کد خبر:
93500
تاریخ انتشار: 12 اسفند 1393 - 13:44
اتاق نیوز- چهار سال پيش و در چنين روزهايي بود كه نهاد مدني «مجمع واردات» در فضايي تازه، متولد و رشد خود را آغاز كرد. موسسان و مديران اين نهاد نوپا در شرايطي كه برخي انديشهها و گروهها هنوز در فكر اين بودند و احتمالا هستند كه واردات مقولهيي است كه منافع ملي را با تهديد مواجه ميكند و مانع رشد و توسعه است، كار ويژهيي را انجام دادند. اكنون اين نهال نوپا ميرود كه ريشهاش را در خاك ايرانزمين محكم و چندلايه بكند و با استفاده از روشهاي مدرن در همه ابعاد زندگي اقتصادي ايران در سطح مورد انتظار مشاركت كند و موثر باشد. در شرايط پشتسر گذاشتن 4سال از فعاليت مجمع واردات و در موقعي كه قرار است انتخابات اتاقهاي بازرگاني، صنايع و معادن در سراسر كشور برگزار شود با محمدحسين برخوردار، رييس هياتمديره مجمع واردات گفتوگو كردهايم كه در زير ميخوانيد:
4سال پيش و در شرايطي كه شايد كمتر كسي گمان ميكرد، مجمع واردات متولد شد و در اين مدت نيز در هر جا كه لازم بوده با ديدگاههاي كارشناسي برخي از مسايل مهم را طرح و راهحلهاي كارساز ارايه داده است. در شرايطي كه انتخابات اتاقهاي بازرگاني را پيش رو داريم، نظر شما درباره تشكلگرايي و همچنين نقش اتاقهاي بازرگاني در روانسازي و ابهامزدايي از فعاليتهاي اقتصادي چيست؟
بهعنوان يكي از اعضاي مجمع واردات از تاسيس اين نهاد خرسندم. از اينكه با گروهي از نخبگان و دلسوزان به اين مرز و بوم دور هم جمع شدهايم تا ضمن طرح و بررسي مسايل و تنگناهاي فعاليتهاي قانوني واردات و باز كردن گرهها، راه تعامل با دولت را نيز هموار كنيم خوشحالم. واقعيت اين است كه تشكلگرايي و استفاده از همه نيروهايي كه يك فعاليت مشترك دارند تجربهيي كامياب در همه سرزمينها و در همه دوران بوده و هست. تشكلگرايي و حضور از خرد جمعي افراد نوعي تشخص و شخصيت متين به اعضاي يك انجمن يا كانون ميدهد و البته قدرت چانهزني را نيز افزايش ميدهد. مجمع واردات اميدوار است در مسير بالندهشدن بيشتر و انسجام عميق همه كساني كه در اين فعاليت قرار دارند گامهاي بلندي در مسير مدرنسازي كارها بردارد. همين نقش و سهمي كه تشكلي مثل مجمع واردات دارد با توان چندبرابر در اتاقهاي بازرگاني نهفته است و اين نهاد ديرپاي ايراني كه به همت گروهي از تجار سختكوش تاسيس شده بود امروز ارزش فوقالعادهيي پيدا كرده است. بزرگترين نقش اتاقهاي بازرگاني مطابق قانون تاسيس و اداره آنها نقش مشاورهيي است كه از اين جايگاه ميتواند به روساي سه قوه مقننه، مجريه و قضاييه مشورت دهد. اين نقش را نبايد كم انگاشت و درباره آن داوريهاي غيردقيق كرد.
اما گروهي ميگويند كه مشاورهدادن به سه قوه يك امر انتزاعي است و چون قدرت اجرايي ندارد نبايد در نقش و اثرگذاري اتاقها زياد اميدوار بود.
اتفاقا برعكس است. تجربه دنياي مدرن نشان ميدهد كه نقش و سهم مشاوران در اداره نهادهاي مهم حتي در سطح دولت پررنگ و فزآينده است. اين اثرگذاري بستگي دارد به اينكه مشاور در چه سطحي از دانش، تجربه، تخصص و قدرت متقاعدكنندگي باشد.
مشاوران نيرومند و متخصص حتي در بسياري از نهادها از مديران اجرايي اثرگذاري بيشتري دارند. در برخي از كشورها ديدهايم كه نقش مشاور امنيتي، اقتصادي و سياست خارجي رييس دولت از نقش وزيران مربوطه بيشتر است و آنها چهرههاي نامدارتري هستند. علاوه بر اين، زاد و رشد انديشكدهها در كشورهايي مثل امريكا در يك طرف و چين در طرف ديگر و استفاده دولتها از اين انديشكدهها كه نقش مشورتي دارند نشان ميدهد نبايد نقش مشاوران دستكم گرفته شود.
آيا اتاق ايران يا اتاق تهران در شرايطي بودهاند كه اين نقش مشورتي نيرومند را ايفا كنند؟
اگر بگويم كه اين اتفاق بهطور كامل رخ داده است شايد كمي دور از واقعيت باشد، اما ميتوانم با جرات بگويم كه در اتاق تهران چنين ديدگاهي وجود داشته و دارد. وقتي اتاق تهران از آقايان دكتر مسعود نيلي و دكتر دانشجعفري بهعنوان مشاوران اقتصادي استفاده ميكند يا از فردي مثل دكتر مسعود كرباسيان بهعنوان مشاور امور بينالمللي دعوت بهكار ميكند و همين افراد امروز مشاوران و معاونان ارشد رييس دولت و وزارتخانههاي مهم هستند نشان ميدهد اتاق تهران نشانهگيري دقيقي كرده بود.
اتاقها چه مشورتي بايد دهند و شرط اثرگذاري چيست؟
شايد مراجعه به اساسنامه و قانون تاسيس اتاقها بهترين موقعيت را نشان دهد. هر اتاق در هر منطقه بايد مشاور نيرومند كارشناس، منصف و عادل مسوولان سه قوه در سطوح مختلف باشد. شرط اثرگذاري اين است كه اعضا و مسوولان اتاقها كه نمايندگان بخش خصوصي بهحساب ميآيند خودشان به دانش روز مجهز باشند و تحولات مديريتي، اقتصادي و حتي سياسي روز ايران و جهان را خوب رصد كنند. مديران و اعضاي هيات نمايندگان اتاقهاي بازرگاني كساني هستند كه از نزديك در جريان فعاليت بخشهاي مختلف صنعت، بازرگاني، معدن، كشاورزي و بانكي و پولي قرار دارند و بهقولي كف بازار را خوب ميشناسند. تلفيق سازگار دانش و تجربه متخصصان و كارشناسان خارج از اتاق با اعضا و مديران اتاق ميتواند تركيبي پرتوان براي اثرگذاري باشد.
آنچه گفتيد ميتواند مبناي قضاوت و داوري درباره اتاقهاي كارآمد باشد. شايد توضيح جنابعالي درباره شرايط كساني كه ميخواهند كانديدا شوند براي كساني كه نامزد انتخابات نيستند، اما واجد شرايط رايدادن هستند مفيد باشد.
پيش از اينكه به پرسش شما پاسخ دهم لازم است خوشحالي خود را از فعالشدن رسانههاي الكترونيكي و رسانههاي مكتوب در روزهاي گذشته در مسير شورآفريني براي انتخابات اتاقها بيان كنم. اگر به انتخابات 4 سال پيش نگاه كنيد اين شور و هيجان امروز در رسانهها ديده نميشد اين را بايد به فال نيك گرفت.
اما اينكه چه كساني شايستگي ورود به اتاقها را دارند نكته ظريف و باريكي است. برخي باورشان اين است كه فرد متقاضي ورود به جريان انتخابات فقط كافي است علاقه به تشكلگرايي داشته باشد و اهميت اتاقهاي بازرگاني را درك كرده باشد. البته اين يك شرط مهم است و بايد بهجاي خود محترم شمرده شود. فردي كه اهميت اتاق و نقش آن را درك نكند اصولا نبايد كانديدا شود. برخي ديگر معتقدند داشتن استعداد و تخصص كافي است و عضو هيات نمايندگان اتاقها بايد به اين ابزار مجهز باشد.
ضمن اينكه اين مساله را صحيح ميدانم اما به نظرم ميرسد يك شرط ديگر اين است كه عضو هيات نمايندگان اتاق بايد از ميان كساني باشد كه ابعاد اقتصاد ايران را در سطح كلان درك كرده باشند.
اين درك بهدست نميآيد جز اينكه آن فرد در بنگاههاي با مقياس بزرگ فعاليت كرده باشد. بنگاههاي با مقياس بزرگ بهدليل اينكه بايد خود را با بازار پول، سرمايه، ارز و كالا سازگار كنند اين بازارها و دردسرها و مشكلات آنها را بهتر ميشناسند و به همين دليل وقتي در اتاقها حاضر ميشوند ابعاد كلان اقتصاد را در دستور كار قرار ميدهند و وقت و انرژي خود و اتاق را براي رويدادهاي كماهميتتر هدر نميدهند.
نهادهايي مثل دولت، مجلس و قوه قضاييه وقتي با چنين افراد و اتاقهايي كه همه مسايل كلان اقتصاد، سياست و فرهنگ را ميشناسند مواجه شوند درك متقابل پديدار ميشود.
آيا در جامعه فعالان اقتصادي ايران چنين افرادي وجود دارند و توصيه شما چيست؟
به نظرم ميرسد خوشبختانه افراد داراي سابقه، مهارت و تجربه بالا در سطحي كه يادآور شدم در ميان جامعه فعالان اقتصادي ايران وجود دارد. آنچه مهم است، متقاعد شدن آنها براي حضور در اين نهاد است. اين منطقي نيست كه گروهي از افراد با حضور در اتاقها و كميسيونهاي تخصصي راه را براي حل مسايل هموار سازند و گروه ديگري كنار نشسته و از منافع بهره ببرند.
شايد برخي افراد با ويژگي يادشده تصور ميكنند كه نهاد دولت به اتاقها اهميت نميدهند و بهتر است كار خود را به شكل ديگري پيش ببرند؟
آنچه من امروز ميبينم اين است كه مديران ارشد اقتصادي دولت مثل معاون اول، رييس دفتر رييسجمهور محترم، وزيران صنعت، نفت، اقتصاد و ساير معاونان رييسجمهور مثل معاون اجرايي ايشان همه آمادگي همكاري كافي و لازم با اتاق را دارند و اتفاقا مشوق توسعه فعاليتها بهحساب ميآيند.
اگر اتاقها بتوانند مطالعات و بررسيهاي دقيق، علمي و كارشناس درباره تفويض اختيارات غيرحاكميتي به دولت ارايه كنند در سطح بالاي دولت موافقت وجود دارد. شايد در ميان مديريت مياني و ردههاي پايين مديريت دولتي نسبت به اهداف و انگيزههاي فعاليت نهادهايي مثل اتاق آگاهي كافي نباشد يا اينكه نوعي لجبازي باشد، اما بايد با كار مستمر فرهنگي اين دسته از مديران را نيز متقاعد كرد. بايد به آنها يادآور شويم كه كاميابي كشورمان اين است كه افراد خصوصي جاي نهادهاي دولتي را در اداره امور غيرحاكميتي بگيرند و اين كاميابي ممكن است نصيب فرزندان آنها شود. آيا اين مديران ميخواهند فرزندانشان نيز در شرايط رشدهاي ناكافي اقتصاد ملي زندگي كنند. اين گروه از مديران اگر توجه داشته باشند كه آينده اين كشور در گرو نيرومند شدن بخش خصوصي است كه احتمالا تعدادي از آنها فرزندان همين مديران هستند حتما در مسير روان شدن فعاليتها اقدام خواهند كرد.
باتوجه به آنچه گفته شد داشتن علاقه، استعداد و فعاليت در بنگاههاي با مقياس بزرگ از شرايط اصلي است كه واجدان اين شرايط ميتوانند عضو هيات نمايندگان شوند. آيا چيزي در اينباره هست كه توضيح دهيد؟
تجربه نشان ميدهد در كنار صفات خوب و پيشبرنده يادشده، يك نماينده بخش خصوصي در اتاقها بايد داراي صفت شريف شجاعت نيز باشد. اگر افراد در اين نهادها اين صفت را نداشته باشند و توانايي و شهامت نشاندادن آنچه ميدانند را از دست بدهند فايدهيي براي جامعه فعالان اقتصادي نخواهند داشت.
حرف آخر در اينباره چيست؟
آنچه درباره صفات و ويژگيهاي كساني كه ميخواهند به اتاقهاي بازرگاني بيايند ميتوان گفت اين است كه اگر بدون اخلاق حرفهيي باشند بيمعناست. متقاضيان ورود به اتاق و پوشيدن لباس نمايندگي بخش خصوصي بايد اخلاق حرفهيي داشته باشند و در صنف و صنعت خود به اين صفت متخلق باشند. اخلاق حرفهيي حكم ميكند كه آنها بيشترين وقت، انرژي و تجربه خود را براي حل مسايل تجار، صنعتگران، كشاورزان و معدنكاران اختصاص دهند و از اينكه حضور در يك نهاد برايشان فقط حضور است اجتناب كنند.
منبع: تعادل
کلید واژه ها :