Performancing Metrics

ضرورت تدوین نقشه جامع نظام تأمین مالی | اتاق خبر
کد خبر: 143423
تاریخ انتشار: 30 شهریور 1394 - 09:25
اتاق نیوز - سند چشم‌انداز بيست سالة ايران در افق 1404 هجری شمسی، سندی جهت تبیین چشم­انداز توسعة ایران در زمینه‌های مختلف فرهنگی، علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. این سند به عنوان یکی از مهم­ترین و پر دامنه­ترین اسناد توسعه کلان کشور يك سند بالادستى به شمار می­آید و معمولاً كليه اسناد ملي بایستی بر اساس آن و به منظور دستيابي به فرازهاي آن تنظيم شوند. اجرای این چشم‌انداز از سال ۱۳۸۴ و در قالب چهار برنامة توسعة پنج ساله پیش­بینی شده و سال ۱۴۰۴ خورشیدی (۲۰۲۵ میلادی) افق چشم‌انداز است. در چشم‌انداز بيست‌ساله، ايران؛ با تأكيد بر جنبش نرم‌افزاری و توليد علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسيدن به اشتغال كامل، كشوری توسعه يافته با جايگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقة آسيای جنوب غربی (شامل آسيای ميانه، قفقاز، خاورميانه و كشورهای همسايه) خواهد بود. از زمان انتشار سند چشم­انداز اساتید دانشگاه و پژوهشگران با تدوین مقالات مختلف و توجه به رویکردهای متنوع به بررسی ابعاد، ضرورت­ها و الزامات تحقق اهداف چشم­انداز پرداختند و در جهت هموار ساختن مسیر تحقق سیاست‌های کلی آن تلاش­های زیادی صورت گرفت. در اکثر كشورها چشم‌انداز ملي از سوي بالاترين مقام يا مرجع تصميم­گيري تبیين و ابلاغ می­­شود. اين مراجع علاوه بر وظيفة شكل­دهي به چشم‌انداز ملي كشور، بايد براي نهادينه كردن مفاهيم چشم‌انداز در تمامي بدنة اجرايي كشور نيز تلاش كنند. مراجع یادشده عموماً نهادهاي نظارتي هركشور هستند، جهت­گيري­هاي اساسي و استراتژيك كشور را تعيين مي­كنند و مسئول تدوين سياست­هاي كلان كشورها هستند. در جمهوری اسلامی ایران مجمع تشخیص مصلحت نظام از سوی مقام معظم رهبری عهده­دار تدوین سند چشم­انداز شد و پس از تدوین سند، در تاريخ 13 آبان 1382 توسط ایشان به قوای سه­گانه ابلاغ گردید. پس از تدوين و ابلاغ چشم انداز ملي كشور، نوبت به نهادهاي قانونگذار مي­رسد تا مفاهيم موجود در بيانية چشم‌انداز را به احكام قانوني تبديل كنند و به اجراي آن­ها مشروعيت ببخشند. در ايران، مجلس شوراي اسلامي وظيفة تصویب قوانین لازم جهت تحقق اهداف چشم­انداز را برعهده دارد. پس از آن، نهادهاي اجرايي كشور (دولت) بايد سياست­هايي را به منظور اجراي احكام قانوني تدوين كنند. اين سياست­هاي اجرايي در دولت تدوين مي­شوند و در زمرة سياست­هاي تصميمي قرار مي­گيرند. در انتها و پس از تدوين سياست­هاي تصميمي از سوي دولت­ها، تك تك بخش­هاي اجرايي كشور از جمله وزارتخانه­هاي مختلف به تدوين سياست­هاي عملياتي براي اجراي تصميم­هاي دولت مبادرت مي­ورزند. در حقيقت در اين مرحله، وزارتخانه­هاي مختلف چشم­انداز و راهبردهاي خود را براي رسيدن به اهداف چشم­اندازی كشور تدوین و تبیين مي­كنند.   تا کنون در راستای تحقق اهداف چشم­انداز ایران 1404، سند نقشة جامع علمی کشور،  سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نقشة تحول نظام سلامت و نقشة جامع علمی سلامت تدوین گردیده، در حوزة اقتصاد نیز با توجه به سیاست­های کلی نظام، برنامه­های پنج ساله توسعه و سياست هاي كلي اصل 44 قانون اساسی ضرورت تدوین نقشة جامع اقتصاد کشور و زیر بخش­های آن از جملة نظام تأمین مالی بیش از پیش مشهود است.   ضرورت تدوین نقشه جامع نظام تأمین مالی توسعه و تقویت نظام تأمین مالی و همگامي و همسويي بخش­های مالی و واقعی اقتصاد با یکدیگر، از مهم­ترین کلیدهای دستیابی به رشد و توسعة اقتصادي هستند. نظام مالي کشور هنگامی می­تواند وظیفة اصلی خود در اقتصاد یعنی تخصيص بهينة منابع مالي در بخش واقعي اقتصاد را به گونه­ای کارا و اثر بخش انجام دهد که علاوه بر بهره­مندی از ساخت مالی متوازن و استفادة صحیح از خدمات بازارهاي پول و سرمايه، از سيستم حقوقي و تنظيمات مالي مبتنی بر آموزه‌هاي علمی و اسلامي نیز استفاده نماید. در سال­هاي اخير مسئله تأمين مالي پروژه­ها و بنگاه­هاي اقتصادي به يكي از چالش­هاي اصلي توسعه بخش خصوصي و در نتيجه مانعي براي شتاب بخشيدن به رشد اقتصادي کشور تبديل شده است. نتایج یک نظرسنجی از فعالان اقتصادی که توسط اتاق بازرگاني، صنايع، معادن و كشاورزي ايران صورت گرفته نشان می­دهد که از نگاه فعالان اقتصادی "دسترسى به منابع مالى" با اختلاف قابل توجه نسبت به ساير گزينه­ها مهمترين مشكل پيش روى كسب و كار است. با توجه به اینکه امروزه يكي از پايه­ها و الزامات اصلي شروع و ادامه فعاليت­هاي اقتصادي دسترسي به منابع مالي كافي جهت تأمين سرمايه­گذاري ثابت و يا سرمايه در گردش بنگاه­هاي اقتصادي است، بنابراين دسترسي به­ هنگام و كافي به منابع مالي جداي از اينكه سهم هزينه­هاي تأمين مالي از كل هزينه­هاي توليد به چه ميزان است، نقشي تعيين كننده در بهبود فرآيند رشد بنگاه­هاي اقتصادي و توسعه اقتصادی خواهد داشت. نتایج نظرسنجی یادشده نشان می­دهد روش­های تأمین مالی بنگاه­های اقتصادی کشور به ترتیب اولویت عبارتند از منابع داخلی بنگاه، بانک­ها و مؤسسات مالی و اعتباری (اولین راهکار تأمین مالی از منابع خارج از بنگاه)، استقراض از بازار غیر رسمی، صندوق توسعه ملی و منابع پیش­بینی شده دولتی و در نهایت بازار سرمایه. به عبارتی این نظرسنجی نیز نشان می­دهد يكي از ويژگيهاي اصلي تأمين منابع مالي در اقتصاد ايران بانک محور بودن نظام تأمین مالی و نقش پررنگ بازار پول در این فرآیند است. رشد روزافزون تعداد بانك­ها و مؤسسات اعتباري فعال در ايران در طول سال­هاي اخير و توسعه ارتباط فیزیکی و مجازی آن­ها با مشتریان از طریق شعب بانک و خدمات مبتنی بر اینترنت و فناوری اطلاعات، عليرغم اينكه به تعميق بيشتر سيستم مالي در ايران كمك كرده؛ به تحكيم نقش بانک­ها به عنوان بازیگران اصلی نظام تأمين مالي نیز انجاميده است. نقشی که ایفای آن به دلیل سیاست انبساط پولی که به همراه دارد سبب ایجاد تورم نیز می­شود. همچنین در سال­های اخیر بسیاری از بانک­ها و مؤسسات اعتباری در بورس اوراق بهادار تهران یا فرابورس ایران پذیرش شده­اند و می­توانند بخشی از منابع خود را از بازار سرمایه تأمین کنند. از این­رو این بانک­ها می­توانند با افزایش سرمایه از محل­های مختلف (به جز افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی) بخش قابل توجهی از حجم تأمین مالی از طریق بازار سرمایه را به­منظور توسعه فعالیت­های بانکی و بهبود نسبت­های نظارتی همچون نسبت کفایت سرمایه به خود اختصاص ­دهند و از این منابع در جهت اعطای انواع تسهیلات کوتاه مدت و بلندمدت و افزایش سهمشان در نظام تأمین مالی استفاده ­کنند. از سوی دیگر بانک­ها در تأسیس شرکت­های تأمین سرمایه نیز مشارکت فعالی دارند. تأمین سرمایه­ها از جمله نهادهای مالی و واسطه­ای تأثیرگذار در تسهیل تأمین مالی در بازار سرمایه هستند. در کشورهای توسعه یافته شرکت­های تأمین سرمایه به طور خاص و هلدینگ­های خدمات مالی به طور عام نقش اصلی را در تأمین مالی شرکت­ها و صنایع در بازار سرمایه بر عهده دارند. بررسی­ها نشان می­دهد در ایران سهامداران عمده شرکت‌های تأمین سرمایه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بانک‌ها هستند (59 درصد)، این موضوع علاوه بر اینکه پتانسیل خوبی برای این شرکت‌ها به منظور استفاده از فرصت‌های سیستم بانکی به وجود می‌آورد، موجب گردیده تا شرکت‌های تأمین سرمایه به سمت تأمین مالی از طریق بازار پول گرایش بیشتری داشته باشند. این موضوعات بخشی از پیچیدگی مسائلی را نشان می­دهد که نظام تأمین مالی با آن روبروست. از این رو با توجه به منابع مختلف موجود در نظام تأمین مالی (منابع پیش­بینی شده در قانون­­­های برنامه پنج ساله و قانون بودجه نظیر منابع صندوق توسعه ملی، تسهیلات بانکی، سرمایه­گذاری خارجی و انتشار اوراق بهادار سرمایه­ای و بدهی در بازار سرمایه) و نیازهای مختلف بنگاه­های اقتصادی به منابع مذکور همچنین پراکندگی جغرافیایی و عدم آشنایی و دسترسی بنگاه­ها به روش­های مختلف تأمین مالی، ضرورت تدوین برنامه­ای جامع و کامل به­منظور بهره­برداری از ظرفیت­های موجود و خلق ظرفیت­های جدید بیش از پیش مشاهده می­شود. این برنامه بایستی از یک سو زمینه­های تحول راهبردی، بنیادین و پایدار نظام تأمین مالی را فراهم آورد و از سوی دیگر با روال­هاي جاري برنامه­ریزي کشور همچون سند چشم­انداز و برنامه­های پنج ساله هماهنگی داشته باشد. چنین برنامه­ای می­تواند به مثابه نقشة راه نظام تأمین مالی و یا سند تحول در نظام تأمین مالی در نظر گرفته شود.   بانک­ محور یا بازار محور، مسئله این نیست! یکی از چالش­هاي پیش روی اقتصاددانان و متخصصان امور مالی که در سیاست­گذاری­های کلان اقتصادی اهمیت ویژه­ای دارد، این است که کدام ساخت مالی بهتر می­تواند اقتصاد را در دست­یابی به اهداف خویش یاري رساند. چرا که اگر یک ساخت مالی براي رشد اقتصادي سودمندتر از دیگري باشد، به ناچار سیاست اقتصادي باید آن را مورد توجه قرار دهد. از این روست که تمایز میان نظام­هاي مالی بانک­محور و بازارمحور و اهمیت نسبی آن­ها براي رشد اقتصادي، مدت­هاست که کانون بحث­هاي نظري بوده و البته این مباحث هنوز نیز ادامه دارند. پژوهشگران در تلاشند تا این مسئله را بیازمایند که کدامیک از این دو نظام مالی بهتر از دیگری رشد اقتصادی را توضیح می­دهد مطالعاتی که انگلستان و آمریکا را به عنوان نظام­هاي مالی بازارمحور در مقابل ژاپن و آلمان به عنوان نظام­هاي مالی بانک­محور تحلیل می­کنند، نشان می­دهند که در این کشورها یکی از دو نظام به طور نسبی بیش از دیگری بر فرآیند رشد اقتصادی مؤثر است. از سوي دیگر، برخی از مطالعات نشان می­دهد که ساخت مالی بی ارتباط با رشد اقتصادي است و به عبارتی نه نظام مالی بانک­محور و نه نظام مالی بازار محور هیچ یک نمی­توانند رشد اقتصادي را توضیح دهند. در مقابل، ارائۀ کلی خدمات مالی از سوي بازارهاي مالی و بانک­ها اهمیت دارد، در این دیدگاه موضوع اصلی پیش روي ما بانک یا بازار نیست و بحث پایۀ بانکی در مقابل پایۀ بازار در حاشیه قرار می­گیرد. موضوع اصلی ایجاد محیطی است که در آن واسطه­ها و بازارها خدمات مالی بی­عیبی را فراهم آورند. یعنی این تنظیمات مالی - قراردادها، بازارها و واسطه­ها - است که به بهبود عملکرد بازار منجر می­شود و خدمات مالی را فراهم می­آورد. دیدگاه خدمات مالی کاملاً با هر دو دیدگاه پایه بانکی و پایه بازار سازگار است و کانون تحلیل خود را بر چگونگی ایجاد عملکرد بهتر بانک­ها و بازارها متمرکز می­کند. در یک پژوهش تجربی و میان کشوري، وضعیت ساختار مالی چهار کشور آمریکا و انگلیس به عنوان کشورهاي داراي نظام مالی پایه بازار و آلمان و ژاپن به عنوان کشورهاي داراي نظام مالی پایه بانکی با به کارگیري روش­هاي آماري و اقتصاد سنجی بررسی گردید، نتیجۀ این پژوهش نیز دیدگاه تنظیمات مالی را تأیید می­کند. از نظر این پژوهشگران هیچ پژوهش تجربی میان کشوري وجود ندارد که دیدگاه­هاي پایه بانکی و پایه بازاري را حمایت کند. هیچ کدام از این دو نظام مالی به طور خاص در افزایش رشد مؤثر نیستند و شواهد میان کشوري با دیدگاه خدمات مالی سازگار است. در دیدگاه خدمات مالی علاوه بر بازارهای پول و سرمایه و نهادهای مرتبط با آن­ها، قراردادها هم اهمیت می­یابند. این قراردادها را حقوق و قانون و سازوکارهاي اجرایی تعریف می­کنند و اینجاست که نقش یک نظام حقوقی که با امکانات و ظرفیت­هایش در فرآیند تأمین مالی کارکرد مناسبی داشته باشد و منجر به رشد اقتصادی گردد، برجسته تر می­شود. به عبارت دیگر تقسیم­بندی ساختار مالی به بانک محور و بازارمحور اصالت چندانی ندارد، آنچه که در این میان مهم است، نقش خدماتی است که هر یک از این دو نظام بر اساس نظام حقوقی خود می­توانند ارائه نمایند تا با تسهیل کار بازارهای پول و سرمایه و واسطه­ها به رشد اقتصادي کمک کنند. در ایران نیز می­بایست مدل مناسبی برای ارائه بهتر و کارآمدتر خدمات مالی تدوین گردد. مدلی که هم با مبانی اقتصادی و نظام حقوقی و قوانین و مقرارت اسلام دربارة امور اقتصادی و مالی سازگاری داشته باشد و هم بتواند از ظرفیت­های بالفعل و بالقوه اقتصادی کشور، بازارهای پول و سرمایه و نهادهای مالی مرتبط با هر یک به نحو مناسبی بهره­مند گردد.  به عبارتی همانگونه که گفته شد این مدل می­بایست علاوه بر بهره­مندی از ساخت مالی متوازن و استفادة صحیح از خدمات بازارهاي پول و سرمايه، از سيستم حقوقي و تنظيمات مالي مبتنی بر آموزه‌هاي علمی و اسلامي نیز استفاده نماید. در تدوین چنین مدلی هم­اندیشی کارشناسان و صاحبنظران رشته­های مختلف ضروری است. به­عنوان مثال با توجه به اینکه نظام حقوقی کشور ما به نظام حقوقی "رومن-‌ژرمن" نزدیک­تر است و قوانین و مقررات بازار سرمایه با نظام حقوقی "کامن لا" قرابت بیشتری دارد، برای رفع چالش­ها و در صورت لزوم پیشنهاد اصلاح یا بازنگری در برخی از قوانین موجود حضور حقوقدانان در تدوین این مدل ضرورت دارد. به­نظر می­رسد وقت آن رسیده که با تبیین اصول، ارزش­ها و چشم­انداز نظام تأمین مالی، تحلیل روندها (سیاسی، اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی)، شناخت فرصت­ها و تهدیدها، بررسی نقاط قوت و ضعف موجود، مشخص کردن قابلیت­ها و ظرفیت­ها و سپس تدوین راهبردها براي دستیابی به اهداف نظام اقتصادی و مالی کشور و سند چشم­انداز 1404، در مسیر تدوین نقشه جامع (سند تحول) نظام تأمین مالی گام برداریم.   منبع ایرنا
مطالب مرتبط
نظرات
ADS
ADS
پربازدید