‌اند؛ سوال من اين است از نظر شما به عنوان معاونت نظارت بر ناشران، چه ميزان اين صورت‌ها و گزارشات فاقد ابهام و كدري است؟ صنعت به صنعت كاملا متفاوت است، هنوز ابهام در برخي صنايع وجود دارد، بعضي شركت‌ها هم‌اكنون صورت‌هاي خود را داده‌اند و بعضي از نمادها به دليل همين ابهام، مدت‌هاست متوقف مانده‌اند، به عنوان مثال هم‌اكنون وجود ابهامات بسيار موجب متوقف شدن طولاني مدت نماد پالايشگاهي‌ها شده است اما در مجموع، در صنايع ديگر تقريبا مي‌توان گفت آنچه را پيش‌بيني مي‌شد تا حد زيادي پوشش داده‌اند ولي انتظار اين است در شش ماهه دوم شركت‌ها نسبت به شش ماهه اول وضعيت نسبتا بهتري داشته باشند. شركت‌هاي پالايشگاهي از آن دسته از صنايع در تابلو هستند كه بخش اعظمي از سرمايه‌ها را به خود اختصاص داده‌اند و مشاهده مي‌شود كه مدت زيادي با توقف نماد آنها اين سرمايه‌ها در بازار بلوكه شده است؛ آخرين وضعيت آنها چيست‌؟ درحال حاضر اين صنعت درحال مذاكره با سازمان بورس است اما وضعيت آنها در اين مدت چندان پيشرفتي نكرده و هنوز اين شركت‌ها نتوانستند به شفافيت قابل استاندارد براي حضور درتابلو دست يابند، تمام تلاش اين بود كه اين شركت‌ها در دريافت خوراك و فروش محصول‌شان قراردادي داشته باشند، با دولت مطابق با فرمول‌هاي مشخص، درحالي كه نبود اين قرارداد، موجب مي‌شود كه شركت به سهامداران خود اطلاعات كاملا شفاف و درستي را ارايه نكند كه متاسفانه تاكنون فاقد چنين قراردادهايي بوده‌اند. بدون وجود اين قرارداد سود و صورت‌هاي مالي شركت‌ها به راحتي قابل تغيير است. يعني تا الان شفاف نبوده‌اند؟ شفاف درحد خودش؛ درحد كليات شفاف بوده‌اند اما در جزييات خير، تا امروز سود شركتي با يك اعلاميه بدهكار و بستانكار تغيير كرده است. به‌طوري كه اين شركت‌ها نمي‌توانند امروز به سهامدار درباره «ايي‌پي‌اس»خود اطلاعاتي شفاف و جزيي با اعداد و ارقامي رسمي بدهند. از ديگر بحث‌ها در اين باره كيفيت خوراك است، اگر قرار باشد دولت با توجه به كيفيت خوراكي كه به يك پالايشگاه مي‌دهد قيمت‌هاي متفاوتي تعيين نكند، به‌طور قطع وجود قيمت يكسان خوراك با كيفيت و بي‌كيفيت در پايان سال صورت‌هاي مالي شركت را با ابهام روبه‌رو مي‌كند. اين موضوع درمورد محصول نهايي اين شركت‌ها نيز مصداق دارد، نمي‌شود محصول با‌كيفيت و بي‌كيفيت با يك قيمت به دولت فروخته شود، چرا كه به اين صورت نمي‌توان تفاوتي ميان صورت‌هاي مالي يك پالايشگاه با محصولات با‌كيفيت و يك واحد بي‌كيفيت قايل شد و اين موضوع سهامداران را دچار چالش مي‌كند. در نتيجه لازمه اين است كه قراردادهاي شفافي ميان دولت و آنها انعقاد شود. چرا بورس نمي‌تواند از ابهام و كدري صورت‌هاي مالي بعضي از شركت‌ها كه به بورس وارد مي‌شوند، جلوگيري كند؟ بخشي از اين موضوع به تصميماتي كه در حوزه دولت اتخاذ مي‌شود، برمي‌گردد، اجازه بدهيد توضيح اين سوال را با مثال پالايشگاه‌ها بدهم، من تا وقتي اين شركت‌ها را در بورس پذيرش نكنم، نمي‌توانم دولت را درباره عدم شفافيت و اشكالات در نوع قراردادهايش با اين بنگاه‌ها روشن كنم، براي همين فرض اين است كه شركت‌ها از وضعيت حداقلي براي ورود به بورس برخوردار باشند اما از سويي ديگر، بعضي از صنايع براي بازار كاملا ناشناخته هستند، به عبارتي تا وقتي يك صنعت در بازار نباشد و دست به دست نچرخد، زواياي مبهم آن صنعت مشخص نمي‌شود. در مورد بانك‌ها نيز وضع همين طور بود ولي به تدريج پس از پذيرش هرچقدر جلوتر رفتيم وضعيت بهتري درشفاف شدن آنها پيدا كرديم. اگر ما امروز به دنبال اين هستيم كه پالايشگاه‌ها بايد قرارداد مشخصي را با دولت داشته باشند، ناشي از همين تجربه است كه با سپري شدن زمان به دست آورديم. اول ورود بعد شفافيت به عبارتي، شما يك‌سري استانداردهاي اوليه داريد كه با آنها شركت را پذيرش مي‌كنيد و پس از آن به‌تدريج به موارد مبهم و كدر مي‌رسيد؟ شفافيت در صورت‌هاي مالي در مرحله اول با اظهارنظر حسابرس معتمد بورس است، براساس نظر او، اعتماد و اتكا بخشي به صورت‌هاي مالي شركت ايجاد مي‌شود، با توجه به اين موضوع چنانچه شركتي قصد ورود به بورس را دارد در قدم اول به نخستين شرايط كه شامل حداقل سرمايه اوليه، نسبت سودآوري است توجه مي‌كنيم پس از آن نظر حسابرس درباره صورت‌هاي مالي شركت مهم است، چنانچه اين موارد مورد تاييد باشد از نظر بورس، شركت مي‌تواند شفاف باشد، منتها وقتي به بورس وارد مي‌شود ممكن است به اين جمع‌بندي برسيم در زمينه‌هايي شفافيت بيشتر نياز داريم كه لازمه‌اش اين است كه اول شركت پذيرش شود. هرچند الان سعي مي‌كنيم قبل از پذيرش ميزان درگيري بورس را با شركت براي شناسايي، بيشتر كنيم و دقت را افزايش دهيم و بعد شركت را به هيات پذيرش بسپاريم. به هرحال شركت‌هايي كه قبلا به بورس آمده‌اند از آنجا كه طرف مقابل شان دولت بوده است و حلقه واگذاري نيز به اين صورت است كه شما يك سازمان خصوصي را داريد كه كار عرضه را انجام مي‌دهد و درمقابلش هم يك وزارتخانه متبوع وجود دارد كه بايد شركت را از دست دهد و به‌طور حتم، يك چسبندگي ميان مديران شركت و وزارتخانه براي از دست ندادن شركت وجود دارد و داشته، سازمان خصوصي‌سازي هم با وجود وجود قانون، در اغلب موارد به اين دليل نمي‌توانسته چندان به شركت‌ها ورود پيدا كند، به همين دليل يكي از راه‌هاي رفع شدن مشكلات و رفع عدم شفافيت‌ها ورود به بورس بود تا به‌تدريج شركت بتواند به استانداردهاي لازم دست يابد. آخرين وضعيت ملي حفاري درحال حاضر آيا شركتي مانده در قالب اصل 44 به بورس ورود پيدا كند؟ تعداد شركت‌ها بسيار كم است، چند شركت بيشتر نمانده كه يكي از آنها «شركت ملي حفاري» است كه به‌شدت به دنبال رفع موارد و اشكالاتش براي ورود به بورس هستيم. چسبندگي به اين شركت بسيار زياد است، چند سالي مي‌شود كه اين شركت براي ورود به بورس معرفي شده اما هنوز هم كار به جايي نرسيده است، به دنبال اين هستيم كه هم دغدغه‌هاي وزارت نفت برطرف شود زيرا به نظر ما بحق هستيم. دغدغه‌ها چيست؟ اكثر اين دغدغه‌ها حاكميتي است به عنوان مثال وزارت نفت نگران است، چنانچه اين شركت را واگذار كرد بحث انحصار به وجود‌ آيد و اين موضوع مشكلات بسياري را براي اين وازرتخانه درامر استخراج نفت و دسترسي آسان به دكل‌ها ايجاد مي‌كند. در نتيجه براي ورود اين شركت به بورس در وهله اول بايد دغدغه‌ها و چالش‌هاي وزارت نفت رفع شود و هم اينكه راهكاري بيابيم منجر به عرضه شود. آخرين وضعيت اين است كه جلسات خوبي در چند هفته اخير برگزار شده و تقريبا به يك نقاط مشترك هم رسيده‌ايم. اميد است بتوان به يك راهكار واحد و شفاف برسيم. راه‌حل‌ها چيست؟ از راه‌حل‌هاي داده شده اين است كه ما به وزارت نفت پيشنهاد داديم، بسياري از موارد و نگراني‌ها را مي‌شود از قبل در قراردادها گنجاند، اگر دغدغه تغيير مديران را داريم كه به اين ترتيب كه ممكن است مديري در راس كار بعد از عرضه بنشيند كه با بحث نفت، دكل و حفاري آشنا نباشد، از قبل مي‌شود اين موارد را در قراردادها، در هنگام واگذاري و فروش شركت مدنظر قرار داد به عنوان مثال، در قرارداد عرضه شركت بياوريم كه حتي پس از واگذاري نيز سه نفر از اعضاي هيات‌مديره را وزارت نفت تعيين مي‌كند يا هيات‌مديره و مديرعامل اين شركت داراي تخصص‌هايي مرتبط با نفت و دكل و حفاري باشد و اين تخصص‌ها را وزارت نفت تاييد كند. در نتيجه امكان ورود هركسي به هيات‌مديره با مدرك غير‌مرتبط وجود نخواهد داشت كه اين عامل در نوع قيمت‌گذاري شركت هم موثر است. چه شركت‌هايي براي پذيرش در بورس درحال بررسي داريد؟ فعلا شركت ملي حفاري است اما در حوزه نهادهاي عمومي شركت‌هايي وجود دارند مانند ايرانسل، رايتل، سرمايه‌گذاري تامين اجتماعي يا شستا را داريم كه اين شركت‌ها نيازمند اصلاح ساختارهاي اساسي دارند و زمان بر هستند، در بخش خصوصي شركت‌هايي هم داريم. شركت‌هايي كه سود نمي‌پردازند؟ شركت‌هايي كه سود پرداخت نمي‌كنند، چند مورد هستند، شكايت‌هايي را از آنها دريافت مي‌كنيم و ما خود را كاملا در اين باره مسوول مي‌دانيم، براي همين هم از سهامداران خواسته‌ايم كه درصورت برخورد با چنين موضوعي حتما شركت را درجريان قرار دهند. كدام شركت‌ها هستند؟ دو شركت [...] بيشترين شكايت را دارند و در بعد پرداخت مبلغ ناشي ازفروش حق تقدم يك شركت آهنگري را داريم كه پيگيري‌هاي لازم در اين باره درحال انجام است، تا نسبت به پرداخت سود اقدام كنند. مواردي هم داريم كه ناشي از عدم آشنايي كامل سهامداران با موضوع سهام و سوداست، نه به اين معني كه شركت سود پرداخت نكرده بلكه به اين صورت كه شركت اطلاعات كافي درباره سهامدار ندارد كه حل و فصل اين طور شكايات را نيز انجام مي‌دهيم. شركت‌هايي با سرمايه اوليه اندك درطبقه‌بندي انجام شده حداقل سرمايه شركت‌ها براي ماندن در بازار دوم بايد 20‌ميليارد تومان باشد درحالي كه هم‌اكنون شركت‌هايي را داريم كه اين ميزان سرمايه را ندارند، در اين باره تصميم شركت بورس چيست؟ حدود چهار شركت داريم كه سرمايه كافي را ندارند، مكاتباتي با آنها انجام شده اما صرفا ما به خاطر يك شرط مانند سرمايه اوليه شركت را از تابلو خارج نمي‌كنيم زيرا ممكن است يك شركت ارزش بازارش بيشتر از 20 ميليارد تومان باشد. برنامه افزايش سرمايه را از آنها دريافت تا بتوانيم آنها را اصلاح كنيم، كمااينكه امروز ديگر به اشل 20 ميليارد تومان فكر نمي‌كنيم و به بيشتر از اين رقم توجه مي‌كنيم. اخراجي‌هاي تالار شركت‌هاي براي خروج از تابلو چه تعداد هستند؟ دو شركت داشته‌ايم كه شركت كف و پتروشيمي اصفهان هستند، كف وكاشي اصفهان نيز درسازمان در درست بررسي است تا پس از اتمام تجديد نظرتصميم لازم براي خروج آنها اتخاذ شود. برنامه‌هاي شش ماهه دوم شركت بورس چيست، برنامه‌هايي داشتند براي ايجاد تابلوي برتر، تعيين شاخص حاكميتي و...؟ تابلوي برتر درعمل منتفي شد و تصميم ديگري براي آن گرفتيم، درحال حاضر بازار اول و دوم را در بورس داريم كه قرار شده شرايط ورود به بازار اول مورد تجديد‌نظر قرارگيرد، به اين صورت كه همان شرايط را كه قرار بود در بازار برتر داشته باشيم به بازار اول منتقل كنيم. يعني شرايط ورود شركت‌ها به بازار اول تغيير مي‌كند؟ بله، يا به زبان ساده‌تر اصلاح مي‌شود، اين شرايط در قالب يك دستورالعمل پذيرش در شركت بورس جمع‌بندي شده است و درشوراي معاونين بورس هم به تصويب رسيده، به سازمان بورس ارسال شده و بايد در هيات‌مديره سازمان بورس به تصويب برسد. مهم‌ترين شرايط چيست؟ ازنكات كليدي در اين دستورالعمل كه قبلا نبود، بحث پذيرش سهام ممتاز است، ما قبلا نمي‌توانستيم شركتي را پذيرش كنيم كه سهام ممتاز داشته باشد اما با اين دستورالعمل امكان پذيرش براي ما ايجاد مي‌شود و حتي مي‌توانيم براي سهام ممتاز بازاريا تابلويي منفك داشته باشيم صندوق‌هاي «اي تي اف » تك سهمي به زودي سهم ممتاز چيست؟ قانون تجارت مي‌گويد، چنانچه يك شركت مدعي شود كه سهامداراني دارم كه در دريافت سود اولويت دارند و حداقل سود به آنها حتي در موقع زيان‌ده بودن شركت به آنها تعلق مي‌گيرد و جنبه جمع شوندگي نيز دارد، آن سهم ممتاز محسوب مي‌شود، يعني چنانچه شركت زيان‌ده بود و درپايان سال مالي قرار بود، 20 درصد سود اختصاص دهد اما به دليل زيان 10 توانايي پرداخت اين سود را نداشت، اين 20 درصد سود به سود سال بعد اضافه مي‌شود. به عبارتي شركت موظف مي‌شود درصورت زيان ده حتما سود اين سهامداران خود را بپردازد و اگرچيزي باقي ماند به بقيه سهامداران بدهد. منتها اين نوع سهام ممتاز مد نظر ما نيست. ما درنظر داريم سهامدار ممتاز از لحاظ داشتن حق راي بيشتر داشته باشد، هم‌اكنون شركت‌هايي را در بورس داريم كه هيات‌مديره آنها شامل دو سهامدار عمده مي‌شود كه يكي 49 و ديگري 51 درصد از سهام شركت را در اختيار دارند و هيچ كدام از اين دو حاضر به عرضه سهام‌شان نيستند با هراس از اينكه سهامدار مقابل آن سهم را از بازار جمع كند، اتفاقي كه امروز در فولاد خراسان افتاده است. يكي از دلايل پايين بودن سهام شناور شركت‌ها در بازارسهام نيز همين موضوع است، درنتيجه ما با هدف افزايش سهام شناور در بازار تصميم داريم براي شركت‌هايي كه دربازار موجود هستند يك راه‌حل پيشنهادي بدهيم كه بحث «اي‌تي‌اف»هاي تك سهمي است. اساسنامه و اركانش تهيه شده كه اين صندوق سهام ممتاز با صندوق‌هاي «اي‌تي‌اف » كنوني كه شرايطي مانند قابل معامله بودن با اركان ضامن ونقد شونده را دارند كاملا متفاوت است. دراين روش، بخشي از سهام يك شركت مانند فولاد خراسان كه سهام شناور بسيار پاييني هم دارد، يكي از سهامداران عمده يا هردو مبادرت به تشكيل يك يا دو«اي اتي اف» مجزا مي‌كنند، سپس بخشي از سهام خود را مثلا 10 درصد را، درقالب اين صندوق تك سهمي عرضه مي‌كنند با اين شرط كه همه شرايط براي سهام اين «اي‌اتي‌اف‌ها» به جز يك حق به نام حق راي، يعني سهامداران حق راي در شركت ندارند، درنتيجه من سهامدارعمده ديگر نگران اين نيستم كه سهامدارعمده مقابلم در شركت بيايد سهام را بخرد زيرا او اشتباه بزرگي مي‌كند زيرا به هرحال حق راي ندارد. درنتيجه اين راه‌حل مي‌تواند كمك خوبي براي افزايش سهام شناور در بازار باشد متوسط سهام شناور بازار ما چقدراست؟ حدود 20 درصد كه اين رقم بسيار پايين است، هدفگذاري ما براي سال 93، عدد 25‌درصد بود كه منتها با شرايط فعلي بازارو اتفاقات رخ داده، كاهش هم داشت كه قابل ملاحظه نيست. اميد است با اين «اي‌تي‌اف» تك سهمي موضوع را حل كنيم. بحث شاخص حاكميت شركتي انجام شده، شاخص‌ها استخراج شده و قرار براين است كه سالي يك‌بار منتشر شودودر اين باره نقطه نظرات سازمان بورس را درخواست كرده‌ايم، آنها هم بررسي اين موضوع را در دستور كار يكي از كميته‌هاي خود قرارداده‌اند كه اميد است به زودي به تصويب برسد. راه‌اندازي سهام ممتاز درچه مرحله‌يي است؟ دستورالعمل نهايي شده و بعد از تاييد هيات‌مديره بورس، قابليت پذيرش را خواهيم داشت كه اميد است به آخر سال برسد.
کلید واژه ها :
مطالب مرتبط
نظرات
ADS
ADS
پربازدید